پرش به محتوا

فطرت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶: خط ۴۶:
==[[دلایل]] [[خداشناسی]] [[فطری]]==
==[[دلایل]] [[خداشناسی]] [[فطری]]==
دلایلی که [[گواهی]] می‌دهند [[خداشناسی]] از [[امور فطری]] است عبارت‌اند از:
دلایلی که [[گواهی]] می‌دهند [[خداشناسی]] از [[امور فطری]] است عبارت‌اند از:
#واقعیت‌های [[تاریخی]]: در [[تاریخ]] و جامعه‌شناسی، ثابت شده است که همۀ [[جوامع انسانی]] همواره به نوعی پایبند [[دین]] بوده‌اند.
#'''واقعیت‌های [[تاریخی]]:''' در [[تاریخ]] و جامعه‌شناسی، ثابت شده است که همۀ [[جوامع انسانی]] همواره به نوعی پایبند [[دین]] بوده‌اند.
#شواهد باستان‌شناسی: از انسان‌های روزگاران بسیار کهن، آثاری بر جای مانده است که حکایت از [[اعتقاد]] آنان به [[خدا]] و اصل [[معاد]] دارد. دفن لوازم شخصی و [[زندگی]] و سفر همراه مردگان، مومیایی کردن مردگان و ساختن مقبره‌ها و بناهایی همچون اهرام [[مصر]] بر سر گورها، نشانه‌هایی از [[اعتقاد]] [[انسان]] روزگار گذشته به [[معاد]] است.
#'''شواهد باستان‌شناسی:''' از انسان‌های روزگاران بسیار کهن، آثاری بر جای مانده است که حکایت از [[اعتقاد]] آنان به [[خدا]] و اصل [[معاد]] دارد. دفن لوازم شخصی و [[زندگی]] و سفر همراه مردگان، مومیایی کردن مردگان و ساختن مقبره‌ها و بناهایی همچون اهرام [[مصر]] بر سر گورها، نشانه‌هایی از [[اعتقاد]] [[انسان]] روزگار گذشته به [[معاد]] است.
#مطالعات و کشفیات [[روان‌شناختی]]: [[پرستش]] از گرایش‌های بنیادی و ذاتی [[انسان]] است و [[دانش]] [[روان‌شناسی]] آن را [[تأیید]] می‌کند.
#'''مطالعات و کشفیات [[روان‌شناختی]]:''' [[پرستش]] از گرایش‌های بنیادی و ذاتی [[انسان]] است و [[دانش]] [[روان‌شناسی]] آن را [[تأیید]] می‌کند.
#ناکامی تبلیغات ضد [[دینی]]: در دوره‌هایی از [[تاریخ]] برخی تلاش کرده‌اند علیه [[دین]] [[تبلیغ]] کنند و [[گرایش به دین]] و [[دینداری]] را از [[جان]] [[انسان]] بزدایند، ولی فروغ [[دین]] هیچ‌گاه خاموش نشده است. ناکامی تبلیغات شدید [[جهان]] [[غرب]] علیه [[دین]] در قرون‌ میانه از شواهد این مدعاست.  
#'''ناکامی تبلیغات ضد [[دینی]]:''' در دوره‌هایی از [[تاریخ]] برخی تلاش کرده‌اند علیه [[دین]] [[تبلیغ]] کنند و [[گرایش به دین]] و [[دینداری]] را از [[جان]] [[انسان]] بزدایند، ولی فروغ [[دین]] هیچ‌گاه خاموش نشده است. ناکامی تبلیغات شدید [[جهان]] [[غرب]] علیه [[دین]] در قرون‌ میانه از شواهد این مدعاست.  
#شواهد شخصی: [[انسان‌ها]]، هنگام مواجهه با [[سختی‌ها]] و خطرها و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] می‌کننَد، نیرویی در وجودشان [[جان]] می‌گیرد و به کسی توجه می‌کنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی می‌تواند [[بیچارگان]] را پناه دهد و دستشان را بگیرد. همۀ [[انسان‌ها]] هر چند به ظاهر، وجود [[خدا]] را نپذیرند وقتی به [[سختی]] می‌افتند و در تنگناها گرفتار می‌آیند به درون خویش باز می‌گردند و احساس می‌کنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکان‌پذیر نیست و این نشان می‌دهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] خداجو و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>.
#'''شواهد شخصی:''' [[انسان‌ها]]، هنگام مواجهه با [[سختی‌ها]] و خطرها و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] می‌کننَد، نیرویی در وجودشان [[جان]] می‌گیرد و به کسی توجه می‌کنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی می‌تواند [[بیچارگان]] را پناه دهد و دستشان را بگیرد. همۀ [[انسان‌ها]] هر چند به ظاهر، وجود [[خدا]] را نپذیرند وقتی به [[سختی]] می‌افتند و در تنگناها گرفتار می‌آیند به درون خویش باز می‌گردند و احساس می‌کنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکان‌پذیر نیست و این نشان می‌دهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] خداجو و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>.
#[[گواهی]] [[دانشمندان]]: [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر انسانی به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین [[فطرت]] یا [[سرشت]] است که [[انسان]] به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ [[فطرت]] به ام‌المسائل<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترف‌اند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر می‌خیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمول‌ها و دستورالعمل‌های [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شده‌ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است». مقصود از [[فطرت]]، [[عقل]] نیست بلکه مقصود [[دل]] است؛ یعنی [[انسان]] به حسب ساختمان خاص روحی خود، خداخواه و خداجو آفریده شده است. [[خداجویی]]، خداخواهی و [[خداپرستی]] در [[انسان]] به صورت یک ویژگی آمیخته به وجود او نهاده شده است؛ همچنان که غریزۀ جستجوی [[مادر]] در [[طبیعت]] [[کودک]] قرار داده شده است<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۳.</ref>.
#'''[[گواهی]] [[دانشمندان]]:''' [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر انسانی به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین [[فطرت]] یا [[سرشت]] است که [[انسان]] به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ [[فطرت]] به ام‌المسائل<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترف‌اند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر می‌خیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمول‌ها و دستورالعمل‌های [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شده‌ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است». مقصود از [[فطرت]]، [[عقل]] نیست بلکه مقصود [[دل]] است؛ یعنی [[انسان]] به حسب ساختمان خاص روحی خود، خداخواه و خداجو آفریده شده است. [[خداجویی]]، خداخواهی و [[خداپرستی]] در [[انسان]] به صورت یک ویژگی آمیخته به وجود او نهاده شده است؛ همچنان که غریزۀ جستجوی [[مادر]] در [[طبیعت]] [[کودک]] قرار داده شده است<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۳.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش