قوم یهود: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۹۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱
(تغییرمسیر به دین یهودیت حذف شد)
برچسب: تغییرمسیر حذف شد
خط ۸۸: خط ۸۸:


[[قرآن]] [[توطئه یهود]] را افشا می‌کند آنجا که [[یهودیان]] برای [[سست]] کردن [[اعتقاد]] [[مسلمانان]] و باز گرداندن آنها از [[اسلام]]، عده‌ای را میان آنان می‌فرستادند تا [[صبح]] [[ایمان]] بیاورند و عصر [[کافر]] شوند، سپس شایع کنند که [[مسلمان]] شدند و پس از تحقیق اسلام را [[شایسته]] [[ایمان آوردن]] نیافتند. {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۴۲.</ref>.
[[قرآن]] [[توطئه یهود]] را افشا می‌کند آنجا که [[یهودیان]] برای [[سست]] کردن [[اعتقاد]] [[مسلمانان]] و باز گرداندن آنها از [[اسلام]]، عده‌ای را میان آنان می‌فرستادند تا [[صبح]] [[ایمان]] بیاورند و عصر [[کافر]] شوند، سپس شایع کنند که [[مسلمان]] شدند و پس از تحقیق اسلام را [[شایسته]] [[ایمان آوردن]] نیافتند. {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۴۲.</ref>.
===[[مظلومیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[توطئه یهود]] بعد از [[جنگ بدر]]===
زعمای [[یهود]] [[مدینه]]، [[کعب بن اشرف]] را بعد از جنگ بدر به [[مکه]] فرستادند و به او [[اختیار]] تام دادند تا بر [[ضد]] [[مسلمانان]] با [[قریش]] [[متحد]] شود و آماده نابودی [[اسلام]] و [[پیروان]] آن شوند. علت [[انتخاب]] کعب بن اشرف فقط به آن دلیل نبود که نزد [[یهودیان]] [[قرب]] و منزلتی داشت، به خصوص نزد [[یهودیان بنی‌نضیر]] که مادرش از آنها بود، بلکه انتخاب او بدان سبب بود که وی از بدو ورود [[رسول خدا]] به مدینه، [[شمشیر]] [[دشمنی]] را بر ضد او از رو بسته بود و از هر گونه [[آزار]] و تمسخری در [[حق]] مسلمانان کوتاهی نمی‌کرد. او یهودیان را به دلیل بستن [[پیمان]] عدم تعرض با محمد [[نکوهش]] می‌کرد و هیچ قراردادی را محترم نمی‌شمرد.
وقتی خبر [[شکست]] قریش در جنگ بدر به وی رسید، فریاد زد: وای بر شما! آیا اینکه می‌گویید [[حقیقت]] دارد؟ [[باور]] می‌کنید که محمد این مردانی را که نام می‌برید کشته باشد؟ این مردان اشراف [[اعراب]] و [[ملوک]] مردم‌اند! به [[خدا]] [[سوگند]] اگر حقیقت داشته باشد [[مرگ]] بهتر از این [[زندگی]] است!
چنین خصوصیاتی در کعب، زعمای یهود را بر آن داشت تا وی را به [[نمایندگی]] از خود به مکه بفرستند تا قریش را با نوحه‌سرایی بر کشتگان‌شان به [[تجدید]] [[جنگ]] با پیامبر [[تشویق]] کند.
وقتی کعب بن اشرف به مکه رسید و قریش پیرامون وی جمع شدند این [[بیت]] را با سوز و گداز فراوان قرائت کرد: سنگ آسیای [[بدر]]، بزرگان قریش را در هم شکست و بر واقعه‌ای چون بدر باید چون [[ابر]] بهاری گریست.
نوحه‌سرایی کعب جو احساسی عجیبی را به پا کرد و قریش دیگر جز [[انتقام]] چیزی نمی‌دیدند و جز به انتقام به چیزی [[فکر]] نمی‌کردند. قریش آن‌چنان بازیچه دست یک [[یهودی]] قرار گرفتند که نتوانستند بر [[عواطف]] و [[احساسات]] خود [[غلبه]] کنند. در مدت اقامت کعب در مکه هیچ [[مجلسی]] بدون حضور او تشکیل نمی‌شد و هیچ کس را بر بالا دست او نمی‌نشاندند... او همه کاره [[قریش]] شده بود و نظر او بی‌چون و چرا پذیرفته می‌شد. آنها پیوسته از کعب راه حلی برای جبران این [[مصیبت]] را جویا می‌شدند و او نزد قریش از [[منزلت]] و جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. روزی شخص اول قریش با شنیدن دشنام‌های کعب به [[مسلمانان]] و دین‌شان، عاجزانه از وی پرسید: کعب! تو بگو که آیا [[دین]] ما نزد [[خدا]] محبوب‌تر است یا دین محمد؟ به نظر شما کدامیک از ما در [[مسیر حق]] قرار داریم؟ ما شتران بسیار نحر می‌کنیم و با شیر از دیگران [[پذیرایی]] می‌نماییم و [[اطعام]] ما پیوسته خواهد بود و تا باد شمال در حال وزیدن است نیز ادامه خواهد داشت. کعب گفت: البته که دین شما بهتر از دین اوست و خود شما نیز از او به [[حق]] نزدیک‌ترید. چگونه می‌شود که یک [[یهودی]] [[آیین]] [[بت‌پرستی]] را بر [[یگانه پرستی]] ترجیح می‌دهد؟ [[هدف]] این [[شیطان]]، [[فریب]] و تحریک آنان بر [[ضد]] مسلمانان و [[اسلام]] بود.
کعب به آنچه می‌خواست رسید و سرمست از این [[پیروزی]] تمام کینه‌های درون خود را در قالب ابیانی از [[شعر]] ریخت و از گفتن هیچ دشنامی در حق مسلمانان و نوامیس آنها دریغ نورزید. او از این هم پا را فراتر گذاشت و [[یهودیان بنی‌نضیر]] را وادار کرد تا [[پیمان]] خود را با محمد نقض کنند و مهم اینجاست که این شخص نه قبیله‌ای داشت و نه عشیره‌ای که به آنها پشت گرم باشد. [[پیامبر]]{{صل}} [[حکم]] [[قتل]] او را صادر کرد و عده‌ای از مسلمانان را [[مأمور]] کرد تا برای نابودی وی نقشه‌ای مناسب طرح کنند. محمد بن [[مسیلمه]] [[انصاری]] عرض کرد: یا [[رسول الله]] این کار را به من واگذارید او را می‌کشم و مسلمانان را از [[شر]] او خلاص می‌کنم، او نام چند نفر از مسلمانان را برای [[همکاری]] [[انتخاب]] کرده بود به [[پیامبر]]{{صل}} داد پیامبر{{صل}} فرمود: آنچه [[صلاح]] می‌دانید عمل کنید رفتند و با نقشه‌ای او را کشتند<ref>سمیح عاطف، زندگانی پیامبر در قرآن، ج۵، ص۱۳۹.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۵۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۶٬۰۸۹

ویرایش