آیه مباهله در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آیه بر' به 'آیه بر'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'آیه بر' به 'آیه بر') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
گروهی از نصرانیهای [[نجران]] برای [[گفتگو]] با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[نبوت]] او و [[اعتقادات]] خود درباره [[حضرت مسیح]] نزد او آمدند. آنان، حضرت مسیح را به دلیل [[خلقت]] خارقالعادهاش، [[فرزند خدا]] میپنداشتند. [[پیامبر]]{{صل}} با [[یادآوری]] خلقت [[خارقالعاده]] [[حضرت آدم]]{{ع}} [[استدلال]] آنان را ابطال کرد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>، اما نصرانیها [[تسلیم]] این [[منطق]] [[استوار]] پیامبر نشدند. [[خداوند]] به پیامبر [[وحی]] کرد که آنان را به [[مباهله]] فرا بخواند<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | گروهی از نصرانیهای [[نجران]] برای [[گفتگو]] با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[نبوت]] او و [[اعتقادات]] خود درباره [[حضرت مسیح]] نزد او آمدند. آنان، حضرت مسیح را به دلیل [[خلقت]] خارقالعادهاش، [[فرزند خدا]] میپنداشتند. [[پیامبر]]{{صل}} با [[یادآوری]] خلقت [[خارقالعاده]] [[حضرت آدم]]{{ع}} [[استدلال]] آنان را ابطال کرد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>، اما نصرانیها [[تسلیم]] این [[منطق]] [[استوار]] پیامبر نشدند. [[خداوند]] به پیامبر [[وحی]] کرد که آنان را به [[مباهله]] فرا بخواند<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | ||
قرار مباهله گذاشته شد و [[زمان]] [[موعود]] که فرا رسید، پیامبر{{صل}} با [[فاطمه زهرا]]، [[علی]] و [[حسنین]]{{ع}} برای مباهله از [[مدینه]] بیرون رفتند. بزرگ نصرانیها با دیدن آنها از همراهان خود خواست که مباهله نکنند و گفت: من چهرههایی را میبینم که اگر از خداوند بخواهند [[کوه]] را از جای برکند، دعایشان [[مستجاب]] خواهد شد. آنان درخواست او را پذیرفتند، اما به جای [[پذیرش]] [[آیین اسلام]]، قرار داد صلحی با پیامبر [[امضا]] کردند و رفتند<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۸۰؛ الإختصاص، ص۱۱۲-۱۱۵؛ مطالب السؤول، ص۴۸-۴۹؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۱۸-۲۲۰ و دیگر کتابهای تفسیر و تاریخ.</ref>. | قرار مباهله گذاشته شد و [[زمان]] [[موعود]] که فرا رسید، پیامبر{{صل}} با [[فاطمه زهرا]]، [[علی]] و [[حسنین]]{{ع}} برای مباهله از [[مدینه]] بیرون رفتند. بزرگ نصرانیها با دیدن آنها از همراهان خود خواست که مباهله نکنند و گفت: من چهرههایی را میبینم که اگر از خداوند بخواهند [[کوه]] را از جای برکند، دعایشان [[مستجاب]] خواهد شد. آنان درخواست او را پذیرفتند، اما به جای [[پذیرش]] [[آیین اسلام]]، قرار داد صلحی با پیامبر [[امضا]] کردند و رفتند<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۸۰؛ الإختصاص، ص۱۱۲-۱۱۵؛ مطالب السؤول، ص۴۸-۴۹؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۱۸-۲۲۰ و دیگر کتابهای تفسیر و تاریخ.</ref>. | ||
قبل از [[تبیین]] دلالت | قبل از [[تبیین]] دلالت آیه بر [[افضلیت علی]]{{ع}} نکاتی را که در [[روایات]] مربوط به [[آیه مباهله]] مطرح شده، و در [[فهم]] درست معنای [[آیه]] و دلالت آن بر مدعا راهگشاست یادآور میشویم. این روایات علاوه بر [[منابع حدیثی]]، [[تفسیری]] و [[تاریخی]] [[شیعه]] در [[صحاح]]، مسانید و دیگر منابع حدیثی، تفسیری و تاریخی [[اهل سنت]] نیز از طرق مختلف از عدهای [[صحابه]]، مانند: [[عبدالله بن عباس]]، [[سعد بن ابیوقاص]]، [[جابر بن عبدالله]]، [[حذیفه بن یمان]]، [[عمرو بن سعید]]، [[داود بن ابوهند]] و [[احمد یشکری]]، [[نقل]] شده است. طبق این روایات، آیه مباهله در [[شأن پیامبر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نازل شده است. | ||
#در برخی از این روایات، تنها این مطلب بیان شده است که [[پیامبر]]{{صل}} با اشاره به علی، فاطمه و [[حسنین]]{{عم}} فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، باب فضایل علی بن ابیطالب، حدیث ۳۲؛ سنن ترمذی، ج۴، باب مناقب علی بن ابیطالب، حدیث ۳۷۲۴.</ref>. نظیر این تعبیر در روایات مربوط به [[شأن نزول]] [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نیز آمده است<ref>اسباب النزول، ص۲۳۹؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۱۶؛ خصائص امیرالمؤمنین{{ع}}، ص۳۳، حدیث ۱۱.</ref>. به [[دلیل]] این گونه روایات است که [[دانشمندان اسلامی]] عنوان “اهل [[بیت]] پیامبر” را هرگاه بدون قرینه به کار رود، مخصوص [[اهل کساء]] و [[اهل]] [[مباهله]] دانسته و [[احکام]] ویژهای را - که برای [[اهلبیت پیامبر]] بیان شده - مخصوص آنان شمردهاند. | #در برخی از این روایات، تنها این مطلب بیان شده است که [[پیامبر]]{{صل}} با اشاره به علی، فاطمه و [[حسنین]]{{عم}} فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، باب فضایل علی بن ابیطالب، حدیث ۳۲؛ سنن ترمذی، ج۴، باب مناقب علی بن ابیطالب، حدیث ۳۷۲۴.</ref>. نظیر این تعبیر در روایات مربوط به [[شأن نزول]] [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> نیز آمده است<ref>اسباب النزول، ص۲۳۹؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۱۶؛ خصائص امیرالمؤمنین{{ع}}، ص۳۳، حدیث ۱۱.</ref>. به [[دلیل]] این گونه روایات است که [[دانشمندان اسلامی]] عنوان “اهل [[بیت]] پیامبر” را هرگاه بدون قرینه به کار رود، مخصوص [[اهل کساء]] و [[اهل]] [[مباهله]] دانسته و [[احکام]] ویژهای را - که برای [[اهلبیت پیامبر]] بیان شده - مخصوص آنان شمردهاند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#در روایات [[اهلسنت]] در این باره که مصداق {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} و مصداق {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} [[فاطمه زهرا]]{{س}} است اختلافی وجود ندارد، اما درباره اینکه مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} چه کسی است، [[روایات]] دو دستهاند: در برخی از آنها {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} بر [[علی]]{{ع}} [[تطبیق]] شده است، زیرا آمده است که [[پیامبر]] به [[حسنین]]، [[فاطمه]] و علی{{عم}} اشاره کرد و فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَبْنَاؤُنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أَنْفُسُنَا}}<ref>شواهد التنزیل، ص۱۲۱، حدیث ۱۶۸؛ ص۱۲۲، حدیث ۱۶۹؛ ص۱۲۷، حدیث ۱۷۵.</ref>، و در برخی دیگر {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} بر پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} تطبیق شده است. این مطلب از [[عبدالله بن عباس]] و [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] شده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۱۹؛ شواهد التنزیل، ص۱۲۴-۱۲۵؛ تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۵۲.</ref>، ولی در [[روایات شیعه]]، تنها وجه اول آمده است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۸۶-۲۹۰.</ref>. با این حال، در سخنان [[مفسران شیعه]] هر دو وجه بیان شده است<ref>التبیان، ج۲، ص۴۸۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۳.</ref>. میتوان گفت هر دو وجه درست است، هرگاه مجموع شرکتکنندگان در [[مباهله]] مورد توجه باشد، مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} خواهد بود، و هرگاه به کسانی که پیامبر{{صل}} با خود همراه آورد توجه شود، مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} علی{{ع}} خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۷.</ref> | #در روایات [[اهلسنت]] در این باره که مصداق {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} و مصداق {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} [[فاطمه زهرا]]{{س}} است اختلافی وجود ندارد، اما درباره اینکه مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} چه کسی است، [[روایات]] دو دستهاند: در برخی از آنها {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} بر [[علی]]{{ع}} [[تطبیق]] شده است، زیرا آمده است که [[پیامبر]] به [[حسنین]]، [[فاطمه]] و علی{{عم}} اشاره کرد و فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَبْنَاؤُنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أَنْفُسُنَا}}<ref>شواهد التنزیل، ص۱۲۱، حدیث ۱۶۸؛ ص۱۲۲، حدیث ۱۶۹؛ ص۱۲۷، حدیث ۱۷۵.</ref>، و در برخی دیگر {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} بر پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} تطبیق شده است. این مطلب از [[عبدالله بن عباس]] و [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] شده است<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۱۹؛ شواهد التنزیل، ص۱۲۴-۱۲۵؛ تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۵۲.</ref>، ولی در [[روایات شیعه]]، تنها وجه اول آمده است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۸۶-۲۹۰.</ref>. با این حال، در سخنان [[مفسران شیعه]] هر دو وجه بیان شده است<ref>التبیان، ج۲، ص۴۸۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۳.</ref>. میتوان گفت هر دو وجه درست است، هرگاه مجموع شرکتکنندگان در [[مباهله]] مورد توجه باشد، مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} پیامبر{{صل}} و علی{{ع}} خواهد بود، و هرگاه به کسانی که پیامبر{{صل}} با خود همراه آورد توجه شود، مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} علی{{ع}} خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۷.</ref> | ||
===دلالت | ===دلالت آیه بر [[افضلیت امیرالمؤمنین]]{{ع}}=== | ||
دلالت [[آیه مباهله]] بر [[افضلیت علی]]{{ع}} بر عموم [[مسلمانان]] غیر از [[رسول خدا]]{{صل}} بدین صورت است که بر اساس ظاهر [[آیه]] و [[روایات]] [[شأن نزول]]، آن بزرگوار مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} است، یعنی [[پیامبر]] او را به منزله نفس خود دانسته است. از آنجا که [[وحدت]] و عینیت وجود [[علی]]{{ع}} و پیامبر{{صل}} ممکن نیست، مقصود این است که علی{{ع}} از نظر [[صفات کمال]] و [[منزلت]] [[معنوی]] به منزله پیامبر است، مگر منزلت [[نبوت]] که به رسول خدا اختصاص دارد و بدین سبب، پیامبر در مرتبهای بالاتر از علی قرار دارد، اما در دیگر صفات و [[کمالات]]، همتای پیامبر است، و چون پیامبر در آن صفات بر همگان [[برتر]] است، علی نیز برتر از آنان خواهد بود. | دلالت [[آیه مباهله]] بر [[افضلیت علی]]{{ع}} بر عموم [[مسلمانان]] غیر از [[رسول خدا]]{{صل}} بدین صورت است که بر اساس ظاهر [[آیه]] و [[روایات]] [[شأن نزول]]، آن بزرگوار مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} است، یعنی [[پیامبر]] او را به منزله نفس خود دانسته است. از آنجا که [[وحدت]] و عینیت وجود [[علی]]{{ع}} و پیامبر{{صل}} ممکن نیست، مقصود این است که علی{{ع}} از نظر [[صفات کمال]] و [[منزلت]] [[معنوی]] به منزله پیامبر است، مگر منزلت [[نبوت]] که به رسول خدا اختصاص دارد و بدین سبب، پیامبر در مرتبهای بالاتر از علی قرار دارد، اما در دیگر صفات و [[کمالات]]، همتای پیامبر است، و چون پیامبر در آن صفات بر همگان [[برتر]] است، علی نیز برتر از آنان خواهد بود. | ||
برخی از [[عالمان]] [[اهلسنّت]] هم، از آیه مباهله، همین معنا را فهمیدهاند. [[محمد بن طلحه شافعی]] (متوفای ۶۵۲ق) گفته است: مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} علی است و محال است که نفس علی{{ع}} عین نفس پیامبر باشد. بنابراین، مقصود، [[برابری]] نفس وی با نفس پیامبر در صفات کمال است، تنها صفت نبوت که مخصوص پیامبر است، مستثنا خواهد بود<ref>مطالب السؤول، ص۹۵-۹۶.</ref>. | برخی از [[عالمان]] [[اهلسنّت]] هم، از آیه مباهله، همین معنا را فهمیدهاند. [[محمد بن طلحه شافعی]] (متوفای ۶۵۲ق) گفته است: مقصود از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} علی است و محال است که نفس علی{{ع}} عین نفس پیامبر باشد. بنابراین، مقصود، [[برابری]] نفس وی با نفس پیامبر در صفات کمال است، تنها صفت نبوت که مخصوص پیامبر است، مستثنا خواهد بود<ref>مطالب السؤول، ص۹۵-۹۶.</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
'''پاسخ''': با [[قطع]] نظر از [[روایات]]، خصوصیت اهلبیت در آیه مباهله نیامده است و عناوین {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} و {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} بر همه مردان، زنان و فرزندان [[مسلمان]] قابل انطباق است بنابراین، [[گزینش]] آنان توسط پیامبر{{صل}} از میان مسلمانان دلیل روشن بر [[افضلیت]] ویژه آنان میباشد، و عنوان {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَهْلِي}} در [[روایات]] نیز بر این مطلب دلالت میکند یعنی این [[برگزیدگان]] [[خواص]] [[خاندان]] من هستند و تنها کسانیاند که [[شایستگی]] حضور در [[مباهله]] را دارند. | '''پاسخ''': با [[قطع]] نظر از [[روایات]]، خصوصیت اهلبیت در آیه مباهله نیامده است و عناوین {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}}، {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} و {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} بر همه مردان، زنان و فرزندان [[مسلمان]] قابل انطباق است بنابراین، [[گزینش]] آنان توسط پیامبر{{صل}} از میان مسلمانان دلیل روشن بر [[افضلیت]] ویژه آنان میباشد، و عنوان {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَهْلِي}} در [[روایات]] نیز بر این مطلب دلالت میکند یعنی این [[برگزیدگان]] [[خواص]] [[خاندان]] من هستند و تنها کسانیاند که [[شایستگی]] حضور در [[مباهله]] را دارند. | ||
'''اشکال پنجم''': کلمه “نفس” همانگونه که به معنای ذات یک شخص به کار میرود، به معنای [[خویشاوند]] و [[شریک]] در [[دین]] و [[آیین]] نیز به کار میرود، چنانکه در [[آیات]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ}}<ref>«آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ}}<ref>«و از یکدیگر عیبجویی مکنید» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> مقصود، انسانهای دیگری است که همنوع و همکیش با [[انسان]] میباشند، نه افرادی که از نظر [[منزلت]] با انسان برابرند. بنابراین شاید از آن جهت که [[علی]]{{ع}} خویشاوند [[پیامبر]] و شریک او در دین بوده، کلمه “أنفس” بر او [[طلاق]] شده است. در این صورت، | '''اشکال پنجم''': کلمه “نفس” همانگونه که به معنای ذات یک شخص به کار میرود، به معنای [[خویشاوند]] و [[شریک]] در [[دین]] و [[آیین]] نیز به کار میرود، چنانکه در [[آیات]]: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ}}<ref>«آنگاه، این شمایید که یکدیگر را میکشید» سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ}}<ref>«و از یکدیگر عیبجویی مکنید» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref> مقصود، انسانهای دیگری است که همنوع و همکیش با [[انسان]] میباشند، نه افرادی که از نظر [[منزلت]] با انسان برابرند. بنابراین شاید از آن جهت که [[علی]]{{ع}} خویشاوند [[پیامبر]] و شریک او در دین بوده، کلمه “أنفس” بر او [[طلاق]] شده است. در این صورت، آیه بر [[برابری]] او با پیامبر در [[فضایل]] دلالت نخواهد کرد<ref>روح المعانی، ج۳، ص۲۰۳.</ref>. | ||
'''پاسخ''': کلمه “نفس” در لغت دو معنای اصلی دارد: یکی به معنای [[روح]] و دیگری به معنای ذات و [[حقیقت]] یک چیز است. وقتی گفته میشود: نفس فلانی از بدنش خارج شد، مقصود، معنای اول است و هنگامی که گفته میشود: فلانی نفس خود را هلاک کرد، معنای دوم مراد است<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص۳۱۹؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۱۳۲۹.</ref>. واژه نفس در آیاتی که ذکر شد به معنای ذات و [[هویت]] [[انسانی]] است، ولی با قرینه معلوم است که خود افراد مراد نیستند، بلکه افراد دیگری مرادند، مضافاً بر اینکه [[خویشاوندی]] و همآیینی به علی{{ع}} اختصاص نداشت. بنابراین، اختصاص او در شرکت دادن در مباهله جز به [[دلیل]] [[شخصیت]] برجسته، ممتاز و تعیینکنندهاش نبوده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۱.</ref> | '''پاسخ''': کلمه “نفس” در لغت دو معنای اصلی دارد: یکی به معنای [[روح]] و دیگری به معنای ذات و [[حقیقت]] یک چیز است. وقتی گفته میشود: نفس فلانی از بدنش خارج شد، مقصود، معنای اول است و هنگامی که گفته میشود: فلانی نفس خود را هلاک کرد، معنای دوم مراد است<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص۳۱۹؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۱۳۲۹.</ref>. واژه نفس در آیاتی که ذکر شد به معنای ذات و [[هویت]] [[انسانی]] است، ولی با قرینه معلوم است که خود افراد مراد نیستند، بلکه افراد دیگری مرادند، مضافاً بر اینکه [[خویشاوندی]] و همآیینی به علی{{ع}} اختصاص نداشت. بنابراین، اختصاص او در شرکت دادن در مباهله جز به [[دلیل]] [[شخصیت]] برجسته، ممتاز و تعیینکنندهاش نبوده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۱.</ref> |