پرش به محتوا

سلطه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۶۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۱
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
از [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا }}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است. سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۴-۶.</ref> استفاده می‌‌شود، هر گروه و قومی که روش [[افساد]] را در [[جامعه]] پی گیرند [[خداوند]] مردمانی قدرتمند را بر ایشان مسلط می‌کند تا آنان را به بند کشند. <ref>المیزان، ج۱۳، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۴؛ من وحی القرآن، ج۱۴، ص۳۴. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«این‌گونه برخی از ستمکاران را بر برخی دیگر به سبب آنچه انجام می‌دادند سرپرستی می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۱۲۹.</ref> نیز بیانگر یکی از [[سنت‌های الهی]] است که در هر جامعه‌ای [[مردم]] به یکدیگر [[ستم]] روا دارند، گرفتار [[سلطه]] و [[حاکمیت]] [[بیگانگان]] می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۶۵؛ المیزان، ج۷، ص۳۵۶؛ راهنما، ج۵، ص۲۴۷. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا }}<ref>«و به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) خبر دادیم  که دو بار در این سرزمین تباهی می‌ورزید و گردنکشی بزرگی می‌کنید و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمی‌انگیزیم که درون خانه‌ها را جست و جو می‌کنند و (این) وعده‌ای انجام یافتنی است. سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۴-۶.</ref> استفاده می‌‌شود، هر گروه و قومی که روش [[افساد]] را در [[جامعه]] پی گیرند [[خداوند]] مردمانی قدرتمند را بر ایشان مسلط می‌کند تا آنان را به بند کشند. <ref>المیزان، ج۱۳، ص۴۰؛ فی ظلال القرآن، ج۴، ص۲۲۱۴؛ من وحی القرآن، ج۱۴، ص۳۴. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«این‌گونه برخی از ستمکاران را بر برخی دیگر به سبب آنچه انجام می‌دادند سرپرستی می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۱۲۹.</ref> نیز بیانگر یکی از [[سنت‌های الهی]] است که در هر جامعه‌ای [[مردم]] به یکدیگر [[ستم]] روا دارند، گرفتار [[سلطه]] و [[حاکمیت]] [[بیگانگان]] می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۶۵؛ المیزان، ج۷، ص۳۵۶؛ راهنما، ج۵، ص۲۴۷. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==پیامدهای سلطه گری==
==پیامدهای سلطه‌گری==
[[سلطه‌گری]] آثار منفی و زیانباری در حوزه فردی و [[اجتماعی]] دارد. در حوزه مسائل فردی و شخصیتی مانع [[رشد]] و [[تکامل انسان]] و زمینه‌ساز عصیانگری و [[گناه]] ([[مریم]] / ۱۹، ۱۴)، [[شقاوت]] و [[بدبختی]] (مریم / ۱۹، ۳۲) و [[انحراف]] و رویگردانی از [[حق]] و خسارت [[دنیوی]] ([[ابراهیم]] / ۱۴، ۱۵) می‌شود. <ref>نمونه، ج۱۳، ص۵۳؛ راهنما، ج۱۰، ص۴۴۳-۴۴۴. </ref> پیامدهای اجتماعی[[سلطه]] را می‌توان در موارد ذیل بررسی کرد<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>:
[[سلطه‌گری]] آثار منفی و زیان‌باری در حوزه فردی و [[اجتماعی]] دارد. در حوزه مسائل فردی و شخصیتی مانع [[رشد]] و [[تکامل انسان]] و زمینه‌ساز عصیان‌گری و [[گناه]] {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}}<ref>«و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.</ref>، [[شقاوت]] و [[بدبختی]] {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۲.</ref> و [[انحراف]] و رویگردانی از [[حق]] و خسارت [[دنیوی]] {{متن قرآن|وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و (پیامبران) گشایش خواستند  و هر گردنکش ستیهنده‌ای  نومید شد» سوره ابراهیم، آیه ۱۵.</ref> می‌شود. <ref>نمونه، ج۱۳، ص۵۳؛ راهنما، ج۱۰، ص۴۴۳-۴۴۴. </ref> پیامدهای اجتماعی[[سلطه]] را می‌توان در موارد ذیل بررسی کرد<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>:
=== انحراف جامعه===
=== انحراف جامعه===
از آثار مهم [[سیاسی]] - [[فرهنگی]] [[سلطه بیگانگان]]، تلاش برای بازگرداندن [[مسلمانان]] از [[راه خدا]] و [[توحید]] است. آیه ۲سوره ممتحنه / ۶۰ به تلاش [[مشرکان]] برای سلطه بر مسلمانان و باز گرداندن آنان به [[کفر]] و [[الحاد]] اشاره دارد.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از آثار مهم [[سیاسی]] - [[فرهنگی]] [[سلطه بیگانگان]]، تلاش برای بازگرداندن [[مسلمانان]] از [[راه خدا]] و [[توحید]] است. آیه {{متن قرآن|إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«اگر بر شما دست یابند دشمنانتان خواهند بود و بر شما به بدی دست دراز می‌کنند و زبان می‌گشایند و دوست می‌دارند که کاش شما نیز کافر می‌شدید» سوره ممتحنه، آیه ۲.</ref> به تلاش [[مشرکان]] برای سلطه بر مسلمانان و باز گرداندن آنان به [[کفر]] و [[الحاد]] اشاره دارد.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
===[[ذلت]] وتباهی===
===[[ذلت]] وتباهی===
از دیدگاه [[قرآن]] هرگونه رابطه سلطه‌گرانه موجب [[تباهی]] جامعه و [[ذلیل]] شدن افراد آن می‌گردد. خداوند در آیه ۳۴ [[سوره نمل]] / ۲۷ با اشاره به سلطه‌گری [[پادشاهان]]، رابطه [[استعماری]] و استثماری آنان با افراد جامعه را عامل ویرانی [[شهرها]]، تباهی جامعه و [[ذلت]] عزتمندان برمی‌شمارد: «قالَت اِنَّ المُلوکَ اِذا دَخَلوا قَریَةً اَفسَدوها و جَعَلوا اَعِزَّةَ اَهلِها اَذِلَّةً و کَذلک یَفعَلون». گرچه در این آیه از شاهان و [[ملوک]] یاد شده است، مراد، هر حاکمی است که می‌کوشد تا تنها از مردم سود ببرد، و سود نرساند. <ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۱۷۱-۱۷۳. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از دیدگاه [[قرآن]] هرگونه رابطه سلطه‌گرانه موجب [[تباهی]] جامعه و [[ذلیل]] شدن افراد آن می‌گردد. خداوند در آیه {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref> با اشاره به سلطه‌گری [[پادشاهان]]، رابطه [[استعماری]] و استثماری آنان با افراد جامعه را عامل ویرانی [[شهرها]]، تباهی جامعه و [[ذلت]] عزتمندان برمی‌شمارد. گرچه در این آیه از شاهان و [[ملوک]] یاد شده است، مراد، هر حاکمی است که می‌کوشد تا تنها از مردم سود ببرد، و سود نرساند<ref>من هدی القرآن، ج۹، ص۱۷۱-۱۷۳. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== دوری از [[هدایت]] و [[رستگاری]]===
=== دوری از [[هدایت]] و [[رستگاری]]===
از آنجا که سلطه‌طلبان، برتری‌جو، [[مستکبر]]، [[طغیانگر]] و حق‌ناپذیرند ([[هود]] / ۱۱، ۵۹)، مانع روی آوردن [[مردم]] به [[انبیا]] و هدایت آنان‌اند که نتیجه آن دوری مردم از هدایت و رستگاری است: «و قالَ المَلاَُ مِن قَومِ فِرعَونَ اَتَذَرُ [[موسی]] و قَومَهُ لِیُفسِدوا فِی الاَرضِ و یَذَرَکَ و ءالِهَتَکَ قالَ سَنُقَتِّلُ اَبناءَهُم و نَستَحیی نِساءَهُم و اِنّا فَوقَهُم قهِرون». ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۷) <ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۱۲-۱۱۳؛ ج۱۵، ص۳۴؛ من هدی القرآن، ج۸، ص۱۸۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۲۴۹. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از آنجا که سلطه‌طلبان، برتری‌جو، [[مستکبر]]، [[طغیانگر]] و حق‌ناپذیرند {{متن قرآن|وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.</ref>، مانع روی آوردن [[مردم]] به [[انبیا]] و هدایت آنان‌اند که نتیجه آن دوری مردم از هدایت و رستگاری است: {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۱۲-۱۱۳؛ ج۱۵، ص۳۴؛ من هدی القرآن، ج۸، ص۱۸۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۲۴۹. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== [[استضعاف]] [[فکری]]===
=== [[استضعاف]] [[فکری]]===
[[مسخ]] [[شخصیت]] و بی‌هویت کردن افراد تحت [[سلطه]]، فسادگرایی و [[محرومیت]] افراد تحت سلطه از [[آزادی]] و [[حقوق انسانی]]، ایجاد [[تفرقه]] میان مردم و دسته‌بندی آنان، نمودهای [[سیاست]] سلطه‌گرانه و موجب استضعاف فکری وفرهنگی جامعه‌اند: «اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الاَرضِ و جَعَلَ اَهلَها شِیَعًا یَستَضعِفُ طَائِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبناءَهُم و یَستَحیی نِساءَهُم اِنَّهُ کانَ مِنَ المُفسِدین». ([[قصص]] / ۲۸، ۴؛ نیز اعراف / ۷، ۱۲۷) <ref>من هدی القرآن، ج۱۲، ص۴۲۵؛ نمونه، ج۲۱، ص۸۸. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
[[مسخ]] [[شخصیت]] و بی‌هویت کردن افراد تحت [[سلطه]]، فسادگرایی و [[محرومیت]] افراد تحت سلطه از [[آزادی]] و [[حقوق انسانی]]، ایجاد [[تفرقه]] میان مردم و دسته‌بندی آنان، نمودهای [[سیاست]] سلطه‌گرانه و موجب استضعاف فکری وفرهنگی جامعه‌اند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>من هدی القرآن، ج۱۲، ص۴۲۵؛ نمونه، ج۲۱، ص۸۸. </ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== [[مخالفت]] با انبیا===
=== [[مخالفت]] با انبیا===
[[غرور]] و [[ایستادگی]] در برابر [[حق]] و عدم پذیرش آن و در نتیجه بسته شدن [[راه]] و روزنه [[ادراک]] و [[فهم]]، اثر دیگر سلطه‌طلبی است: «و تِلکَ عادٌ جَحَدوا بِآیتِ رَبِّهِم و عَصَوا رُسُلَهُ». (هود / ۱۱، ۵۹؛<ref> المیزان، ج۱۰، ص۳۰۵؛ نمونه، ج۹، ص۱۴۳. </ref> نیز [[غافر]] / ۴۰، ۳۵ - ۴۶) <ref>من هدی القرآن، ج۱۲، ص۷۰؛ نمونه، ج۲۰، ص۱۰۰. </ref> [[آیات]] ۴۲ - ۴۳ [[سوره فاطر]] / ۳۵ بیانگر [[انزجار]] و [[نفرت]] سلطه‌طلبان و [[مستکبران]] از حقی‌است که به وسیله [[پیامبران]] [[ابلاغ]] شده است: «... فَلَمّا جاءَهُم نَذیرٌ ما زادَهُم اِلاّ نُفورا * اِستِکبارًا فِی الاَرضِ.»... (نیز نک: [[نوح]] / ۷۱، ۷؛ بقره / ۲، ۸۷ - ۸۸) <ref>المیزان، ج۱۷، ص۵۸؛ من هدی القرآن، ج۱۱، ص۷۴-۷۵؛ نمونه، ج۱۸، ص۲۹۴-۲۹۵. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
[[غرور]] و [[ایستادگی]] در برابر [[حق]] و عدم پذیرش آن و در نتیجه بسته شدن [[راه]] و روزنه [[ادراک]] و [[فهم]]، اثر دیگر سلطه‌طلبی است: {{متن قرآن|وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ}}<ref>«و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش  ستیهنده  پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.</ref>.<ref> المیزان، ج۱۰، ص۳۰۵؛ نمونه، ج۹، ص۱۴۳. </ref> نیز {{متن قرآن|الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الأَسْبَابَ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِي تَبَابٍ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ  تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ لا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلا فِي الآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ}}<ref>« آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی برای آنان آمده باشد چالش می‌ورزند، (کارشان) نزد خداوند و نزد مؤمنان، سخت خشم‌انگیز  است؛ بدین‌گونه خداوند بر دل هر خویش‌بین گردنکشی مهر می‌نهد. و فرعون گفت: ای هامان! کاخی  برای من بساز باشد که من به این راه‌ها دست یابم ... راه‌های آسمان‌ها، تا به خدای موسی بنگرم  و من او را دروغگو می‌پندارم، و بدین‌گونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چاره‌بینی فرعون جز زیانکاری  نداشت. و آنکه مؤمن (آل فرعون) بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه رستگاری  رهنمون شوم.ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است. کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمی‌بینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمی‌آیند؛ در آن بی‌حساب (و شمار) روزی داده می‌شوند. و ای قوم من! چگونه است  که (من) شما را به رهایی فرا می‌خوانم و (شما) مرا به آتش (دوزخ) فرا می‌خوانید؟ مرا فرا می‌خوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا می‌خوانم. ناگزیر آنچه مرا بدان فرا می‌خوانید در این جهان و جهان واپسین (توان اجابت) دعایی ندارد و بازگشت ما (تنها) به سوی خداوند است و گزافکاران دمساز آتشند. پس به زودی آنچه به شما می‌گویم به یاد خواهید آورد و کار خود را به خداوند وا می‌گذارم که خداوند بی‌گمان به (حال) بندگان خویش بیناست. آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان  و پایان روز بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۳۵-۴۶.</ref>.<ref>من هدی القرآن، ج۱۲، ص۷۰؛ نمونه، ج۲۰، ص۱۰۰. </ref> [[آیات]] {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلاَّ نُفُورًا  اسْتِكْبَارًا فِي الأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلا }}<ref>«و سخت‌ترین سوگندهای خود را خوردند که اگر بیم‌دهنده‌ای نزد آنان آید بی‌گمان از هر یک از امّت‌ها رهیافته‌تر می‌شوند امّا چون بیم‌دهنده‌ای نزدشان آمد جز بر رمیدنشان نیفزود از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی  نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۲-۴۳.</ref> بیانگر [[انزجار]] و [[نفرت]] سلطه‌طلبان و [[مستکبران]] از حقی‌است که به وسیله [[پیامبران]] [[ابلاغ]] شده است. (نیز نک: {{متن قرآن|وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا}}<ref>«و من هرگاه آنان را فرا خواندم تا بیامرزیشان، انگشت در گوش نهادند و جامه بر سر کشیدند  و (در کفر) پای فشردند و سخت گردنفرازی ورزیدند» سوره نوح، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۷، ص۵۸؛ من هدی القرآن، ج۱۱، ص۷۴-۷۵؛ نمونه، ج۱۸، ص۲۹۴-۲۹۵. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== [[فساد]]===
=== [[فساد]]===
فساد در [[زمین]]، نابودی [[کشاورزی]]، [[قطع رحم]] و ویرانی [[شهرها]] از دیگر آثار سلطه [[حاکمان]] باطل‌اند: «واِذا تَوَلّی سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها ویُهلِکَ الحَرثَ والنَّسلَ واللهُ لا یُحِبُّ الفَساد». (بقره / ۲، ۲۰۵؛ نیز [[محمّد]] / ۴۷، ۲۲؛ نمل / ۲۷، ۳۴)<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
فساد در [[زمین]]، نابودی [[کشاورزی]]، [[قطع رحم]] و ویرانی [[شهرها]] از دیگر آثار سلطه [[حاکمان]] باطل‌اند: {{متن قرآن|وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ}}<ref>«و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد  می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت  را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ}}<ref>«آیا جز این امید دارید که چون (از کتاب خداوند) رو بگردانید، در زمین تباهی انگیزید و پیوندتان را با خویشاوندان بگسلید؟» سوره محمد، آیه ۲۲.</ref>،  {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدین‌گونه رفتار می‌کنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== [[سرکوب]] وخشونت===
=== [[سرکوب]] وخشونت===
از دیگر آثار [[سلطه‌گری]]، سرکوب حق‌طلبان و [[مخالفان]] و دیگر افراد [[جامعه]] است؛ مانند [[ترور]] [[شخصیت]] مخالفان با [[تهمت]] و [[افترا]] به آنان (طه / ۲۰، ۳۴ و ۵۴؛ [[غافر]] / ۴۰، ۲۳ - ۲۴)؛ کشتن پسران و زنده نگاه داشتن [[زنان]] ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۷) و اعدام مخالفان. (غافر / ۴۰، ۲۶؛ طه / ۲۰، ۷۰ - ۷۱) <ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۱۶؛ من وحی القرآن، ج۱۰، ص۲۱۵. </ref> [[آیه]] ۱۲۴ [[سوره اعراف]] / ۷ نمونه‌هایی از تهدیدهای [[فرعون]] را بیان می‌کند که ساحران [[مؤمن]] به [[موسی]] را [[تهدید]] به بریدن دست و پای آنان کرده است: «لاَُقَطِّعَنَّ اَیدِیَکُم و اَرجُلَکُم مِن خِلفٍ ثُمَّ لاَُصَلِّبَنَّکُم اَجمَعین».<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از دیگر آثار [[سلطه‌گری]]، سرکوب حق‌طلبان و [[مخالفان]] و دیگر افراد [[جامعه]] است؛ مانند [[ترور]] [[شخصیت]] مخالفان با [[تهمت]] و [[افترا]] به آنان {{متن قرآن|وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا}}<ref>«و بسیار تو را به یاد آوریم» سوره طه، آیه ۳۴.</ref>،  {{متن قرآن|كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}}<ref>«بخورید و چارپایانتان را بچرانید! بی‌گمان در آن برای خردمندان نشانه‌هایی است» سوره طه، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ}}<ref>«و به یقین موسی را با آیات خویش و برهانی آشکار فرستادیم ...به سوی فرعون و هامان و قارون و آنان گفتند جادوگری بسیار دروغگوست. و چون از نزد ما حق را برای آنان آورد گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آورده‌اند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید! و نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست (و راه به جایی نمی‌برد).» سوره غافر، آیه ۲۳-۲۵.</ref>؛ کُشتن پسران و زنده نگاه داشتن [[زنان]] {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و اعدام مخالفان. {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ}}<ref>«و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که می‌ترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد» سوره غافر، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى}}<ref>«آنگاه جادوگران از سجده ناگزیر شدند ؛ گفتند ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم بدو گرویده‌اید؟ بی‌گمان او سردسته شماست که به شما جادو آموخته است؛ به زودی دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست می‌برم و بر تنه‌های درخت خرما، بر دارتان می‌آویزم و بی‌گمان خواهید دانست که از ما کدام در عذاب کردن» سوره طه، آیه ۷۰-۷۱.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۷۱۶؛ من وحی القرآن، ج۱۰، ص۲۱۵. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«سوگند می‌خورم که دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت» سوره اعراف، آیه ۱۲۴.</ref> نمونه‌هایی از تهدیدهای [[فرعون]] را بیان می‌کند که ساحران [[مؤمن]] به [[موسی]] را [[تهدید]] به بریدن دست و پای آنان کرده است.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
=== ادعاهای [[باطل]]===
=== ادعاهای [[باطل]]===
سلطه‌طلبان در [[برتری‌طلبی]] و [[طغیانگری]] به مرحله‌ای می‌رسند که مدعی [[هدایتگری]] [[مردم]] به [[راه راست]] می‌شوند (غافر / ۴۰، ۲۹)؛ به گونه‌ای که از مرز قدرت‌های بشری گذشته و خود را در حد خدایی بالا برده و دعوی [[الوهیت]] و خدایی می‌کنند: «فَقالَ اَنا رَبُّکُمُ الاَعلی». (نازعات / ۷۹، ۲۴؛ نیز شعراء / ۲۶، ۲۳ و ۲۹؛ [[قصص]] / ۲۸، ۳۸) <ref>نمونه، ج۲۶، ص۹۳. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
سلطه‌طلبان در [[برتری‌طلبی]] و [[طغیانگری]] به مرحله‌ای می‌رسند که مدعی [[هدایتگری]] [[مردم]] به [[راه راست]] می‌شوند {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ}}<ref>«ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت: جز چیزی را که خود (صلاح) می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رستگاری  رهنمون نمی‌شوم!» سوره غافر، آیه ۲۹.</ref>؛ به گونه‌ای که از مرز قدرت‌های بشری گذشته و خود را در حد خدایی بالا برده و دعوی [[الوهیت]] و خدایی می‌کنند:{{متن قرآن|فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى}}<ref>«و گفت: من پروردگار برتر شمایم،» سوره نازعات، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«فرعون گفت: و «پروردگار جهانیان» چیست؟» سوره شعراء، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: اگر خدایی جز من بگزینی تو را زندانی خواهم کرد» سوره شعراء، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمی‌شناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز  و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان می‌پندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.</ref>.<ref>نمونه، ج۲۶، ص۹۳. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
 
==فرجام [[سلطه]] گران==
==فرجام [[سلطه]] گران==
از سنت‌های تغییرناپذیر [[الهی]]، [[شکست]] سلطه‌گران و [[عذاب دنیوی]] آنان است که همین [[شکست]] و [[عذاب]] از [[نعمت‌های بزرگ الهی]] برای مردم است. [[غرق]] شدن [[فرعونیان]] و [[آزادی]] [[بنی‌اسرائیل]] از سلطه آنان، [[ظهور]] این [[سنت الهی]] است. [[خداوند]] در آیه ۲۰ [[سوره مائده]] / ۵ یادآور این [[نعمت]] بزرگ شده و از بنی‌اسرائیل می‌خواهد آن را پاس داشته و از [[ایام الله]] قرار دهند (بقره / ۲، ۴۹ - ۵۰؛ [[ابراهیم]] / ۱۴، ۵ - ۶)؛ همچنین در [[آیات]] ۳۹ - ۴۱ [[سوره عنکبوت]] / ۲۹ پس از بیان [[استکبار]] * و سلطه‌گری فرعون، [[هامان]] و [[قارون]]، از [[نزول]] [[عذاب]] بر آنان سخن گفته و [[حکومت]] سلطه‌گران را در [[سستی]] و آسیب‌پذیری به [[خانه]] عنکبوت [[تشبیه]] می‌کند. [[عذاب دنیوی]] [[فرعون]] و اطرافیان او در [[دنیا]] نمونه‌ای از برخورد شدید [[خداوند]] با سلطه‌گران و [[مخالفان]] [[پیامبران]] است. ([[غافر]] / ۴۰، ۴۵؛ نازعات / ۷۹، ۲۵) [[قرآن]] نابودی سلطه‌گرانی مانند فرعون در این دنیا را مایه [[تذکر]] برای صاحبان [[تفکر]] ([[فجر]] / ۸۹، ۶ - ۱۳) و هشدار و عبرتی برای دیگر [[مستکبران]] می‌داند. (زخرف / ۴۳، ۵۵ - ۵۶) خداوند [[روحیه]] استکباری و [[ظلم]] وستم و فسادگری [[قارون]] را سبب عذاب وی با [[فرورفتن]] او و اموالش در [[زمین]] می‌داند. ([[قصص]] / ۲۸، ۷۶ - ۷۷ و ۸۱) بیشتر [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] ۲۵۸ [[سوره بقره]] / ۲ [[محاجه]] [[نمرود]] با [[ابراهیم]] و داستان نابودی نمرود را بیان کرده‌اند. <ref> مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۲۶؛ الدرالمنثور، ج۱، ص۳۳۱. </ref> به نظر برخی مفسران، مراد از [[آیه]] ۲۶ [[سوره نحل]] / ۱۶ در برهم زدن [[توطئه]] مستکبران مانند نمرود بن نعمان و بخت‌نصر، نابودی آنان از [[راه]] فروریختن پایه و سقف کاخ‌هایشان است؛<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۶۷-۶۸؛ التبیان، ج۶، ص۳۷۴؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۰. </ref> همچنین داستان [[لشکرکشی]] [[ابرهه]] و بخت‌نصر برای [[سلطه]] بر [[کعبه]] و [[تخریب]] آن و نابودیشان با [[ابابیل]] در [[سوره فیل]] بیان شده است. ([[فیل]]/ ۱۰۵) آیه ۲۰۶ سوره بقره / ۲ بیانگر [[وعید]] [[آتش دوزخ]] برای سلطه‌گران فسادگر است. <ref> الفرقان، ج۳، ص۲۲۴؛ نمونه، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ من وحی القرآن، ج۴، ص۱۱۹-۱۲۰. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
از سنت‌های تغییرناپذیر [[الهی]]، [[شکست]] سلطه‌گران و [[عذاب دنیوی]] آنان است که همین [[شکست]] و [[عذاب]] از [[نعمت‌های بزرگ الهی]] برای مردم است. [[غرق]] شدن [[فرعونیان]] و [[آزادی]] [[بنی‌اسرائیل]] از سلطه آنان، [[ظهور]] این [[سنت الهی]] است. [[خداوند]] در آیه ۲۰ [[سوره مائده]] / ۵ یادآور این [[نعمت]] بزرگ شده و از بنی‌اسرائیل می‌خواهد آن را پاس داشته و از [[ایام الله]] قرار دهند (بقره / ۲، ۴۹ - ۵۰؛ [[ابراهیم]] / ۱۴، ۵ - ۶)؛ همچنین در [[آیات]] ۳۹ - ۴۱ [[سوره عنکبوت]] / ۲۹ پس از بیان [[استکبار]] * و سلطه‌گری فرعون، [[هامان]] و [[قارون]]، از [[نزول]] [[عذاب]] بر آنان سخن گفته و [[حکومت]] سلطه‌گران را در [[سستی]] و آسیب‌پذیری به [[خانه]] عنکبوت [[تشبیه]] می‌کند. [[عذاب دنیوی]] [[فرعون]] و اطرافیان او در [[دنیا]] نمونه‌ای از برخورد شدید [[خداوند]] با سلطه‌گران و [[مخالفان]] [[پیامبران]] است. ([[غافر]] / ۴۰، ۴۵؛ نازعات / ۷۹، ۲۵) [[قرآن]] نابودی سلطه‌گرانی مانند فرعون در این دنیا را مایه [[تذکر]] برای صاحبان [[تفکر]] ([[فجر]] / ۸۹، ۶ - ۱۳) و هشدار و عبرتی برای دیگر [[مستکبران]] می‌داند. (زخرف / ۴۳، ۵۵ - ۵۶) خداوند [[روحیه]] استکباری و [[ظلم]] وستم و فسادگری [[قارون]] را سبب عذاب وی با [[فرورفتن]] او و اموالش در [[زمین]] می‌داند. ([[قصص]] / ۲۸، ۷۶ - ۷۷ و ۸۱) بیشتر [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] ۲۵۸ [[سوره بقره]] / ۲ [[محاجه]] [[نمرود]] با [[ابراهیم]] و داستان نابودی نمرود را بیان کرده‌اند. <ref> مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۲۶؛ الدرالمنثور، ج۱، ص۳۳۱. </ref> به نظر برخی مفسران، مراد از [[آیه]] ۲۶ [[سوره نحل]] / ۱۶ در برهم زدن [[توطئه]] مستکبران مانند نمرود بن نعمان و بخت‌نصر، نابودی آنان از [[راه]] فروریختن پایه و سقف کاخ‌هایشان است؛<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۶۷-۶۸؛ التبیان، ج۶، ص۳۷۴؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۰. </ref> همچنین داستان [[لشکرکشی]] [[ابرهه]] و بخت‌نصر برای [[سلطه]] بر [[کعبه]] و [[تخریب]] آن و نابودیشان با [[ابابیل]] در [[سوره فیل]] بیان شده است. ([[فیل]]/ ۱۰۵) آیه ۲۰۶ سوره بقره / ۲ بیانگر [[وعید]] [[آتش دوزخ]] برای سلطه‌گران فسادگر است. <ref> الفرقان، ج۳، ص۲۲۴؛ نمونه، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ من وحی القرآن، ج۴، ص۱۱۹-۱۲۰. </ref><ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]]؛ [[سلطه (مقاله)|مقاله «سلطه»]]؛ [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش