پرش به محتوا

توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ مارس ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه'
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه')
خط ۴۹: خط ۴۹:
در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار فرموده: بدان که وکیل کسی است که بر او [[اعتماد]] شود و امور به او واگذار گردد. در قاموس، در معنای {{عربی|وکل بالله، توکل علیه، و اتکل}} فرموده: [[تسلیم]] او شدن، {{عربی|و وکل الیه الامر}}؛ یعنی آن را [[تسلیم]] کرد و آن را رها نمود. پس {{متن حدیث|التَّوَكُّلُ‏ عَلَى‏ اللَّهِ‏}}، [[انقطاع]] [[بنده]] است به او در جمیع آنچه آرزوی برآمدن آن را دارد؛ به این که رغبتش را از هر کسی منقطع نماید. پس از آن، مخفی نماند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] معتمدی هستند که [[عامه]] امور از جانب [[خدای متعال]] و به امر او به آنان واگذار شده است، و لذا در [[وجوب]] تسلیم به او و انقطاع به سوی او و [[اعتماد]] بر او، هیچ حرفی نیست، و بالضرورة تسلیم او شدن و اعتماد بر او داشتن، در [[حکم]] تسلیم [[خدا]] شدن و اعتماد بر [[خدای تعالی]] داشتن است؛ از نظر این که او [[داعی]] از جانب خدای تعالی است. بنابراین، امکان دارد در بعضی موارد و مواضع به مناسبت، [[وکیل]] را [[تأویل]] به امام{{ع}} نمود<ref>مقدمه برهان، ص۲۲۰.</ref>.
در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار فرموده: بدان که وکیل کسی است که بر او [[اعتماد]] شود و امور به او واگذار گردد. در قاموس، در معنای {{عربی|وکل بالله، توکل علیه، و اتکل}} فرموده: [[تسلیم]] او شدن، {{عربی|و وکل الیه الامر}}؛ یعنی آن را [[تسلیم]] کرد و آن را رها نمود. پس {{متن حدیث|التَّوَكُّلُ‏ عَلَى‏ اللَّهِ‏}}، [[انقطاع]] [[بنده]] است به او در جمیع آنچه آرزوی برآمدن آن را دارد؛ به این که رغبتش را از هر کسی منقطع نماید. پس از آن، مخفی نماند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] معتمدی هستند که [[عامه]] امور از جانب [[خدای متعال]] و به امر او به آنان واگذار شده است، و لذا در [[وجوب]] تسلیم به او و انقطاع به سوی او و [[اعتماد]] بر او، هیچ حرفی نیست، و بالضرورة تسلیم او شدن و اعتماد بر او داشتن، در [[حکم]] تسلیم [[خدا]] شدن و اعتماد بر [[خدای تعالی]] داشتن است؛ از نظر این که او [[داعی]] از جانب خدای تعالی است. بنابراین، امکان دارد در بعضی موارد و مواضع به مناسبت، [[وکیل]] را [[تأویل]] به امام{{ع}} نمود<ref>مقدمه برهان، ص۲۲۰.</ref>.


در [[فرهنگ]] لغات فرمود: {{عربی|وَکْل و وُکُول}}؛ یعنی واگذار کردن کار خود به دیگری، {{عربی|تکْلَه و موال}}؛ یعنی عاجزی که کار را به دیگری بسپارد. {{عربی|وَکَل و وُکْلَه}}؛ یعنی مرد عاجز که کار خود را به دیگری واگذار کند. {{عربی|وَکِل}}؛ یعنی [[ترسو]]، عاجز و کودن. {{عربی|وَکال و وِکال}}؛ یعنی [[سستی]]، کودنی و [[کاهلی]]. {{عربی|وَکالَة و وِکالَة}}؛ یعنی سپردن کار به دیگری و اعتماد کردن بر او، و جمع آن وِکالات است. {{عربی|تُکْلان}}؛ یعنی اعتماد و [[تفویض]] کار. وکیل؛ [[نماینده]] شخص و آنکه در [[کارها]] به او اعتماد کنند و کار را به او بسپارند، جمع آن {{عربی|وُکَلاء}} است. {{عربی|مَؤْکُول}}، مفعول است؛ یعنی سپرده شده به دیگری، وابسته به دیگری. {{عربی|مُوَکِّل}}: آنکه برای خود وکیل بگیرد. {{عربی|مُوَکِّل}}؛ یعنی کسی که کار به او سپرده شده و عهده‌دار انجام امر، و مواظب بر آن است. [[توکیل]]، مصادر است: یعنی وکیل گرفتن و وکیل نمودن کسی {{عربی|ایکال}}؛ یعنی کار را بر عهده کسی گذاشتن. {{عربی|اِتِّکال}}؛ یعنی اعتماد کردن به کسی و کار را به عهده او گذاردن و [[سرنوشت]] را به او سپردن. توکل: [[تکیه]] کردن و [[اعتماد]] نمودن بر کسی، به عجز خود اعتراف کردن و [[وکیل]] شدن. {{عربی|تَوَاکُل}}؛ یعنی بر همدیگر اعتماد کردن و ترک کردن امر یا کار بر عهده یکدیگر<ref>ملخص المنجد و منتهی الأرب، ص۹۷۵-۹۷۶.</ref>.
در [[فرهنگ]] لغات فرمود: {{عربی|وَکْل و وُکُول}}؛ یعنی واگذار کردن کار خود به دیگری، {{عربی|تکْلَه و موال}}؛ یعنی عاجزی که کار را به دیگری بسپارد. {{عربی|وَکَل و وُکْلَه}}؛ یعنی مرد عاجز که کار خود را به دیگری واگذار کند. {{عربی|وَکِل}}؛ یعنی [[ترسو]]، عاجز و کودن. {{عربی|وَکال و وِکال}}؛ یعنی [[سستی]]، کودنی و [[کاهلی]]. {{عربی|وَکالَة و وِکالَة}}؛ یعنی سپردن کار به دیگری و اعتماد کردن بر او، و جمع آن وِکالات است. {{عربی|تُکْلان}}؛ یعنی اعتماد و [[تفویض]] کار. وکیل؛ [[نماینده]] شخص و آنکه در [[کارها]] به او اعتماد کنند و کار را به او بسپارند، جمع آن {{عربی|وُکَلاء}} است. {{عربی|مَؤْکُول}}، مفعول است؛ یعنی سپرده شده به دیگری، وابسته به دیگری. {{عربی|مُوَکِّل}}: آنکه برای خود وکیل بگیرد. {{عربی|مُوَکِّل}}؛ یعنی کسی که کار به او سپرده شده و عهده‌دار انجام امر، و مواظب بر آن است. [[توکیل]]، مصادر است: یعنی وکیل گرفتن و وکیل نمودن کسی {{عربی|ایکال}}؛ یعنی کار را بر عهده کسی گذاشتن. {{عربی|اِتِّکال}}؛ یعنی اعتماد کردن به کسی و کار را به عهده او گذاردن و [[سرنوشت]] را به او سپردن. توکل: تکیه کردن و [[اعتماد]] نمودن بر کسی، به عجز خود اعتراف کردن و [[وکیل]] شدن. {{عربی|تَوَاکُل}}؛ یعنی بر همدیگر اعتماد کردن و ترک کردن امر یا کار بر عهده یکدیگر<ref>ملخص المنجد و منتهی الأرب، ص۹۷۵-۹۷۶.</ref>.
در [[فرهنگ]] عمید در معنای وکیل فرمود: وکیل (به [[فتح]] واو و کسر کاف): گماشته، [[نماینده]]، کسی که از طرف کس دیگر برای کاری [[تعیین]] شود، نماینده‌ای که از طرف یک [[حزب]] یا جمعی از [[مردم]] [[انتخاب]] شود. وکلاء جمع آن است<ref>فرهنگ عمید، ص۱۲۳۶.</ref>.
در [[فرهنگ]] عمید در معنای وکیل فرمود: وکیل (به [[فتح]] واو و کسر کاف): گماشته، [[نماینده]]، کسی که از طرف کس دیگر برای کاری [[تعیین]] شود، نماینده‌ای که از طرف یک [[حزب]] یا جمعی از [[مردم]] [[انتخاب]] شود. وکلاء جمع آن است<ref>فرهنگ عمید، ص۱۲۳۶.</ref>.
در معنای [[توکیل]] فرموده: توکیل (به فتح تاء و کسر کاف)؛ یعنی وکیل کردن، کسی را وکیل ساختن و انجام کاری را به عهده او واگذار کردن<ref>فرهنگ عمید، ص۴۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۴۶.</ref>
در معنای [[توکیل]] فرموده: توکیل (به فتح تاء و کسر کاف)؛ یعنی وکیل کردن، کسی را وکیل ساختن و انجام کاری را به عهده او واگذار کردن<ref>فرهنگ عمید، ص۴۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۴۴۶.</ref>
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش