پرش به محتوا

بِر (نیکی): تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۴۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۹۴: خط ۹۴:
==بر در فرهنگ قرآن==
==بر در فرهنگ قرآن==
کلمه بِرّ در ضمن شش [[آیه قرآن]]، در چهار [[سوره]]: بقره، [[آل عمران]]، [[مائده]]، [[مجادله]]، هشت بار آمده است. این چهار سوره، [[مدنی]] بوده؛ یعنی در [[مدینه]] نازل شده‌اند. ترتیب مصحفی و نزولی دو [[سوره بقره]] و آل عمران بر هم [[تطبیق]] دارد؛ اما دو سوره: مائده و مجادله در ترتیب نزولی خود نسبت به ترتیب مصحفی‌شان تقدم و تاخر دارند. ما در این جا ابتدا [[آیات]] مربوط را به ترتیب مصحفی آن تنظیم نموده و بعد با استناد به کتب لغت، به [[تحقیق]] در معنای بِرّ می‌پردازیم و سپس با استفاده از [[تفاسیر]]، [[تفسیر]] آن را ارائه داده و در مرحله چهارم هم تفسیر [[روایی]] آن را تحقیق می‌کنیم و بالاخره با [[استعانت]] از [[فضل]] و [[توفیق الهی]]، به [[تدبر]] در آن آیات می‌پردازیم.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۸۹.</ref>
کلمه بِرّ در ضمن شش [[آیه قرآن]]، در چهار [[سوره]]: بقره، [[آل عمران]]، [[مائده]]، [[مجادله]]، هشت بار آمده است. این چهار سوره، [[مدنی]] بوده؛ یعنی در [[مدینه]] نازل شده‌اند. ترتیب مصحفی و نزولی دو [[سوره بقره]] و آل عمران بر هم [[تطبیق]] دارد؛ اما دو سوره: مائده و مجادله در ترتیب نزولی خود نسبت به ترتیب مصحفی‌شان تقدم و تاخر دارند. ما در این جا ابتدا [[آیات]] مربوط را به ترتیب مصحفی آن تنظیم نموده و بعد با استناد به کتب لغت، به [[تحقیق]] در معنای بِرّ می‌پردازیم و سپس با استفاده از [[تفاسیر]]، [[تفسیر]] آن را ارائه داده و در مرحله چهارم هم تفسیر [[روایی]] آن را تحقیق می‌کنیم و بالاخره با [[استعانت]] از [[فضل]] و [[توفیق الهی]]، به [[تدبر]] در آن آیات می‌پردازیم.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۸۹.</ref>
===در معنای [[برّ]]===
راغب در مفردات فرموده: بَرّ بر خلاف “بَحْر” (دریا) است و از آن، وسعت و پهنای وسیع متصور می‌شود و لذا [[بِرّ]] از آن مشتق شده؛ یعنی توسعه در [[کار خیر]]، و گاهی آن را به فعل [[الهی]] نسبت می‌دهند، مانند: {{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ}}<ref>«ما از دیرباز او را می‌خواندیم که اوست که نیکوکار بخشاینده است» سوره طور، آیه ۲۸.</ref>، و گاهی (هم) به [[بنده]] نسبت می‌دهند، پس گفته می‌شود: {{متن حدیث|بَرَّ العبدُ رَبَّه}}، یعنی در [[طاعت]] او توسعه داد. بنابراین از جانب [[خدای متعال]]، “ثواب”، و از جانب بنده، “طاعت” است، و آن بر دو نوع است: یک نوع در [[اعتقاد]]، و یک نوع (هم) در [[اعمال]]، و مشتمل بر آن است قوله تعالی: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ...}}، و بر این اساس است که چون از [[معصوم]]{{ع}} درباره بِرّ سؤال شد، همین [[آیه]] را قرائت فرمود. پس آیه متضمن است بر اعتقاد، اعمال، [[فرایض]]، [[نوافل]]، و بِرّ الوالدین، (به معنای) وسعت در [[نیکی]] نسبت به آن دو بوده و ضدّ آن “عقوق” است، و “بِرّ”، در [[راستی]] استعمال می‌شود؛ زیرا آن برخی از خیر است که در توسعه هست<ref>مفردات، ص۳۸.</ref>.
فخرالدین در مجمع‌البحرین فرموده: فی قوله تعالی: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا...}}، بِرّ بنا بر آنچه می‌گویند، اسمی جامع برای خیر کلی است، و مراد از بِرّ در این جا، [[بهشت]] است و بِرّ، [[بخشش]] و [[احسان]] است و از آن جمله است: {{عربی|بَرَرْتُ‏ وَالِدِي‏}}: با [[اطاعت]] از آنان، [[دوستی]] با ایشان، [[برتری]] دادن بدانان و [[وفا]] نمودن به کرامتشان به [[پدر]] و مادرم نیکویی کردم. قوله: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ...}}، یعنی بِرّ، توجه نمودن به [[مشرق]] که [[قبله]] [[نصاری]] است با توجه نمودن به [[مغرب]] که قبله [[یهود]] است، نیست، {{متن قرآن|وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ}}، و قوله: {{متن قرآن|إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ}}؛ یعنی [[راستگو]]، و گفته‌اند: یعنی کسی که [[عادت]] او بر [[احسان]] و کار [[نیکو]] کردن است، و از آن نوع است {{عربی|بَرَّ فلان بيمينه}}، هنگامی که راست گوید، و [[بِرّ]] به کسر (باء)، وسعت در احسان و زیاده بر آن است<ref>مجمع البحرین، ص۲۳۱.</ref>.
در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار فرموده: بِرّ به کسر (باء)، خیر و [[فضل]] است، و گاهی بِرّ به کسر، به [[ثواب]] (هم) [[تفسیر]] شده است و در ترجمه خیر، تفسیر آن به طاعاتی است که از جمله آن، [[اقرار]] به فضل [[اهل]] آن؛ یعنی [[ائمه]]{{عم}} است، و امکان دارد [[تأویل]] بِرّ به کسر به [[طاعت]] از ائمه{{عم}} و [[متابعت]] از آنان باشد. پس آن، اصل خیر و [[طاعات]] است؛ هم‌چنان‌که در خبر از قول [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ أَصْلُ‏ كُلِّ‏ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّيَامُ}}. تا این که فرمود: {{متن حدیث|وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ‏ لِأَهْلِهِ‏}}؛ یعنی ما هستیم اصل هر خیر، و از [[فروع]] ما، هرگونه [[نیکی]] است، و از جمله بِرّ، [[توحید]]، [[نماز]] و [[روزه]] است... و اقرار به فضل اهل فضل است<ref>مقدمه برهان، ص۶۵.</ref>.
در [[فرهنگ]] لغات هم آمده: بِرّ، به معنای [[بخشش]]، طاعت، [[راستی]]، [[اصلاح]]، و به ضمّ اول (آن)، گندم است، و بِرّ، از اسمای حُسنی است، و {{عربی|بَرِيَّة، بَرّ، بارّ}}، به معنای صحرا و بیابان خشک، و {{عربی|بَرَّ، برّاً}}؛ یعنی راست گفت، از [[خالق]] خود [[اطاعت]] کرد، به [[سوگند]] [[وفا]] کرد و سوگندش راست بود، و {{عربی|بَرّ و بارّ و بُرّ}}؛ یعنی [[فرزندی]] که از روی [[محبت]]، [[فرمان]] [[پدر]] بَرَد و از او اطاعت کند. جمع آن [[ابرار]] و برَرَه است<ref>ملخص المنجد و منتهی الارب، ص۳۴.</ref>.
در فرهنگ عمید نیز آمده که: بِرّ (به کسر یاء و تشدید راء)؛ یعنی نیکویی، [[بخشش]]، [[طاعت]]، [[صدق]]، [[صلاح]]، عطیّه، و بُرّ (به ضم باء و تشدید راء)؛ یعنی [[صالح]]، [[نیکوکار]]، [[راستگو]]، و جمع آن [[ابرار]]، و بَرّ (به [[فتح]] باء و تشدید راء)؛ یعنی [[زمین]] خشک و بیابان، صحرا و در اصطلاح جغرافیا، هر یک از قطعات پنج‌گانه عالم که آن را قاره گویند<ref>فرهنگ عمید، ص۲۴۷.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۲۹۰.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۶٬۱۴۷

ویرایش