معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۰
، ۱۶ مارس ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه'
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه') |
|||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
::::::بایستگی معرفت امام{{ع}} که تکلیفی همگانی است، تنها [[شناخت]] ظاهری و شناسنامهای (تبارشناسی) نیست، بلکه [[اعتقاد قلبی]] به همسان بودن امام{{ع}} با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، جز در [[نبوت]]، آنگونه که امام صادق{{ع}} به [[معاویة]] بن [[وهب]] فرمود: {{متن حدیث|أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أَنَا ثُمَّ مِنْ بَعْدِي مُوسَى ابْنِي ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ}}<ref>کفایة الأثر، ص۲۶۳؛ بحار الأنوار، ج۴، ص۵۵. کمتر چیزی که در شناختن امام لازم است، اعتقاد به همطرازی او جز در مقام نبوت با پیغمبر و وراثت او از پیامبر است و اینکه اطاعتش طاعت خدا و رسول است و هماره تسلیم او باشد و (در آنچه نداند) به او رد کند و گفتار او را بگیرد و بداند که امام پس از رسول خدا{{صل}} علی بن ابی طالب{{ع}} است و پس از او حسن سپس حسین و سپس علی بن الحسین و آنگاه محمد بن علی و پس از او منم و پس از من فرزندم موسی و پس از او فرزندش علی و بعد از او فرزندش محمد و پس از او فرزندش علی و سپس فرزندش حسن و حجت پایانی از فرزندان حسن است.</ref>. | ::::::بایستگی معرفت امام{{ع}} که تکلیفی همگانی است، تنها [[شناخت]] ظاهری و شناسنامهای (تبارشناسی) نیست، بلکه [[اعتقاد قلبی]] به همسان بودن امام{{ع}} با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است، جز در [[نبوت]]، آنگونه که امام صادق{{ع}} به [[معاویة]] بن [[وهب]] فرمود: {{متن حدیث|أَدْنَى مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إِلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهُ فِي كُلِّ أَمْرٍ وَ الرَّدُّ إِلَيْهِ وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أَنَا ثُمَّ مِنْ بَعْدِي مُوسَى ابْنِي ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وَلَدُهُ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ}}<ref>کفایة الأثر، ص۲۶۳؛ بحار الأنوار، ج۴، ص۵۵. کمتر چیزی که در شناختن امام لازم است، اعتقاد به همطرازی او جز در مقام نبوت با پیغمبر و وراثت او از پیامبر است و اینکه اطاعتش طاعت خدا و رسول است و هماره تسلیم او باشد و (در آنچه نداند) به او رد کند و گفتار او را بگیرد و بداند که امام پس از رسول خدا{{صل}} علی بن ابی طالب{{ع}} است و پس از او حسن سپس حسین و سپس علی بن الحسین و آنگاه محمد بن علی و پس از او منم و پس از من فرزندم موسی و پس از او فرزندش علی و بعد از او فرزندش محمد و پس از او فرزندش علی و سپس فرزندش حسن و حجت پایانی از فرزندان حسن است.</ref>. | ||
::::::بر پایه این [[کلام]] [[حضرت صادق]]{{ع}}، [[مقام امامت]]، ویژه [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{ع}} است و آن وجودهای قدسی در [[شئون تکوینی]] و [[تشریعی]] جز در [[مقام نبوت]]، همطراز [[پیامبر اکرم]]{{صل}}اند؛ این کمترین [[درجه]] [[شناخت امام]]{{ع}} است؛ اما [[معرفت]] [[حقیقت]] [[مقام امام]]{{ع}} برای افراد عادیشدنی نیست، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ! ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. [[معرفت امام عصر]]{{ع}} بدون توجه به جایگاه [[تکوینی]] [[امام]] در [[جهان هستی]] به دست نمیآید، زیرا تا [[انسان]] جایگاه محوری امام{{ع}} در [[نظام هستی]] را [[درک]] نکند، خود را [[نیازمند]] به راهبری پیشوای الاهی نمیبیند؛ اما هرگاه به این [[باور قلبی]] برسد که امام{{ع}} دارای [[مقام]] ولایی و آسمانی است، خود را از رویآوری به [[امام]]{{ع}} ناگزیر میداند؛ سپس [[عطش]] درونیاش ناچار وی را سوی امام{{ع}} میکشاند. با چنین نگاهی روشن میشود که [[امام عصر]]{{ع}} پیش از آنکه [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] [[جامعه]] باشند، به [[اذن خدا]] [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] است، زیرا او نه تنها [[ولیّ]] [[نعمت]] و [[واسطه فیض]] الاهی و [[برکات]] زمینی و آسمانی است، بلکه مایه دوام [[حیات]] و بقای [[جهان هستی]] به شمار میرود: {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>زاد المعاد، ص۴۲۳؛ مفاتیح الجنان، «دعای عدیله». آن امام قائم که چشمها در انتظار اوست و امیدها به آمدنش دوخته شده، کسی است که جهان هستی به برکت وجودش، باقی و برقرار است.</ref>. | ::::::بر پایه این [[کلام]] [[حضرت صادق]]{{ع}}، [[مقام امامت]]، ویژه [[دوازده امام]] [[معصوم]]{{ع}} است و آن وجودهای قدسی در [[شئون تکوینی]] و [[تشریعی]] جز در [[مقام نبوت]]، همطراز [[پیامبر اکرم]]{{صل}}اند؛ این کمترین [[درجه]] [[شناخت امام]]{{ع}} است؛ اما [[معرفت]] [[حقیقت]] [[مقام امام]]{{ع}} برای افراد عادیشدنی نیست، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ! ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. [[معرفت امام عصر]]{{ع}} بدون توجه به جایگاه [[تکوینی]] [[امام]] در [[جهان هستی]] به دست نمیآید، زیرا تا [[انسان]] جایگاه محوری امام{{ع}} در [[نظام هستی]] را [[درک]] نکند، خود را [[نیازمند]] به راهبری پیشوای الاهی نمیبیند؛ اما هرگاه به این [[باور قلبی]] برسد که امام{{ع}} دارای [[مقام]] ولایی و آسمانی است، خود را از رویآوری به [[امام]]{{ع}} ناگزیر میداند؛ سپس [[عطش]] درونیاش ناچار وی را سوی امام{{ع}} میکشاند. با چنین نگاهی روشن میشود که [[امام عصر]]{{ع}} پیش از آنکه [[رهبر دینی]] و [[سیاسی]] [[جامعه]] باشند، به [[اذن خدا]] [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] است، زیرا او نه تنها [[ولیّ]] [[نعمت]] و [[واسطه فیض]] الاهی و [[برکات]] زمینی و آسمانی است، بلکه مایه دوام [[حیات]] و بقای [[جهان هستی]] به شمار میرود: {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>زاد المعاد، ص۴۲۳؛ مفاتیح الجنان، «دعای عدیله». آن امام قائم که چشمها در انتظار اوست و امیدها به آمدنش دوخته شده، کسی است که جهان هستی به برکت وجودش، باقی و برقرار است.</ref>. | ||
::::::در پرتو چنین [[معرفتی]]، [[انسان]] همواره با [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} و امام عصر{{ع}} پیوندی [[استوار]] دارد و چون به ریسمان [[هدایت]] ([[حبل الله]]) چنگ زده، پیوسته از خدا میخواهد که این [[ارتباط]] را ناگسستنی گرداند، آنگونه که [[حضرت صادق]]{{ع}} به [[زراره]] سفارش فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي!}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ الغیبه، نعمانی، ص۱۶۶. (بار خدایا! خودت، خودت را بر من بشناسان که اگر خودت را برایم نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را بر من بشناسان، وگرنه حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینم را رها میکنم و گمراه خواهم شد!)</ref>. از میان این سه خواسته معرفتی، | ::::::در پرتو چنین [[معرفتی]]، [[انسان]] همواره با [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} و امام عصر{{ع}} پیوندی [[استوار]] دارد و چون به ریسمان [[هدایت]] ([[حبل الله]]) چنگ زده، پیوسته از خدا میخواهد که این [[ارتباط]] را ناگسستنی گرداند، آنگونه که [[حضرت صادق]]{{ع}} به [[زراره]] سفارش فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي!}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ الغیبه، نعمانی، ص۱۶۶. (بار خدایا! خودت، خودت را بر من بشناسان که اگر خودت را برایم نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را بر من بشناسان، وگرنه حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینم را رها میکنم و گمراه خواهم شد!)</ref>. از میان این سه خواسته معرفتی، تکیه اصلی [[انسان منتظر]] بر [[معرفت]] [[حجت]]، یعنی امام عصر{{ع}} است، چون سر رشته [[دیانت]] و هدایت انسان در دست [[حجت عصر]] است و دو معرفت پیشین نیز در معرفت حجت تکمیل میشود، زیرا [[امامت]]، نماد کامل [[توحید]] و [[نبوت]] است و دستیابی به [[معرفت]] تمام و کامل [[توحیدی]]، تنها از مجرای معرفت [[پیشوای معصوم]]{{ع}} شدنی است. هنگامی که از [[امام حسین]]{{ع}} درباره [[خداشناسی]] پرسیده شد: {{متن حدیث|فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟}} آن [[حضرت]] در پاسخ چنین فرمود: {{متن حدیث|مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۹؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۳۱۲.</ref>؛ [[معرفت خدا]] همان [[شناخت]] [[اهل]] هر [[زمان]] به امامی است که [[خدای سبحان]] اطاعتش را بر همگان [[واجب]] شمرده است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص373-377.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||