جهنم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←درهای جهنم
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==درهای [[جهنم]]== | ==درهای [[جهنم]]== | ||
جهنم درهایی دارد: | جهنم درهایی دارد: {{متن قرآن|فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«اینک از دروازههای دوزخ درآیید که در آن جاودانید، و به راستی جایگاه گردنکشان بد جایگاهی است» سوره نحل، آیه ۲۹.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟ گفته میشود: از درهای دوزخ درآیید که در آن جاودانید پس جایگاه کبرورزان، بد جایگاهی است» سوره زمر، آیه ۷۱-۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«گفته میشود: از درهای دوزخ درآیید که در آن جاودانید پس جایگاه کبرورزان، بد جایگاهی است» سوره زمر، آیه ۷۲.</ref> در آیه {{متن قرآن|لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ}}<ref>«که هفت دروازه دارد و هر دروازه از آن را بخشی جداست» سوره حجر، آیه ۴۴.</ref> بیان شده که جهنم ۷ درب دارد. در [[قرآن کریم]] به [[صراحت]] مراد از ابواب جهنم بیان نشده است. لفظ {{متن قرآن|بَابٍ}} در لغت به معنای جای ورود است؛ اما از نظر استعمال به چیزی که وسیله دستیابی به چیز دیگر باشد نیز گفته میشود؛<ref>مفردات، ص ۱۵۰، "باب".</ref> مانند آنکه کسبهای گوناگون را "ابواب [[رزق]]" مینامند؛ همچنین این لفظ به صورت فراوان برای اشاره به هریک از اموری که انواع مختلفی دارند، به کار میرود؛ مانند {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ}}<ref>«آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از دادهها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۷۰. </ref> بنابراین، آیا مراد آن است که جهنم دارای ۷ در ورودی است که همه [[جهنمیان]] از آن درها به آن وارد میشوند؟ یا مراد اموری است که باعث [[جهنمی]] شدن میشود که به نظری طبق این معنا عدد ۷ را میتوان کنایه از [[کثرت]] و هر نوع از [[گناهان]] را دری از درهای [[دوزخ]] به شمار آورد <ref>نمونه، ج ۱۱، ص ۷۷. </ref> و میتوان آن را به معنای [[واقعی]] ۷ دانست که بعضی آن را به حواس پنجگانه به اضافه [[قوه]] [[شهوت]] و [[غضب]] و مقتضیات آن <ref>تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص ۳۵۴؛ روح المعانی، ج ۷، ص ۲۹۶. </ref> یا به اضافه [[قوه خیال]] و واهمه یا اعضای هفتگانه (چشم، گوش، [[زبان]]، [[دست]]، پا، بطن و [[فرج]]) که [[تکلیف]] به آنها تعلق میگیرد،<ref>مواهب علیه، ص ۵۶۶. </ref> یا [[شهوات]] مذکور در [[آیه]] {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ}}<ref>«دوستداری خواستنیها از زنان و فرزندان و داراییهای فراوان انباشته از زر و سیم و اسبهای نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیکتر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی ، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۴.</ref>.<ref>الفواتح الالهیه، ج ۱، ص ۴۱۴. </ref> [[تفسیر]] کردهاند که بر این اساس باید پذیرفت که [[گناهکاران]] در ۷ قسم طبقهبندی شده و [[اهل]] هر گروه از یکی از آنها وارد میشوند، یا آنکه عدد ۷ اشاره به طبقات [[جهنم]] یعنی ۷ طبقه متمایز با عذابهای گوناگون از نظر نوع و شدت [[عذاب]] ـ بر حسب درجات [[کفر]]،<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۱۴۶؛ مراح لبید، ج ۱، ص ۵۸۱. </ref> [[خصلتها]] <ref>اسفار، ج ۵، ص ۳۳۰. </ref> یا [[اعمال]] <ref> تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۶۱. </ref> [[ناپسند]] ـ است. تعابیر گوناگون [[روایات]] به خوبی نشان میدهند که مراد از ابواب جهنم درهای ورودی متعارف نیست؛ از جمله بیان شده که ۷ درِ [[دوزخ]]، ۷ رکن برای ۷ تن از سران کفر است <ref> بحارالانوار، ج ۳۰، ص ۴۱۰. </ref> یا بیان شده که ۷ در برای ۷ نفر دیگر از سران [[گمراهی]] است که [[راه]] ورود [[پیروان]] خود به دوزخاند؛<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۴۳. </ref>همچنین در روایات متعدد تأکید شده که [[پاداش]] برخی اعمال، بسته شدن ۷ در دوزخ بر روی کننده آنهاست،<ref>بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۵۴؛ ج ۱۰۰، ص ۲۱۴. </ref> | ||
بنابراین درهای دوزخ به گونهای است که در همان حال که بر روی بعضی باز است بر روی افرادی دیگر بسته است. به گفته بسیاری از [[مفسران]] <ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۵۰؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۷۰. </ref> که [[آیات قرآن]] مانند | بنابراین درهای دوزخ به گونهای است که در همان حال که بر روی بعضی باز است بر روی افرادی دیگر بسته است. به گفته بسیاری از [[مفسران]] <ref>کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۱۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۵۰؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۷۰. </ref> که [[آیات قرآن]] مانند {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا}}<ref>«منافقان در اشکوبه فروتر دوزخاند و برای آنان یاوری نمییابی» سوره نساء، آیه ۱۴۵.</ref> و {{متن قرآن|لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ}}<ref>«که هفت دروازه دارد و هر دروازه از آن را بخشی جداست» سوره حجر، آیه ۴۴.</ref>.<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۱۷۰. </ref> و روایات [[شیعه]] <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۴۳؛ ارشادالقلوب، ج ۲، ص ۳۱۸؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۲۸، ۲۴۵ - ۲۴۶. </ref> و [[عامه]] <ref> المحرر الوجیز، ج ۳، ص ۳۶۳؛ تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۰۰. </ref> نیز آن را [[تأیید]] میکنند، مراد از درهای [[جهنم]] همان طبقات جهنم و اشاره به ۷ نوع [[عذاب]] است و جمله {{متن قرآن|لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ}} میرساند که هر نوع از این عذابها نیز چند قسم دارد. <ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۱۷۰. </ref> شاید بر همین اساس بعضی در بیان نام درهای جهنم همان نامهای طبقات جهنم را ذکر کردهاند <ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۵۲؛ المحیط الاعظم، ج ۳، ص ۵۵۴. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
==درکات یا طبقات جهنم== | ==درکات یا طبقات جهنم== | ||
[[آیه]] ۱۴۵ نساء / ۴ که تأکید میکند [[منافقان]] در پایینترین طبقه جهنم جای دارند: "اِنَّ المُنـفِقینَ فِی الدَّرکِ الاَسفَلِ مِنَ النّارِ ولَن تَجِدَ لَهُم نَصیرا"، صرف نظر از [[روایات]] متعدد،<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۴۵-۲۴۶. </ref> تنها آیهای است که نشان میدهد جهنم درکات و طبقاتی دارد؛<ref> ر. ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۵۱. </ref> خواه "[[درک]]" را به معنای پایینترین جایگاه <ref>پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۲۰. </ref> و دورترین نقطه قعر هر چیز<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۵۱. </ref> و "[[اسفل]]" را قید توضیحی بدانیم یا "دَرْک" را به معنای مطلق پلّه رو به پایین <ref> مفردات، ص ۳۱۱-۳۱۲، "درک".</ref> و "اسفل" را قید احترازی بخوانیم، در هر صورت ظاهر آیه مزبور آن است که عذاب ساکنان در طبقات [[پایینتر]] نسبت به [[عذاب]] طبقات بالاتر، شدیدتر است. <ref> المیزان، ج ۵، ص ۱۱۸. </ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۱۳-۳۱۴. </ref> نیز به این مطلب که [[آتش دوزخ]] مراتبی از نظر شدت و [[ضعف]] دارد تصریح شده و همانگونه که [[آیه]] "ولِکُلٍّ دَرَجـتٌ مِمّیا عَمِلوا ولِیُوَفِّیَهُم اَعمــلَهُم وهُم لایُظلَمون" (احقاف / ۴۶، ۱۹) نشان میدهد منشأ این تفاوت، [[اختلاف]] مراتب [[سقوط]] [[باطنی]] افراد است که خود را در اعمالشان به نمایش میگذارند. <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۴. </ref> برخی گفتهاند: تعبیر "فِی الدَرکِ الاَسفَلِ" در [[آیه شریفه]] اشاره به تفاوت [[مکانت]] و درجات بُعد [[اهل]] [[جهنم]] از [[حضرت حق]] و نهایت عذاب برای منحطترین افراد دوزخی است؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۰. </ref> نه مکانهای پایین و پایینتر از نظر مسافت، چنانکه برخی هم مراد از "[[درک]]" را مطلق جایگاهی دانستهاند که پس از رسیدن و [[استیلا]] یافتن برای شخص حاصل میشود. <ref>التحقیق، ج ۳، ص ۱۹۱؛ "درک".</ref> [[منابع روایی]] <ref> بحار الانوار، ج ۸، ص ۲۴۶؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۰۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۹۹. </ref> و [[تفسیری]] <ref> مجمعالبیان، ج ۶، ص ۵۱۹؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۳۳۶؛ روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۲۶. </ref> تعداد طبقات جهنم را ۷ طبقه به نامهای جهنم، لَظی، حُطَمَه، سَقَر، [[جحیم]]، [[سعیر]] و [[هاویه]] ذکر کردهاند. بعضی "سِجّین" را نیز نام یکی از طبقات [[دوزخ]] دانستهاند. <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۵۲. </ref> در [[تطبیق]] این اسامی بر طبقات جهنم میان [[روایات]] و نیز گفتههای [[مفسران]] [[اتفاق نظر]] نیست. در روایتی نام پایینترین طبقه، [[جهنم]] ونام طبقات دیگر یکی پس از دیگری به ترتیب فوق ذکر شده <ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۲۴۶. </ref> و به روایتی نام پایینترین طبقه "جهنم" و بالاترین طبقه "جحیم"<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۷۶. </ref> و به گفتهای دیگر پایینترین طبقه "هاویه" و بالاترین طبقه "[[جهنم]]" نام دارد. <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۱۹. </ref> [[قرآن کریم]] افراد یا گروههایی را به اموری [[تهدید]] کرده که [[روایات]] آنها را به محلهایی از [[دوزخ]] [[تفسیر]] کردهاند که عبارتاند از وَیْل ([[مطفّفین]] / ۸۳، ۱)، صَعود (مدّثر / ۷۴، ۱۷)، أثام ([[فرقان]]/ ۲۵، ۶۸)، فَلَق (فلق / ۱۱۳، ۱)، سَقَر (مدّثر / ۷۴، ۲۶)، سُعُر ([[قمر]] / ۵۴، ۲۴)، غَسّاق ([[نبأ]] / ۷۸، ۲۵، ص / ۳۸، ۵۷)، غَیّ ([[مریم]] / ۱۹، ۵۹) و سِجّین. (مطفّفین / ۸۳، ۷) به نظری، برخلاف آنچه اکثر [[مفسران]] [[گمان]] بردهاند مفاد این روایات چیزی جز بیان [[جزا]] و [[عاقبت]] اموری چون [[غیّ]] ([[گمراهی]]) آنان یا أثام و... نیست <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۱. </ref>. به جز موارد فوق که [[آیات قرآن]] به آنها تصریح کردهاند، روایات <ref> نک: بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۲، ۳۲۹. </ref>نیز حاکی از آناند که در دوزخ وادیها، کوهها، درهها، [[خانهها]]، چاهها، نهرها و مانند اینها وجود دارد که هریک جایگاه نوعی خاص یا مرتبهای ویژه از [[عذاب]] برای دستهای معیّن از [[مجرمان]] است.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | [[آیه]] ۱۴۵ نساء / ۴ که تأکید میکند [[منافقان]] در پایینترین طبقه جهنم جای دارند: "اِنَّ المُنـفِقینَ فِی الدَّرکِ الاَسفَلِ مِنَ النّارِ ولَن تَجِدَ لَهُم نَصیرا"، صرف نظر از [[روایات]] متعدد،<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۴۵-۲۴۶. </ref> تنها آیهای است که نشان میدهد جهنم درکات و طبقاتی دارد؛<ref> ر. ک: التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۵۱. </ref> خواه "[[درک]]" را به معنای پایینترین جایگاه <ref>پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۲۰. </ref> و دورترین نقطه قعر هر چیز<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۵۱. </ref> و "[[اسفل]]" را قید توضیحی بدانیم یا "دَرْک" را به معنای مطلق پلّه رو به پایین <ref> مفردات، ص ۳۱۱-۳۱۲، "درک".</ref> و "اسفل" را قید احترازی بخوانیم، در هر صورت ظاهر آیه مزبور آن است که عذاب ساکنان در طبقات [[پایینتر]] نسبت به [[عذاب]] طبقات بالاتر، شدیدتر است. <ref> المیزان، ج ۵، ص ۱۱۸. </ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۱۳-۳۱۴. </ref> نیز به این مطلب که [[آتش دوزخ]] مراتبی از نظر شدت و [[ضعف]] دارد تصریح شده و همانگونه که [[آیه]] "ولِکُلٍّ دَرَجـتٌ مِمّیا عَمِلوا ولِیُوَفِّیَهُم اَعمــلَهُم وهُم لایُظلَمون" (احقاف / ۴۶، ۱۹) نشان میدهد منشأ این تفاوت، [[اختلاف]] مراتب [[سقوط]] [[باطنی]] افراد است که خود را در اعمالشان به نمایش میگذارند. <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۴. </ref> برخی گفتهاند: تعبیر "فِی الدَرکِ الاَسفَلِ" در [[آیه شریفه]] اشاره به تفاوت [[مکانت]] و درجات بُعد [[اهل]] [[جهنم]] از [[حضرت حق]] و نهایت عذاب برای منحطترین افراد دوزخی است؛<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۰۰. </ref> نه مکانهای پایین و پایینتر از نظر مسافت، چنانکه برخی هم مراد از "[[درک]]" را مطلق جایگاهی دانستهاند که پس از رسیدن و [[استیلا]] یافتن برای شخص حاصل میشود. <ref>التحقیق، ج ۳، ص ۱۹۱؛ "درک".</ref> [[منابع روایی]] <ref> بحار الانوار، ج ۸، ص ۲۴۶؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۰۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۹۹. </ref> و [[تفسیری]] <ref> مجمعالبیان، ج ۶، ص ۵۱۹؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۳۳۶؛ روض الجنان، ج ۱۱، ص ۳۲۶. </ref> تعداد طبقات جهنم را ۷ طبقه به نامهای جهنم، لَظی، حُطَمَه، سَقَر، [[جحیم]]، [[سعیر]] و [[هاویه]] ذکر کردهاند. بعضی "سِجّین" را نیز نام یکی از طبقات [[دوزخ]] دانستهاند. <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۵۲. </ref> در [[تطبیق]] این اسامی بر طبقات جهنم میان [[روایات]] و نیز گفتههای [[مفسران]] [[اتفاق نظر]] نیست. در روایتی نام پایینترین طبقه، [[جهنم]] ونام طبقات دیگر یکی پس از دیگری به ترتیب فوق ذکر شده <ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۲۴۶. </ref> و به روایتی نام پایینترین طبقه "جهنم" و بالاترین طبقه "جحیم"<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۷۶. </ref> و به گفتهای دیگر پایینترین طبقه "هاویه" و بالاترین طبقه "[[جهنم]]" نام دارد. <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۱۹. </ref> [[قرآن کریم]] افراد یا گروههایی را به اموری [[تهدید]] کرده که [[روایات]] آنها را به محلهایی از [[دوزخ]] [[تفسیر]] کردهاند که عبارتاند از وَیْل ([[مطفّفین]] / ۸۳، ۱)، صَعود (مدّثر / ۷۴، ۱۷)، أثام ([[فرقان]]/ ۲۵، ۶۸)، فَلَق (فلق / ۱۱۳، ۱)، سَقَر (مدّثر / ۷۴، ۲۶)، سُعُر ([[قمر]] / ۵۴، ۲۴)، غَسّاق ([[نبأ]] / ۷۸، ۲۵، ص / ۳۸، ۵۷)، غَیّ ([[مریم]] / ۱۹، ۵۹) و سِجّین. (مطفّفین / ۸۳، ۷) به نظری، برخلاف آنچه اکثر [[مفسران]] [[گمان]] بردهاند مفاد این روایات چیزی جز بیان [[جزا]] و [[عاقبت]] اموری چون [[غیّ]] ([[گمراهی]]) آنان یا أثام و... نیست <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۱. </ref>. به جز موارد فوق که [[آیات قرآن]] به آنها تصریح کردهاند، روایات <ref> نک: بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۲، ۳۲۹. </ref>نیز حاکی از آناند که در دوزخ وادیها، کوهها، درهها، [[خانهها]]، چاهها، نهرها و مانند اینها وجود دارد که هریک جایگاه نوعی خاص یا مرتبهای ویژه از [[عذاب]] برای دستهای معیّن از [[مجرمان]] است.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> |