غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۱
، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخهای دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخها و دیدگاههای متفرقه ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
::::::البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به [[غیب مطلق]] برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند "[[غیب نسبی]]" بنامیم، برای اینکه چنین غیبی، وصفی است نسبی، که بر حسب اختلاف نسبتها، مختلف میشود؛ مثلاً: موجودی که در خانه و محسوس برای ما است، نسبت به کسی که بیرون خانه است، [[غیب]] است، و لکن برای ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگها برای [[حس بینایی]]، [[شهود]] و برای [[حس شنوایی]]، [[غیب]] است و شنیدنیها برای [[حس شنوایی]] شهود و برای [[حس بینایی]]، [[غیب]] است و [[محسوسات]] این دو حس نسبت به انسانی که دارای آن حس است [[شهود]] و نسبت به انسان کر و کور [[غیب]] است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۷۹].</ref>. | ::::::البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به [[غیب مطلق]] برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند "[[غیب نسبی]]" بنامیم، برای اینکه چنین غیبی، وصفی است نسبی، که بر حسب اختلاف نسبتها، مختلف میشود؛ مثلاً: موجودی که در خانه و محسوس برای ما است، نسبت به کسی که بیرون خانه است، [[غیب]] است، و لکن برای ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگها برای [[حس بینایی]]، [[شهود]] و برای [[حس شنوایی]]، [[غیب]] است و شنیدنیها برای [[حس شنوایی]] شهود و برای [[حس بینایی]]، [[غیب]] است و [[محسوسات]] این دو حس نسبت به انسانی که دارای آن حس است [[شهود]] و نسبت به انسان کر و کور [[غیب]] است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۷۹].</ref>. | ||
== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{یادآوری پاسخ}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله حسینی طهرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله حسینی طهرانی؛ | ||
| تصویر = 11695.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]''' در کتاب ''«[[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]''' در کتاب ''«[[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«'''غیب نسبی:''' یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشود. بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلمانی غیب است. انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعلق و سیر استکمالی بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهره حقیقت الحقایق بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که در عوالم علوی برای ملائکه مورد شهود و علم آنها است برای مردم ساکن در نشاه طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاریه بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته است، با آنکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است: {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ }} <ref> آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است؛ سوره هود، آیه: ۱۰۳.</ref><ref>[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱۲، ص ۲۱.</ref>. | ::::::«'''غیب نسبی:''' یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشود. بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلمانی غیب است. انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعلق و سیر استکمالی بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهره حقیقت الحقایق بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که در عوالم علوی برای ملائکه مورد شهود و علم آنها است برای مردم ساکن در نشاه طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاریه بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته است، با آنکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است: {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ }} <ref> آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است؛ سوره هود، آیه: ۱۰۳.</ref><ref>[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱۲، ص ۲۱.</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله مطهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله مطهری؛ | ||
| تصویر = 600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]] | |||
::::::آیت الله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[[توحید (کتاب)|توحید]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیت الله '''[[مرتضی مطهری]]''' در کتاب ''«[[توحید (کتاب)|توحید]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«تنها موجودی که همه چیز برای او [[شهود]] است و هیچ چیزی برای او نهان نیست، خداست؛ یعنی برای خدا نهانی وجود ندارد. برای غیر خدا [[نهان]] و آشکار ([[غیب]] و [[شهادت]]) وجود دارد، اما این [[غیب]] و [[شهادت|شهادتها]] نسبی است؛ یعنی یک چیزی برای من و شما [[غیب]] است و برای کس دیگری [[غیب]] نیست. مثلاً این اتاق الآن برای ما [[شهادت]] است و اگر ما از این اتاق خبر بدهیم، برای ما [[غیب]] نیست، اما کسی که در این اتاق نیست اگر الآن بگوید در این اتاق چه میگذرد، او از [[غیب]] گفته است، چون برای او [[غیب]] است. نسبت به آینده نیز همین طور است؛ الآن آینده برای ما [[نهان]] است و ما نمیدانیم وضع [[الواح سماویه]] چگونه است و [[لوح محفوظ]] که در [[قرآن]] آمده است معنایش چیست و وضعش چیست، اما اگر کسی از راهی از [[لوح محفوظ]] اطلاع داشته باشد و از آنجا بتواند عالم را بخواند، آینده دیگر برای او [[غیب]] نیست، بلکه [[شهادت]] است<ref>[http://lib.motahari.ir/Content/905/313 توحید، ص ۳۱۱.]</ref>. | ::::::«تنها موجودی که همه چیز برای او [[شهود]] است و هیچ چیزی برای او نهان نیست، خداست؛ یعنی برای خدا نهانی وجود ندارد. برای غیر خدا [[نهان]] و آشکار ([[غیب]] و [[شهادت]]) وجود دارد، اما این [[غیب]] و [[شهادت|شهادتها]] نسبی است؛ یعنی یک چیزی برای من و شما [[غیب]] است و برای کس دیگری [[غیب]] نیست. مثلاً این اتاق الآن برای ما [[شهادت]] است و اگر ما از این اتاق خبر بدهیم، برای ما [[غیب]] نیست، اما کسی که در این اتاق نیست اگر الآن بگوید در این اتاق چه میگذرد، او از [[غیب]] گفته است، چون برای او [[غیب]] است. نسبت به آینده نیز همین طور است؛ الآن آینده برای ما [[نهان]] است و ما نمیدانیم وضع [[الواح سماویه]] چگونه است و [[لوح محفوظ]] که در [[قرآن]] آمده است معنایش چیست و وضعش چیست، اما اگر کسی از راهی از [[لوح محفوظ]] اطلاع داشته باشد و از آنجا بتواند عالم را بخواند، آینده دیگر برای او [[غیب]] نیست، بلکه [[شهادت]] است<ref>[http://lib.motahari.ir/Content/905/313 توحید، ص ۳۱۱.]</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ | ||
| تصویر = 111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«غیب نسبی، آن قسم واقعیتهایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمیدانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید میآید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود میگردد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۷.]</ref>. | ::::::«غیب نسبی، آن قسم واقعیتهایی است که به اعتباری نهان و به اعتباری عیان است. مانند رخدادهای آینده که برای اکنون ما غیب است و نمیدانیم فردا و پس از آن، چه رخدادهایی پدید میآید. ولی با گذشت زمان، برای ما مشهود میگردد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۶۷.]</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله جوادی آملی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله جوادی آملی؛ | ||
| تصویر = 769540432.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالله جوادی آملی]]]] | |||
آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[تفسیر تسنیم ج۲ (کتاب)|تفسیر تسنیم]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[تفسیر تسنیم ج۲ (کتاب)|تفسیر تسنیم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب نسبی آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است؛ مانند اخبار گذشتگان: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسانهاست. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است: {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه ۱۷.</ref> و مشاهدهاش میسور انبیا و اولیای الهی است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت، بعضی از فرشتگان را مشاده میکنند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}<ref>روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه ۲۲.</ref><ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم ج۲، ص ۱۷۱]</ref> | ::::::«غیب نسبی آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است؛ مانند اخبار گذشتگان: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و یا قیامت و فرشتگان؛ زیرا قیامت مشهود برخی انسانهاست. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است: {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه ۱۷.</ref> و مشاهدهاش میسور انبیا و اولیای الهی است. البته همگان، حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت، بعضی از فرشتگان را مشاده میکنند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}}<ref>روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه ۲۲.</ref><ref>[http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjY3-lo9QdCkQRPY%3d تفسیر تسنیم ج۲، ص ۱۷۱]</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله طیب؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. آیتالله طیب؛ | ||
| تصویر = 11785.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحسین طیب|طیب]]]] | |||
آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«غیب امری اضافی است ما بین غائب و مغیب عنه و این امر مقول بتشکیک بوده و نسبت باشخاص متفاوت است یعنی ممکن است امری برای زید غیب باشد در صورتی که برای عمرو معلوم است یا فلان چیز از حواس ظاهری غایب است ولی از عقل پوشیده نیست و اینکه گفته میشود خدا عالم بغیب است یعنی باموری که بر بندگان پوشیده است و لذا در حکمت ثابت شده است که علم خدا حضوری است نه حصولی»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.]</ref>. | ::::::«غیب امری اضافی است ما بین غائب و مغیب عنه و این امر مقول بتشکیک بوده و نسبت باشخاص متفاوت است یعنی ممکن است امری برای زید غیب باشد در صورتی که برای عمرو معلوم است یا فلان چیز از حواس ظاهری غایب است ولی از عقل پوشیده نیست و اینکه گفته میشود خدا عالم بغیب است یعنی باموری که بر بندگان پوشیده است و لذا در حکمت ثابت شده است که علم خدا حضوری است نه حصولی»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.]</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ | ||
| تصویر = 11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | |||
حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ::::::«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ | ||
| تصویر = 11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در پایاننامه دکتری خود ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در پایاننامه دکتری خود ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب در هر یک از دو معنای یاد شده "پنهان ماندن از حواس و عدم علم" نسبی است. یعنی نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. ممکن است که یک چیز نسبت به یک نفر غیب و نسبت به دیگری شهادت باشد. مثلا کسی که داخل یک خانه است، حوادث بیرون از آن برای او غیب به شمار میآید؛ اما حوادث داخل خانه که در حضور او رخ میدهد، نسبت به او شهادت است. در مقابل حوادث داخل یک خانه برای فرد بیرون از آن، غیب و حوادث بیرون آن خانه برای او شهادت به شمار میآید»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>. | ::::::«غیب در هر یک از دو معنای یاد شده "پنهان ماندن از حواس و عدم علم" نسبی است. یعنی نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. ممکن است که یک چیز نسبت به یک نفر غیب و نسبت به دیگری شهادت باشد. مثلا کسی که داخل یک خانه است، حوادث بیرون از آن برای او غیب به شمار میآید؛ اما حوادث داخل خانه که در حضور او رخ میدهد، نسبت به او شهادت است. در مقابل حوادث داخل یک خانه برای فرد بیرون از آن، غیب و حوادث بیرون آن خانه برای او شهادت به شمار میآید»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (پایاننامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه]].</ref>. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ | ||
| تصویر = 60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب نسبی آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است مانند اخبار گذشتگان {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}} <ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. یا مانند قیامت و فرشتگان: زیرا قیامت مشهود برخی انسانها است. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}} <ref> چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref> او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد و مشاهدهاش میسور انبیاء و اولیای الهی است البته همگان حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت. بعضی از فرشتگان را مشاهده میکند {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}} <ref> روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref>. | ::::::«غیب نسبی آن است که در برخی مقاطع وجودی و یا برای برخی افراد غیب است مانند اخبار گذشتگان {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}} <ref> این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. یا مانند قیامت و فرشتگان: زیرا قیامت مشهود برخی انسانها است. فرشته نیز تمثلش برای برخی انسانها ممکن است {{متن قرآن|فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}} <ref> چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.</ref> او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد و مشاهدهاش میسور انبیاء و اولیای الهی است البته همگان حتی کافران در حال احتضار و در برزخ و قیامت. بعضی از فرشتگان را مشاهده میکند {{متن قرآن|يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ}} <ref> روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین خیاط؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین خیاط؛ | ||
| تصویر = 000027.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی خیاط| خیاط]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی خیاط]]'''، در مقاله ''«[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی خیاط]]'''، در مقاله ''«[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«چیزی است که تنها در برخی مقاطع وجودی برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مانند: فرشتگان، اخبار گذشتگان و اخبار مربوط به آینده و ... چنین مواردی که برای بیشتر مردم از مغیبات است برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و اولیای خداوند [[غیب]] نیست؛ از این رو، [[امام علی]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا»}}<ref>محمد بن طلحه شافعی؛ مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول؛ ص۹۲.</ref>»<ref>[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، [[ کتاب و سنت (نشریه)|دوماهنامه کتاب و سنت]]، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.</ref>. | ::::::«چیزی است که تنها در برخی مقاطع وجودی برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مانند: فرشتگان، اخبار گذشتگان و اخبار مربوط به آینده و ... چنین مواردی که برای بیشتر مردم از مغیبات است برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و اولیای خداوند [[غیب]] نیست؛ از این رو، [[امام علی]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا»}}<ref>محمد بن طلحه شافعی؛ مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول؛ ص۹۲.</ref>»<ref>[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، [[ کتاب و سنت (نشریه)|دوماهنامه کتاب و سنت]]، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.</ref>. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین مدقق؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین مدقق؛ | ||
| تصویر = 1368186.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحکیم مدقق|مدقق]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عبدالحکیم مدقق]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از منظر قرآن و سنت (مقاله)|علم غیب از منظر قرآن و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید عبدالحکیم مدقق]]''' در مقاله ''«[[علم غیب از منظر قرآن و سنت (مقاله)|علم غیب از منظر قرآن و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[غیب]] یک معنای نسبی دارد و دارای مراتب مختلف است: | ::::::«[[غیب]] یک معنای نسبی دارد و دارای مراتب مختلف است: | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ | ||
| تصویر = 765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«گاهی مراد از غیب اموری است که از دایره ادراک بیرون است. این قسم خود به دو دسته دیگر تقسیم میشود: | ::::::«گاهی مراد از غیب اموری است که از دایره ادراک بیرون است. این قسم خود به دو دسته دیگر تقسیم میشود: | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۲. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۲. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11273.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]] | |||
::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«(غیب نسبی) یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به برخی دیگر غیب محسوب میشود، بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلماتی غیب است، انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعمق و سیر بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهرة حقیقت بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که برای ملائکه مورد شهود و عوالم آنها است برای مردم ساکن در نشأت طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاری بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته، با اینکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است، {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>«آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است.»؛ سوره هود، آیه۱۰۳.</ref> در قرآن مجید در مواردی کلمه غیب به همین معنا به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم». سوره هود، آیه۴۱.</ref> بدیهی است که قصص گذشتگان برای مردم این زمان غیب است، اما برای خود آنها در زمان حضورشان شهادت بوده است، از این رو میتوان گفت اکثر غیبها نسبی است که برای برخی غیب است و برای بعضی شهود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۸۷.</ref>»<ref>[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۶.</ref>. | ::::::«(غیب نسبی) یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به برخی دیگر غیب محسوب میشود، بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلماتی غیب است، انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعمق و سیر بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهرة حقیقت بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که برای ملائکه مورد شهود و عوالم آنها است برای مردم ساکن در نشأت طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاری بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته، با اینکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است، {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>«آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است.»؛ سوره هود، آیه۱۰۳.</ref> در قرآن مجید در مواردی کلمه غیب به همین معنا به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم». سوره هود، آیه۴۱.</ref> بدیهی است که قصص گذشتگان برای مردم این زمان غیب است، اما برای خود آنها در زمان حضورشان شهادت بوده است، از این رو میتوان گفت اکثر غیبها نسبی است که برای برخی غیب است و برای بعضی شهود<ref>[[مرتضی مطهری]]، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۸۷.</ref>»<ref>[[بررسی علم غیب معصومان (پایاننامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]، ص۱۶.</ref>. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ | ||
| تصویر = 11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]] | |||
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یعنی اموری است که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیستاما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشوند. مانند اخبار گذشتگان. | ::::::«یعنی اموری است که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیستاما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشوند. مانند اخبار گذشتگان. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۴. خانم دکتر رمضانی (پژوهشگر دانشگاه علوم و تحقیقات تهران)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱۴. خانم دکتر رمضانی (پژوهشگر دانشگاه علوم و تحقیقات تهران)؛ | ||
| تصویر = 11943.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[معصومه رمضانی استارمی|رمضانی]]]] | |||
::::::خانم '''[[معصومه رمضانی استارمی]]''' در مقاله ''«[[نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی (مقاله)|نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::خانم '''[[معصومه رمضانی استارمی]]''' در مقاله ''«[[نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی (مقاله)|نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«غیب نسبی، غیبت در برخی از مقاطع وجودی و از بعضی از انسانهاست. مانند فرشتگان که اگرچه برای انبیاء و اولیاء قابل رویت میباشند ولی سایر انسانها قادر به دیدن آنها نیستند. این نوع از غیب، هم با علم حصولی و هم علم حضوری قابل شناخت است. تفکر و تعقل، راه را برای تأیید وحی و امکان شهود قلبی میگشاید. یا به عبارتی میتوانیم موجودات عالم را تا موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند غیب نسبی بنامیم. از این رو، غیبی که در آیۀ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}<ref>« و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است». سوره انعام، آیه۵۹.</ref> ذکر شده از نوع همین غیب نسبی است زیرا امور محدود و مقدری را بیان فرموده که تعلق علم به آن محال نیست. لازم به ذکر است که تقسیم موجود به غیب و شهادت تنها از نظر معرفت شناختی است و نه وجودشناختی. تقسیم موجود به غیب و شهادت، به لحاظ معرفت است نه به لحاظ اصل ذات خود شیء؛ یعنی نظیر تقسیم موجود به واجب و ممکن نیست که امر عینی است و نه معرفتی؛ چون اگر معرفت اصلا مطرح نباشد، تقسیم موجود به غیب و شهادت نیز روا نیست. البته ملزوم آن، یعنی تقسیم موجود به مجرد و مادی، یک امر نفسی و عینی است نه نسبی و علمی، ولی لازم تجرد و مادیت که غیب و شهادت است امری معرفتی و علمی است»<ref>[http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?option=com_content&view=article&id=1531:1395-12-07-11-04-41&catid=90:mag-11&Itemid=103 نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی]</ref>. | ::::::«غیب نسبی، غیبت در برخی از مقاطع وجودی و از بعضی از انسانهاست. مانند فرشتگان که اگرچه برای انبیاء و اولیاء قابل رویت میباشند ولی سایر انسانها قادر به دیدن آنها نیستند. این نوع از غیب، هم با علم حصولی و هم علم حضوری قابل شناخت است. تفکر و تعقل، راه را برای تأیید وحی و امکان شهود قلبی میگشاید. یا به عبارتی میتوانیم موجودات عالم را تا موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند غیب نسبی بنامیم. از این رو، غیبی که در آیۀ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}<ref>« و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است». سوره انعام، آیه۵۹.</ref> ذکر شده از نوع همین غیب نسبی است زیرا امور محدود و مقدری را بیان فرموده که تعلق علم به آن محال نیست. لازم به ذکر است که تقسیم موجود به غیب و شهادت تنها از نظر معرفت شناختی است و نه وجودشناختی. تقسیم موجود به غیب و شهادت، به لحاظ معرفت است نه به لحاظ اصل ذات خود شیء؛ یعنی نظیر تقسیم موجود به واجب و ممکن نیست که امر عینی است و نه معرفتی؛ چون اگر معرفت اصلا مطرح نباشد، تقسیم موجود به غیب و شهادت نیز روا نیست. البته ملزوم آن، یعنی تقسیم موجود به مجرد و مادی، یک امر نفسی و عینی است نه نسبی و علمی، ولی لازم تجرد و مادیت که غیب و شهادت است امری معرفتی و علمی است»<ref>[http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?option=com_content&view=article&id=1531:1395-12-07-11-04-41&catid=90:mag-11&Itemid=103 نقش ایمان به غیب در امیدبخشی به زندگی]</ref>. | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان. | | عنوان پاسخدهنده = ۱۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان. | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | |||
'''پژوهشگران [http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«غیبی بودن، امری نسبی و اضافی است؛ زیرا اولا همه آن چه برای ما نهان است، برای خداوند آشکار و عیان است: هر رازی نزد تو آشکار است و هر نهانی نزد تو پدیدار. ثانیا اگر کسی از رویدادی مربوط به آینده خبر دهد یا از واقعهای که در مکانی دیگر رخ داده، پرده بردارد، بی گمان غیب گویی کرده است؛ در حالی که همین رویداد برای کسانی که آن را دیدهاند یا خواهند دید، غیبی نیست»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>. | ::::::«غیبی بودن، امری نسبی و اضافی است؛ زیرا اولا همه آن چه برای ما نهان است، برای خداوند آشکار و عیان است: هر رازی نزد تو آشکار است و هر نهانی نزد تو پدیدار. ثانیا اگر کسی از رویدادی مربوط به آینده خبر دهد یا از واقعهای که در مکانی دیگر رخ داده، پرده بردارد، بی گمان غیب گویی کرده است؛ در حالی که همین رویداد برای کسانی که آن را دیدهاند یا خواهند دید، غیبی نیست»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>. |