مدیریت نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اگر نظریهای نتوانست، در مرحله اثباتی رهنمود داشته باشد؛ هرچند در مرحله سلبی به نتایج خوبی رسیده باشد؛ اما قابل [[دفاع]] نیست و همانطور که [[اذعان]] شد، در این نظریه نیز، هیچ موضع اصلاحی جدیدی در مرحله عمل اتخاذ نمیشود و [[جامعه اسلامی]]، همچنان دچار انفعال و تحت تأثیر [[سیاستها]] و همسو با جهتگیری تجدد و [[نظام سیاسی حاکم]] بر آن [[تمدن]] خواهد بود، مضافاً بر اینکه در مرحله تئوریک نیز دستگاه [[معرفتی]] پویا و فعالی که در آن، [[عقل]]، به عنوان [[پیامبر]] درونی، نقش [[واقعی]] خود را یافته باشد، ارائه نمیشود. | اگر نظریهای نتوانست، در مرحله اثباتی رهنمود داشته باشد؛ هرچند در مرحله سلبی به نتایج خوبی رسیده باشد؛ اما قابل [[دفاع]] نیست و همانطور که [[اذعان]] شد، در این نظریه نیز، هیچ موضع اصلاحی جدیدی در مرحله عمل اتخاذ نمیشود و [[جامعه اسلامی]]، همچنان دچار انفعال و تحت تأثیر [[سیاستها]] و همسو با جهتگیری تجدد و [[نظام سیاسی حاکم]] بر آن [[تمدن]] خواهد بود، مضافاً بر اینکه در مرحله تئوریک نیز دستگاه [[معرفتی]] پویا و فعالی که در آن، [[عقل]]، به عنوان [[پیامبر]] درونی، نقش [[واقعی]] خود را یافته باشد، ارائه نمیشود. | ||
====بررسی جریان [[فکری]] [[لزوم]] تولید روش اداره [[دینی]]==== | |||
از نظر این گروه گستره [[دین]]، فقط به مسائل [[عبادی]] و فردی محدود نشده؛ بلکه امور عمومی و حتی برخی از مهمترین سرفصلهای برنامه [[رشد]] و توسعه را نیز در بر میگیرد؛ یعنی [[اسلام]] نه تنها برای [[تربیت]] [[روح]] و روان افراد برنامه دارد، بلکه برای [[هدایت]] [[جامعه]] و تنظیم بهینه [[امور اجتماعی]] و تأمین معاش و [[امنیت عمومی]] هم اصول و ضوابط مشخصی را بیان فرموده است؛ بنابراین اگر [[حکومت دینی]] در صدد [[اداره جامعه]] بر پایه [[احکام]] و [[تعالیم دینی]] است، باید این اصول و ضوابط را مدنظر قرار داده و روش اداره را مبتنی بر [[احکام دین]]، طراحی نماید. | |||
نکته مهمی که باید در این دیدگاه مورد توجه قرار گیرد، [[میزان]] و نحوه تأثیرپذیری روش اداره از تعالیم دینی است؛ یعنی این که چگونه میتوان به یک روش اداره مبتنی بر دین دست یافت و این روش در چه ابعاد و بخشهایی متأثر از [[تعالیم دین]] است؟ آیا همانگونه که برخی از افراطیون مدعی شدهاند؛ تمامی جزئیات مربوط به شیوه [[برنامهریزی]] و اداره جامعه در [[منابع دینی]] ذکر شده است یا این که دین، اصول و کلیّاتی را بیان فرموده و باید برنامهریزی با [[تکیه]] بر این اصول و کلیات انجام پذیرد؟<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۳۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |