علم غیب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
# این [[علم]] هم ذاتی [[انسان]] نیست و هم از راههای عادی و طبیعی به دست نمیآید، بلکه موهبتی [[الهی]] است و [[خدا]] به هر که بخواهد اعطا میکند<ref>به دلیل آیاتی همچون: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}} و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم سوره کهف، آیه ۶۵؛ {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}} و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی سوره نساء، آیه ۱۱۳؛ {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}} و همه نامها را به آدم آموخت سوره بقره، آیه ۳۱؛ {{متن قرآن|وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}} و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم سوره مائده، آیه ۱۱۰؛ {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}} او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد. سوره جن، آیه۲۶ - ۲۷ و آیاتی دیگر. غزالی از علمای اشعری اهل سنت گفته است: {{عربی|اعلم أن العلم يحصل من طريقين: أحدهما التعلم الإنساني، والثاني التعلم الرباني. الطريق الثاني: إلقاء الوحي، وهو ان النفس إذا كملت ذاتها يزول عنها دنس الطبيعة ودرن الحرص والأمل الفانية، وتقبل بوجهها على بارئها ومنشئها، وتتمسك بجود مبدعها وتعتمد على إفادته وفيض نوره، والله تعالى بحسن عنايته يقبل على تلك النفس إقبالا كليا، وينظر إليها نظرا إلهيا ويتخذ منها لوحا، ومن النفس الكلي قلما وينقش فيها جميع علومه، ويصير العقل الكلي كالمعلم والنفس القدسية كالمتعلم، فيحصل جميع العلوم لتلك النفس، وينتقش فيها جميع الصور، من غير تعلم وتفكر، ومصداق هذا قوله تعالى لنبيه{{صل}}: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}: و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی سوره نساء، آیه ۱۱۳}}. مجموعة رسائل الغزالی، الرسالة اللدنیة، ج۳ ص۶۹. همچنین: ر.ک: اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۱ و ۴۲.</ref>. این اساس، [[پیشبینی]] [[حوادث آینده]] از راه [[آزمایش]] و تجربه و یا امکانات و وسایل [[علمی]] یا فرمولهای معین ریاضی و هندسی را علم غیب نمیگویند، چنانکه گزارشهای [[منجمان]] و ستارهشناسان و ادارۀ هواشناسی کشورها و منطقهها و پیشبینی اوضاع [[آینده]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]]، هیچکدام [[آگاهی از غیب]] نیست؛ زیرا همۀ این گزارشها، مقدمات [[فکری]] و ریشههای [[حسی]] دارد. آگاهی از غیب باید از تمام این قراین و مبادی، پیراسته باشد، بدین معنا که نوعی از [[آگاهی]] آگاهی باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۳۱ - ۳۳؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۳؛ [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص۱۳</ref>. | # این [[علم]] هم ذاتی [[انسان]] نیست و هم از راههای عادی و طبیعی به دست نمیآید، بلکه موهبتی [[الهی]] است و [[خدا]] به هر که بخواهد اعطا میکند<ref>به دلیل آیاتی همچون: {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}} و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم سوره کهف، آیه ۶۵؛ {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}} و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی سوره نساء، آیه ۱۱۳؛ {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}} و همه نامها را به آدم آموخت سوره بقره، آیه ۳۱؛ {{متن قرآن|وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ}} و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم سوره مائده، آیه ۱۱۰؛ {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}} او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد. سوره جن، آیه۲۶ - ۲۷ و آیاتی دیگر. غزالی از علمای اشعری اهل سنت گفته است: {{عربی|اعلم أن العلم يحصل من طريقين: أحدهما التعلم الإنساني، والثاني التعلم الرباني. الطريق الثاني: إلقاء الوحي، وهو ان النفس إذا كملت ذاتها يزول عنها دنس الطبيعة ودرن الحرص والأمل الفانية، وتقبل بوجهها على بارئها ومنشئها، وتتمسك بجود مبدعها وتعتمد على إفادته وفيض نوره، والله تعالى بحسن عنايته يقبل على تلك النفس إقبالا كليا، وينظر إليها نظرا إلهيا ويتخذ منها لوحا، ومن النفس الكلي قلما وينقش فيها جميع علومه، ويصير العقل الكلي كالمعلم والنفس القدسية كالمتعلم، فيحصل جميع العلوم لتلك النفس، وينتقش فيها جميع الصور، من غير تعلم وتفكر، ومصداق هذا قوله تعالى لنبيه{{صل}}: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}: و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی سوره نساء، آیه ۱۱۳}}. مجموعة رسائل الغزالی، الرسالة اللدنیة، ج۳ ص۶۹. همچنین: ر.ک: اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۱ و ۴۲.</ref>. این اساس، [[پیشبینی]] [[حوادث آینده]] از راه [[آزمایش]] و تجربه و یا امکانات و وسایل [[علمی]] یا فرمولهای معین ریاضی و هندسی را علم غیب نمیگویند، چنانکه گزارشهای [[منجمان]] و ستارهشناسان و ادارۀ هواشناسی کشورها و منطقهها و پیشبینی اوضاع [[آینده]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]]، هیچکدام [[آگاهی از غیب]] نیست؛ زیرا همۀ این گزارشها، مقدمات [[فکری]] و ریشههای [[حسی]] دارد. آگاهی از غیب باید از تمام این قراین و مبادی، پیراسته باشد، بدین معنا که نوعی از [[آگاهی]] آگاهی باشد که از طریق اسباب عادی و مجاری علمی به دست نیاید<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۳۱ - ۳۳؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۳؛ [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص۱۳</ref>. | ||
# این [[علم]]، چون برگرفته از [[علم الهی]] است - اگر [[بدا]] حاصل نشود - حتمیالوقوع و غیر قابل [[تغییر]] و [[تخلف]] است<ref>در روایتی از امام باقر{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|اَلْعِلْمُ عِلْمَانِ فَعِلْمٌ عِنْدَ اَللَّهِ مَخْزُونٌ لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَإِنَّهُ سَيَكُونُ لاَ يُكَذِّبُ نَفْسَهُ وَ لاَ مَلاَئِكَتَهُ وَ لاَ رُسُلَهُ وَ عِلْمٌ عِنْدَهُ مَخْزُونٌ يُقَدِّمُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ مَا يَشَاءُ}}: علم دو علم است: یکی علمی که نزد خدا نهفته است و احدی از خلقش را بر آن مطلع نکرده و علمی که به فرشتهها و رسولان خود آموخته، آنچه را به فرشتهها و رسولان آموخته، به راستی محققاً خواهد بود. خدا نه خود را تکذیب کند و نه فرشتهها و رسولان خود را و آن علمی که نزد خودش گنجینه است، هر چه را خواهد پیش دارد و هر چه را خواهد پس اندازد و هر چه را خواهد، ثبت نماید. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۷.</ref>. | # این [[علم]]، چون برگرفته از [[علم الهی]] است - اگر [[بدا]] حاصل نشود - حتمیالوقوع و غیر قابل [[تغییر]] و [[تخلف]] است<ref>در روایتی از امام باقر{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|اَلْعِلْمُ عِلْمَانِ فَعِلْمٌ عِنْدَ اَللَّهِ مَخْزُونٌ لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَإِنَّهُ سَيَكُونُ لاَ يُكَذِّبُ نَفْسَهُ وَ لاَ مَلاَئِكَتَهُ وَ لاَ رُسُلَهُ وَ عِلْمٌ عِنْدَهُ مَخْزُونٌ يُقَدِّمُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مِنْهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ مَا يَشَاءُ}}: علم دو علم است: یکی علمی که نزد خدا نهفته است و احدی از خلقش را بر آن مطلع نکرده و علمی که به فرشتهها و رسولان خود آموخته، آنچه را به فرشتهها و رسولان آموخته، به راستی محققاً خواهد بود. خدا نه خود را تکذیب کند و نه فرشتهها و رسولان خود را و آن علمی که نزد خودش گنجینه است، هر چه را خواهد پیش دارد و هر چه را خواهد پس اندازد و هر چه را خواهد، ثبت نماید. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۷.</ref>. | ||
# با توجه به نکته قبلی ([[تغییرناپذیری]] و حتمیالوقوع بودن)، آگاهی از این [[علوم]] هیچ گونه تکلیفی نسبت به محتوای آن برای صاحبش نمیآورد<ref>زیرا ولی الهی موظف است بر اساس دانش عادی خود عمل کند؛ نه علوم ویژه و موهبتی الهی؛ تا حجت بر مردم تمام شود. در روایتی گزارش شده است که وقتی امام علی{{ع}} در جریان فتنه حکمیت مجبور شد به حکم شدن ابوموسی اشعری تن دهد فرمود: {{متن حدیث|كَأَنِّي بِهِ وَ قَدْ خُدِعَ، قُلْتُ: فَلِمَ تُوَجِّهُهُ؟ فَقَالَ: لَوْ عَمِلَ اَللَّهُ فِي خَلْقِهِ بِعِلْمِهِ مَا اِحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِالرُّسُلِ}} گویا اورا میبینم که فریب خورده است. (راوی میگوید:) گفتم: پس چرا اورا میفرستی؟ فرمود: اگر خداوند درباره بندگانش بر اساس علمش داوری میکرد، با پیامبران بر ضد آنان احتجاج نمیکرد (حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۵۳). ر.ک: هاشمی، سید | # با توجه به نکته قبلی ([[تغییرناپذیری]] و حتمیالوقوع بودن)، آگاهی از این [[علوم]] هیچ گونه تکلیفی نسبت به محتوای آن برای صاحبش نمیآورد<ref>زیرا ولی الهی موظف است بر اساس دانش عادی خود عمل کند؛ نه علوم ویژه و موهبتی الهی؛ تا حجت بر مردم تمام شود. در روایتی گزارش شده است که وقتی امام علی{{ع}} در جریان فتنه حکمیت مجبور شد به حکم شدن ابوموسی اشعری تن دهد فرمود: {{متن حدیث|كَأَنِّي بِهِ وَ قَدْ خُدِعَ، قُلْتُ: فَلِمَ تُوَجِّهُهُ؟ فَقَالَ: لَوْ عَمِلَ اَللَّهُ فِي خَلْقِهِ بِعِلْمِهِ مَا اِحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِالرُّسُلِ}} گویا اورا میبینم که فریب خورده است. (راوی میگوید:) گفتم: پس چرا اورا میفرستی؟ فرمود: اگر خداوند درباره بندگانش بر اساس علمش داوری میکرد، با پیامبران بر ضد آنان احتجاج نمیکرد (حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۵۳). ر.ک: [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، [[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۳۸۳. همچنین: طباطبایی، سید محمد حسین، بررسیهای اسلامی، ج۱، ص۱۹۶؛ [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص۲۵۲.</ref>. | ||
# این [[علم]]، از راههای [[معصوم از خطا]] مانند: [[وحی الهی]]<ref>به دلیل آیه: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}} این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم سوره آل عمران، آیه ۴۴</ref>، [[تحدیث فرشتگان]]<ref>به عنوان نمونه: قرآن از علومی سخن میگوید که توسط فرشتگان به حضرت مریم داده شده: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، [[الهامات قلبی]]<ref>در روایتی از امام صادق آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يُعَايِنُ مُعَايَنَةً وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَنْقُرُ فِي قَلْبِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَسْمَعُ كَمَا يَقَعُ اَلسِّلْسِلَةُ كُلُّهُ يَقَعُ فِي اَلطَّسْتِ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِينَ يُعَايِنُونَ مَا هُمْ قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ}} و همانا برخى از ما صدايى همانند صداى زنجير در تشت را مىشنود و به نزد برخى نيز آفريدهاى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل مىآيد و حضرت صادق عليه السّلام فرمودند:از ميان ما كسانى هستند كه بر قلبشان الهام مىشود و كسانى هم در دلشان انداخته مىشود و كسانى كه با ايشان سخن گفته مىشود.و همچنين فرمود:از ميان ما كسانى به چشم مىبينند كسانى در قلبشان چنين و چنان الهام مىشود و كسانى نيز فقط مىشنوند چنان زنجير در تشت مىافتد. راوى گفته است:من عرض كردم:و آنچه آنان به چشم مىبينند چه چيز است؟فرمودند: آفريدهاى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۳۱؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۴۰۷. و در روایتی دیگر فرمود: {{متن حدیث|لَكِنَّ اَللَّهَ يُلْهِمُ ذَلِكَ اَلرَّجُلَ بِالْقَذْفِ فِي اَلْقَلْبِ حَتَّى يُخَيَّلَ إِلَى اَلْأُذُنِ أَنَّهُ تَكَلَّمَ بِمَا شَاءَ اَللَّهُ [مِنْ] عِلْمِهِ وَ اَللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ}}. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۲۳</ref>، [[روح القدس]]<ref>در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه شریفه: {{متن قرآن|كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}} سوره شوری، آیه ۵۲. چنین نقل شده: از آن زمان که خداوند آن روح را بر پیامبرش نازل کرد به آسمان باز نگشت، و او در ما است. این تعبیر نشان میدهد که این روح که یکی از منابع اصلی علم و دانش پیامبر و ائمه معصومین{{عم}} بوده غیر از جبرییل است، و حقیقتی است در درون وجود آنها که از پیامبر{{صل}} به امام{{ع}} و از هر امام به امام بعد منتقل شده است</ref>، [[رؤیای صادق]]<ref>قرآن کریم در آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ}} و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم (سوره صافات، آیه ۱۰۲) از رؤیای صادقه حضرت ابراهیم{{ع}} و دریافت دستور الهی از این راه سخن گفته است</ref> و غیر از آن دریافت میشود و به همین دلیل، دانشی [[خطاناپذیر]] است. | # این [[علم]]، از راههای [[معصوم از خطا]] مانند: [[وحی الهی]]<ref>به دلیل آیه: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}} این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم سوره آل عمران، آیه ۴۴</ref>، [[تحدیث فرشتگان]]<ref>به عنوان نمونه: قرآن از علومی سخن میگوید که توسط فرشتگان به حضرت مریم داده شده: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، [[الهامات قلبی]]<ref>در روایتی از امام صادق آمده است: {{متن حدیث|إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يُعَايِنُ مُعَايَنَةً وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَنْقُرُ فِي قَلْبِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَسْمَعُ كَمَا يَقَعُ اَلسِّلْسِلَةُ كُلُّهُ يَقَعُ فِي اَلطَّسْتِ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِينَ يُعَايِنُونَ مَا هُمْ قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ}} و همانا برخى از ما صدايى همانند صداى زنجير در تشت را مىشنود و به نزد برخى نيز آفريدهاى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل مىآيد و حضرت صادق عليه السّلام فرمودند:از ميان ما كسانى هستند كه بر قلبشان الهام مىشود و كسانى هم در دلشان انداخته مىشود و كسانى كه با ايشان سخن گفته مىشود.و همچنين فرمود:از ميان ما كسانى به چشم مىبينند كسانى در قلبشان چنين و چنان الهام مىشود و كسانى نيز فقط مىشنوند چنان زنجير در تشت مىافتد. راوى گفته است:من عرض كردم:و آنچه آنان به چشم مىبينند چه چيز است؟فرمودند: آفريدهاى بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۳۱؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۴۰۷. و در روایتی دیگر فرمود: {{متن حدیث|لَكِنَّ اَللَّهَ يُلْهِمُ ذَلِكَ اَلرَّجُلَ بِالْقَذْفِ فِي اَلْقَلْبِ حَتَّى يُخَيَّلَ إِلَى اَلْأُذُنِ أَنَّهُ تَكَلَّمَ بِمَا شَاءَ اَللَّهُ [مِنْ] عِلْمِهِ وَ اَللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ}}. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۲۳</ref>، [[روح القدس]]<ref>در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه شریفه: {{متن قرآن|كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}} سوره شوری، آیه ۵۲. چنین نقل شده: از آن زمان که خداوند آن روح را بر پیامبرش نازل کرد به آسمان باز نگشت، و او در ما است. این تعبیر نشان میدهد که این روح که یکی از منابع اصلی علم و دانش پیامبر و ائمه معصومین{{عم}} بوده غیر از جبرییل است، و حقیقتی است در درون وجود آنها که از پیامبر{{صل}} به امام{{ع}} و از هر امام به امام بعد منتقل شده است</ref>، [[رؤیای صادق]]<ref>قرآن کریم در آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ}} و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم (سوره صافات، آیه ۱۰۲) از رؤیای صادقه حضرت ابراهیم{{ع}} و دریافت دستور الهی از این راه سخن گفته است</ref> و غیر از آن دریافت میشود و به همین دلیل، دانشی [[خطاناپذیر]] است. | ||
# این [[علم]] افزایشپذیر است<ref> به دلیل درخواست ازدیاد علم از جانب پیامبر خاتم که در آیه: {{متن قرآن|رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} پروردگارا! بر دانش من بیفزای! (سوره طه، آیه ۱۱۴) آمده است و در روایت حضرت امام جواد{{ع}} از پیامبر اکرم{{صل}} روایت کرده است که چنین فرمود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ تُوَافِي الْعَرْشَ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ فَتُصْبِحُ الْأَوْصِيَاءُ وَ قَدْ زِيدَ فِي عِلْمِهِمْ مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ مِنَ الْعِلْمِ}} (صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۳۲، ح۷) بدون شک، ارواح ما و ارواح پیامبران، در هر شب جمعه به عرش میروند. پس اوصیا صبح آن شب را آغاز میکنند، در حالی که علم آنان به مقدار انبوهی افزایش یافته است. ر.ک: یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت، ص۱۱۸-۱۸۶.</ref>. | # این [[علم]] افزایشپذیر است<ref> به دلیل درخواست ازدیاد علم از جانب پیامبر خاتم که در آیه: {{متن قرآن|رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}} پروردگارا! بر دانش من بیفزای! (سوره طه، آیه ۱۱۴) آمده است و در روایت حضرت امام جواد{{ع}} از پیامبر اکرم{{صل}} روایت کرده است که چنین فرمود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ تُوَافِي الْعَرْشَ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ فَتُصْبِحُ الْأَوْصِيَاءُ وَ قَدْ زِيدَ فِي عِلْمِهِمْ مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ مِنَ الْعِلْمِ}} (صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۳۲، ح۷) بدون شک، ارواح ما و ارواح پیامبران، در هر شب جمعه به عرش میروند. پس اوصیا صبح آن شب را آغاز میکنند، در حالی که علم آنان به مقدار انبوهی افزایش یافته است. ر.ک: یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت، ص۱۱۸-۱۸۶.</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
===تفاوت اصلی: استقلالی و تبعی بودن=== | ===تفاوت اصلی: استقلالی و تبعی بودن=== | ||
برخی از [[برگزیدگان الهی]] طبق تصریح [[قرآن مجید]] بر پارهای از [[امور غیبی]] [[آگاهی]] می یابند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>، لکن تفاوتهای فراوانی بین علم غیب [[خداوند]] و [[علم غیب معصوم]] وجود دارد، زیرا [[بشر]] با محدودیتهایی روبروست که او را از دسترسی به بسیاری از [[علوم]] باز میدارد، اما [[علم خداوند]] به غیب، با یکتاییِ مخصوص به ذات او همراه است. [[علم معصوم]] [[شریک]] [[علم خداوند]] نیست، بلکه در طول علم خداوند قرار دارد و به عبارتی [[علم امام]] برگرفته از [[خداوند]] است. همۀ [[علوم]] و از جمله علم غیب مختص به خداست: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> و هیچ موجودی به صورت ذاتی و استقلالی به آنها راه ندارد. قطعاً اگر از جانب خدا به غیر او علمی ویژه عنایت شده بشود، از باب افاضه و تعلیم است؛ خواه از راه وحی و الهام یا هر راه دیگر باشد<ref>ر.ک نجفی لاری، | برخی از [[برگزیدگان الهی]] طبق تصریح [[قرآن مجید]] بر پارهای از [[امور غیبی]] [[آگاهی]] می یابند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>، لکن تفاوتهای فراوانی بین علم غیب [[خداوند]] و [[علم غیب معصوم]] وجود دارد، زیرا [[بشر]] با محدودیتهایی روبروست که او را از دسترسی به بسیاری از [[علوم]] باز میدارد، اما [[علم خداوند]] به غیب، با یکتاییِ مخصوص به ذات او همراه است. [[علم معصوم]] [[شریک]] [[علم خداوند]] نیست، بلکه در طول علم خداوند قرار دارد و به عبارتی [[علم امام]] برگرفته از [[خداوند]] است. همۀ [[علوم]] و از جمله علم غیب مختص به خداست: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> و هیچ موجودی به صورت ذاتی و استقلالی به آنها راه ندارد. قطعاً اگر از جانب خدا به غیر او علمی ویژه عنایت شده بشود، از باب افاضه و تعلیم است؛ خواه از راه وحی و الهام یا هر راه دیگر باشد<ref>ر.ک [[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری، سید عبدالحسین]]، [[المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته (کتاب)|المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته]]، ص ۲۹؛ [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی ج۱۲]]، ص ۲۲۴؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]، فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص ۴۶؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۲۱۴؛ پارسانسب، گل افشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)، ص ۴۲ و ۴۳؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامۀ معارف، ش ۴۸.</ref>. | ||
بنابراین تفاوت اصلی علم غیب معصوم با علم غیب خداوند در این است که علم غیب خداوند ذاتی است، اما علم غیب معصوم ناشی از تعلیم و اعطای [[الهی]] است. به عبارتی دیگر علم غیب خدا [[عین]] ذات اوست، لکن [[علم معصوم]] زائد بر ذات و اکتسابی است. [[دانشمندان]] [[شیعی]]<ref>مانند: شریف لاهیجی در تفسیر لاهیجی، ج۲، ص۴۸۹؛ ابن میثم در شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص۱۴۰، طبرسی در مجمع البیان، علامۀ امینی در الغدیر و... .</ref> هم بر این نکته تاکید کردهاند که [[علم امامان]] به [[غیب]] ذاتی نیست<ref>ر.ک: لقمانی، احمد، شبههزدایی از قیام امام حسین{{ع}}، فصلنامۀ فرهنگ کوثر، ش ۵۲، ص ۶۶ و ۶۷؛ موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۱۹۰؛ نقوی، سیدانیس الحسن، علم غیب ائمۀ معصومین{{ع}}، ص ۴۵ ـ ۵۰.</ref>. | بنابراین تفاوت اصلی علم غیب معصوم با علم غیب خداوند در این است که علم غیب خداوند ذاتی است، اما علم غیب معصوم ناشی از تعلیم و اعطای [[الهی]] است. به عبارتی دیگر علم غیب خدا [[عین]] ذات اوست، لکن [[علم معصوم]] زائد بر ذات و اکتسابی است. [[دانشمندان]] [[شیعی]]<ref>مانند: شریف لاهیجی در تفسیر لاهیجی، ج۲، ص۴۸۹؛ ابن میثم در شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص۱۴۰، طبرسی در مجمع البیان، علامۀ امینی در الغدیر و... .</ref> هم بر این نکته تاکید کردهاند که [[علم امامان]] به [[غیب]] ذاتی نیست<ref>ر.ک: لقمانی، احمد، شبههزدایی از قیام امام حسین{{ع}}، فصلنامۀ فرهنگ کوثر، ش ۵۲، ص ۶۶ و ۶۷؛ موسوی، سیدامین، گسترۀ علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۱۹۰؛ نقوی، سیدانیس الحسن، علم غیب ائمۀ معصومین{{ع}}، ص ۴۵ ـ ۵۰.</ref>. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایاننامه)|'''بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین''']] | # [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی، محمد نظیر]]، [[بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین (پایاننامه)|'''بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین''']] | ||
# [[پرونده:11134.jpg|22px]] [[رحیم لطیفی|لطیفی، رحیم]]، [[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|'''علم غیب معصوم''']] | # [[پرونده:11134.jpg|22px]] [[رحیم لطیفی|لطیفی، رحیم]]، [[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|'''علم غیب معصوم''']] | ||
# [[پرونده:10500.jpg|22px]] [[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری، سید عبدالحسین]]، [[المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته (کتاب)|'''المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته''']] | |||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[گلافشان پارسانسب|پارسانسب، گلافشان]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|'''پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||