جهاد در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''جهاد''' در لغت به معنای [[مشقت]] یا وسع و [[طاقت]] است. در اصطلاح [[شرعی]] نیز به معنای بذل نفس و [[مال]] خود در [[راه]] اعتلای [[دین اسلام]] و [[اقامه شعائر]] [[ایمان]] است<ref>{{عربی|و شرعا... فهو بذل النفس و المال لإعلاء كلمة الإسلام و إقامة شعائر الإيمان}} (سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰).</ref>. [[جهاد]] یکی از مفاهیمی است که هرچند [[قبل از ظهور اسلام]] نیز وجود داشته است، دین اسلام آن را به معنای جدیدی به کار برد و در نتیجه آن را به مفهومی [[دینی]] تبدیل کرد<ref>به این نوع مفاهیم، حقایق شرعی میگویند.</ref>. جهاد از حیث [[دشمنان]] یعنی افرادی که علیه آنها جهاد انجام میشود، به سه نوع تقسیم میشود: [[جهاد با اهل کتاب]]، [[جهاد با کفار]] غیر [[اهل کتاب]]، [[جهاد با اهل بغی]] (افرادی که بر [[حکومت اسلامی]] [[شورش]] میکنند). دستهبندی دیگری از جهاد در [[کتب فقهی]] وجود دارد که بر اساس غرض آن است: اگر غرض از جهاد [[دعوت به اسلام]] باشد، [[جهاد ابتدایی]] نام دارد. اگر غرض [[دفاع]] از [[سرزمینهای اسلامی]] در مقابل [[حمله]] و خطر [[دشمن]] باشد، [[دفاعی]] نام دارد. اگر جهاد به غرض [[حفاظت]] از [[جان]] یا مال یا نوامیس افرادی که جان و مالشان محترم است، باشد<ref>محترم است؛ یعنی جان، مال و نوامیس آنها بر دیگران حرام است؛ به خلاف افرادی چون قاتلان که به حکم قصاص کشتنشان به دستور حاکم حلال است.</ref>، نوع دیگر جهاد است<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷-۸.</ref>. در این نوع جهاد، بحث درباره جواز [[مقاومت]] تا سرحد کشته شدن برای [[دفاع از مال]]، دفاع از جان و دفاع از نوامیس است. بحث اصلی کتب جهاد درباره دو نوع اول جهاد است. [[هدف]] و غرض از [[جهاد دفاعی]]، دفاع از [[مسلمین]] در مقابل حمله و خطرهای وارده است؛ اما در خصوص جهاد ابتدایی اهداف و اغراض متعددی بیان شده است. پیش از آنکه به صورت تفکیکی به این موارد پرداخته شود، دو اصطلاح [[جهاد اکبر]] و [[جهاد اصغر]] معنا میشود. در اصطلاح جهاد اکبر و اصغر از فرمایشی از [[رسول خدا]]{{صل}} گرفته شده است: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند که [[پیامبر خدا]] گروه نظامیای را [برای مأموریتی] فرستادند. آنگاه که این گروه برگشت، پیامبر خدا{{صل}} فرمود: آفرین بر قومی که جهاد اصغر را انجام داد و جهاد اکبر همچنان بر آنان باقی است. آنگاه پرسیدند: ای پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: [[جهاد با نفس]]. [[بهترین جهاد]]، جهادی است که [[انسان]] با نفس خود میکند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ وَ قَالَ{{ع}} أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ}} (ابن بابویه (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۶۰).</ref>. آنگونه که در [[روایت]] فوق نیز عیان است، جهاد اکبر به [[مجاهدت]] با خواهشها و هوسهای [[نفسانی]] و جهاد اصغر به [[جهاد]] در جبهههای [[جنگ]] اطلاق میشود»<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۰.</ref> | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[اسلام]] تا سالیان درازی با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] فراوان [[مسلمانان]] بهوسیله [[مشرکان]]، اجازه [[جنگ]] و [[جهاد]] نداده و [[پیروان]] خود را به [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر [[مشکلات]] توصیه میکرد، اما زمانی که مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] و دولتی تأسیس کردند، اجازه یافتند تا در برابر [[تعدی]] و [[تجاوز]] مشرکان از [[سرزمین]]، [[دین]] و [[ایمان]]، [[اموال]] و حیثیت خویش [[دفاع]] کنند<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. [[جنگ بدر]] در [[سال دوم هجری]] که دفاع از موجودیت مسلمانان در برابر تجاوز مشرکان [[مکه]] بود، سرآغازی برای برخورد قدرتمندانه با کسانی بود که برای [[جان]] و [[مال]]، ایمان، [[عقیده]] و سرزمین دیگران ارزشی قائل نبوده و همگان را برده، [[بنده]] و فرمانبر خویش میپنداشتند. مسلمانان توانستند با جهاد هم از [[هویت]] خویش دفاع کنند و هم [[موانع رشد]] و [[پیشرفت]] اسلام را برطرف نمایند. [[قرآن کریم]] از جنگ بدر بهعنوان حادثهای یاد میکند که مسلمانان در پی [[ذلت]]، به [[پیروزی]] رسیدند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «و بیگمان خداوند در “بدر” شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref> | [[اسلام]] تا سالیان درازی با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] فراوان [[مسلمانان]] بهوسیله [[مشرکان]]، اجازه [[جنگ]] و [[جهاد]] نداده و [[پیروان]] خود را به [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر [[مشکلات]] توصیه میکرد، اما زمانی که مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] و دولتی تأسیس کردند، اجازه یافتند تا در برابر [[تعدی]] و [[تجاوز]] مشرکان از [[سرزمین]]، [[دین]] و [[ایمان]]، [[اموال]] و حیثیت خویش [[دفاع]] کنند<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. [[جنگ بدر]] در [[سال دوم هجری]] که دفاع از موجودیت مسلمانان در برابر تجاوز مشرکان [[مکه]] بود، سرآغازی برای برخورد قدرتمندانه با کسانی بود که برای [[جان]] و [[مال]]، ایمان، [[عقیده]] و سرزمین دیگران ارزشی قائل نبوده و همگان را برده، [[بنده]] و فرمانبر خویش میپنداشتند. مسلمانان توانستند با جهاد هم از [[هویت]] خویش دفاع کنند و هم [[موانع رشد]] و [[پیشرفت]] اسلام را برطرف نمایند. [[قرآن کریم]] از جنگ بدر بهعنوان حادثهای یاد میکند که مسلمانان در پی [[ذلت]]، به [[پیروزی]] رسیدند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «و بیگمان خداوند در “بدر” شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref> |