تبلیغ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[وظایف معصوم]]''' و مرتبط با مباحث '''[[دعوت پیامبر]]''' و '''[[فلسفه بعثت]]''' است. "''' | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[وظایف معصوم]]''' و مرتبط با مباحث '''[[دعوت پیامبر]]''' و '''[[فلسفه بعثت]]''' است. "'''تبلیغ'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تبلیغ در قرآن]] | [[تبلیغ در حدیث]] | [[تبلیغ در کلام اسلامی]] | [[تبلیغ در فلسفه اسلامی]] | [[تبلیغ در عرفان اسلامی]] | [[تبلیغ در فقه سیاسی]]|[[تبلیغ در سیره پیامبر خاتم]] | [[تبلیغ معصوم]] | [[وظیفه تبلیغ]]</div> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تبلیغ در قرآن]] | [[تبلیغ در حدیث]] | [[تبلیغ در کلام اسلامی]] | [[تبلیغ در فلسفه اسلامی]] | [[تبلیغ در عرفان اسلامی]] | [[تبلیغ در فقه سیاسی]]|[[تبلیغ در سیره پیامبر خاتم]] | [[تبلیغ معصوم]] | [[وظیفه تبلیغ]]</div> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==معناشناسی تبلیغ== | ==معناشناسی تبلیغ== | ||
تبلیغ به معنای رسیدن به چیزی است<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۰۱ ـ ۳۰۲، «بلغ».</ref>. این واژه در [[زبان فارسی]] کاربردی اصطلاحی یافته و به رساندن [[پیام]] یا خبر [[دینی]] اطلاق میشود<ref>لغتنامه، ج۴، ص۵۵۹۸، «تبلیغ».</ref>. تبلیغ به معنای صحیح و [[واقعی]] عبارت است از رساندن و شناساندن یک [[پیام]] به مردم، [[آگاه]] ساختن مردم به یک پیام و [[معتقد]] کردن و متمایل نمودن و جلب کردن نظرهای مردم به یک پیام<ref>حماسه حسینی، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. | |||
تبلیغ امروزه در مناسبات [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و سوگیریهای [[فرهنگی]] جایگاهی ویژه دارد و از این رهگذر شیوهها و ابزارهای متنوعی برای رساندن [[پیام]] پدید آمده است که برای [[آگاهی]] از آن ساز و کارهای [[آموزشی]] گوناگونی تعریف شده است<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۲۱؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۱۵۹.</ref>. | |||
== | ==تبلیغ در [[قرآن]]== | ||
واژه | واژه تبلیغ در [[قرآن]] به کار نرفته؛ اما مشتقات دیگری از ریشه این واژه ۷۷ بار در [[قرآن]] آمده است که ۲۷ <ref>التبلیغ، ص۱۵.</ref> مورد آن با کاربرد واژههای {{متن قرآن|الْبَلاغُ }}، {{متن قرآن|بَلِيغًا}}، {{متن قرآن|بَلِّغْ}}، {{متن قرآن|بَلَّغْتَ}}، {{متن قرآن|بَالِغَةٌ}}، {{متن قرآن|أُبَلِّغُكُم}}، {{متن قرآن|أَبْلَغْتُكُم}}، {{متن قرآن|أَبْلِغْهُ}}، {{متن قرآن|يُبَلِّغُونَ}} و {{متن قرآن|أَبْلَغُوا }}، معنایی متناسب با اصطلاح [[دینی]] تبلیغ دارند. در میان این واژهها، [[بلاغ]] بیشتر استفاده شده است مانند: {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref> پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شدهاند و اگر رو گرداندند، بیگمان بر تو جز پیامرسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست؛ سوره آل عمران، آیه:۲۰.</ref>. مفاهیمی مانند [[ارشاد]]، [[دعوت]]، [[هدایت]]، [[موعظه]]، [[تبشیر]]، [[انذار]]، [[تخویف]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و ... با مفهوم تبلیغ پیوند دارند<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱.</ref>. | ||
==[[جایگاه]] | ==[[جایگاه]] تبلیغ و مبلّغ== | ||
[[قرآن]] [[وظیفه]] [[پیامبر]] را رساندن [[پیام]] [[دین]] میداند<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۳۸۴؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۲۴۴.</ref>: {{متن قرآن|مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ}}<ref> بر پیامبر جز پیام رسانی نیست؛ سوره مائده، آیه:۹۹.</ref> و با [[فرمان]] به [[یادآوری]] و گفتن [[معارف دینی]]، از او با [[وصف]] مُذکر یاد میکند: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ}}<ref> پس پند بده که تنها تو پند دهندهای؛ سوره غاشیه، آیه:۲۱.</ref> و به مفید بودن این یادآوری برای [[مؤمنان]] رهنمون میشود: {{متن قرآن|وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است؛ سوره ذاریات، آیه:۵۵.</ref>. گزارش [[قرآن]] از شیوهها و [[معارف]] [[تبلیغی]] بعضی [[پیامبران]]، مانند [[حضرت نوح]]{{ع}}<ref>برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۵۹ - ۶۲.</ref>، [[حضرت صالح]] <ref>برای نمونه نک: سوره هود، آیه:۶۱.</ref>، [[حضرت هود]] <ref>برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۶۵ ـ ۶۸؛ سوره هود، آیه:۵۰.</ref> و ... و [[تحمل]] [[سختی]] و آزارهایی که در این راه دیدهاند نیز اهمیت و [[جایگاه]] | [[قرآن]] [[وظیفه]] [[پیامبر]] را رساندن [[پیام]] [[دین]] میداند<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۳۸۴؛ کشف الاسرار، ج۳، ص۲۴۴.</ref>: {{متن قرآن|مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ}}<ref> بر پیامبر جز پیام رسانی نیست؛ سوره مائده، آیه:۹۹.</ref> و با [[فرمان]] به [[یادآوری]] و گفتن [[معارف دینی]]، از او با [[وصف]] مُذکر یاد میکند: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ}}<ref> پس پند بده که تنها تو پند دهندهای؛ سوره غاشیه، آیه:۲۱.</ref> و به مفید بودن این یادآوری برای [[مؤمنان]] رهنمون میشود: {{متن قرآن|وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است؛ سوره ذاریات، آیه:۵۵.</ref>. گزارش [[قرآن]] از شیوهها و [[معارف]] [[تبلیغی]] بعضی [[پیامبران]]، مانند [[حضرت نوح]]{{ع}}<ref>برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۵۹ - ۶۲.</ref>، [[حضرت صالح]] <ref>برای نمونه نک: سوره هود، آیه:۶۱.</ref>، [[حضرت هود]] <ref>برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۶۵ ـ ۶۸؛ سوره هود، آیه:۵۰.</ref> و ... و [[تحمل]] [[سختی]] و آزارهایی که در این راه دیدهاند نیز اهمیت و [[جایگاه]] تبلیغ را نشان میدهد. در [[روایات]] بسیاری نیز بر اهمیت [[دعوت به دین]] و [[هدایت]]<ref>المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۳۲؛الکافی، ج۵، ص۳۶؛ تهذیب، ج۶، ص۱۴۱.</ref> و [[جایگاه]] مبلّغ<ref>الامالی، صدوق، ص۲۴۷؛ کنزل العمال، ج۱۰، ص۱۵۲.</ref> و [[پاداش]] تبلیغ<ref>الامالی، طوسی، ص۴۶؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۳.</ref> تأکید شده است<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.</ref>. | ||
==اهداف | ==اهداف تبلیغ== | ||
در [[قرآن]] هدفهایی برای بیان | در [[قرآن]] هدفهایی برای بیان تبلیغ و [[دعوت به دین]] ذکر شده است. این اهداف را میتوان در دو دسته ذیل آورد: | ||
#'''[[احیای انسان]]''': [[قرآن]]، [[دعوت دینی]] را برای حیاتبخشی به [[انسان]] دانسته و [[مؤمنان]] را به [[پذیرش]] [[دعوت]] [[حیات]] بخش [[خدا]] و [[پیامبر]] فرامیخواند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ }}<ref> ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید؛ سوره انفال، آیه:۲۴.</ref>. | #'''[[احیای انسان]]''': [[قرآن]]، [[دعوت دینی]] را برای حیاتبخشی به [[انسان]] دانسته و [[مؤمنان]] را به [[پذیرش]] [[دعوت]] [[حیات]] بخش [[خدا]] و [[پیامبر]] فرامیخواند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ }}<ref> ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید؛ سوره انفال، آیه:۲۴.</ref>. | ||
#'''[[اتمام حجت]]''': یکی از اهداف | #'''[[اتمام حجت]]''': یکی از اهداف تبلیغ، روشن شدن [[حقیقت]] و [[راه هدایت]] است، به گونهای که کسی در پیشگاه [[خداوند]]، عذر و بهانهای برای [[گمراهی]] نداشته و [[حجت]] بر او تمام شده باشد: {{متن قرآن|رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه:۱۶۵.</ref>.<ref>المیزان، ج۲، ص۱۱۱ ـ ۱۱۲، ۱۲۹؛ ج۶، ص۱۴۱؛ ج۱۹، ص۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref>.<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱.</ref>. | ||
==اصول و روشهای | ==اصول و روشهای تبلیغ== | ||
با استفاده از بعضی [[آیات قرآن]] که بر شرایطی برای | با استفاده از بعضی [[آیات قرآن]] که بر شرایطی برای تبلیغ تصریح یا ویژگیهایی برای [[پیامبران]] در [[مقام]] تبلیغ بازگو کرده، میتوان ویژگیهایی را برای تبلیغ [[معارف دینی]] برشمرد مانند اینکه: | ||
#[[دعوت دینی]] باید روشن و بیابهام [[ابلاغ]] شود: {{متن قرآن|وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}<ref>و چیزی جز پیامرسانی روشن، بر عهده ما نیست؛ سوره یس، آیه:۱۷.</ref> | #[[دعوت دینی]] باید روشن و بیابهام [[ابلاغ]] شود: {{متن قرآن|وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}}<ref>و چیزی جز پیامرسانی روشن، بر عهده ما نیست؛ سوره یس، آیه:۱۷.</ref> | ||
#به فراخور نیاز و ظرفیت مخاطب با [[بشارت]] و [[انذار]] همراه گردد<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۲۲۸.</ref>: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}<ref> و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم؛ سوره سبأ، آیه: ۲۸.</ref> تا برای مخاطب [[اندیشه]] برانگیز باشد: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه:۴۴.</ref>. | #به فراخور نیاز و ظرفیت مخاطب با [[بشارت]] و [[انذار]] همراه گردد<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۲۲۸.</ref>: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}<ref> و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم؛ سوره سبأ، آیه: ۲۸.</ref> تا برای مخاطب [[اندیشه]] برانگیز باشد: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه:۴۴.</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[قرآن]] با توجه به [[اهداف]] [[دعوت دینی]]، بهرهگیری از هر سخن و روشی را برای [[تبلیغ دین]] نمیپذیرد، بلکه آنرا در [[حکمت]]، [[موعظه]] [[حسنه]] و [[جدال]] احسن منحصر میداند: {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>مردم را به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!؛ سوره نحل، آیه:۱۲۵.</ref> "[[حکمت]]"، سخنی است مبتنی بر [[علم]] و [[عقل]] که [[انسان]] را به [[حق]] میرساند<ref>مفردات، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹، «حکم».</ref> به گونهای که هیچ [[شک]] و شبههای نماند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref>. "[[موعظه]]"، [[یادآوری]] [[کارها]]<ref>مفردات، ص۷۷۶، «وعظ».</ref> و نکتههایی عبرتآموز<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref> است که با شنیدن آن [[دل]] مخاطب نرم شود و [[حق]] را بپذیرد. «[[جدال]]»، سخنی است که به هنگام [[نزاع]]، تنها با [[هدف]] [[برتری]] بر [[خصم]] گفته میشود<ref>مفردات، ص۱۸۹، «جدل».</ref> و [[روشنگری]] [[حق]] را به دنبال ندارد، بلکه از آنچه [[خصم]] به [[تنهایی]] یا همراه [[مردم]] قبول دارد، برای [[باطل]] کردن سخن او استفاده میشود. قید احسن نیز برای این به کار رفته تا مبلغ را در استفاده از مقدمات کاذب بازدارد و تنها سخنش جنبه مناقضه داشته باشد و بطلان [[عقیده]] طرف مخالف را به [[اثبات]] برساند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref> | [[قرآن]] با توجه به [[اهداف]] [[دعوت دینی]]، بهرهگیری از هر سخن و روشی را برای [[تبلیغ دین]] نمیپذیرد، بلکه آنرا در [[حکمت]]، [[موعظه]] [[حسنه]] و [[جدال]] احسن منحصر میداند: {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>مردم را به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!؛ سوره نحل، آیه:۱۲۵.</ref> "[[حکمت]]"، سخنی است مبتنی بر [[علم]] و [[عقل]] که [[انسان]] را به [[حق]] میرساند<ref>مفردات، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹، «حکم».</ref> به گونهای که هیچ [[شک]] و شبههای نماند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref>. "[[موعظه]]"، [[یادآوری]] [[کارها]]<ref>مفردات، ص۷۷۶، «وعظ».</ref> و نکتههایی عبرتآموز<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref> است که با شنیدن آن [[دل]] مخاطب نرم شود و [[حق]] را بپذیرد. «[[جدال]]»، سخنی است که به هنگام [[نزاع]]، تنها با [[هدف]] [[برتری]] بر [[خصم]] گفته میشود<ref>مفردات، ص۱۸۹، «جدل».</ref> و [[روشنگری]] [[حق]] را به دنبال ندارد، بلکه از آنچه [[خصم]] به [[تنهایی]] یا همراه [[مردم]] قبول دارد، برای [[باطل]] کردن سخن او استفاده میشود. قید احسن نیز برای این به کار رفته تا مبلغ را در استفاده از مقدمات کاذب بازدارد و تنها سخنش جنبه مناقضه داشته باشد و بطلان [[عقیده]] طرف مخالف را به [[اثبات]] برساند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱.</ref> | ||
افزون بر اصول کلی | افزون بر اصول کلی تبلیغ [[دینی]] که در [[قرآن]] آمده، [[تأمل]] و بهرهگیری از بیان [[آیات]] در جایگاههای گوناگون [[دعوت]] و چگونگی مسائلی که برای [[دعوت]] مخاطبان ابراز شده است، میتواند راهنمای [[فهم]] روشهای [[تبلیغی]] [[قرآن]]، نسبت به مخاطبان و موقعیتهای گوناگون [[تبلیغی]] باشد. بعضی از این روشهای شکلی و محتوایی عبارتاند از: | ||
#'''بیان تدریجی:''' بعضی، بیان [[احکام اسلام]] را متناسب با ظرفیت [[ایمانی]] مخاطب دانسته و معتقدند در زمان [[پیامبر]]{{صل}}، با بیان مرحلهای و تدریجی، زمینه روانی پذیرش فراهم میآمده است<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۵۹.</ref> چنانکه بر اساس [[روایات]]<ref>الکافی، ج۶، ص۴۰۶ ـ ۴۰۷.</ref> ناظر به چگونگی [[تحریم]] شراب، [[آیات]] در زمینه تحریم شراب اینچنین است. | #'''بیان تدریجی:''' بعضی، بیان [[احکام اسلام]] را متناسب با ظرفیت [[ایمانی]] مخاطب دانسته و معتقدند در زمان [[پیامبر]]{{صل}}، با بیان مرحلهای و تدریجی، زمینه روانی پذیرش فراهم میآمده است<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۵۹.</ref> چنانکه بر اساس [[روایات]]<ref>الکافی، ج۶، ص۴۰۶ ـ ۴۰۷.</ref> ناظر به چگونگی [[تحریم]] شراب، [[آیات]] در زمینه تحریم شراب اینچنین است. | ||
#'''پیوند [[عقیده]] و [[ایمان]] با [[تدبر]] و [[تفکر]] در [[عالم هستی]]:''' [[قرآن]] برای [[دعوت]] [[انسان]]، از دلیلهای صرفاً انتزاعی استفاده نمیکند بلکه [[عقیده]] را با هستی پیوند میدهد. در دیدگاه [[قرآن]]، همه هستی [[آیه]] و نشانهای از وجود خداست که نگاه کردنِ همراه با [[تدبر]] و [[تفکر]] در آن، [[انسان]] را به وجود [[خدا]] میرساند: {{متن قرآن|قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ }}<ref> دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره یونس، آیه:۱۰.</ref>. | #'''پیوند [[عقیده]] و [[ایمان]] با [[تدبر]] و [[تفکر]] در [[عالم هستی]]:''' [[قرآن]] برای [[دعوت]] [[انسان]]، از دلیلهای صرفاً انتزاعی استفاده نمیکند بلکه [[عقیده]] را با هستی پیوند میدهد. در دیدگاه [[قرآن]]، همه هستی [[آیه]] و نشانهای از وجود خداست که نگاه کردنِ همراه با [[تدبر]] و [[تفکر]] در آن، [[انسان]] را به وجود [[خدا]] میرساند: {{متن قرآن|قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ }}<ref> دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره یونس، آیه:۱۰.</ref>. | ||
#'''توجه به ظرفیتهای [[عاطفی]] [[انسان]]:''' هنگام رهسپاری [[موسی]] و [[هارون]] برای [[دعوت]] [[فرعون]]، [[خداوند]] آنان را به [[نرمی]] گفتار سفارش کرد: {{متن قرآن|فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّيِّنًا}}<ref> و با او به نرمی سخن گویید؛ سوره طه آیه:۴۴.</ref>؛ همچنین در [[وصف]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[مهربانی]] و [[ملایمت]] [[پیامبر]] را رحمتی از سوی [[خداوند]] و سبب گرد آمدن [[مردم]] پیرامون آن [[حضرت]] میداند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ}}<ref> پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۵۹.</ref>. | #'''توجه به ظرفیتهای [[عاطفی]] [[انسان]]:''' هنگام رهسپاری [[موسی]] و [[هارون]] برای [[دعوت]] [[فرعون]]، [[خداوند]] آنان را به [[نرمی]] گفتار سفارش کرد: {{متن قرآن|فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّيِّنًا}}<ref> و با او به نرمی سخن گویید؛ سوره طه آیه:۴۴.</ref>؛ همچنین در [[وصف]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[مهربانی]] و [[ملایمت]] [[پیامبر]] را رحمتی از سوی [[خداوند]] و سبب گرد آمدن [[مردم]] پیرامون آن [[حضرت]] میداند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ}}<ref> پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۵۹.</ref>. | ||
#'''آغاز از خود و [[خویشان]]:''' بیشک، تطابق سخن و عمل مبلّغ، بر اثرگذاری | #'''آغاز از خود و [[خویشان]]:''' بیشک، تطابق سخن و عمل مبلّغ، بر اثرگذاری تبلیغ میافزاید و [[همراهی]] [[نزدیکان]] او با دعوتش، [[اخلاص]] او را نشان میدهد. شاید بر همین اساس، [[خداوند]] به [[پیامبر]] خود [[دستور]] میدهد که در [[دعوت]] خود، از [[نزدیکان]] و [[عشیره]] خویش آغاز کند: {{متن قرآن|وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ }}<ref> و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!؛ سوره شعراء، آیه:۲۱۴.</ref> و به این ترتیب هرگونه [[سهلانگاری]] و استثنا و [[تبعیض]] را در مورد [[نزدیکان]] نمیپذیرد<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۲؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹؛ من وحی القرآن، ج۱۷، ص۱۶۸.</ref>. [[خداوند]] به شدت مبلغانی را [[سرزنش]] میکند که به سخن خود پایبند نیستند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ}}<ref>ای مؤمنان! چرا چیزی میگویید که (خود) انجام نمیدهید؟ نزد خداوند، بسیار ناپسند است که چیزی را بگویید که (خود) انجام نمیدهید؛ سوره صف، آیه: ۲- ۳.</ref>.<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.</ref>. | ||
==ویژگیهای مبلّغ== | ==ویژگیهای مبلّغ== | ||
مبلغ، یکی از مؤلفههای اصلی | مبلغ، یکی از مؤلفههای اصلی تبلیغ است، از این رو برای دستیابی به [[تبلیغی]] موفق و متناسب با اهداف [[دین]]، ویژگیهایی برای مبلغ [[دینی]] بایسته است که عبارتاند از: | ||
#'''[[تفقه در دین]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه:۱۲۲.</ref> بر [[ضرورت]] [[تفقه در دین]] پیش از [[انذار]] [[مردم]] تأکید دارد. [[تفقه در دین]]، آشنایی با همه [[معارف دینی]]، شامل اصول و [[فروع دین]] است<ref>المیزان، ج۹، ص۴۰۴.</ref>. | #'''[[تفقه در دین]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه:۱۲۲.</ref> بر [[ضرورت]] [[تفقه در دین]] پیش از [[انذار]] [[مردم]] تأکید دارد. [[تفقه در دین]]، آشنایی با همه [[معارف دینی]]، شامل اصول و [[فروع دین]] است<ref>المیزان، ج۹، ص۴۰۴.</ref>. | ||
#'''[[شناخت]] مخاطب و [[توانایی]] در برقراری [[ارتباط]]:''' [[شناخت]] مخاطب، مبلغ را توانا میکند تا [[معارف دینی]] را متناسب با نیازهای آنان بیان کند و در بیان مطالب، روشهای سازگار با استعداد مخاطب را به کار گیرد<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۶۳ ـ ۶۷.</ref>؛ همچنین آشنایی با زبان مخاطبان و بهرهمندی از [[فصاحت]] [[زبان]]، مبلغ را در برقراری [[ارتباط]] با آنان [[یاری]] میرساند. [[خداوند]] برای [[تبلیغ دین]] خود پیامبرانی را میفرستاد که با زبان [[مردم]] آشنایی داشتند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ }}<ref> و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم؛ سوره ابراهیم، آیه:۴.</ref>. | #'''[[شناخت]] مخاطب و [[توانایی]] در برقراری [[ارتباط]]:''' [[شناخت]] مخاطب، مبلغ را توانا میکند تا [[معارف دینی]] را متناسب با نیازهای آنان بیان کند و در بیان مطالب، روشهای سازگار با استعداد مخاطب را به کار گیرد<ref>گامهایی در راه تبلیغ، ص۶۳ ـ ۶۷.</ref>؛ همچنین آشنایی با زبان مخاطبان و بهرهمندی از [[فصاحت]] [[زبان]]، مبلغ را در برقراری [[ارتباط]] با آنان [[یاری]] میرساند. [[خداوند]] برای [[تبلیغ دین]] خود پیامبرانی را میفرستاد که با زبان [[مردم]] آشنایی داشتند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ }}<ref> و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم؛ سوره ابراهیم، آیه:۴.</ref>. | ||
#'''برخورداری از [[فضایل اخلاقی]]:''' برای به ثمر نشستن [[دعوت]] و | #'''برخورداری از [[فضایل اخلاقی]]:''' برای به ثمر نشستن [[دعوت]] و تبلیغ [[دینی]]، بهرهمندی مبلغ از فضایلی [[اخلاقی]] ضروری است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref> و به راستی تو را خویی است سترگ؛ سوره قلم، آیه:۴.</ref> این ویژگیها از آیاتی به دست میآیند که به معرفی [[پیامبران]] و چگونگی تعامل آنان با [[مردم]] در [[مقام]] تبلیغ میپردازند مانند: [[اخلاص]]<ref>سوره شعراء، آیه:۱۰۹.</ref>؛ [[شجاعت]]<ref>سوره احزاب، آیه:۳۹.</ref>؛ [[استقامت]]<ref>سوره شوری، آیه:۱۵.</ref>؛ [[صبر]]<ref>سوره انعام، آیه:۳۴.</ref>؛ [[شرح صدر]]<ref>سوره طه، آیه:۲۵.</ref> و ...<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[تبلیغ (مقاله)|تبلیغ]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.</ref>. | ||
==اهداف تبلیغ ([[رسالت]] مبلغ)== | ==اهداف تبلیغ ([[رسالت]] مبلغ)== |