پرش به محتوا

غیب‌الغیوب بودن خداوند به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ‌های دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==))
خط ۲۳: خط ۲۳:
:::::*«عرفا در مورد خداوند - یعنی در مورد حقیقت وجود که از نظر آنها حقیقت وجود مساوی با خداوند است- این‌چنین تعبیر می‏‌کنند که برای حقیقت وجود اعتبارات مختلف درنظر گرفته می‌‏شود؛ یعنی از جنبه‏‌های مختلف می‌‏توان او را اعتبار کرد. البته اینکه ما می‏‌گوییم "اعتبار" به خاطر این جهت است که ما از دید عقلی بحث می‌‏کنیم؛ وقتی ما از دید عقلی بحث می‌‏کنیم آن را "اعتبار" می‏‌نامیم و الّا از نظر آنها همه اینها حقیقت و واقعیت است که یک سالک در حرکات و در سلوک خودش در هر مرحله‏‌های به یکی از اینها [بجز مرتبه "غیب الغیوب"] می‏‌رسد: یک مرحله، مرحله‌ه‏ای است که آن را به اصطلاح "مرحله غیب الغیوبی" می‏‌نامند که در آن مرحله ذات باری تعالی هست بدون آنکه هیچ اسمی و هیچ صفتی اصلًا در آنجا معنی داشته باشد یعنی هیچ اسم و صفتی در آنجا اعتبار بشود. آن مرتبه مافوق مرتبه اسماء و صفات است. آن، مرتبه‏‌های است که برای هیچ انسانی وصول به آن به هیچ معنا ممکن نیست. به همین جهت است که از آن تعبیر به "عنقای مغرب" می‏‌کنند، زیرا عنقا ضرب المثل چیزی است که کسی به آن دست نیافته است و دست نمی‏‌یابد.»<ref>[http://lib.motahari.ir/Content/845/394 مجموعه آثار استاد شهید مطهری ج۱۰، ص ۳۹۴ .]</ref>.
:::::*«عرفا در مورد خداوند - یعنی در مورد حقیقت وجود که از نظر آنها حقیقت وجود مساوی با خداوند است- این‌چنین تعبیر می‏‌کنند که برای حقیقت وجود اعتبارات مختلف درنظر گرفته می‌‏شود؛ یعنی از جنبه‏‌های مختلف می‌‏توان او را اعتبار کرد. البته اینکه ما می‏‌گوییم "اعتبار" به خاطر این جهت است که ما از دید عقلی بحث می‌‏کنیم؛ وقتی ما از دید عقلی بحث می‌‏کنیم آن را "اعتبار" می‏‌نامیم و الّا از نظر آنها همه اینها حقیقت و واقعیت است که یک سالک در حرکات و در سلوک خودش در هر مرحله‏‌های به یکی از اینها [بجز مرتبه "غیب الغیوب"] می‏‌رسد: یک مرحله، مرحله‌ه‏ای است که آن را به اصطلاح "مرحله غیب الغیوبی" می‏‌نامند که در آن مرحله ذات باری تعالی هست بدون آنکه هیچ اسمی و هیچ صفتی اصلًا در آنجا معنی داشته باشد یعنی هیچ اسم و صفتی در آنجا اعتبار بشود. آن مرتبه مافوق مرتبه اسماء و صفات است. آن، مرتبه‏‌های است که برای هیچ انسانی وصول به آن به هیچ معنا ممکن نیست. به همین جهت است که از آن تعبیر به "عنقای مغرب" می‏‌کنند، زیرا عنقا ضرب المثل چیزی است که کسی به آن دست نیافته است و دست نمی‏‌یابد.»<ref>[http://lib.motahari.ir/Content/845/394 مجموعه آثار استاد شهید مطهری ج۱۰، ص ۳۹۴ .]</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مکارم شیرازی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله مکارم شیرازی؛}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش