|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
|
| |
|
| ==سوم: [[روایت اللهم ارحم خلفائی]]== | | ==سوم: [[روایت اللهم ارحم خلفائی]]== |
| [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خدایا [[جانشینان]] مرا [[رحمت]] کن ـ و این سخن را سه مرتبه تکرار فرمود ـ از ایشان سؤال شد: ای [[پیامبر]] [[جانشینان]] شما چه کسانیاند؟ فرمود: کسانی که بعد از من میآیند، [[حدیث]] و [[سنّت]] مرا [[نقل]] میکنند و آنرا پس از من به [[مردم]] میآموزند<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي -ثَلَاثَ مَرَّاتٍ- فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ؟ قَالَ: الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي وَ سُنَّتِي فَيُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِي}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۶۵ و ۱۰۵.</ref>.
| |
|
| |
| این [[حدیث]] شامل افرادی میشود که [[احکام اسلام]] را بیان کرده و [[علوم اسلامی]] را گسترش میدهند و [[سنّت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را به [[مردم]] [[آموزش]] داده و بهطور کلّی [[اسلام]] را در میان [[مردم]] بسط و نشر میدهند. منظور [[پیامبر]]{{صل}} از بیان لفظ "[[خلیفه]]" و خصوصیاتی که برای [[خلیفه]] خویش طرح کردهاند، کسانی نیستند که شغل آنها تنها [[نقل حدیث]] و [[تاریخ اسلام]] باشد، ولی [[مجتهد]] نباشند و [[قدرت]] [[استنباط]] و استخراج [[احکام الهی]] را از [[قرآن]] و [[روایات]] نداشته باشند.
| |
|
| |
| منظور از [[خلفا]] در این [[روایت]]، فقهای عادلاند که میتوانند [[احکام]] و [[قوانین الهی]] را از [[قرآن]] و [[روایات]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} [[استنباط]] نموده و برای دیگران بیان کنند. آنها هستند که [[احکام واقعی]] را از غیر واقعی و روایاتی را که از روی [[تقیه]] صادر شده، از [[روایات]] دیگر تمیز میدهند و همانا قادرند در مواقع تعارضِ [[روایات]] و [[ادله]]، [[حکم اسلامی]] را [[استنباط]] نموده و آنها را به [[مردم]] [[تعلیم]] دهند و از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} کلمه "[[خلیفه]]" را بهکار برده و یکی از [[شئون پیامبر]]{{صل}} [[زعامت]] و [[حکومت]] است، بنابراین [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} هم در این [[شأن]] ([[زعامت]] و [[رهبری]]) [[جانشین]] ایشان بوده و از این [[ولایت]] برخوردار است.
| |
|
| |
| [[امام خمینی]] میفرماید: "و امّا در [[دلالت حدیث]] [[شریف]] بر [[ولایت فقیه]] نباید جای تردید باشد، زیرا [[خلافت]]، همان [[جانشینی]] در تمام [[شئون نبوت]] است ... و جمله {{متن حدیث|الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي وَ يَرْوُونَ عَنِّي أَحَادِيثِي}} معرّفی خلفاست نه معنی [[خلافت]]، زیرا معنی [[خلافت]] در [[صدر اسلام]] امر مجهولی نبوده است که محتاج بیان باشد و "[[سائل]]" نیز معنی [[خلافت]] را نپرسید بلکه اشخاص را خواست معرفی فرماید و [آن [[حضرت]]] ایشان را با این [[وصف]] معرفی فرمودند"<ref>ولایت فقیه، ص۶۹ – ۷۰.</ref><ref>[[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۵۲-۱۵۳.</ref>
| |
|
| |
| از این روایت نکات زیر استفاده میشود:
| |
| #[[خلافت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}}، دارای مفهوم روشن و غیرمبهمی بوده و [[مناصب]] [[پیامبر]]؛ از قبیل: [[فتوا]]، [[قضا]]، [[ولایت]] و [[حکومت]] را شامل میشود و حداقل در [[قدر]] متقن؛ یعنی ولایت و [[تصدی]] [[مقام حکومت]]، [[ظهور]] دارد.
| |
| #[[جانشینی]] به هیچ وجه ناظر به [[نقل روایت]] و حدیث نیست؛ چون [[منصب]] پیامبر [[نقل حدیث]] و [[روایات]] خود نیست تا [[خلیفه]] او [[جانشین]] و [[قائم مقام]] ایشان باشد.
| |
| #مراد از [[خلفا]]، فقط [[ائمه معصوم]]{{عم}} نیست؛ زیرا در لسان روایات از [[ائمه]] به [[راوی حدیث]] تعبیر نمیشود؛ چون آنان [[خزانهداران علم الهی]] بوده و اگر مراد، آنها بودند از صفت اختصاصی آنها استفاده میشد؛ به عبارت مشترکی که شامل تمامی [[علما]] باشد.
| |
| #از سوی دیگر، منظور کسی نیست که فقط نقل روایت میکند؛ چون با [[موازین]] [[عقلی]] هم [[سازگاری]] ندارد که [[زمامداری]] [[امت]] به عنوان خلافت و [[جانشینی پیامبر]] به شخصی واگذار شود که [[قادر]] به تشخیص [[احکام]] [[خداوند]] نیست و تنها چند حدیث از پیامبر نقل کرده است.
| |
| #بنابراین [[منصب]] [[جانشینی پیامبر]]، پس از [[ائمه]]{{عم}} برای [[فقها]] که [[قادر]] به [[استنباط]] و استخراج [[احکام الهی]] از [[متون دینی]] و [[روایات]] هستند، [[اثبات]] میشود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۳۵-۲۴۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==چهارم: [[روایت علی بن حمزه]]== | | ==چهارم: [[روایت علی بن حمزه]]== |