علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
علل پیدایش و رشد فرقههای انحرافی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۹
، ۱۶ مارس ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'زمینهساز' به 'زمینهساز'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'زمینهساز' به 'زمینهساز') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
::::#'''بیتقوایی و ضعف ایمانی:''' همانطور که [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] و [[ایمان]] به [[عقاید اسلامی]]، سبب [[استواری]] در جاده [[حقیقت]] و [[وفاداری]] به [[مذهب]] [[حق]] میشود، [[سست ایمانی]] و بیتقوایی از عوامل مهم گرایش به راههای [[انحرافی]] و [[مذاهب]] [[باطل]] است. افراد [[سست ایمان]]، [[احکام]] و [[تکالیف دینی]] را مانند غل و زنجیری بر دست و پای خود میدانند و همواره در پی آنند که خود را از قید و بند [[تکلیف]] و [[الزام]] شرعی برهانند. حال اگر این رهایی از چارچوب [[وظایف]] شرعی در قالب تن دادن به یک [[مذهب]] و [[آیین جدید]] باشد، احساس بهتری دارند و دلخوشند که به اسم [[دین]] تازه از تنگناهای [[دین]] گذشته، آزاد شدهاند. بدون [[شک]] یکی از علل گرایش برخی از [[جوانان]] به مسلک [[بابیت]] و [[بهائیت]] همین آسانگیری و بیپروایی [[اخلاقی]] بوده است.[[رهبران]] این فرقهها به نام [[دین]] و [[تمدن]] [[دینی]]، حریمهای شرعی بین [[زن]] و مرد را به سخره گرفته، بلکه برای [[تبلیغ]] مرام [[باطل]] خود و جذب [[جوانان]] به آن، از [[زنان]] استفاده میکردند. نمونۀ آشکار آن در بابیّت قرّء العین است. این [[زن]] در محفل بابها، بیحجاب ظاهر شد و در [[سخنرانی]] خود خطاب به [[پیروان]] باب گفت: "امروز [[تکالیف]] شرعیه، یکباره ساقط است و این صوم و صلاة کاری بیهوده است".<ref> تلخیص تاریخ نبیل، ص ۲۷۱ – ۲۷۳.</ref> | ::::#'''بیتقوایی و ضعف ایمانی:''' همانطور که [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] و [[ایمان]] به [[عقاید اسلامی]]، سبب [[استواری]] در جاده [[حقیقت]] و [[وفاداری]] به [[مذهب]] [[حق]] میشود، [[سست ایمانی]] و بیتقوایی از عوامل مهم گرایش به راههای [[انحرافی]] و [[مذاهب]] [[باطل]] است. افراد [[سست ایمان]]، [[احکام]] و [[تکالیف دینی]] را مانند غل و زنجیری بر دست و پای خود میدانند و همواره در پی آنند که خود را از قید و بند [[تکلیف]] و [[الزام]] شرعی برهانند. حال اگر این رهایی از چارچوب [[وظایف]] شرعی در قالب تن دادن به یک [[مذهب]] و [[آیین جدید]] باشد، احساس بهتری دارند و دلخوشند که به اسم [[دین]] تازه از تنگناهای [[دین]] گذشته، آزاد شدهاند. بدون [[شک]] یکی از علل گرایش برخی از [[جوانان]] به مسلک [[بابیت]] و [[بهائیت]] همین آسانگیری و بیپروایی [[اخلاقی]] بوده است.[[رهبران]] این فرقهها به نام [[دین]] و [[تمدن]] [[دینی]]، حریمهای شرعی بین [[زن]] و مرد را به سخره گرفته، بلکه برای [[تبلیغ]] مرام [[باطل]] خود و جذب [[جوانان]] به آن، از [[زنان]] استفاده میکردند. نمونۀ آشکار آن در بابیّت قرّء العین است. این [[زن]] در محفل بابها، بیحجاب ظاهر شد و در [[سخنرانی]] خود خطاب به [[پیروان]] باب گفت: "امروز [[تکالیف]] شرعیه، یکباره ساقط است و این صوم و صلاة کاری بیهوده است".<ref> تلخیص تاریخ نبیل، ص ۲۷۱ – ۲۷۳.</ref> | ||
::::#'''[[دنیاگرایی]] و منفعتجویی:''' [[دوستی]] [[دنیا]] و مظاهر مادی آن، از مهمترین عوامل [[انحراف]] است. بدون [[شک]] از اصلیترین عوامل شکلگیری [[فرقههای انحرافی]]، دلبستگی بانیان این فرقهها به [[دنیا]] و مادیات است. [[تاریخ اسلام]] نمونههای بسیار را سراغ دارد که از این رهگذر به [[انحراف]] کشیده شده و عامل [[گمراهی]] دیگران شدهاند. بسیاری از [[فرقههای انحرافی]] [[مهدویت]] نیز به [[دلیل]] [[دنیاگرایی]] پدید آمده و ادامه یافتهاند. شمار زیادی از مدعیان [[مهدویت]] و [[بابیت]] برای کسب نام و نان، فرقهای تأسیس نموده و از [[عقاید]] عوام، سوءاستفاده کرهاند. [[فرقه]] [[منحرف]] واقفیّه –که در [[امامت]] [[امام کاظم|امام هفتم]]{{ع}} توقف کردند و او را همان [[مهدی موعود]] دانستند که باز خواهد گشت –نمونهای روشن از [[فرقهگرایی]] به [[دلیل]] [[دنیاخواهی]] و [[سودجویی]] مادّی است؛<ref> یونس بن عبدالرحمن از وکلای امام هفتم میگوید: در زمان شهادت امام کاظم {{ع}} نزد نمایندگان آن حضرت، اموال زیادی بود که طمع در آنها باعث شد در آن امام توقف کنند و وفاتش را انکار کنند (تا اموال را به امام بعدی نپردازند و برای خود بردارند) [[غیبت]] طوسی، ص ۶۴.</ref> چنان که [[محمد بن علی بن بلال]] نیز در زمان [[نایب دوم]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} با همین انگیزه، مدعی [[نیابت خاصه]] شد و گروهی را گرد خود جمع کرد.<ref> غیبت طوسی، ص ۴۰۰.</ref> | ::::#'''[[دنیاگرایی]] و منفعتجویی:''' [[دوستی]] [[دنیا]] و مظاهر مادی آن، از مهمترین عوامل [[انحراف]] است. بدون [[شک]] از اصلیترین عوامل شکلگیری [[فرقههای انحرافی]]، دلبستگی بانیان این فرقهها به [[دنیا]] و مادیات است. [[تاریخ اسلام]] نمونههای بسیار را سراغ دارد که از این رهگذر به [[انحراف]] کشیده شده و عامل [[گمراهی]] دیگران شدهاند. بسیاری از [[فرقههای انحرافی]] [[مهدویت]] نیز به [[دلیل]] [[دنیاگرایی]] پدید آمده و ادامه یافتهاند. شمار زیادی از مدعیان [[مهدویت]] و [[بابیت]] برای کسب نام و نان، فرقهای تأسیس نموده و از [[عقاید]] عوام، سوءاستفاده کرهاند. [[فرقه]] [[منحرف]] واقفیّه –که در [[امامت]] [[امام کاظم|امام هفتم]]{{ع}} توقف کردند و او را همان [[مهدی موعود]] دانستند که باز خواهد گشت –نمونهای روشن از [[فرقهگرایی]] به [[دلیل]] [[دنیاخواهی]] و [[سودجویی]] مادّی است؛<ref> یونس بن عبدالرحمن از وکلای امام هفتم میگوید: در زمان شهادت امام کاظم {{ع}} نزد نمایندگان آن حضرت، اموال زیادی بود که طمع در آنها باعث شد در آن امام توقف کنند و وفاتش را انکار کنند (تا اموال را به امام بعدی نپردازند و برای خود بردارند) [[غیبت]] طوسی، ص ۶۴.</ref> چنان که [[محمد بن علی بن بلال]] نیز در زمان [[نایب دوم]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} با همین انگیزه، مدعی [[نیابت خاصه]] شد و گروهی را گرد خود جمع کرد.<ref> غیبت طوسی، ص ۴۰۰.</ref> | ||
::::#'''مشکلات [[اجتماعی]]:''' نابسامانیهای [[اجتماعی]]، | ::::#'''مشکلات [[اجتماعی]]:''' نابسامانیهای [[اجتماعی]]، زمینهساز مناسبی برای رشد و توسعه [[فرقههای انحرافی]] و گرایش [[مردم]] به این فرقههاست. افراد فرصتطلب، از مشکلات معیشتی [[مردم]] [[مسلمان]]، سوءاستفاده نموده، به بهانه رفع نیازهای ایشان، آنان را به فرقههای [[باطل]] جذب میکنند. سالهاست که مبلّغان وهّابی با تکیه بر منابع [[مالی]] [[مسلمین]]، از همین شیوه برای [[ترویج]] و [[تبلیغ]] [[وهابیت]]، استفاده کردهاند. در مواردی نیز مشکل [[اجتماعی]] [[مردم]] به [[دلیل]] [[نظام سیاسی]] نالایقی است که بر [[جامعه]] [[حاکم]] است. این [[انحطاط]] [[سیاسی]] به رشد تفکرات [[باطل]] و [[انحرافی]] کمک میکند و دست آنها را در اقدامات ضد [[دینی]] باز میگذارند. در عصر [[امامان]]{{عم}} به [[دلیل]] بیکفایتی خلفای [[اموی]] و [[عباسی]]، [[فرقههای انحرافی]] زیادی در میان [[مسلمین]] شکل گرفت. نمونه دیگر مشکل [[اجتماعی]] [[مردم]]، کوتاهی [[خواص]] و [[نخبگان]] و عدم موضعگیری مناسب آنها در برابر [[فرقههای انحرافی]] است. روشن است که اگر عناصر تأثیرگذار و [[اندیشوران]] [[جوامع اسلامی]] در برابر [[ظهور]] فرقههای [[باطل]] و بدعتهای آنها در [[دین]]، [[اقدام]] لازم و به موقع را ترک کنند، بستر مناسب برای رشد و توسعه [[فرقههای انحرافی]] پدید خواهد آمد. نمونۀ روشن آن این نابسامانی [[اجتماعی]] در عصر [[امامت]] [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و در [[جنگ]] صفیّن بود که به [[علت]] کوتاهی [[خواص]] به شکلگیری [[فرقه]] [[انحرافی]] [[خوارج]] انجامید | ||
::::#'''دخالتهای بیگانگان:''' [[مستکبران]] عالم، همیشه به دنبال [[سلطه]] بر [[مسلمانان]] بودهاند؛ ولی [[اسلام]] و [[تعالیم]] متعالیِ آن، مانع [[زیادهخواهی]] و استثمارگری آنها بوده است. استعمارگران برای شکستن این سدّ آهنین و برداشتن این مانع بزرگ، هر دسیسهای را طراحی میکنند. از جمله میکوشند با راه انداختن [[فرقههای انحرافی]]، [[مردم]] [[مؤمن]]، ولی ناآگاه را به اسم [[دین]] و [[دینداری]]، [[گمراه]] کنند؛ همانطور که در مواردی، فرقههای [[منحرف]] موجود را [[پشتیبانی]] میکنند. [[تاریخ]] و سرگذشت بسیاری از فرق [[انحرافی]]، گواهروشنی بر نقش بیگانگان در شکلگیری یا تقویت آن فرقههاست.<ref> در ادامه همین بحث، شواهد آن بیان خواهد شد.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۱۷۳ -۱۷۷.</ref>. | ::::#'''دخالتهای بیگانگان:''' [[مستکبران]] عالم، همیشه به دنبال [[سلطه]] بر [[مسلمانان]] بودهاند؛ ولی [[اسلام]] و [[تعالیم]] متعالیِ آن، مانع [[زیادهخواهی]] و استثمارگری آنها بوده است. استعمارگران برای شکستن این سدّ آهنین و برداشتن این مانع بزرگ، هر دسیسهای را طراحی میکنند. از جمله میکوشند با راه انداختن [[فرقههای انحرافی]]، [[مردم]] [[مؤمن]]، ولی ناآگاه را به اسم [[دین]] و [[دینداری]]، [[گمراه]] کنند؛ همانطور که در مواردی، فرقههای [[منحرف]] موجود را [[پشتیبانی]] میکنند. [[تاریخ]] و سرگذشت بسیاری از فرق [[انحرافی]]، گواهروشنی بر نقش بیگانگان در شکلگیری یا تقویت آن فرقههاست.<ref> در ادامه همین بحث، شواهد آن بیان خواهد شد.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۱۷۳ -۱۷۷.</ref>. | ||