پرش به محتوا

امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۵: خط ۶۵:
#کسی که عده‌ای به او [[اقتدا]] کنند، بر [[حق]] باشد یا [[باطل]]<ref>محمد بن مکرم بن منظور، لسان‌العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۱۶، ص۳۳. </ref>؛
#کسی که عده‌ای به او [[اقتدا]] کنند، بر [[حق]] باشد یا [[باطل]]<ref>محمد بن مکرم بن منظور، لسان‌العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۱۶، ص۳۳. </ref>؛
#کسی که به او [[اقتدا]] شده و در [[کارها]] مقدم می‌شود<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۸.</ref>.
#کسی که به او [[اقتدا]] شده و در [[کارها]] مقدم می‌شود<ref>احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۸.</ref>.
::::::کاربرد این واژه در [[آیات شریفه قرآن]] نیز به همان معنای [[پیشوا]] و کسی یا چیزی است که به او [[اقتدا]] می‌شود. گاهی به “کتاب”<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا...}} «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود.».. سوره احقاف، آیه ۱۲ و سوره هود، آیه ۱۷.</ref> یا “راه”<ref>{{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}} «پس از آنان داد ستاندیم و (نشانه‌های) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref> از آن جهت که مورد [[اقتدا]] قرار گرفته‌اند، اطلاق شده و گاهی به انسان‌هایی که پیشوای دیگران بوده‌اند، گفته شده است. نکته قابل توجه این است که این تعبیر، در [[قرآن مجید]]، همان‌طور که برای [[پیشوایان]] [[هدایت]] و [[اهل]] [[تقوا]] استفاده شده<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}} «و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>، در مورد [[پیشوایان]] [[آتش]] و [[گمراهی]] نیز به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}} «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>. بدین جهت، لفظ [[امام در قرآن کریم]]، به [[تنهایی]] ندارد، بلکه آنگاه [[ارزش]] مثبت دارد که منظور از آن، پیشوای [[اهل حق]] و [[هدایت]] بوده، و [[فرد]] مورد نظر چنان‌که خودِ [[قرآن]] بیان کرده است، ویژگی‌های لازم را داشته باشد<ref>ر.ک: مصطفی سلطانی، امامت از نگاه امامیه و زیدیه، ص۱۵-۱۷؛ علی اله بداشتی، «ضرورت امامت و مسئولیت نصب امام از نگاه ابن میثم بحرانی»، پژوهش‌های فلسفی - کلامی، پاییز ۱۳۸۲، ش۲۹، ص۷-۱۲.</ref>.
::::::کاربرد این واژه در [[آیات شریفه قرآن]] نیز به همان معنای [[پیشوا]] و کسی یا چیزی است که به او [[اقتدا]] می‌شود. گاهی به “کتاب”<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا...}} «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود.».. سوره احقاف، آیه ۱۲ و سوره هود، آیه ۱۷.</ref> یا “راه”<ref>{{متن قرآن|فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ}} «پس از آنان داد ستاندیم و (نشانه‌های) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.</ref> از آن جهت که مورد [[اقتدا]] قرار گرفته‌اند، اطلاق شده و گاهی به انسان‌هایی که پیشوای دیگران بوده‌اند، گفته شده است. نکته قابل توجه این است که این تعبیر، در [[قرآن مجید]]، همان‌طور که برای [[پیشوایان]] [[هدایت]] و [[اهل]] [[تقوا]] استفاده شده<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}} «و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>، در مورد [[پیشوایان]] [[آتش]] و [[گمراهی]] نیز به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}} «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref>. بدین جهت، لفظ [[امام در قرآن کریم]]، به [[تنهایی]] ندارد، بلکه آنگاه [[ارزش]] مثبت دارد که منظور از آن، پیشوای [[اهل حق]] و [[هدایت]] بوده، و [[فرد]] مورد نظر چنان‌که خودِ [[قرآن]] بیان کرده است، ویژگی‌های لازم را داشته باشد<ref>ر.ک: مصطفی سلطانی، امامت از نگاه امامیه و زیدیه، ص۱۵-۱۷؛ علی اله بداشتی، «ضرورت امامت و مسئولیت نصب امام از نگاه ابن میثم بحرانی»، پژوهش‌های فلسفی - کلامی، پاییز ۱۳۸۲، ش۲۹، ص۷-۱۲.</ref>. {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
::::::واژه “امام” در اصطلاح [[اهل‌سنت]] و [[امامیه]] با عبارات متعددی تعریف شده است. [[ماوردی]](۴۵۰ق) [[معتقد]] است: “امامت، [[جانشینی]] [[نبوت]] در [[نگهبانی از دین]] و [[تدبیر امور]] دنیاست”<ref>ابوالحسن ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیة، ص۵.</ref>. [[ایجی]] (۷۵۶ق) از [[متکلمان]] مهم [[اهل سنت]]، در [[تعریف امامت]] گفته است: “امامت، [[جانشینی پیامبر]] در [[حفظ]] و [[اجرای دین]] است؛ به گونه‌ای که [[پیروی]] از او بر همه [[امت]] [[واجب]] است”<ref>ک: میرسیدشریف علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸ ص۳۴۵.</ref>. [[تفتازانی]] (۷۹۳ق) یکی دیگر از [[دانشمندان]] این [[مکتب]]، [[امامت]] را چنین تعریف کرده است: “امامت، [[ریاست]] عمومی در [[امور دینی]] و [[دنیوی]]، به عنوان [[جانشینی پیامبر]] می‌باشد”<ref>ر.ک: سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۲۳۴.</ref>. [[متکلمان شیعی]] نیز با عباراتی نزدیک به هم [[امامت]] را تعریف کرده‌اند. [[شیخ طوسی]] (۴۶۰ق) در [[تعریف امامت]] می‌گوید: “امامت، [[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و [[دنیا]] برای فردی از افراد است”<ref>ر.ک: محمد بن حسن طوسی، الرسائل العشر، ص۱۰۳.</ref>. [[علامه حلی]] (۷۲۶ق) نیز در این باب چنین گفته است: “امامت، [[ریاست]] عمومی در [[دین]] و [[دنیا]] برای شخصی از اشخاص، به عنوان [[نیابت]] از [[پیامبر]] است”<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، النافع یوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر، ص۹۳.</ref>. [[محقق لاهیجی]] (۱۰۷۲ق) هم در [[تعریف امامت]] می‌گوید: “مراد از [[امامت]]، نیست مگر [[ریاست عامّه]] [[مسلمین]] در [[امور دنیا]] و [[دین]]، بر سَبیل [[خلیفگی]] و [[نیابت]] از پیغمبر”<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۶۱-۴۶۲.</ref>.
::::::واژه “امام” در اصطلاح [[اهل‌سنت]] و [[امامیه]] با عبارات متعددی تعریف شده است. [[ماوردی]](۴۵۰ق) [[معتقد]] است: “امامت، [[جانشینی]] [[نبوت]] در [[نگهبانی از دین]] و [[تدبیر امور]] دنیاست”<ref>ابوالحسن ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیة، ص۵.</ref>. [[ایجی]] (۷۵۶ق) از [[متکلمان]] مهم [[اهل سنت]]، در [[تعریف امامت]] گفته است: “امامت، [[جانشینی پیامبر]] در [[حفظ]] و [[اجرای دین]] است؛ به گونه‌ای که [[پیروی]] از او بر همه [[امت]] [[واجب]] است”<ref>ک: میرسیدشریف علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸ ص۳۴۵.</ref>. [[تفتازانی]] (۷۹۳ق) یکی دیگر از [[دانشمندان]] این [[مکتب]]، [[امامت]] را چنین تعریف کرده است: “امامت، [[ریاست]] عمومی در [[امور دینی]] و [[دنیوی]]، به عنوان [[جانشینی پیامبر]] می‌باشد”<ref>ر.ک: سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۲۳۴.</ref>. [[متکلمان شیعی]] نیز با عباراتی نزدیک به هم [[امامت]] را تعریف کرده‌اند. [[شیخ طوسی]] (۴۶۰ق) در [[تعریف امامت]] می‌گوید: “امامت، [[ریاست]] عمومی در امور [[دین]] و [[دنیا]] برای فردی از افراد است”<ref>ر.ک: محمد بن حسن طوسی، الرسائل العشر، ص۱۰۳.</ref>. [[علامه حلی]] (۷۲۶ق) نیز در این باب چنین گفته است: “امامت، [[ریاست]] عمومی در [[دین]] و [[دنیا]] برای شخصی از اشخاص، به عنوان [[نیابت]] از [[پیامبر]] است”<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، النافع یوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر، ص۹۳.</ref>. [[محقق لاهیجی]] (۱۰۷۲ق) هم در [[تعریف امامت]] می‌گوید: “مراد از [[امامت]]، نیست مگر [[ریاست عامّه]] [[مسلمین]] در [[امور دنیا]] و [[دین]]، بر سَبیل [[خلیفگی]] و [[نیابت]] از پیغمبر”<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۶۱-۴۶۲.</ref>.
::::::با مرور تعاریف متعددی که از [[متکلمان]] [[مسلمان]] درباره [[امامت]] وجود دارد، می‌توان گفت که در بیشتر این تعاریف، مؤلفه‌های زیر به کار رفته است<ref>ر.ک: محمود یزدی مطلق و دیگران، امامت پژوهی، ص۴۸-۵۱.</ref>:
::::::با مرور تعاریف متعددی که از [[متکلمان]] [[مسلمان]] درباره [[امامت]] وجود دارد، می‌توان گفت که در بیشتر این تعاریف، مؤلفه‌های زیر به کار رفته است<ref>ر.ک: محمود یزدی مطلق و دیگران، امامت پژوهی، ص۴۸-۵۱.</ref>:
خط ۸۲: خط ۸۱:


{{جمع شدن|٦. [http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]؛}}
{{جمع شدن|٦. [http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]][http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]
::::::پژوهشگران '''[[دانشنامه کلام اسلام]]''' در کتاب ''« [http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::پژوهشگران '''[[دانشنامه کلام اسلام]]''' در کتاب ''« [http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::امام، فرد یا چیزی است که به او [[اقتدا]] می‌شود. در کتاب‌های لغت برای امام مصادیقی برشمرده شده است که عبارت اند از: [[قرآن کریم]]، [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}}، [[جانشین]] [[پیامبر]]{{صل}}، امام در [[نماز جماعت]]، [[فرمانده سپاه]]، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و [[آشکار]]، دانشمندی که از او [[پیروی]] می‌شود <ref>معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱ ـ ۳۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
::::::امام، فرد یا چیزی است که به او [[اقتدا]] می‌شود. در کتاب‌های لغت برای امام مصادیقی برشمرده شده است که عبارت اند از: [[قرآن کریم]]، [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}}، [[جانشین]] [[پیامبر]]{{صل}}، امام در [[نماز جماعت]]، [[فرمانده سپاه]]، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و [[آشکار]]، دانشمندی که از او [[پیروی]] می‌شود <ref>معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱ ـ ۳۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/69 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۹.]</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش