پرش به محتوا

مرجعیت دینی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۲۲: خط ۲۲:
[[یونس]] بن ظبیان [[نقل]] می‌کند که شبی [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شد. ایشان به [[آسمان]] نگاهی انداختند و به وی فرمودند: “آیا این [[ستارگان]] را می‌بینی چه نیکویند؟ آیا آنها موجب [[امان]] [[اهل آسمان]] نیستند، در حالی که ما هم موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم؟”<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۳۶. شایان ذکر است، اگرچه به گفته کشی، یونس بن ظبیان فردی غالی بوده است (محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۳۶۳)؛ چنان‌که برخی محققان گفته‌اند، غالی‌گری وی در عصر امام رضا{{ع}} بوده است (نعمت‌الله صفری فروشانی، غالیان، ص۳۵۹)؛ از این‌رو، نمی‌توان این روایت را روایتی غالیانه به شمار آورد.</ref>مضمون این [[روایت]] به طور متعدد در دیگر [[روایات]] نیز وجود دارد؛ چنان‌که پیش‌تر برخی از آنها [[نقل]] شد. این تعداد [[روایات]]، [[انسان]] را نسبت به صدور این مضمون از [[معصوم]] مطمئن می‌سازد. [[امام سجاد]]{{ع}} به شکل جامع‌تری این تعبیر را [[تبیین]] می‌کنند و می‌فرمایند: “ما موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] زمینیم؛ چنانکه [[ستارگان]] موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] آسمان‌اند و ماییم که به واسطه ما، [[خداوند]] [[آسمان]] را از آن‌که روی [[زمین]] واقع شود، نگه می‌دارد، مگر به [[اذن]] خودش، و به واسطه ماست که [[زمین]] اهلش را در خود فرو نمی‌برد... و اگر کسی از ما روی [[زمین]] نباشد، [[زمین]] با اهلش در هم پیچیده خواهد شد. به واسطه ماست که [[باران]] می‌بارد و [[برکات]] [[زمین]] ظاهر می‌شود و...”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ الامالی، ص۱۸۶.</ref>.
[[یونس]] بن ظبیان [[نقل]] می‌کند که شبی [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شد. ایشان به [[آسمان]] نگاهی انداختند و به وی فرمودند: “آیا این [[ستارگان]] را می‌بینی چه نیکویند؟ آیا آنها موجب [[امان]] [[اهل آسمان]] نیستند، در حالی که ما هم موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم؟”<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۳۶. شایان ذکر است، اگرچه به گفته کشی، یونس بن ظبیان فردی غالی بوده است (محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۳۶۳)؛ چنان‌که برخی محققان گفته‌اند، غالی‌گری وی در عصر امام رضا{{ع}} بوده است (نعمت‌الله صفری فروشانی، غالیان، ص۳۵۹)؛ از این‌رو، نمی‌توان این روایت را روایتی غالیانه به شمار آورد.</ref>مضمون این [[روایت]] به طور متعدد در دیگر [[روایات]] نیز وجود دارد؛ چنان‌که پیش‌تر برخی از آنها [[نقل]] شد. این تعداد [[روایات]]، [[انسان]] را نسبت به صدور این مضمون از [[معصوم]] مطمئن می‌سازد. [[امام سجاد]]{{ع}} به شکل جامع‌تری این تعبیر را [[تبیین]] می‌کنند و می‌فرمایند: “ما موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] زمینیم؛ چنانکه [[ستارگان]] موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] آسمان‌اند و ماییم که به واسطه ما، [[خداوند]] [[آسمان]] را از آن‌که روی [[زمین]] واقع شود، نگه می‌دارد، مگر به [[اذن]] خودش، و به واسطه ماست که [[زمین]] اهلش را در خود فرو نمی‌برد... و اگر کسی از ما روی [[زمین]] نباشد، [[زمین]] با اهلش در هم پیچیده خواهد شد. به واسطه ماست که [[باران]] می‌بارد و [[برکات]] [[زمین]] ظاهر می‌شود و...”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ الامالی، ص۱۸۶.</ref>.


مرحوم [[کلینی]] از [[اسحاق بن یعقوب]] [[نقل]] می‌کند که وی پرسش‌هایی را در نامه‌ای نوشت و از [[محمد بن عثمان عمری]]، [[نائب دوم]] [[امام عصر]]{{ع}} در دوارن [[غیبت صغرا]]، خواست که پاسخ [[پرسش‌ها]] را از محضر آن [[حضرت]] بپرسد. [[امام عصر]]{{ع}} در پاسخ به یکی از [[پرسش‌ها]] که خواستار [[تبیین]] چگونگی انتفاع از [[امام]] در [[دوران غیبت]] شده بود، چنین مرقوم فرمودند: {{متن حدیث|...وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۳-۴۸۵؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۹۰.</ref>؛ وجه انتفاع از من در دوران غیبتم، همانند انتفاع از [[آفتاب]] است، هنگامی که [[ابر]] آن را از دیده‌ها [[پنهان]] دارد و همانا من موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم، چنان‌که [[ستارگان]] موجب [[امان]] [[اهل]] آسمان‌اند.
مرحوم [[کلینی]] از [[اسحاق بن یعقوب]] [[نقل]] می‌کند که وی پرسش‌هایی را در نامه‌ای نوشت و از [[محمد بن عثمان عمری]]، [[نائب دوم]] [[امام عصر]]{{ع}} در دوارن [[غیبت صغرا]]، خواست که پاسخ [[پرسش‌ها]] را از محضر آن [[حضرت]] بپرسد. [[امام عصر]]{{ع}} در پاسخ به یکی از [[پرسش‌ها]] که خواستار [[تبیین]] چگونگی انتفاع از [[امام]] در [[دوران غیبت]] شده بود، چنین مرقوم فرمودند: {{متن حدیث|...وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۳-۴۸۵؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۹۰.</ref>؛ وجه انتفاع از من در دوران غیبتم، همانند انتفاع از [[آفتاب]] است، هنگامی که [[ابر]] آن را از دیده‌ها پنهان دارد و همانا من موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم، چنان‌که [[ستارگان]] موجب [[امان]] [[اهل]] آسمان‌اند.
در این [[روایت]]، نقش [[امام]]{{ع}} روی [[زمین]] به نقش [[ستارگان]] در [[آسمان]] [[تشبیه]] می‌شود. در تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان گفت، همان‌گونه که [[ستارگان]] روشنی بخش آسمان‌اند و [[اهل]] آن به واسطه آنها [[راه]] را می‌شناسند و [[گمراه]] نمی‌شوند، به همین سان [[امامان]] نیز روشنی بخش زمین‌اند و [[اهل]] [[زمین]] با توجه به آنها می‌توانند [[راه]] درست را تشخیص دهند؛ در ضمن، بر اساس ظاهر این [[روایات]]، نقش [[امام]] محدود به [[زمین]] و زمینیان نمی‌شود.
در این [[روایت]]، نقش [[امام]]{{ع}} روی [[زمین]] به نقش [[ستارگان]] در [[آسمان]] [[تشبیه]] می‌شود. در تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان گفت، همان‌گونه که [[ستارگان]] روشنی بخش آسمان‌اند و [[اهل]] آن به واسطه آنها [[راه]] را می‌شناسند و [[گمراه]] نمی‌شوند، به همین سان [[امامان]] نیز روشنی بخش زمین‌اند و [[اهل]] [[زمین]] با توجه به آنها می‌توانند [[راه]] درست را تشخیص دهند؛ در ضمن، بر اساس ظاهر این [[روایات]]، نقش [[امام]] محدود به [[زمین]] و زمینیان نمی‌شود.
در [[تأیید]] تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان به نمونه‌های کاربرد واژه “نجوم” در [[قرآن کریم]] اشاره کرد و از طریق آن، به نقش [[ستارگان]] پی برد. [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ}}<ref>«و آنگاه که ستارگان به تیرگی گرایند» سوره تکویر، آیه ۲.</ref>.
در [[تأیید]] تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان به نمونه‌های کاربرد واژه “نجوم” در [[قرآن کریم]] اشاره کرد و از طریق آن، به نقش [[ستارگان]] پی برد. [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ}}<ref>«و آنگاه که ستارگان به تیرگی گرایند» سوره تکویر، آیه ۲.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش