قصه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
برای [[آگاهی]] از نام کسان بسیاری که در [[صدر اسلام]] قصّه میگفتند، به کتابهایی مراجعه کنید که به امر قصّه و قصهگویان پرداختهاند. از این قبیل: | برای [[آگاهی]] از نام کسان بسیاری که در [[صدر اسلام]] قصّه میگفتند، به کتابهایی مراجعه کنید که به امر قصّه و قصهگویان پرداختهاند. از این قبیل: | ||
القصّاص و المذکّرین و تلبیس [[ابلیس]]، هر دو نوشته [[ابوالفرج ابن جوزی]]، [[قوّت]] القلوب نوشته [[ابوطالب مکی]].<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۷۲.</ref>. | القصّاص و المذکّرین و تلبیس [[ابلیس]]، هر دو نوشته [[ابوالفرج ابن جوزی]]، [[قوّت]] القلوب نوشته [[ابوطالب مکی]].<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۷۲.</ref>. | ||
===[[حاکمان]] و قصهگویان=== | |||
حاکمان آشکارا به کار قصهگویان اهمیّت میدادند. اقدامات زیر اهتمام آنان را به این مسأله نشان میدهد. این اهتمام و [[حمایت]] در چند جهت تبلور یافته است؛ | |||
# [[خلیفه دوم]]، [[معاویه]]، و [[عمر بن عبد العزیز]] در مجلس قصهگویان مینشستند و به قصّههای آنان گوش میدادند<ref>بنگرید: صفحات پیشین.</ref>. | |||
#برای قصهگویان از [[بیت المال]] [[حقوق]] تعیین کرده بودند<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۵- ۱۶؛ الخطط و الآثار، ج۲، ص۲۵۴.</ref>. عمر بن عبد العزیز به قصّهگویی که خودش او را به این [[منصب]] گماشته بود، ماهیانه سه دینار میداد. هنگامی که [[هشام بن عبد الملک]] به [[خلافت]] رسید، این مبلغ را به شش دینار رساند<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۵؛ الحوادث و البدع، ص۱۰۳.</ref>. | |||
#قصّهگویی یک منصب رسمی بود و شخص [[خلیفه]] در [[عزل]] و [[نصب]] قصّهگویان دخالت میکرد. چنان که گذشت عمر، معاویه و عمر بن عبد العزیز قصهگو نصب کردند. [[عوف بن مالک]] و [[عبادة بن صامت]] میگفتند: قصهگو جز [[امیر]] یا [[مأمور]] نیست. گفتگوی [[غضیف بن حارث]] با [[عبد الملک بن مروان]] نیز بر همین امر دلالت دارد<ref>بنگرید: تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۰؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۸۸.</ref>. مقریزی گروهی از متولّیان منصب قصّهگویی در قرون نخستین [[اسلامی]] را به ترتیب یاد کرده است<ref>بنگرید: الخطط و الآثار، ج۲، ص۲۵۴.</ref>. هر که بدون اخذ مجوز رسمی از [[دستگاه حکومت]] به قصهگویی میپرداخت، بازخواست و [[مؤاخذه]] میشد<ref>بنگرید: انساب الاشراف، ج۴، ۱، ص۳۴- ۳۵.</ref>. شاید قصهگوی [[منصوب]] از سوی [[حکومت]] همان باشد که «قصّهگوی [[جماعت]]» نامیده میشد<ref>بنگرید: المصنّف، ج۳، ص۲۲۰؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۴- ۱۶.</ref>. [[ابوالهیثم]] قصهگوی جماعت در عصر [[امویان]] بود. چون [[عبّاسیان]] روی کار آمدند، او را عزل کردند. ابو الهیثم بدین امر [[اعتراض]] کرد و آن را نپذیرفت<ref>بنگرید: المعرفة و التاریخ، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. | |||
# [[خلفا]]، همان گونه که برای جماعت، قصهگو نصب میکردند، برای [[سپاهیان]] هم قصهگو تعیین میکردند تا ضمن تحریک نیروها، [[روحیه حماسی]] در آنان بدمند<ref>بنگرید: تمدّن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج۲، ص۸۰ و ۸۵؛ الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۳۶.</ref> و از نظر [[سیاسی]] هم آنها را مطابق اهداف و مقاصد [[خلیفه]] توجیه کنند. حسن بن عبدالله تصریح کرده که [[پادشاه]] متولّی [[منصب]] قصهگویی [[سپاه]] است<ref>بنگرید: الجیش و القتال فی صدر اسلام، ص۱۳۵.</ref>. | |||
# خلیفه در چگونگی، نوع و مقدار کاری که به قصهگو واگذار میشد، دخالت مستقیم داشت. عمر و [[عثمان]] [[زمان]]، مکان و مدّت قصهگویی را برای [[تمیم داری]] تعیین کردند. [[عمر بن عبد العزیز]] که خود نزد [[مسلم بن جندب]] قصهگو شاگردی کرده بود<ref>بنگرید: المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۵۹۶.</ref>، به [[والی حجاز]] نوشت: به قصهگویت دستور بده که هر سه [[روز]] یک بار قصّه بگوید<ref>القصّاص و المذکّرین، ص۲۸.</ref>. | |||
#امرا هم قصهگویی میکردند و چنان که از [[عبادة بن صامت]] و [[عوف بن مالک]] نقل شده، حتی آن را [[روایت]] منسوب به [[رسول خدا]]{{صل}} میدانند که قصّه نمیگوید، مگر [[امیر]] یا [[مأمور]] یا [[مختال]] یا گفت: متکلّف از سوی امیر<ref>بنگرید: قوّت القلوب، ج۲، ص۳۰۲- ۳۰۳؛ کنز العمّال، ج۱۰، ص۱۲۴ از طبرانی؛ المعجم الصغیر، ج۱، ص۲۱۶؛ ج۱، ص۲۱۶؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۸- ۹؛ التراتیب الاداریه، ج۲، ص۳۳۶ به نقل از احمد، ابو داود طبرانی و هیثمی؛ القصّاص و المذکّرین، ص۲۵ و ۲۸۵؛ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۲۳۵؛ مسند احمد، ج۴، ص۲۳۳؛ ج۶، ص۲۹؛ ربیع الابرار، ج۳، ص۵۸۸؛ سنن دارمی، ج۲، ص۳۱۹؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۷، ص۲۴۰؛ ج۱۰، ص۳۳۸- ۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۹۰؛ النهایة فی اللغه، ج۴، ص۷۰؛ لسان العرب، ج۷، ص۷۴- ۷۵؛ تحذیر الخواص، ص۵۹؛ الحوادث و البدع، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۷۵.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |