بنی امیه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده') |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[جرج جرداق]] در تعبیری کوتاه و کار آمد میگوید: در [[زمان]] عثمان، بنی امیه هم کلید [[بیت المال]] را در دست گرفتند و هم [[شمشیر]] [[سلطان]] را.<ref> الامام علی{{ع}} الصوت العدالة الانسانیه، ج ۱، ص ۱۸.</ref>عثمان به پشتوانه بنیامیه برخی [[صحابه]] گرانقدر چون [[ابوذر]]، [[عمار]] و [[ابن مسعود]] را آزرد.<ref> الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۵۱؛ تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۰۹۹.</ref> در نتیجه، عملکرد نامناسب آنان، موجی از [[نارضایتی]] را در میان [[مسلمانان]] فراهم آورده و موجب [[قیام]] در برابر عثمان شد. | [[جرج جرداق]] در تعبیری کوتاه و کار آمد میگوید: در [[زمان]] عثمان، بنی امیه هم کلید [[بیت المال]] را در دست گرفتند و هم [[شمشیر]] [[سلطان]] را.<ref> الامام علی{{ع}} الصوت العدالة الانسانیه، ج ۱، ص ۱۸.</ref>عثمان به پشتوانه بنیامیه برخی [[صحابه]] گرانقدر چون [[ابوذر]]، [[عمار]] و [[ابن مسعود]] را آزرد.<ref> الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۵۱؛ تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۰۹۹.</ref> در نتیجه، عملکرد نامناسب آنان، موجی از [[نارضایتی]] را در میان [[مسلمانان]] فراهم آورده و موجب [[قیام]] در برابر عثمان شد. | ||
برخلاف [[معاویه]] که در ماجرای محاصره عثمان هیچ [[اقدام]] مؤثری در حمایت از وی نکرد،<ref>الجمل، ص ۷۳.</ref> [[امویان]] ساکن در [[مدینه]] از عثمان حمایت کردند و با طولانی شدن محاصره، امویان [[تصمیم]] گرفتند عثمان را شبانه به [[مکه]] بفرستند؛ اما نقشه آنان با [[آگاهی]] قیام کنندگان خنثا شد.<ref> الجمل، ۷۵.</ref> امویان مدینه پس از [[قتل عثمان]]، از [[ترس]] به [[ام حبیبه دختر ابوسفیان]] و [[همسر رسول خدا]] [[پناه]] | برخلاف [[معاویه]] که در ماجرای محاصره عثمان هیچ [[اقدام]] مؤثری در حمایت از وی نکرد،<ref>الجمل، ص ۷۳.</ref> [[امویان]] ساکن در [[مدینه]] از عثمان حمایت کردند و با طولانی شدن محاصره، امویان [[تصمیم]] گرفتند عثمان را شبانه به [[مکه]] بفرستند؛ اما نقشه آنان با [[آگاهی]] قیام کنندگان خنثا شد.<ref> الجمل، ۷۵.</ref> امویان مدینه پس از [[قتل عثمان]]، از [[ترس]] به [[ام حبیبه دختر ابوسفیان]] و [[همسر رسول خدا]] [[پناه]] برده، نزد او پنهان شدند <ref> الغدیر، ج ۹، ص ۱۹۸.</ref> و پس از آن به [[شام]]<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۵۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۹۸.</ref> یا [[مکه]] گریختند <ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص ۷۰۰؛ تجارب الامم، ج ۱، ص ۴۶۹.</ref>.<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی]] و [[سید محمود سامانی|سامانی]]، [[بنی امیه (مقاله)| مقاله «بنی امیه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>. | ||
==[[بنی امیه]] و [[امام علی]]{{ع}}== | ==[[بنی امیه]] و [[امام علی]]{{ع}}== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
معاویه پایه گذار [[حکومتی]] گردید که با دوره قبل تفاوتهای بارزی داشت و سنخیتی بین آن و [[رفتار پیامبر]] و حتی [[شیخین]] نبود. [[سیاست]] او [[سرمشق]] خلفای پس از او گردید. جنبه فزاینده غیر [[دینی]] ([[سکولار]]) [[دولت]] [[اموی]] موجب شد [[مسلمانان]] دولت ایشان را نه یک خلافت بلکه [[سلطنت]] بدانند.<ref>تاریخ کمبریج، ج ۱، ص ۱۲۲.</ref> تبدیل [[نظام خلافت]] به [[نظام]] استبدادی موروثی، برخورد [[تبعیض]] آمیز با [[غیر عرب]]، بیعدالتی <ref>پرتو اسلام ج ۲، ص ۵۱.</ref> و روا داشتن [[ستم]] بر [[مخالفان]]، [[قداست]] بخشیدن به [[خلافت]]، تقویت و [[ترویج]] [[جبرگرایی]] <ref>الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۲۵؛ اخبار الطوال، ص ۱۲۶؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۲۹۹.</ref> و نیز [[حمایت]] از [[عقیده مرجئه]] از مهم ترین شاخصههای [[حکومت]] آنان بود. [[مودودی]] هم در این رابطه، به ۷ ویژگی [[حکومت امویان]] اشاره کرده است.<ref>خلافت و ملوکیت، ص ۱۸۸ به بعد.</ref> در دوره آنان با تأسیس دیوانهای جدید، مانند [[دیوان]] [[برید]]، خاتم و رسائل که ملهم از تشکیلات ساسانیان و [[رومیان]] بود، تشکیلات [[اداری]] گسترش یافت.<ref>الکامل، ۵، ص ۱۱؛ تجارب السلف، ص ۵۹؛ تاریخ الخلفا، ص ۲؛ تاریخ عرب، ۱۹۷ ـ ۱۹۸.</ref> با پدید آمدن منصبی به نام [[حاجب]]، دسترسی [[مردم]] به [[حاکم]] دشوار گردید.<ref>مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. | معاویه پایه گذار [[حکومتی]] گردید که با دوره قبل تفاوتهای بارزی داشت و سنخیتی بین آن و [[رفتار پیامبر]] و حتی [[شیخین]] نبود. [[سیاست]] او [[سرمشق]] خلفای پس از او گردید. جنبه فزاینده غیر [[دینی]] ([[سکولار]]) [[دولت]] [[اموی]] موجب شد [[مسلمانان]] دولت ایشان را نه یک خلافت بلکه [[سلطنت]] بدانند.<ref>تاریخ کمبریج، ج ۱، ص ۱۲۲.</ref> تبدیل [[نظام خلافت]] به [[نظام]] استبدادی موروثی، برخورد [[تبعیض]] آمیز با [[غیر عرب]]، بیعدالتی <ref>پرتو اسلام ج ۲، ص ۵۱.</ref> و روا داشتن [[ستم]] بر [[مخالفان]]، [[قداست]] بخشیدن به [[خلافت]]، تقویت و [[ترویج]] [[جبرگرایی]] <ref>الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۲۵؛ اخبار الطوال، ص ۱۲۶؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۲۹۹.</ref> و نیز [[حمایت]] از [[عقیده مرجئه]] از مهم ترین شاخصههای [[حکومت]] آنان بود. [[مودودی]] هم در این رابطه، به ۷ ویژگی [[حکومت امویان]] اشاره کرده است.<ref>خلافت و ملوکیت، ص ۱۸۸ به بعد.</ref> در دوره آنان با تأسیس دیوانهای جدید، مانند [[دیوان]] [[برید]]، خاتم و رسائل که ملهم از تشکیلات ساسانیان و [[رومیان]] بود، تشکیلات [[اداری]] گسترش یافت.<ref>الکامل، ۵، ص ۱۱؛ تجارب السلف، ص ۵۹؛ تاریخ الخلفا، ص ۲؛ تاریخ عرب، ۱۹۷ ـ ۱۹۸.</ref> با پدید آمدن منصبی به نام [[حاجب]]، دسترسی [[مردم]] به [[حاکم]] دشوار گردید.<ref>مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>. | ||
گسترش [[فتوحات]] از دیگر [[ویژگیهای حکومت]] [[امویان]] است که در دوره حکومت [[ولید بن عبد الملک]]، [[مسلمانان]] در [[شرق]] به سرداری [[قتیبة بن مسلم باهلی]] در [[آسیای مرکزی]] بر قبایلی از ترکان چیره شده، مناطق وسیعی را [[فتح]] کردند.<ref>تاریخ ابن خیاط، ص ۲۲۵، ۲۳۲؛ مشاهیر علماء الامصار، ص ۲۳۸؛ الثقات، ج ۷، ص ۳۶۶.</ref> در [[غرب]] نیز به [[اندلس]] [[راه]] یافتند و به این ترتیب عصر طلایی فتوحات در این دوره رقم خورد و به اوج رسید. فتوحات و [[تسخیر]] [[شهرها]] جنبه «فی سبیلالله» نداشت و با [[غارت]] و [[کشتار]] همراه بود و به قول [[احمد]] [[امین]] نتیجه آنها جز | گسترش [[فتوحات]] از دیگر [[ویژگیهای حکومت]] [[امویان]] است که در دوره حکومت [[ولید بن عبد الملک]]، [[مسلمانان]] در [[شرق]] به سرداری [[قتیبة بن مسلم باهلی]] در [[آسیای مرکزی]] بر قبایلی از ترکان چیره شده، مناطق وسیعی را [[فتح]] کردند.<ref>تاریخ ابن خیاط، ص ۲۲۵، ۲۳۲؛ مشاهیر علماء الامصار، ص ۲۳۸؛ الثقات، ج ۷، ص ۳۶۶.</ref> در [[غرب]] نیز به [[اندلس]] [[راه]] یافتند و به این ترتیب عصر طلایی فتوحات در این دوره رقم خورد و به اوج رسید. فتوحات و [[تسخیر]] [[شهرها]] جنبه «فی سبیلالله» نداشت و با [[غارت]] و [[کشتار]] همراه بود و به قول [[احمد]] [[امین]] نتیجه آنها جز برده بردن و برده نگهداشتن نبود.<ref>ضحی الاسلام، ص ۱۱۸.</ref> حکومت امویان تا [[سال ۱۳۲ هجری]] حدود ۹۰ سال ادامه یافت.<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳۴؛ نهایة الارب، ج ۲۱، ص ۵۳۹.</ref> در این مدت ۱۴ تن از امویان به حکومت رسیدند که از میان ایشان [[معاویه]]، [[عبدالملک بن مروان]]، [[هشام بن عبدالملک]] به جهت طولانی بودن حکومتشان (هریک به مدت حدود ۲۰ سال)<ref>اخبارالطوال، ص ۳۲۵، ۳۴۶؛ مروجالذهب، ج ۳، ص ۱۲، ۱۰۵، ۲۲۸.</ref> و [[عمر بن عبدالعزیز]] بر اثر در پیش گرفتن سیاستهای متفاوت از دیگر [[حکمرانان]] بنیامیه، و عدم [[لعن امام علی]]{{ع}} و بازگرداندن [[فدک]] به [[فرزندان فاطمه]]{{س}}<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۰۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref> و برخی [[اصلاحات]] از بقیه مشهورترند. | ||
[[حکومت امویان]]، از آغاز با چالشهایی رو به رو شد. [[علویان]] و هواداران ایشان، [[خوارج]] و [[عباسیان]] هریک جنبشهایی را برضد بنیامیه به [[راه]] انداختند. [[قیام]] [[حجر بن عدی]] (در دوران [[معاویه]])، قیامهای [[امام حسین]]{{ع}}، [[ابنزبیر]]، [[مختار]]، [[توابین]]، [[زید بن علی]]، [[یحیی بن زید]]، [[عبدالله بن معاویه]] و قیامهای متعدد خوارج از جمله آنهاست. در نهایت، [[نهضت]] عباسیان با [[تکیه]] بر قوای [[خراسانی]] و با [[شعار]] {{عربی|" اَلرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ "}} تومار حکومت امویان را به [[سال ۱۳۲ هجری]] [[درهم]] پیچید. | [[حکومت امویان]]، از آغاز با چالشهایی رو به رو شد. [[علویان]] و هواداران ایشان، [[خوارج]] و [[عباسیان]] هریک جنبشهایی را برضد بنیامیه به [[راه]] انداختند. [[قیام]] [[حجر بن عدی]] (در دوران [[معاویه]])، قیامهای [[امام حسین]]{{ع}}، [[ابنزبیر]]، [[مختار]]، [[توابین]]، [[زید بن علی]]، [[یحیی بن زید]]، [[عبدالله بن معاویه]] و قیامهای متعدد خوارج از جمله آنهاست. در نهایت، [[نهضت]] عباسیان با [[تکیه]] بر قوای [[خراسانی]] و با [[شعار]] {{عربی|" اَلرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ "}} تومار حکومت امویان را به [[سال ۱۳۲ هجری]] [[درهم]] پیچید. |