ابوبکر بن ابیقحافه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حمله ابرهه' به 'حمله ابرهه'
جز (جایگزینی متن - 'روبه' به 'روبه') |
جز (جایگزینی متن - 'حمله ابرهه' به 'حمله ابرهه') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
او سه سال پیش از [[عام الفیل]] زاده شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۵۱.</ref>. نام جاهلیاش [[عبدالکعبه]]، در عصر [[اسلامی]] به [[عبدالله]] [[تغییر]] یافت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۲. قیاس شود با: ابن اثیر، ج۳، ص۳۱۰.</ref> و مشهور به [[ابوبکر]] است. به سبب نزدیکی معنای دو واژه بخر (شتر [[جوان]]) و فصیل (شتر بچه از [[مادر]] جدا شده)، برخی ابوبکر را در کوران مسائل [[سیاسی]] پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} و به منظور [[تحقیر]] وی، ابوفَصیل نامیده، در مقابلِ واژه ابوالفَحل قرار دادهاند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۴۹-۴۸۳ و ۴۸۵؛ رکن صفار، ص۴۴۲.</ref>. پدرش [[عثمان بن عامر بن عمرو]] از [[بنوکعب بن اسد]]، تیرهای از [[بنوتَیم بن مُرَّه قریشی]] مشهور به [[ابوقحافه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و مادرش، [[ام الخیر]]، [[سلمی]] دختر [[صخر بن عامر]]، دختر عموی [[ابو قحافه]] است و [[نسب]] هر دو به [[کعب بن سعد بن تیم]] از [[قریش]] میرسد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۶- ۱۲۸.</ref>. ابوقحافه و امالخیر در [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شدند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰؛ مسعودی، ص۲۴۹.</ref> جایگاه پَست [[اجتماعی]] ابوبکر و تیرهاش، در [[مناظره]] وی با [[دَغفَل بن حَنظَله]]، نسبشناس معروف [[عرب]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۲.</ref> و در [[شعر]] [[ابوسفیان]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۲۶.</ref> و [[عُمیر بن اَهلب ضَبیّ]] وصف شده است<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۵۳۲؛ مفید، فصول المختاره، ص۸۷.</ref>. ابو قحافه در واقعه فیل، حدود سی سال داشت و [[مردم]] مکه را از [[حمله | او سه سال پیش از [[عام الفیل]] زاده شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۵۱.</ref>. نام جاهلیاش [[عبدالکعبه]]، در عصر [[اسلامی]] به [[عبدالله]] [[تغییر]] یافت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۲. قیاس شود با: ابن اثیر، ج۳، ص۳۱۰.</ref> و مشهور به [[ابوبکر]] است. به سبب نزدیکی معنای دو واژه بخر (شتر [[جوان]]) و فصیل (شتر بچه از [[مادر]] جدا شده)، برخی ابوبکر را در کوران مسائل [[سیاسی]] پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} و به منظور [[تحقیر]] وی، ابوفَصیل نامیده، در مقابلِ واژه ابوالفَحل قرار دادهاند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۴۴۹-۴۸۳ و ۴۸۵؛ رکن صفار، ص۴۴۲.</ref>. پدرش [[عثمان بن عامر بن عمرو]] از [[بنوکعب بن اسد]]، تیرهای از [[بنوتَیم بن مُرَّه قریشی]] مشهور به [[ابوقحافه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۵۱.</ref> و مادرش، [[ام الخیر]]، [[سلمی]] دختر [[صخر بن عامر]]، دختر عموی [[ابو قحافه]] است و [[نسب]] هر دو به [[کعب بن سعد بن تیم]] از [[قریش]] میرسد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۲۶- ۱۲۸.</ref>. ابوقحافه و امالخیر در [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شدند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰؛ مسعودی، ص۲۴۹.</ref> جایگاه پَست [[اجتماعی]] ابوبکر و تیرهاش، در [[مناظره]] وی با [[دَغفَل بن حَنظَله]]، نسبشناس معروف [[عرب]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۶۲.</ref> و در [[شعر]] [[ابوسفیان]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۲۶.</ref> و [[عُمیر بن اَهلب ضَبیّ]] وصف شده است<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۵۳۲؛ مفید، فصول المختاره، ص۸۷.</ref>. ابو قحافه در واقعه فیل، حدود سی سال داشت و [[مردم]] مکه را از [[حمله ابرهه]] [[حبشی]] [[آگاه]] کرد <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۱۰۰.</ref>. | ||
روایاتی، صدّیق را از [[القاب]] [[أبوبکر]] دانستهاند و در سبب نامیده شدن وی به صدیق [[اختلاف]] کردهاند. [[معروف بن خرّبوذ]]، سبب آن را به دوره [[جاهلیت]] برگردانده که عهدهدار دیههای قریش و مورد [[تصدیق]] آنان بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۴؛ ابن عساکر، ج۳۰، ص۳۳۵.</ref>. بر اساس خبری، او هر آن چه از [[قرآن]] را که بر [[پیامبر]] نازل میشد، تصدیق میکرد و به [[نقلی]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را در رفتن به [[بیت المقدس]] ([[اسراء]]) تصدیق کرد، در حالی که شمار زیادی از [[مسلمانان]] آن را [[انکار]] کردند و [[مرتد]] شدند<ref>دو گونه روایت را مقایسه کنید در: ابن هشام، ج۲، ص۳۹ و ابن سعد، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۶.</ref>. | روایاتی، صدّیق را از [[القاب]] [[أبوبکر]] دانستهاند و در سبب نامیده شدن وی به صدیق [[اختلاف]] کردهاند. [[معروف بن خرّبوذ]]، سبب آن را به دوره [[جاهلیت]] برگردانده که عهدهدار دیههای قریش و مورد [[تصدیق]] آنان بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۴؛ ابن عساکر، ج۳۰، ص۳۳۵.</ref>. بر اساس خبری، او هر آن چه از [[قرآن]] را که بر [[پیامبر]] نازل میشد، تصدیق میکرد و به [[نقلی]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را در رفتن به [[بیت المقدس]] ([[اسراء]]) تصدیق کرد، در حالی که شمار زیادی از [[مسلمانان]] آن را [[انکار]] کردند و [[مرتد]] شدند<ref>دو گونه روایت را مقایسه کنید در: ابن هشام، ج۲، ص۳۹ و ابن سعد، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۶.</ref>. |