ازدواج در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'راه' به 'راه'
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه') |
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==ازدواج، [[سنت]] [[آفرینش]]== | ==ازدواج، [[سنت]] [[آفرینش]]== | ||
زوجیّت، قانونی فراگیر در میان همه جانداران و ازجمله گیاهان است: {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى}}<ref>«همان که زمین را برای شما گاهوارهای گردانید و در آن برایتان راههایی گشود و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از گیاهان رنگرنگ گونهها برآوردیم» سوره طه، آیه ۵۳.</ref>. زوجیّت در حیوان و [[انسان]]، پاسخی به [[غریزه جنسی]] است که بهطور طبیعی، برای بقای [[نسل]] در آنها نهاده شده است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. [[انسان]] در مقابل غریزه جنسی، یکی از سه | زوجیّت، قانونی فراگیر در میان همه جانداران و ازجمله گیاهان است: {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى}}<ref>«همان که زمین را برای شما گاهوارهای گردانید و در آن برایتان راههایی گشود و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از گیاهان رنگرنگ گونهها برآوردیم» سوره طه، آیه ۵۳.</ref>. زوجیّت در حیوان و [[انسان]]، پاسخی به [[غریزه جنسی]] است که بهطور طبیعی، برای بقای [[نسل]] در آنها نهاده شده است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. [[انسان]] در مقابل غریزه جنسی، یکی از سه راه را میتواند برگزیند: یا از هر طریقی آن را ارضا کند ([[افراط]]) یا آن را [[سرکوب]] کند ([[تفریط]]) یا بهصورت [[متعادل]] و [[مشروع]] در ارضای آن گام بردارد. راه نخست به نوعی [[مخالف]] [[نظام تکوین]] و [[طبیعت]] است؛ زیرا در [[غالب]] جانوران و پرندگان و حتی حشرات دیده میشود که در آمیزش به فرد [[گزینش]] شدهای از جنس [[مخالف]] بسنده میکنند و به نوعی [[تشکیل خانواده]] میدهند و جنس نر، از ورود [[بیگانه]] به [[حریم]] خویش [[غیرت]] نشان میدهد و جنس ماده، سراغ غیر جفت خود نمیرود. راه دوم که [[مسیحیّت]] و [[بودائیان]] و برخی [[اقوام]] در گوشه و کنار [[جهان]] پیرو آن هستند و با عنوان رهبانیّت و [[ریاضت]] از آن یاد میشود، نیز: | ||
#با [[طبیعت]] [[انسان]] و دیگر جانداران مخالف است؛ زیرا قوّه [[شهوت]] در وجود انسان [[آفریده]] شده و بهرهبرداری از [[لذّات]] [[مادّی]] را هم طبیعت [[انسانی]] و هم [[ادیان الهی]] تجویز میکنند. | #با [[طبیعت]] [[انسان]] و دیگر جانداران مخالف است؛ زیرا قوّه [[شهوت]] در وجود انسان [[آفریده]] شده و بهرهبرداری از [[لذّات]] [[مادّی]] را هم طبیعت [[انسانی]] و هم [[ادیان الهی]] تجویز میکنند. | ||
#موجب بروز [[اختلالات روانی]] در انسان میشود. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref> و در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> رهبانیّت را [[بدعت]] [[نصارا]] شمرده است که [[حقّ]] آن را رعایت نکردهاند، و [[پیامبر]] با [[صراحت]] فرموده است: {{متن حدیث|لَا رَهْبَانِیةَ فِي الْإِسْلَامِ}}<ref>النهایه، ج۲، ص۲۰۸؛ مجمعالبحرین، ج۲، ص۲۳۱؛ بحارالانوار، ج۶۵، ص۳۱۷.</ref> یکی از نتایج این رهبانیّت، [[تحریم]] [[ازدواج]] برای [[زنان]] و مردان [[تارک دنیا]] در مسیحیّت بوده است. | #موجب بروز [[اختلالات روانی]] در انسان میشود. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن میداریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref> و در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند» سوره حدید، آیه ۲۷.</ref> رهبانیّت را [[بدعت]] [[نصارا]] شمرده است که [[حقّ]] آن را رعایت نکردهاند، و [[پیامبر]] با [[صراحت]] فرموده است: {{متن حدیث|لَا رَهْبَانِیةَ فِي الْإِسْلَامِ}}<ref>النهایه، ج۲، ص۲۰۸؛ مجمعالبحرین، ج۲، ص۲۳۱؛ بحارالانوار، ج۶۵، ص۳۱۷.</ref> یکی از نتایج این رهبانیّت، [[تحریم]] [[ازدواج]] برای [[زنان]] و مردان [[تارک دنیا]] در مسیحیّت بوده است. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==اهمیت [[ازدواج]] در [[ادیان الهی]]== | ==اهمیت [[ازدواج]] در [[ادیان الهی]]== | ||
[[انبیا]]، اطفای [[شهوت]] از راههای [[نامشروع]]، مانند خود ارضایی (استمنا)، [[زنا]] و همجنسگرایی، را منع کردهاند. [[قرآن کریم]] [[قوم لوط]] را که | [[انبیا]]، اطفای [[شهوت]] از راههای [[نامشروع]]، مانند خود ارضایی (استمنا)، [[زنا]] و همجنسگرایی، را منع کردهاند. [[قرآن کریم]] [[قوم لوط]] را که راه طبیعی ارضای شهوت (ازدواج) را کنار گذاشته و به همجنسگرایی روی آورده بودند، قومی [[تجاوزگر]]: {{متن قرآن|وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ}}<ref>«و آنچه را از همسرانتان که خدا برایتان آفریده است وا مینهید؛ بلکه گروهی تجاوزکارید» سوره شعراء، آیه ۱۶۶.</ref><ref>روحالمعانی، مج۱۱، ج۱۹، ص۱۷۰.</ref>، و گروهی [[مسرف]]: {{متن قرآن|إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ}}<ref>«شما از سر شهوت به جای زنان به سراغ مردان میروید بلکه شما قومی گزافکارید» سوره اعراف، آیه ۸۱.</ref>، خوانده است. در [[آیات]] دیگری، نیز از راههای نامشروع اطفای شهوت، با عناوین فاحشه و راه [[زشت]] یاد شده است. {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ}}<ref>«و لوط را (نیز فرستادیم) آنگاه که به قوم خود گفت: آیا کار زشت میکنید و خود مینگرید؟» سوره نمل، آیه ۵۴.</ref> [[تشکیل خانواده]] (ازدواج) در [[اسلام]] مورد [[تشویق]] قرار گرفته و همگان موظف شدهاند مقدّمات آن را برای افراد بیهمسر فراهم کنند؛ {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> این خطاب عام است و هر نوع کمک مادی و [[معنوی]] ازجمله وساطت را دربرمیگیرد. در [[روایت]] آمده است: {{متن حدیث| أَفْضَلُ اَلشَّفَاعَاتِ أَنْ تَشْفَعَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ فِي نِكَاحٍ حَتَّى يَجْمَعَ اَللَّهُ بَيْنَهُمَا }}<ref> الکافی، ج۵، ص۳۳۱.</ref>. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> ایامی در این [[آیه]]، افراد مجرّد و بیهمسر، اعم از [[زن]] و مرد هستند. در ادامه میفرماید: [[فقر]] و [[ناداری]]، نباید مانع ازدواج آنان شود؛ زیرا [[خداوند]] با [[فضل]] خویش، بینیازکننده [[انسان]] است: {{متن قرآن|إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ}}<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
==ازدواج در [[جاهلیت]]== | ==ازدواج در [[جاهلیت]]== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، برای کسانی که [[توانایی]] ازدواج با [[زنان]] [[آزاد]] را ندارند، سفارش کرده که با زنان پاکدامن از بردگان ازدواج کنند؛<ref>مسالک الافهام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> ولی در عین حال فرموده: خودداری از [[ازدواج]] با [[کنیزان]]، بهتر است: {{متن قرآن|وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ}} | #در آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدام» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref>، برای کسانی که [[توانایی]] ازدواج با [[زنان]] [[آزاد]] را ندارند، سفارش کرده که با زنان پاکدامن از بردگان ازدواج کنند؛<ref>مسالک الافهام، ج۳، ص۱۷۴.</ref> ولی در عین حال فرموده: خودداری از [[ازدواج]] با [[کنیزان]]، بهتر است: {{متن قرآن|وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ}} | ||
#در بین [[صحابه]]، کسانی بودند که تا آخر [[عمر]] [[ازدواج]] نکردند و [[رسولالله]] آنها را از این کار برحذر نداشت.<ref>المبسوط، ج۴، ص۱۹۳.</ref> | #در بین [[صحابه]]، کسانی بودند که تا آخر [[عمر]] [[ازدواج]] نکردند و [[رسولالله]] آنها را از این کار برحذر نداشت.<ref>المبسوط، ج۴، ص۱۹۳.</ref> | ||
#اگر ازدواج [[واجب]] میبود، [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[مسلمانان]] را میان ازدواج یا استفاده از [[ملک]] [[یمین]] مخیّر نمیکرد: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref> در صورتی که استفاده از [[کنیز]]، حتّی به نظر [[اهل]] ظاهر، [[مباح]] است و تخییر میان واجب و مباح معنا ندارد.<ref>کنز العرفان،ج ۲، ص۱۳۶.</ref> قول سوم، از [[شیخ طوسی]] و [[شافعی]] است. آنان گفتهاند: برای کسانیکه بتوانند بیهیچ دغدغهای، در | #اگر ازدواج [[واجب]] میبود، [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[مسلمانان]] را میان ازدواج یا استفاده از [[ملک]] [[یمین]] مخیّر نمیکرد: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}}<ref>«و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳.</ref> در صورتی که استفاده از [[کنیز]]، حتّی به نظر [[اهل]] ظاهر، [[مباح]] است و تخییر میان واجب و مباح معنا ندارد.<ref>کنز العرفان،ج ۲، ص۱۳۶.</ref> قول سوم، از [[شیخ طوسی]] و [[شافعی]] است. آنان گفتهاند: برای کسانیکه بتوانند بیهیچ دغدغهای، در راه [[عبادت]] خداوند گام بردارند و نفس آنها [[قوی]] و [[صبور]] است، [[عزلت]] ([[ترک ازدواج]]) بهتر است؛ ولی برای دیگران، [[ازدواج]] [[مستحب]] است.<ref>کنزالعرفان، ج۲،ص ۱۳۶؛ المبسوط، ج۴، ص۱۹۳.</ref> آنان به آیه {{متن قرآن|فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید میدهد که «کلمهای از خداوند» را راست میشمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> [[استدلال]] میکنند که خداوند، [[حضرت]] [[یحیی]]{{ع}} را میستاید. {{متن قرآن|حَصُورًا}} به کسی میگویند که ازدواج را ترک کرده است. <ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۴۲.</ref> در پاسخ گفتهاند: برای لفظ {{متن قرآن|حَصُورًا}} معانی دیگری نیز ذکر شده، از قبیل کسی که کار [[بیهوده]] نمیکند یا آنکه نفس خویش را از [[شهوت]] باز میدارد.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۷۴۲.</ref> گذشته از این، [[فضیلت]] تجرّد و عزلت برای حضرت یحیی{{ع}}، براساس [[شرایع]] پیشین، برای [[پیروان]] [[شریعت اسلام]] [[حجت]] نیست؛ بهویژه که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} با آنکه نفسی قوی داشت و در عبادت [[پروردگار]] از همه ممتازتر بود، [[همسران]] متعدّدی [[اختیار]] کرد. حضرت، گروهی از [[اصحاب]] ازجمله [[عثمان بن مظعون]] را که آمیزش با [[همسر]] خویش را ترک کرده بود، [[نکوهش]] کرد که: چه شده گروهی بر خود سخت میگیرند و از [[زنان]] که [[خدا]] [[حلال]] کرده، میپرهیزند. سپس [[آیه]] نازلشد که: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۸۷.</ref> آنان گفتند: ما بر [[عزلت]]، [[سوگند]] یادکردهایم و [[خدا]] فرمود: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند اما از سوگندهایی که آگاهانه خوردهاید باز میپرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود میدهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچیک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میگرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>، و بدین ترتیب، این نوع سوگند، [[بیهوده]] تلقّی شد.<ref>وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۱؛ جامع احادیث الشیعه، ج۲۵، ص۵۳.</ref> در [[روایات]]، با تعبیرهای گوناگونی به [[ازدواج]] [[ترغیب]] شده است؛ ازجمله، [[ازدواج]] بزرگترین [[نعمت]] و فایده پس از نعمت [[اسلام]]،<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ تهذیبالاحکام، ج۷، ص۲۸۷.</ref> [[سنّت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، <ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۹.</ref> [[حافظ]] نصف یا دو سوم از [[دین]]،<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۹.</ref>[[خیر]] [[دنیا]] و [[آخرت]] <ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۷.</ref> و زیاد کننده [[رزق]]،<ref> الکافی، ج۵، ص۳۳۰.</ref> شمرده شده است. از سوی دیگر، مجرّد زیستن (عزوبت) [[نکوهش]] شده، و [[پستترین]] [[مردگان]] [[مسلمانان]] را کسانی شمردهاند که در حال تجرّد بمیرند.<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۹؛ تهذیبالاحکام، ج۷، ص۲۸۶.</ref> ازدواج گاهی بر اثر عوارض جانبی، [[حرام]]، [[واجب]]، [[مکروه]] یا [[مباح]] میشود و این، با [[استحباب]] ذاتی ازدواج منافات ندارد؛ مثلا در صورت [[خوف]] وقوع در حرام یا ضرر، ازدواج، واجب میشود و با داشتن چهار [[زن]] دائم، ازدواج دائم دیگر حراماست، با انتفای [[شهوت]] مکروه، و با وجود دو مصلحت مساوی در فعل و ترک، مباح است.<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۳.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
==مقدمات ازدواج== | ==مقدمات ازدواج== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
کفویّت بهصورت شرط صحّت یا [[لزوم]] [[عقد]] ازدواج،<ref>الفقه علی المذاهبالاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۸۶.</ref> از نظر بسیاری از [[اهلسنّت]]، [[برابری]] و همتایی [[زن]] و شوهر، از جهت نژاد، اسلام، حرفه، حریّت، [[دیانت]] و [[مال]] است.<ref>الفقه علی المذاهبالاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۸۴.</ref>سرخسی میگوید:<ref>المبسوط، ج۵، ص۲۲.</ref> چون [[سفیان ثوری]] [[عرب]] بوده، [[تواضع]] کرده و [[عجم]] را کفو خود قرار داده است؛ ولی [[ابوحنیفه]] چون عجم بوده، تواضع کرده و گفته: ما کفو [[عرب]] نیستیم، [[دلیل]] [[سفیان ثوری]]، [[حدیث نبوی]] است: [[مردم]] همانند دندانههای شانه هستند و همه باهم برابرند، و عرب بر [[عجم]] [[برتری]] ندارد. برتریهای [[نژادی]] و حرفهای را میتوان با توجّه به [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> غیر معتبر دانست؛ زیرا بر اساس این آیه، ملاک برتری، [[تقوا]] قرار داده شده است. | کفویّت بهصورت شرط صحّت یا [[لزوم]] [[عقد]] ازدواج،<ref>الفقه علی المذاهبالاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۸۶.</ref> از نظر بسیاری از [[اهلسنّت]]، [[برابری]] و همتایی [[زن]] و شوهر، از جهت نژاد، اسلام، حرفه، حریّت، [[دیانت]] و [[مال]] است.<ref>الفقه علی المذاهبالاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۸۴.</ref>سرخسی میگوید:<ref>المبسوط، ج۵، ص۲۲.</ref> چون [[سفیان ثوری]] [[عرب]] بوده، [[تواضع]] کرده و [[عجم]] را کفو خود قرار داده است؛ ولی [[ابوحنیفه]] چون عجم بوده، تواضع کرده و گفته: ما کفو [[عرب]] نیستیم، [[دلیل]] [[سفیان ثوری]]، [[حدیث نبوی]] است: [[مردم]] همانند دندانههای شانه هستند و همه باهم برابرند، و عرب بر [[عجم]] [[برتری]] ندارد. برتریهای [[نژادی]] و حرفهای را میتوان با توجّه به [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> غیر معتبر دانست؛ زیرا بر اساس این آیه، ملاک برتری، [[تقوا]] قرار داده شده است. | ||
[[فقیهان]] [[شیعه]]، کفویّت را بهمعنای [[برابری]] در [[اسلام]]، شرط [[ازدواج]] میدانند <ref>الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۹۰.</ref> که در آیه {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> با [[صراحت]] از [[نکاح]] با [[مشرکان]]، و در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> از پایبندی به پیوند ازدواج با [[زنان]] [[کافر]] [[نهی]] شده، و در آیه {{متن قرآن|الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) میگویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶.</ref> فرموده است: زنان خبیث و [[ناپاک]] از آن مردان خبیث و ناپاکند، و مردان ناپاک به زنان ناپاک تعلّق دارند. و در نقطه مقابل، زنان [[پاک]] به مردان پاک و مردان طیّب به زنان طیّب و پاک تعلّق دارند. در [[روایات]] آمده که [[مؤمن]]، کفو مؤمن است.<ref>وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۷۴.</ref> اگر از [[دیانت]] و [[امانتداری]] کسی، [[راضی]] هستید، [[سنّت]] ازدواج را به تأخیر میندازید.<ref>وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۷۷.</ref> بیشتر فقیهان شیعه، کفویّت در [[مال]] را شرط ازدواج ندانسته <ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۰۳.</ref> و به [[مسلمان]] بودن بسنده کردهاند؛ زیرا ادلّه عام، مانند {{متن قرآن|أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ}} بر صحّت ازدواج، دلالت دارد و [[خدا]]، [[وعده]] داده است که با ازدواج [[فقر]] به [[گشایش]]، تبدیل میشود: {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref>، ولی برخی از امامیّه،<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۰۳.</ref> کفویّت در مال را شرط دانستهاند؛ البتّه نه بهمعنای [[تساوی]] در [[ثروت]]، بلکه بهمعنای توان تأمین مخارج و [[قدرت]] بر پرداخت [[نفقه]]ای که در [[شأن]] [[همسر]] باشد و بر این مطلب به آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> [[استدلال]] کردهاند. ولی این [[آیه]]، درصدد بیان [[حکم شرعی]] نیست؛ بلکه صرفاً میگوید: کسی که از نظر [[مالی]] بر [[تحمّل]] مهر و [[نفقه]] [[قدرت]] ندارد، | [[فقیهان]] [[شیعه]]، کفویّت را بهمعنای [[برابری]] در [[اسلام]]، شرط [[ازدواج]] میدانند <ref>الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهلالبیت{{ع}}، ج۴، ص۹۰.</ref> که در آیه {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> با [[صراحت]] از [[نکاح]] با [[مشرکان]]، و در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> از پایبندی به پیوند ازدواج با [[زنان]] [[کافر]] [[نهی]] شده، و در آیه {{متن قرآن|الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}}<ref>«پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) میگویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶.</ref> فرموده است: زنان خبیث و [[ناپاک]] از آن مردان خبیث و ناپاکند، و مردان ناپاک به زنان ناپاک تعلّق دارند. و در نقطه مقابل، زنان [[پاک]] به مردان پاک و مردان طیّب به زنان طیّب و پاک تعلّق دارند. در [[روایات]] آمده که [[مؤمن]]، کفو مؤمن است.<ref>وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۷۴.</ref> اگر از [[دیانت]] و [[امانتداری]] کسی، [[راضی]] هستید، [[سنّت]] ازدواج را به تأخیر میندازید.<ref>وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۷۷.</ref> بیشتر فقیهان شیعه، کفویّت در [[مال]] را شرط ازدواج ندانسته <ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۰۳.</ref> و به [[مسلمان]] بودن بسنده کردهاند؛ زیرا ادلّه عام، مانند {{متن قرآن|أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ}} بر صحّت ازدواج، دلالت دارد و [[خدا]]، [[وعده]] داده است که با ازدواج [[فقر]] به [[گشایش]]، تبدیل میشود: {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref>، ولی برخی از امامیّه،<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۰۳.</ref> کفویّت در مال را شرط دانستهاند؛ البتّه نه بهمعنای [[تساوی]] در [[ثروت]]، بلکه بهمعنای توان تأمین مخارج و [[قدرت]] بر پرداخت [[نفقه]]ای که در [[شأن]] [[همسر]] باشد و بر این مطلب به آیه {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> [[استدلال]] کردهاند. ولی این [[آیه]]، درصدد بیان [[حکم شرعی]] نیست؛ بلکه صرفاً میگوید: کسی که از نظر [[مالی]] بر [[تحمّل]] مهر و [[نفقه]] [[قدرت]] ندارد، راه برای [[ازدواج]] بر او بسته نشده است؛ زیرا با مخارج سبکتری میتواند با [[کنیزان]] ازدواج کند.<ref> مواهب الرحمن، ج۸، ص۵۸.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
==اهداف و آثار ازدواج== | ==اهداف و آثار ازدواج== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
=== برخورداری از [[سکون]] و [[آرامش]]=== | === برخورداری از [[سکون]] و [[آرامش]]=== | ||
نیاز [[روح]] به آرامش، با اهمّیّتتر از نیاز جنسی است. [[همسر]] [[شایسته]] در پیشآمدهای [[زندگی]]، | نیاز [[روح]] به آرامش، با اهمّیّتتر از نیاز جنسی است. [[همسر]] [[شایسته]] در پیشآمدهای [[زندگی]]، راه وصول به آرامش و [[سعادت]] را نزدیک میکند: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> برخی [[مفسّران]]،<ref>جامع البیان، مج۲، ج۲، ص۲۲۲؛ التبیان، ج۲، ص۱۳۳؛ مجمع البیان، ج۲، ص۵۰۴.</ref> مقصود از [[لباس]] را در آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، [[سکون]] و [[آرامش]] دانستهاند؛ همانگونه که [[خدا]]، [[شب]] را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا}}<ref>«و شب را پوشش گرداندیم،» سوره نبأ، آیه ۱۰.</ref>؛ بنابراین، آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> نیز به سکون و آرامشی که با [[همسر]] حاصل میشود، اشاره خواهد داشت.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[حفظ]] نوع [[بشر]]=== | ===[[حفظ]] نوع [[بشر]]=== | ||
طبق بیان [[قرآن]]، [[ازدواج]] وسیلهای برای تولید و بقای [[نسل]] در [[انسان]] و حیوان است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> گرچه جمله {{متن قرآن|يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ}}، تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و [[چارپایان]] و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری میفرماید: [[پروردگار]]، شما را از "نفس واحدی" آفرید و جفتش را نیز از جنس او آفرید، و از آن دو، مردان و [[زنان]] بسیاری را پراکنده ساخت: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> در آیه {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref> میفرماید: از همسرانتان برای شما [[فرزندان]] و نوهها قرار داد. قرآن، بقای نسل انسان و [[اجتماع]] [[مدنی]] را به [[ازدواج]] منوط میداند و روی آوردن به [[زنا]] و لواط را نابودکننده | طبق بیان [[قرآن]]، [[ازدواج]] وسیلهای برای تولید و بقای [[نسل]] در [[انسان]] و حیوان است: {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفتهایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون میگرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> گرچه جمله {{متن قرآن|يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ}}، تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و [[چارپایان]] و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری میفرماید: [[پروردگار]]، شما را از "نفس واحدی" آفرید و جفتش را نیز از جنس او آفرید، و از آن دو، مردان و [[زنان]] بسیاری را پراکنده ساخت: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> در آیه {{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}}<ref>«و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref> میفرماید: از همسرانتان برای شما [[فرزندان]] و نوهها قرار داد. قرآن، بقای نسل انسان و [[اجتماع]] [[مدنی]] را به [[ازدواج]] منوط میداند و روی آوردن به [[زنا]] و لواط را نابودکننده راه بقای نسل میشمارد: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا}}<ref>«و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«آیا با مردان میآمیزید و راه (نسل) را میبرید و در بزم خویش کار زشت میکنید؟ و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست میگویی عذاب خداوند را بر سر ما بیاور» سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref>؛ زیرا با رواج راههای [[نامشروع]]، رغبت به [[نکاح]] کم میشود؛ جاذبهاش از بین رفته، فقط بار تأمین [[مسکن]] و [[نفقه]] و به [[دنیا]] آوردن [[اولاد]] و [[تربیت]] آنان، باقی میماند؛ در نتیجه، آسانترین راههای اشباع [[غرایز]] که نامشروع است، رایج میگردد و [[هدف]] بقای نسل، رنگ میبازد<ref>المیزان، ج۱۳، ص۸۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===داشتن [[فرزندان]] [[صالح]]=== | ===داشتن [[فرزندان]] [[صالح]]=== | ||
یکی از خواستههای غریزی [[انسان]]، نیاز [[فطری]] به [[پدر]] و [[مادر]] شدن است و پاسخ به این خواسته با [[ازدواج]] تأمین میشود. در سایه ازدواج است که نسلی دارای اصل و [[نسب]] پدید میآید. [[قرآن]] در آیاتی، فرزند را [[زینت]] [[زندگی دنیا]] شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر با فرزند است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> داشتن فرزند بهصورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref> یادآور میشود که بکوشید از این [[فرصت]] بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و [[شایسته]] که به حال [[دین]] و دنیای شما مفید باشند، اثر [[نیکی]] برای خود از پیش بفرستید <ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۶۴؛ المنار، ج۲، ص۳۶۳.</ref>. در آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> پس از آنکه از آمیزش با [[همسر]] [[سخن]] بهمیان آمده است. که به نظر بسیاری مقصود، [[طلب]] فرزند است.<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۵۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۲۱۲؛ تفسیربیضاوی، ج۱، ص۱۷۲.</ref> درخواست فرزندِ صالح از [[خداوند]] در موارد متعدّدی از قرآن، آمده است. در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> از قول پدر و [[مادری]] [[نقل]] میکند که عرضه میدارند: اگر فرزند صالحی نصیبشان شود، [[شکرگزار]] خواهند بود. در چند جا از قرآن، درخواست [[حضرت]] [[زکریا]]{{ع}} مطرح شده که از خداوند، [[فرزندی]] خواسته است تا [[لیاقت]] [[جانشینی]] او را داشته: {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>، و مورد [[رضایت پروردگار]] باشد: {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>«(همان) که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان» سوره مریم، آیه ۶.</ref> در [[سوره آلعمران]]، پس از [[مشاهده]] شایستگیهای مریم{{س}}، [[پروردگار]] خویش را میخواند که: خداوندا! ازطرف خود، فرزند پاکیزهای به من [[عطا]] فرما: {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | یکی از خواستههای غریزی [[انسان]]، نیاز [[فطری]] به [[پدر]] و [[مادر]] شدن است و پاسخ به این خواسته با [[ازدواج]] تأمین میشود. در سایه ازدواج است که نسلی دارای اصل و [[نسب]] پدید میآید. [[قرآن]] در آیاتی، فرزند را [[زینت]] [[زندگی دنیا]] شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر و مادر با فرزند است: {{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> داشتن فرزند بهصورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref> یادآور میشود که بکوشید از این [[فرصت]] بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و [[شایسته]] که به حال [[دین]] و دنیای شما مفید باشند، اثر [[نیکی]] برای خود از پیش بفرستید <ref>المیزان، ج۲، ص۲۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۶۴؛ المنار، ج۲، ص۳۶۳.</ref>. در آیه {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشت» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> پس از آنکه از آمیزش با [[همسر]] [[سخن]] بهمیان آمده است. که به نظر بسیاری مقصود، [[طلب]] فرزند است.<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۵۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۲۱۲؛ تفسیربیضاوی، ج۱، ص۱۷۲.</ref> درخواست فرزندِ صالح از [[خداوند]] در موارد متعدّدی از قرآن، آمده است. در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> از قول پدر و [[مادری]] [[نقل]] میکند که عرضه میدارند: اگر فرزند صالحی نصیبشان شود، [[شکرگزار]] خواهند بود. در چند جا از قرآن، درخواست [[حضرت]] [[زکریا]]{{ع}} مطرح شده که از خداوند، [[فرزندی]] خواسته است تا [[لیاقت]] [[جانشینی]] او را داشته: {{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا}}<ref>«و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!» سوره مریم، آیه ۵.</ref>، و مورد [[رضایت پروردگار]] باشد: {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>«(همان) که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان» سوره مریم، آیه ۶.</ref> در [[سوره آلعمران]]، پس از [[مشاهده]] شایستگیهای مریم{{س}}، [[پروردگار]] خویش را میخواند که: خداوندا! ازطرف خود، فرزند پاکیزهای به من [[عطا]] فرما: {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
[[حرمت]] ازدواج از راههای گوناگونی ممکن است پیدا شود.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۳۵.</ref> اینحرمت، در مواردی دائمی و گاهی موقّتی است. اکنون به بررسی این موارد در قرآن میپردازیم<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>: | [[حرمت]] ازدواج از راههای گوناگونی ممکن است پیدا شود.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۳۵.</ref> اینحرمت، در مواردی دائمی و گاهی موقّتی است. اکنون به بررسی این موارد در قرآن میپردازیم<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>: | ||
===[[خویشاوندی]] نسبی=== | ===[[خویشاوندی]] نسبی=== | ||
[[محارم]] نسبی از | [[محارم]] نسبی از راه ولادت، چه بهصورت [[مشروع]] یا [[نامشروع]]، هفت دسته هستند: مادر، دختر، [[خواهر]]، عمّه، [[خاله]]، دختر [[برادر]]، دختر خواهر: {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«بر شما حرام است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شیردهتان و خواهران شیرخوردهتان و مادرزنهایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کردهاید، که اگر با آنها همخوابگی نکردهاید بر شما گناهی نیست؛ و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند؛ و (نیز) جمع میان دو خواهر، مگر آنکه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> کلمه {{متن قرآن|أُمَّهَاتُكُمْ}}، مادر بلاواسطه [[انسان]] و همچنین مادرِ مادر و مادرِ پدر و جدّه مادر و جدّه پدر هرچه بالا بروند را شامل میشود؛<ref>التبیان، ج۳، ص۱۵۷؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۴۶؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۱۸۰.</ref> همانطور که منظور از دختر، فقط دختری که به [[نکاح]] صحیح از انسان متولّد شود نیست؛ بلکه نکاح [[شبهه]]، و آمیزش نامشروع ([[زنا]]) را نیز دربرمیگیرد. فقط [[شافعی]] دختر متولّد شده از راه زنا را [[حرام]] نمیداند؛ زیرا [[معتقد]] است: [[نسب]] [[شرعی]] برای آن دختر [[ثابت]] نیست.<ref>کنزالعرفان، ج۲، ص۱۸۰ـ۱۸۱؛ روحالمعانی، مج۳، ج۴، ص۳۹۰.</ref> این [[حکم]] نیز دخترِ دختر و دختر پسر و [[دختران]] آنها هر چه پایین بروند را شامل میشود.<ref> التبیان، ج۳، ص۱۵۷.</ref>[[حکم]] مربوط به [[خواهر]] نیز خواهر پدری، [[مادری]]، و ابوینی را دربرمیگیرد. عمّه و خاله نیز شامل عمّه و خاله [[پدر]] و [[مادر]] و عمّه و خاله جدّ و جدّه و هرچه بالا بروند، میشود.<ref> تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۳۵ـ۲۳۶؛ مجمعالبیان، ج۳، ص۴۶.</ref> دختر [[برادر]] و خواهر نیز شامل دختر برادر و خواهر پدری، مادری یا ابوینی است. [[ازدواج]] با [[خویشاوندان]] نسبی در غیر موارد پیش گفته، جایز و [[مشروع]] است که [[قرآن]] چهار مورد آن را در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را دادهای بر تو حلال کردهایم و (نیز) کنیزانی را از آنچه خداوند به تو (در جنگها) به غنیمت داده است و دختران عموها و دختران عمّهها و دختران داییها و دختران خالههایت را که با تو هجرت کردهاند و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند- در حالی که این ویژه توست نه مؤمنان؛ ما نیک میدانیم که برای آنان در مورد همسران و کنیزهاشان چه مقرّر داشتهایم؛ تا برای تو تنگنایی نباشد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref> خطاب به [[پیامبر]] آورده است. این [[آیه]]، گرچه خطاب به [[رسول اللّه]] است؛ ولی [[ازدواج]] با دختر عمو، دختر عمّه، دختر دایی و دختر [[خاله]] از نظر [[فقهی]] برای همه جایز است.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[خویشاوندی]] رضاعی (شیرخواری)=== | ===[[خویشاوندی]] رضاعی (شیرخواری)=== | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
====[[فلسفه]] [[تحریم]] ازدواج با محار==== | ====[[فلسفه]] [[تحریم]] ازدواج با محار==== | ||
ممنوعیّت ازدواج با [[محارم]] در بسیاری از [[ملل]] وجود دارد و [[علل]] گوناگونی برای آن ذکر میشود. پارهای [[عقیده]] دارند که [[خویشاوندان]] نزدیک، بهسبب آنکه باهم بزرگ میشوند، به یکدیگر کشش نداشته و ازدواجشان خالی از گرمی و [[لطف]] لازم خواهد بود؛<ref>حقوق زن در دوران ازدواج چیست؟، ص۱۲.</ref> ولی صاحب [[المیزان]] عقیده دارد که طبع اوّلی [[انسان]] از محارم رویگردان نیست؛ زیرا [[غریزه]] [[شهوت]]، حد و مرز نمیشناسد. او میگوید: [[حکمت]] ممنوعیّت ازدواج با زن شوهردار، [[حفظ]] [[نسب]] و [[حکمت]] تحریم ازدواج با ۱۴ صنفی که در [[آیه تحریم]] آمده، جلوگیری از رواج [[زنا]] است؛ زیرا انسان از میان [[زنها]]، بیشترین ارتباطش با این ۱۴صنف است و این [[مصاحبت]] همیشگی، باعث میشود [[نفس انسان]]، تمام توجّه خود را اغلب به آنان منعطف کند و فکرش در آمیزش با آنان تمرکز یابد؛ بدین سبب [[شارع]]، برای جلوگیری از [[زنا]]، این ۱۴ صنف را [[حرام]] [[ابدی]] قرار داده است؛ تا افراد [[جامعه]] بر اساس این [[تربیت دینی]] بار بیایند و [[نفرت]] از چنین ازدواجی در [[دلها]] مستقر شود و بهطور کلی از این [[آرزو]] که روزی فلان [[خواهر]] یا دختر به سن [[ازدواج]] برسد تا بتوان با او ازدواج کرد [[مأیوس]] گردند و عُلقه [[شهوت]] [[انسان]] از این ۱۴صنف نابود و ریشهکن گردد. پس [[حکمت]] [[تحریم]] ازدواج با [[محارم]]، همانند حکمت [[حجاب]] است با این تفاوت که [[اسلام]] با منع ازدواج بامحارم، | ممنوعیّت ازدواج با [[محارم]] در بسیاری از [[ملل]] وجود دارد و [[علل]] گوناگونی برای آن ذکر میشود. پارهای [[عقیده]] دارند که [[خویشاوندان]] نزدیک، بهسبب آنکه باهم بزرگ میشوند، به یکدیگر کشش نداشته و ازدواجشان خالی از گرمی و [[لطف]] لازم خواهد بود؛<ref>حقوق زن در دوران ازدواج چیست؟، ص۱۲.</ref> ولی صاحب [[المیزان]] عقیده دارد که طبع اوّلی [[انسان]] از محارم رویگردان نیست؛ زیرا [[غریزه]] [[شهوت]]، حد و مرز نمیشناسد. او میگوید: [[حکمت]] ممنوعیّت ازدواج با زن شوهردار، [[حفظ]] [[نسب]] و [[حکمت]] تحریم ازدواج با ۱۴ صنفی که در [[آیه تحریم]] آمده، جلوگیری از رواج [[زنا]] است؛ زیرا انسان از میان [[زنها]]، بیشترین ارتباطش با این ۱۴صنف است و این [[مصاحبت]] همیشگی، باعث میشود [[نفس انسان]]، تمام توجّه خود را اغلب به آنان منعطف کند و فکرش در آمیزش با آنان تمرکز یابد؛ بدین سبب [[شارع]]، برای جلوگیری از [[زنا]]، این ۱۴ صنف را [[حرام]] [[ابدی]] قرار داده است؛ تا افراد [[جامعه]] بر اساس این [[تربیت دینی]] بار بیایند و [[نفرت]] از چنین ازدواجی در [[دلها]] مستقر شود و بهطور کلی از این [[آرزو]] که روزی فلان [[خواهر]] یا دختر به سن [[ازدواج]] برسد تا بتوان با او ازدواج کرد [[مأیوس]] گردند و عُلقه [[شهوت]] [[انسان]] از این ۱۴صنف نابود و ریشهکن گردد. پس [[حکمت]] [[تحریم]] ازدواج با [[محارم]]، همانند حکمت [[حجاب]] است با این تفاوت که [[اسلام]] با منع ازدواج بامحارم، راه رواج زنا در بین آنها را بست و با [[قانون]] حجاب، باب رواج زنا در غیر محارم را سدّ کرد. | ||
در [[تأیید]] [[حکمت]] مذکور، از دو قرینه موجود در [[آیات]] تحریم نیز میتوان کمک گرفت: | در [[تأیید]] [[حکمت]] مذکور، از دو قرینه موجود در [[آیات]] تحریم نیز میتوان کمک گرفت: | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
===[[طلاق]] سوم=== | ===[[طلاق]] سوم=== | ||
[[اسلام]] برای جلوگیری از [[سوء]] استفاده مردان، تعدد طلاق را مانع ازدواج قرار داده است تا مرد بر زن سخت نگیرد و از [[حق]] طلاق که در دست او است، به [[آسانی]] استفاده نکند.<ref>عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۶۱ و ۱۸۸.</ref> اسلام در دو طلاق، [[حقّ]] [[رجوع]] و بازگشت برای مرد قرار داده که پس از دو طلاق، مرد [[آزاد]] است به [[همسر]] خویش رجوع کند و با [[شایستگی]]، به [[زندگی]] مشترک سر و سامان بخشد یا با پرداخت [[حقوق]] وی و [[نیکی]] به او، برای همیشه از او جدا شود: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان دادهاید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا نیاورند، در آنچه زن برای آزادی خود میدهد (و شوهر میستاند) گناهی بر آن دو نیست؛ اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ و در صورتی که بار سوم طلاق انجام پذیرد، حقّ رجوع در عدّه یا ازدواج پس از عدّه از مرد سلب میشود، مگر آنگاه که مردی دیگر (محلّل) با آن زن ازدواج و آمیزش کند، سپس او را طلاق گوید تا پس از عدّه شوهر دوم، اوّلی بتواند با او [[ازدواج]] کند: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنگاه اگر زن را (سومین بار) طلاق داد دیگر بر او حلال نیست تا آنکه به مرد دیگری شوهر کند؛ سپس اگر (آن مرد دیگر) او را طلاق داد، چنانچه (زن و شوهر اول) گمان میکنند که احکام خداوند را میتوانند بجا آورند بر آنان گناهی نیست که به یکدیگر باز گردند؛ و این احکام خداوند است که آن را برای گروهی که میدانند روشن میدارد» سوره بقره، آیه ۲۳۰.</ref>؛ البتّه پس از [[طلاق]] نهم، دیگر به هیچوجه [[حقّ]] [[رجوع]] یا ازدواج با آن [[زن]]، برای شوهر باقی نمیماند.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۴.</ref>[[ازدواج]] با شوهر جدید (محلّل) باید بهصورت طبیعی انجام شود و به آمیزش که نتیجه طبیعی ازدواج است بینجامد خود زن [[تصمیم]] بگیرد با او ازدواج کند، نه آنکه شوهر یا محلّل در این باره بهطور مستقل تصمیم بگیرند؛ بدین جهت، [[قرآن]] با تعبیر {{متن قرآن|حَتَّى تَنْكِحَ}}، [[نکاح]] با محلّل را به زن نسبت داده؛ سپس اگر طلاقی بهطور طبیعی حاصل شد، | [[اسلام]] برای جلوگیری از [[سوء]] استفاده مردان، تعدد طلاق را مانع ازدواج قرار داده است تا مرد بر زن سخت نگیرد و از [[حق]] طلاق که در دست او است، به [[آسانی]] استفاده نکند.<ref>عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۶۱ و ۱۸۸.</ref> اسلام در دو طلاق، [[حقّ]] [[رجوع]] و بازگشت برای مرد قرار داده که پس از دو طلاق، مرد [[آزاد]] است به [[همسر]] خویش رجوع کند و با [[شایستگی]]، به [[زندگی]] مشترک سر و سامان بخشد یا با پرداخت [[حقوق]] وی و [[نیکی]] به او، برای همیشه از او جدا شود: {{متن قرآن|الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان دادهاید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا نیاورند، در آنچه زن برای آزادی خود میدهد (و شوهر میستاند) گناهی بر آن دو نیست؛ اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>؛ و در صورتی که بار سوم طلاق انجام پذیرد، حقّ رجوع در عدّه یا ازدواج پس از عدّه از مرد سلب میشود، مگر آنگاه که مردی دیگر (محلّل) با آن زن ازدواج و آمیزش کند، سپس او را طلاق گوید تا پس از عدّه شوهر دوم، اوّلی بتواند با او [[ازدواج]] کند: {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنگاه اگر زن را (سومین بار) طلاق داد دیگر بر او حلال نیست تا آنکه به مرد دیگری شوهر کند؛ سپس اگر (آن مرد دیگر) او را طلاق داد، چنانچه (زن و شوهر اول) گمان میکنند که احکام خداوند را میتوانند بجا آورند بر آنان گناهی نیست که به یکدیگر باز گردند؛ و این احکام خداوند است که آن را برای گروهی که میدانند روشن میدارد» سوره بقره، آیه ۲۳۰.</ref>؛ البتّه پس از [[طلاق]] نهم، دیگر به هیچوجه [[حقّ]] [[رجوع]] یا ازدواج با آن [[زن]]، برای شوهر باقی نمیماند.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۴.</ref>[[ازدواج]] با شوهر جدید (محلّل) باید بهصورت طبیعی انجام شود و به آمیزش که نتیجه طبیعی ازدواج است بینجامد خود زن [[تصمیم]] بگیرد با او ازدواج کند، نه آنکه شوهر یا محلّل در این باره بهطور مستقل تصمیم بگیرند؛ بدین جهت، [[قرآن]] با تعبیر {{متن قرآن|حَتَّى تَنْكِحَ}}، [[نکاح]] با محلّل را به زن نسبت داده؛ سپس اگر طلاقی بهطور طبیعی حاصل شد، راه برای شوهر اوّل باز میشود و زن اگر [[رضایت]] داد و خواستار [[زندگی]] دوباره بود، آنها میتوانند برای بار چهارم باهم ازدواج، و زندگی مشترک را آغاز کنند؛ زیرا قرآن در این [[آیه]]، کلمه {{متن قرآن|يَتَرَاجَعَا}} از مصدر "تراجع" را بهکار برده است؛ و از آن استفاده میشود که ازدواج باید با توافق دو طرف صورت پذیرد؛ ولی در بازگشت در دوره عدّه، از واژه "رجوع" استفاده شده است.<ref>مواهبالرحمن، ج۴، ص۳۱.</ref> از کلمه {{متن قرآن|فَإِنْ طَلَّقَهَا}} که با "إن شرطیه" آمده، شاید بتوان استفاده کرد که "شرط طلاق" در ازدواج محلّل [[باطل]] است؛ بلکه باید بهطور طبیعی، [[زن]] را طلاقدهد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[همسر]] داشتن یا در عده بودن (احصان و اعتداد)=== | ===[[همسر]] داشتن یا در عده بودن (احصان و اعتداد)=== | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
در [[قرآن]]، به مسأله ممنوعیّت [[ازدواج]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] فقط در سورههای [[مدنی]] پرداخته شده و در سورههای مکّی فقط از [[حرمت]] [[زنا]] و آمیزش [[نامشروع]] [[سخن]] بهمیان آمدهاست {{متن قرآن|فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ}}<ref>«پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند» سوره مؤمنون، آیه ۷.</ref>. حتّی برخی [[عقیده]] دارند که تا [[سال ششم هجری]]، منعی در ازدواج با کافران نرسیده بود و [[آیات]] [[تحریم]]، پس از آن نازل شده است.<ref> المیزان، ج۱۵، ص۸۱.</ref> سبب این امر آن است که [[احکام]]، در [[اسلام]] به تدریج نازل شده و [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، کمتر در [[معرض]] ازدواج با [[بیگانگان]] بودهاند. آنان از طرفی، در [[ضعف]] و [[فقر]] به سر میبردند و از سوی دیگر، [[بتپرستان]] [[قریش]] و دیگر [[قبایل]]، با آنان [[دشمنی]] و [[جنگ]] داشتند. گرچه [[رسول خدا]]، [[دختران]] خود را به ازدواج افراد [[مشرک]] درآورده بود و [[همسر]] [[زینب]]، [[ابوالعاص]]، و [[همسران]] [[امکلثوم]] و [[رقیه]]، دو پسر [[ابولهب]] بودند، ولی تمام این موارد، [[پیش از بعثت]] اتّفاق افتاده بود و [[امجمیل]] (همسر ابولهب) پس از [[بعثت]]، پسرانش را به [[طلاق]] دختران رسولاللّه واداشت.<ref>المحبر، ص۵۲ـ۵۳.</ref>[[ازدواج]] با غیر مسلمانان، از دیدگاه قرآن، در دو قسمت قابل طرح است: ازدواج با مشرکان و [[اهلکتاب]].<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | در [[قرآن]]، به مسأله ممنوعیّت [[ازدواج]] با [[کافران]] و [[مشرکان]] فقط در سورههای [[مدنی]] پرداخته شده و در سورههای مکّی فقط از [[حرمت]] [[زنا]] و آمیزش [[نامشروع]] [[سخن]] بهمیان آمدهاست {{متن قرآن|فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ}}<ref>«پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند» سوره مؤمنون، آیه ۷.</ref>. حتّی برخی [[عقیده]] دارند که تا [[سال ششم هجری]]، منعی در ازدواج با کافران نرسیده بود و [[آیات]] [[تحریم]]، پس از آن نازل شده است.<ref> المیزان، ج۱۵، ص۸۱.</ref> سبب این امر آن است که [[احکام]]، در [[اسلام]] به تدریج نازل شده و [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، کمتر در [[معرض]] ازدواج با [[بیگانگان]] بودهاند. آنان از طرفی، در [[ضعف]] و [[فقر]] به سر میبردند و از سوی دیگر، [[بتپرستان]] [[قریش]] و دیگر [[قبایل]]، با آنان [[دشمنی]] و [[جنگ]] داشتند. گرچه [[رسول خدا]]، [[دختران]] خود را به ازدواج افراد [[مشرک]] درآورده بود و [[همسر]] [[زینب]]، [[ابوالعاص]]، و [[همسران]] [[امکلثوم]] و [[رقیه]]، دو پسر [[ابولهب]] بودند، ولی تمام این موارد، [[پیش از بعثت]] اتّفاق افتاده بود و [[امجمیل]] (همسر ابولهب) پس از [[بعثت]]، پسرانش را به [[طلاق]] دختران رسولاللّه واداشت.<ref>المحبر، ص۵۲ـ۵۳.</ref>[[ازدواج]] با غیر مسلمانان، از دیدگاه قرآن، در دو قسمت قابل طرح است: ازدواج با مشرکان و [[اهلکتاب]].<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
====ازدواج با مشرکان==== | ====ازدواج با مشرکان==== | ||
یکی از موانع ازدواج برای مرد یا [[زن]] [[مسلمان]]، [[شرک]] است. مسلمان نمیتواند با مشرک بهصورت دائم یا موقّت ازدواج کند.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۴؛ غایةالمرام، ج۳، ص۶۷.</ref> قرآن میفرماید: با [[زنان]] مشرک تا [[ایمان]] نیاوردهاند، ازدواج نکنید! (اگر چه، جز به ازدواج با [[کنیزان]] دسترسی نداشته باشید زیرا) [[کنیز]] با ایمان، از زن آزادِ [[بتپرست]]، بهتر است؛ گرچه شیفته [[زیبایی]] و [[ثروت]] یا موقعیّت او شوید: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>. در ادامه [[آیه]] میفرماید: زنان مسلمان را به مردان مشرک ندهید (اگرچه ناچار شوید آنها را به همسری [[غلامان]] با ایمان در آورید)؛ زیرا [[غلام]] با ایمان از [[مرد]]بتپرست بهتر است؛ هرچند از [[مال]] و موقعیّت و جذابیّت او خوشتان بیاید. [[حکمت]] [[تحریم]] [[ازدواج]] با [[مشرکان]]، جلوگیری از تأثیر آنان بر [[فرهنگ]] [[جامعه اسلامی]] است. درباره [[حفظ]] [[اعتقادات]] [[جامعه]] و دگرگونی تدریجی آن نمیتوان بیتفاوت بود؛ بهویژه با توجّه به اینکه اگر مشرکان از طریق ازدواج به درون خانههای [[مسلمانان]] | یکی از موانع ازدواج برای مرد یا [[زن]] [[مسلمان]]، [[شرک]] است. مسلمان نمیتواند با مشرک بهصورت دائم یا موقّت ازدواج کند.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۴؛ غایةالمرام، ج۳، ص۶۷.</ref> قرآن میفرماید: با [[زنان]] مشرک تا [[ایمان]] نیاوردهاند، ازدواج نکنید! (اگر چه، جز به ازدواج با [[کنیزان]] دسترسی نداشته باشید زیرا) [[کنیز]] با ایمان، از زن آزادِ [[بتپرست]]، بهتر است؛ گرچه شیفته [[زیبایی]] و [[ثروت]] یا موقعیّت او شوید: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>. در ادامه [[آیه]] میفرماید: زنان مسلمان را به مردان مشرک ندهید (اگرچه ناچار شوید آنها را به همسری [[غلامان]] با ایمان در آورید)؛ زیرا [[غلام]] با ایمان از [[مرد]]بتپرست بهتر است؛ هرچند از [[مال]] و موقعیّت و جذابیّت او خوشتان بیاید. [[حکمت]] [[تحریم]] [[ازدواج]] با [[مشرکان]]، جلوگیری از تأثیر آنان بر [[فرهنگ]] [[جامعه اسلامی]] است. درباره [[حفظ]] [[اعتقادات]] [[جامعه]] و دگرگونی تدریجی آن نمیتوان بیتفاوت بود؛ بهویژه با توجّه به اینکه اگر مشرکان از طریق ازدواج به درون خانههای [[مسلمانان]] راه یابند، افزون بر تأثیرپذیری [[فرزندان]] و [[زنان]] و برخی از اقشار مسلمانان، جامعه اسلامی گرفتار [[دشمن داخلی]] میشود، و با مختلط شدن نژادها و [[پیروان ادیان]] دیگر، [[هویّت]] [[دینی]]، ملّیّت و اصالت [[نژادی]] آن به خطر میافتد.<ref>ازدواج با بیگانگان، ص۲۵ـ۳۰.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون زنان مؤمن هجرتکنان نزد شما بیایند، (ایمان) آنان را بیازمایید، خداوند به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را مؤمن دانستید به سوی کافران بازنگردانید که ایشان برای آنان و آنان برای ایشان حلال نیستند و آنچه (آن کافران) هزینه کردهاند به آنها بپردازید و هر گاه مهر آنان را بدهید گناهی بر شما نیست که آنان را به همسری درآورید و به پیوند (پیشین خود با) زنان کافر پایبند نباشید و (اگر زنان شما نزد آنها بروند) کابین آنان را بخواهید و آنها نیز میتوانند کابینی که (به زنانشان) دادهاند (از شما) بخواهند؛ این حکم خداوند است که در میان شما داوری میکند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref> درباره زنان [[مشرک]] هجرتکننده به [[مدینه]]، میفرماید: آنان را بیازمایید. وقتی به ایمانشان [[اطمینان]] کردید، ایشان را به [[کافران]] [[مکّه]] بازنگردانید؛ زیرا اینان و کافران بر یکدیگر [[حلال]] نیستند و مهری را که کافران به آنان پرداختهاند. بپردازید، پس از آن میتوانید با ایشان ازدواج کنید. و در جای دیگر میفرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ}}<ref>«این بدان روست که آنان میگویند: آتش (دوزخ) جز روزهایی چند به ما نمیرسد و آنچه دروغ میبافتند آنان را در دینشان فریفته است» سوره آل عمران، آیه ۲۴.</ref> همانگونه که گذشت، عدّهای، مفاد این [[آیه]] را [[حکم]] انشایی دانستهاند؛<ref>المیزان، ج۱۵، ص۷۹.</ref> ولی برخی، آیه را خبر از واقعیّت خارجی شمردهاند.<ref>مبانیالعروه، ج۱، ص۲۶۷.</ref> در بحث ازدواج با مشرکان، [[آیات]] دیگری بهصورت عام وجود دارد که با بحث [[اهلکتاب]] مشترک است و در بحث بعدی به آنها پرداخته میشود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
====ازدواج با [[اهل کتاب]]==== | ====ازدواج با [[اهل کتاب]]==== |