بنی اسد بن خزیمه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←جنگهای بنی اسد
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در مقاطعی بنی اسد با برخی قبایل همپیمان بودند، هرچند درگیریهایی نیز میانشان روی میداد. از همپیمانان آنان میتوان به [[قبیله]] طیّ،<ref>معجم قبایل العرب، ج ۱، ص ۲۲.</ref> بنو [[عامر بن صعصعه]] <ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۷۰ ـ ۷۱.</ref> و [[یهود]] [[خیبر]] <ref>تفسیر ثعالبی، ج ۴، ص ۳۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۸۲.</ref>اشاره کرد. بنیاسد از قبایل جنگجوی [[عرب]] به شمار میآیند.<ref>معجم قبایل العرب، ج ۱، ص ۲۲.</ref> و در نبردهای گوناگون [[عصر جاهلی]] و [[اسلامی]] حضور داشتند. از مهمترین جنگهای آنان پیش از [[اسلام]]، [[جنگ]] با قبیله "طیّ" بود که به {{عربی|"يوم ظهر الدهناء"}}<ref>الکامل، ج ۱، ص ۴۹۶.</ref> [[شهرت]] یافت؛ نیز [[نبرد]] با بنیتمیم در "ذات الحناظل" که به کشته شدن [[عمرو بن أثیر]] رئیس بنیتمیم انجامید.<ref>معجم ما استعجم، ج ۲، ص ۴۷۰.</ref> از نبرد آنان با [[بنو عامر بن صعصعه]] نیز به {{عربی|"يوم ذي علق"}} یاد شده است <ref> الکامل، ج ۱، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۹.</ref> و نبرد دیگر آنان در منطقهای از نجد بنام "خوّ" است که بنیاسد بر بنی [[یربوع]] [[شبیخون]] زدند؛<ref>معجم قبایل الحجاز، ج ۱، ص ۲۲؛ معجم ما استعجم، ج ۲، ص ۱۴۴.</ref> | در مقاطعی بنی اسد با برخی قبایل همپیمان بودند، هرچند درگیریهایی نیز میانشان روی میداد. از همپیمانان آنان میتوان به [[قبیله]] طیّ،<ref>معجم قبایل العرب، ج ۱، ص ۲۲.</ref> بنو [[عامر بن صعصعه]] <ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۷۰ ـ ۷۱.</ref> و [[یهود]] [[خیبر]] <ref>تفسیر ثعالبی، ج ۴، ص ۳۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۸۲.</ref>اشاره کرد. بنیاسد از قبایل جنگجوی [[عرب]] به شمار میآیند.<ref>معجم قبایل العرب، ج ۱، ص ۲۲.</ref> و در نبردهای گوناگون [[عصر جاهلی]] و [[اسلامی]] حضور داشتند. از مهمترین جنگهای آنان پیش از [[اسلام]]، [[جنگ]] با قبیله "طیّ" بود که به {{عربی|"يوم ظهر الدهناء"}}<ref>الکامل، ج ۱، ص ۴۹۶.</ref> [[شهرت]] یافت؛ نیز [[نبرد]] با بنیتمیم در "ذات الحناظل" که به کشته شدن [[عمرو بن أثیر]] رئیس بنیتمیم انجامید.<ref>معجم ما استعجم، ج ۲، ص ۴۷۰.</ref> از نبرد آنان با [[بنو عامر بن صعصعه]] نیز به {{عربی|"يوم ذي علق"}} یاد شده است <ref> الکامل، ج ۱، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۹.</ref> و نبرد دیگر آنان در منطقهای از نجد بنام "خوّ" است که بنیاسد بر بنی [[یربوع]] [[شبیخون]] زدند؛<ref>معجم قبایل الحجاز، ج ۱، ص ۲۲؛ معجم ما استعجم، ج ۲، ص ۱۴۴.</ref> | ||
اما مشهورترین [[جنگ]] آنان [[نبرد]] "[[یوم]] [[حُجر]]" است که طی آن اعضای تیرهای از [[اسد]] به نام بنیکاهل بن اسد بر اثر بد سیرتی [[حجر]] [[پدر]] شاعر معروف [[عرب]] [[امرؤ القیس]] که پس از [[حارث]] | اما مشهورترین [[جنگ]] آنان [[نبرد]] "[[یوم]] [[حُجر]]" است که طی آن اعضای تیرهای از [[اسد]] به نام بنیکاهل بن اسد بر اثر بد سیرتی [[حجر]] [[پدر]] شاعر معروف [[عرب]] [[امرؤ القیس]] که پس از [[حارث بن عمروآکل المرار]]، [[ریاست]] بنیاسد را بر عهده داشت بر وی شوریدند و او را کشتند <ref>ایام العرب فی الجاهلیه، ص ۱۱۲- ۱۲۳.</ref> و بدینوسیله از یوغ کندیان [[رهایی]] یافتند.<ref> الاخبار الطوال، ص ۵۲.</ref> در پی این واقعه یمنیها و [[آل]] کنده به قصد [[سرکوب]] بنیاسد و دیگر [[قبایل]] نزاری دست به تهاجم زدند؛<ref> الاخبار الطوال، ص ۵۲ ـ ۵۳.</ref> اما در نهایت منهزم شدند. مطابق گزارش [[یعقوبی]] پس از [[آگاهی]] امرؤ القیس از کشته شدن پدرش، وی خود قصد [[بنی اسد]] کرد؛ اما چون خود را از رویارویی با آنان [[ناتوان]] دید به یمن رفت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۹.</ref> دو تن از شخصیتهای آنان در این عصر، [[خالد بن نضلة بن اشتر اسدی]] [[رئیس]] بنی اسد <ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۹.</ref> و [[عوف بن عامر]] بودند که عوف در میان بنی اسد به [[کهانت]] میپرداخت.<ref>المحبر، ص ۳۹۱.</ref> از میان آنان خطبای فراوانی برخاست، چنانکه [[رسول خدا]] از بنی اسد با عنوان خطبای عرب یاد کرده است.<ref>المحبر، ص ۸۷.</ref> ایشان از اولین عربهایی دانسته شدهاند که به آهنگری پرداختند؛ از این رو به آنان "قیون" گفته میشد. از [[نیکوترین]] شمشیرهای ساخته شده به دست آنان "سریجیّه" منسوب به سُریج فردی از بنی اسد بود.<ref>بلوع الارب، ج ۲، ص ۶۲ ـ ۶۳.</ref> | ||
از دیگر عوامل [[شهرت]] آنان چشم [[شوری]] ایشان بود. برخی [[مفسران]] <ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۶۹.</ref> از این خصوصیت آنان در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}}<ref>«و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> یاد کرده و آوردهاند که [[قریش]] برخی از بنیاسد را [[اجیر]] کرده بودند تا [[رسول خدا]] را با [[چشم زخم]] از میان بردارند؛ اما [[خداوند]] رسولش را [[حفظ]] کرد.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> [[آیه]] اشاره به این شگرد [[قریش]] برای نابودی [[پیامبر]]{{صل}} دارد؛ گویا آنان برای افزایش اثرگذاری دیدگانشان چند [[روز]] از خوردن [[غذا]] خودداری میکردند.<ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی اسد بن خزیمه (مقاله)|مقاله «بنی اسد بن خزیمه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>. | از دیگر عوامل [[شهرت]] آنان چشم [[شوری]] ایشان بود. برخی [[مفسران]] <ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۶۹.</ref> از این خصوصیت آنان در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}}<ref>«و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> یاد کرده و آوردهاند که [[قریش]] برخی از بنیاسد را [[اجیر]] کرده بودند تا [[رسول خدا]] را با [[چشم زخم]] از میان بردارند؛ اما [[خداوند]] رسولش را [[حفظ]] کرد.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> [[آیه]] اشاره به این شگرد [[قریش]] برای نابودی [[پیامبر]]{{صل}} دارد؛ گویا آنان برای افزایش اثرگذاری دیدگانشان چند [[روز]] از خوردن [[غذا]] خودداری میکردند.<ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی اسد بن خزیمه (مقاله)|مقاله «بنی اسد بن خزیمه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>. |