سوره توبه در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
۳. طبق روایتی از اُبیّ بن کعب به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ۳. طبق روایتی از اُبیّ بن کعب به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
۴. سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ۴. سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
۵. از آنجا که [[خداوند]] میدانست در جزء سوره بودن بسمله [[اختلاف]] میشود، [[امر]] کرد در آغاز این سوره بسمله نوشته نشود، تا دانسته شود بسمله جزء هر سوره است و جزء این سوره نیست. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۷. </ref> | |||
۶. [[امام علی]]{{ع}} فرمود: در آغاز سوره [[برائت]] «بِسمِ اللّهِ الرَّحمـنِ الرَّحیم» نازل نشده است؛ زیرا «بِسمِ اللّهِ الرَّحمـنِ الرَّحیم» برای [[امان]] و [[رحمت]] است؛ ولی سوره برائت برای برداشتن امان (از [[مشرکان]]) با [[شمشیر]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱. </ref> در [[تفاسیر شیعه]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که [[انفال]] و برائت یک سورهاند،<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۳۱۸. </ref> حتی برخی برای سازگار کردن این دو [[روایت]] گفته اند: این دو سوره واحدند، بنابراین در آغاز [[سوره توبه]] بسمله نیامده است؛ ولی چون [[آیات]] ابتدایی سوره برائت به [[تنهایی]] و به منزله یک سوره و [[نامه]] برای فرستادن به [[مکّه]] نازل شد، توهم گشت آن گونه که معمولاً در [[نامهها]] مینویسند، بهتر است این آیات نیز با بسمله آغاز شوند، پس فرموده [[حضرت امیر]]{{ع}} برای بر داشتن این توهم است؛<ref>کنز الدقائق، ج ۴، ص۳۸۸. </ref> لیکن روایت [[حضرت علی]]{{ع}} اس[[تورات]]ر و پذیرفته بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] است. <ref> روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱؛ تاریخ قرآن، ص۴۳۰. </ref> آیات ابتدایی سوره برائت بخش پایانی نازل شده از این سورهاند که پس از [[غزوه تبوک]] و پیش از ایام [[حج]] [[سال نهم هجری]] فرود آمدند <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۳۸۹؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۸ - ۹۹. </ref> و وضع بقیه مشرکان را مشخص و پیمانهای آنها با [[پیامبر]]{{صل}} را [[لغو]] کردند، در حالی که تا آن [[زمان]] [[مشرکان]] طبق [[سنن]] [[جاهلی]] خود به [[حج]] و [[طواف]] میپرداختند. | |||
[[مفسران]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]]{{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی «لایؤدّی عنک إلاّ أنت أو [[رجل]] منک» (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) پیامبر{{صل}} به علی{{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست. <ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیا این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی{{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]]{{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی *{{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم. <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref> | [[مفسران]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]]{{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی «لایؤدّی عنک إلاّ أنت أو [[رجل]] منک» (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) پیامبر{{صل}} به علی{{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست. <ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیا این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی{{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]]{{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی *{{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم. <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref> | ||
==فضای [[نزول]] و غرض [[سوره]]== | ==فضای [[نزول]] و غرض [[سوره]]== | ||
تقریبا همه [[مفسران]] گفتهاند که [[سوره توبه]] در [[سال نهم هجری]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> اگرچه مطابق پاره ای روایات، این سوره به یکباره بر پیامبر{{صل}} نازل شده است،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> دقّت در محتوای [[آیات]] آن [[درستی]] [[عقیده]] بیشتر مفسران را روشن میسازد که همان نزول تدریجی این سوره در سال نهم هجری است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴. </ref> با مراجعه به آیات، روشن میشود قسمتی از آیات این سوره پیش از [[جنگ تبوک]]، قسمتی به هنگام [[آمادگی]] و عزیمت به [[جنگ]] و بخشی پس از مراجعت از آن نازل شدهاند. آیات ابتدایی سوره نیز قبل از ایام [[حج]] سال نهم هجری فرود آمدهاند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴ - ۱۵۶۵. </ref> پس از [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و [[شکست]] [[قدرت]] [[قریش]] و درپی هزیمت [[سپاه]] [[هوازن]] و ثقیف که از [[قبایل]] قدرتمند [[جزیرة العرب]] به شمار میآمدند، [[اسلام]] یگانه قدرت [[حاکم]] آنجا شد و [[حکومت]] [[توانمند]] [[اسلامی]] در سراسر شبه جزیره شکل گرفت. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> از سوی دیگر با [[مسلمان]] شدن گروه فراوانی از [[مردم]] در حالی که هنوز [[تربیت ایمانی]] نیافته بودند، موج جدیدی از [[نفاق]] در میان [[مسلمانان]] پدید آمد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> به طوری که در [[سال نهم هجری]] فعالیت [[منافقان]] به اوج خود رسید <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۸ - ۱۵۷۹. </ref> و این اوضاع [[اجتماعی]]، [[قواعد]] و [[قوانین]] جدیدی را برای [[حفظ]] و [[گسترش اسلام]] و اداره [[حکومت اسلامی]] میطلبید و [[سوره توبه]] پاسخی از [[خداوند]] به این نیاز بود. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴، ۱۵۷۰. </ref> در [[آیات]] نخست [[سوره]] تا [[آیه]] ۲۸ با امر به [[نبرد]] با [[مشرکان]] و قطع پیوند ظاهری و [[عاطفی]] با آنان، به نابودی آنان به هر شکل ممکن و در بخش دوم به [[جنگ با اهل کتاب]] [[فرمان]] میدهد و در مورد چگونگی [[ارتباط]] با آنان یکی از دو راهِ [[مسلمان]] شدن یا [[جزیه]] دادن و تحت [[امان]] حکومت اسلامی قرار گرفتن را پیش روی آنان مینهد. | تقریبا همه [[مفسران]] گفتهاند که [[سوره توبه]] در [[سال نهم هجری]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> اگرچه مطابق پاره ای روایات، این سوره به یکباره بر پیامبر{{صل}} نازل شده است،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> دقّت در محتوای [[آیات]] آن [[درستی]] [[عقیده]] بیشتر مفسران را روشن میسازد که همان نزول تدریجی این سوره در سال نهم هجری است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴. </ref> با مراجعه به آیات، روشن میشود قسمتی از آیات این سوره پیش از [[جنگ تبوک]]، قسمتی به هنگام [[آمادگی]] و عزیمت به [[جنگ]] و بخشی پس از مراجعت از آن نازل شدهاند. آیات ابتدایی سوره نیز قبل از ایام [[حج]] سال نهم هجری فرود آمدهاند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴ - ۱۵۶۵. </ref> پس از [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و [[شکست]] [[قدرت]] [[قریش]] و درپی هزیمت [[سپاه]] [[هوازن]] و ثقیف که از [[قبایل]] قدرتمند [[جزیرة العرب]] به شمار میآمدند، [[اسلام]] یگانه قدرت [[حاکم]] آنجا شد و [[حکومت]] [[توانمند]] [[اسلامی]] در سراسر شبه جزیره شکل گرفت. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> از سوی دیگر با [[مسلمان]] شدن گروه فراوانی از [[مردم]] در حالی که هنوز [[تربیت ایمانی]] نیافته بودند، موج جدیدی از [[نفاق]] در میان [[مسلمانان]] پدید آمد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> به طوری که در [[سال نهم هجری]] فعالیت [[منافقان]] به اوج خود رسید <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۸ - ۱۵۷۹. </ref> و این اوضاع [[اجتماعی]]، [[قواعد]] و [[قوانین]] جدیدی را برای [[حفظ]] و [[گسترش اسلام]] و اداره [[حکومت اسلامی]] میطلبید و [[سوره توبه]] پاسخی از [[خداوند]] به این نیاز بود. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴، ۱۵۷۰. </ref> در [[آیات]] نخست [[سوره]] تا [[آیه]] ۲۸ با امر به [[نبرد]] با [[مشرکان]] و قطع پیوند ظاهری و [[عاطفی]] با آنان، به نابودی آنان به هر شکل ممکن و در بخش دوم به [[جنگ با اهل کتاب]] [[فرمان]] میدهد و در مورد چگونگی [[ارتباط]] با آنان یکی از دو راهِ [[مسلمان]] شدن یا [[جزیه]] دادن و تحت [[امان]] حکومت اسلامی قرار گرفتن را پیش روی آنان مینهد. |