قصه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←قصهگویی یک منصب رسمی
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[عالمان]] [[اهل کتاب]] نقش تخریبی خود را در سایه بخشنامه رسمی [[حکومت]] انجام دادند و [[مساجد]] [[مسلمانان]] و در صدر آن، [[مسجد]] [[رسول اکرم]]{{صل}} در [[مدینه]] را به اشغال خود درآوردند تا [[مردم]] را با بیان قصّههایی از سرگذشت [[بنی اسرائیل]]، و هر چه باب طبع مردم بود، و با اهداف خودشان سازگار، مشغول نمایند. | [[عالمان]] [[اهل کتاب]] نقش تخریبی خود را در سایه بخشنامه رسمی [[حکومت]] انجام دادند و [[مساجد]] [[مسلمانان]] و در صدر آن، [[مسجد]] [[رسول اکرم]]{{صل}} در [[مدینه]] را به اشغال خود درآوردند تا [[مردم]] را با بیان قصّههایی از سرگذشت [[بنی اسرائیل]]، و هر چه باب طبع مردم بود، و با اهداف خودشان سازگار، مشغول نمایند. | ||
[[تمیم داری]] که در نظر [[خلیفه دوم]] [[بهترین]] [[مردم مدینه]] بود<ref>الاصابه، ج۱، ص۲۱۵.</ref>، از وی درخواست اجازه قصّهگویی کرد. عمر به او اجازه داد و او روزهای [[جمعه]] در [[مسجد رسول خدا]]{{صل}} قصّه میگفت. [[تمیم]] از [[خلیفه]] خواست که یک [[روز]] دیگر هم قصّه بگوید. عمر اجازه داد و چون [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید، یک روز دیگر هم بدان افزود<ref>بنگرید: المصنّف، ج۳، ص۲۱۹؛ [[تاریخ]] مدینه، ج۱، ص۱۱- ۱۲؛ [[سیر]] اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۴۶؛ [[تهذیب]] تاریخ [[دمشق]]، ج۳، ص۳۶۰؛ الخطط و الآثار، ج۲، ص۲۵۳. | [[تمیم داری]] که در نظر [[خلیفه دوم]] [[بهترین]] [[مردم مدینه]] بود<ref>الاصابه، ج۱، ص۲۱۵.</ref>، از وی درخواست اجازه قصّهگویی کرد. عمر به او اجازه داد و او روزهای [[جمعه]] در [[مسجد رسول خدا]]{{صل}} قصّه میگفت. [[تمیم]] از [[خلیفه]] خواست که یک [[روز]] دیگر هم قصّه بگوید. عمر اجازه داد و چون [[خلافت]] به [[عثمان]] رسید، یک روز دیگر هم بدان افزود<ref>بنگرید: المصنّف، ج۳، ص۲۱۹؛ [[تاریخ]] مدینه، ج۱، ص۱۱- ۱۲؛ [[سیر]] اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۴۶؛ [[تهذیب]] تاریخ [[دمشق]]، ج۳، ص۳۶۰؛ الخطط و الآثار، ج۲، ص۲۵۳. | ||
در خصوص این که عمر به تمیم داری دستور داد که برای مردم قصّه بگوید، و او نخستین قصّهگوست، بنگرید: الزهد و الرقائق، ص۵۰۸؛ صفة الصفوة، ج۱، ص۷۳۷؛ [[اسد]] الغابه، ج۱، ص۲۱۵؛ تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱، ص۱۲۸؛ [[مسند احمد]]، ج۳، ص۴۴۹؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۹۰؛ الاصابة، ج۱، ص۱۸۳- ۱۸۶؛ المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۳۷۸- ۳۷۹. در این کتاب آمده: تمیم، قصّهگویی را از [[یهود]] و [[نصارا]] فرا گرفت. در حاشیه از: الطبقات الکبری، ج۱، ص۷۵. بنگرید: الاسرائیلیات و اثرها فی کتب التفسیر و الحدیث، ص۱۶۱؛ کنز العمّال، ج۱۰، ص۱۷۱- ۱۷۲؛ به نقل از [[مروزی]] در العلم و [[ | در خصوص این که عمر به تمیم داری دستور داد که برای مردم قصّه بگوید، و او نخستین قصّهگوست، بنگرید: الزهد و الرقائق، ص۵۰۸؛ صفة الصفوة، ج۱، ص۷۳۷؛ [[اسد]] الغابه، ج۱، ص۲۱۵؛ تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱، ص۱۲۸؛ [[مسند احمد]]، ج۳، ص۴۴۹؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۹۰؛ الاصابة، ج۱، ص۱۸۳- ۱۸۶؛ المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۳۷۸- ۳۷۹. در این کتاب آمده: تمیم، قصّهگویی را از [[یهود]] و [[نصارا]] فرا گرفت. در حاشیه از: الطبقات الکبری، ج۱، ص۷۵. بنگرید: الاسرائیلیات و اثرها فی کتب التفسیر و الحدیث، ص۱۶۱؛ کنز العمّال، ج۱۰، ص۱۷۱- ۱۷۲؛ به نقل از [[مروزی]] در العلم و [[ابونعیم]]، و [[عسکری]] در المواعظ؛ التراتیب الاداریه، ج۲، ص۳۳۸؛ القصّاص و المذکّرین، ص۲۰- ۲۱ و ۲۹؛ الضوء الساری، ص۱۲۹؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۵، ص۳۲۱.</ref>. | ||
عمر در مجلس قصّهگویی تمیم مینشست و به قصّههای او گوش میداد<ref>بنگرید: الزهد و الرقائق، ص۵۰۸؛ القصّاص و المذکّرین، ص۲۹.</ref>. | عمر در مجلس قصّهگویی تمیم مینشست و به قصّههای او گوش میداد<ref>بنگرید: الزهد و الرقائق، ص۵۰۸؛ القصّاص و المذکّرین، ص۲۹.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
القصّاص و المذکّرین نوشته [[ابن جوزی]] به دست میآید، منظور از موعظه، قصهگویی است. | القصّاص و المذکّرین نوشته [[ابن جوزی]] به دست میآید، منظور از موعظه، قصهگویی است. | ||
[[تبیع بن عامر]] نیز که فرزند خوانده کعب بود و کعب الاحبار او را بزرگ کرد، قصّه میگفت<ref>تهذیب الکمال، ج۴، ص۳۱۴.</ref>. [[ | [[تبیع بن عامر]] نیز که فرزند خوانده کعب بود و کعب الاحبار او را بزرگ کرد، قصّه میگفت<ref>تهذیب الکمال، ج۴، ص۳۱۴.</ref>. [[ابوهریره]]، [[اسود بن سریع]]، [[محمد بن کعب قرظی]]، [[قتاده]]، [[عطاء بن ابی رباح]]، [[سعید بن جبیر]]، [[ثابت بنانی]]، [[عمر بن ذر]]، [[ابو وائل]]، [[حسن بصری]] و دیگران نیز قصّهگو بودند<ref>بنگرید: القصّاص و المذکّرین، ص۲۳، ۴۴، ۴۵، ۵۰، ۵۸، ۶۲؛ المصنّف، ج۳، ص۲۲۰؛ المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۳۱۹؛ مسند احمد، ج۳، ص۴۵۱.</ref>. [[زنان]] هم قصهگویی پیش گرفتند. [[ابن سعد]] [[روایت]] کرد که [[مادر]] حسن بصری برای زنان قصّه میگفت<ref>بنگرید: التراتیب الاداریه، ج۲، ص۳۳۸.</ref>. | ||
برای [[آگاهی]] از نام کسان بسیاری که در [[صدر اسلام]] قصّه میگفتند، به کتابهایی مراجعه کنید که به امر قصّه و قصهگویان پرداختهاند. از این قبیل: | برای [[آگاهی]] از نام کسان بسیاری که در [[صدر اسلام]] قصّه میگفتند، به کتابهایی مراجعه کنید که به امر قصّه و قصهگویان پرداختهاند. از این قبیل: | ||
القصّاص و المذکّرین و تلبیس [[ابلیس]]، هر دو نوشته | القصّاص و المذکّرین و تلبیس [[ابلیس]]، هر دو نوشته [[ابوالفرج ابن جوزی]]، [[قوّت]] القلوب نوشته [[ابوطالب مکی]].<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۷۲.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |