سید حسنی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
سید حسنی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۰
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-.jpg||بندانگشتی| +.jpg|بندانگشتی|)) |
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله ریشهری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله ریشهری؛ | ||
| تصویر = 11046759983.jpg|بندانگشتی|90px|right|[[محمد محمدی ریشهری]]]] | | تصویر = 11046759983.jpg|تپس|بندانگشتی|90px|right|[[محمد محمدی ریشهری]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[خروج]] و [[قیام]] فردی به نام [[حسنی]]، یکی دیگر از نشانههای مشهور درباره [[ظهور]] به شمار میرود؛ اما احادیثی که درباره آن وجود دارد، از نظر [[سند]] یا منبع، اشکال دارند و تنها [[روایت]] صحیح آن در روضه کافی است که آن هم از نظر محتوا قابل قبول نیست. در این [[حدیث]]، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[فرج]] سؤال شد و ایشان فرمود: وقتی [[فرزندان عباس]] با هم [[اختلاف]] کنند و [[سلطنت]] آنان سست شود، شامی و [[یمانی]] [[ظهور]] میکنند و [[حسنی]] به حرکت درمیآید و [[صاحب]] الأمر از [[مدینه]] به [[مکه]] میآید ... و از [[خداوند]] اجازه [[ظهور]] میطلبد. آن گاه برخی از موالی او این خبر را برای [[حسنی]] میبرند و او بر [[خروج]]، پیشدستی میکند؛ اما اهل [[مکه]]، او را میکشند و سرش را برای شامی میفرستند. در این زمان، [[صاحب]] الأمر آشکار میشود و [[مردم]] با او [[بیعت]] میکنند<ref>روضة الکافی، ص ۲۲۵.</ref>. اگر چه ممکن است که از نظر [[سند]]، بر این [[حدیث]]، اشکالی وارد نباشد، ولی در آن از [[اختلاف]] [[بنی عباس]] سخن گفته شده که مجموع [[حدیث]] را با مشکل رو به رو میکند و عبارت هم به گونهای نیست که بتوان گفت مقصود [[امام]]، فاصلهای طولانی بین [[اختلاف]] [[بنی عباس]] و [[ظهور]] [[حسنی]] است. از طرفی، تصور برگشت [[حکومت]] [[عباسیان]] یا تشکیل حکومتی به نام آنان در [[آخر الزمان]] بر هیچ [[دلیل]] و قرینه درستی استوار نیست. اشکال دوم، ابهاماتی است که در این [[حدیث]] به چشم میخورد. این که [[مهدی]] پس از آمدن از [[مدینه]] به [[مکه]]، تازه اجازه [[ظهور]] بخواهد و این که [[حسنی]] در برابر [[مهدی]] برای [[قیام]]، پیشدستی کند، مطالبی قابل تأمل است. کشته شدن [[حسنی]] به دست [[اهل مکه]] و فرستادن سر او برای شامی هم مطلبی است که در [[احادیث]] دیگر وجود ندارد. ضمن این که به نظر میرسد که فرستادن سر مقتول، مربوط به [[تاریخ]] [[صدر اسلام]] است، نه [[آخر الزمان]] که ارتباطات به گونه دیگری تصویر شده است. [[احادیث]] دیگری نیز درباره [[سید حسنی]] و [[قیام]] او وجود دارند که آنها نیز معمولًا با اشکالات محتوایی مواجهاند. این پیشینه درباره [[احادیث]] مربوط به [[حسنی]] و مهمتر از این، ضعف منبع و [[سند]] و متن این [[احادیث]]، چنین نتیجه میدهد که [[قیام]] [[حسنی]] قبل از [[ظهور]]، چیزی نیست که بتوان به شیوه علمی، آن را اثبات کرد. بنا بر این، شاید بتوان گفت که مقصود از [[سید حسنی]]- در تنها [[روایت]] معتبری که بدان اشاره شد-، همان [[نفس زکیه]] است»<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱.</ref>. | ::::::«[[خروج]] و [[قیام]] فردی به نام [[حسنی]]، یکی دیگر از نشانههای مشهور درباره [[ظهور]] به شمار میرود؛ اما احادیثی که درباره آن وجود دارد، از نظر [[سند]] یا منبع، اشکال دارند و تنها [[روایت]] صحیح آن در روضه کافی است که آن هم از نظر محتوا قابل قبول نیست. در این [[حدیث]]، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[فرج]] سؤال شد و ایشان فرمود: وقتی [[فرزندان عباس]] با هم [[اختلاف]] کنند و [[سلطنت]] آنان سست شود، شامی و [[یمانی]] [[ظهور]] میکنند و [[حسنی]] به حرکت درمیآید و [[صاحب]] الأمر از [[مدینه]] به [[مکه]] میآید ... و از [[خداوند]] اجازه [[ظهور]] میطلبد. آن گاه برخی از موالی او این خبر را برای [[حسنی]] میبرند و او بر [[خروج]]، پیشدستی میکند؛ اما اهل [[مکه]]، او را میکشند و سرش را برای شامی میفرستند. در این زمان، [[صاحب]] الأمر آشکار میشود و [[مردم]] با او [[بیعت]] میکنند<ref>روضة الکافی، ص ۲۲۵.</ref>. اگر چه ممکن است که از نظر [[سند]]، بر این [[حدیث]]، اشکالی وارد نباشد، ولی در آن از [[اختلاف]] [[بنی عباس]] سخن گفته شده که مجموع [[حدیث]] را با مشکل رو به رو میکند و عبارت هم به گونهای نیست که بتوان گفت مقصود [[امام]]، فاصلهای طولانی بین [[اختلاف]] [[بنی عباس]] و [[ظهور]] [[حسنی]] است. از طرفی، تصور برگشت [[حکومت]] [[عباسیان]] یا تشکیل حکومتی به نام آنان در [[آخر الزمان]] بر هیچ [[دلیل]] و قرینه درستی استوار نیست. اشکال دوم، ابهاماتی است که در این [[حدیث]] به چشم میخورد. این که [[مهدی]] پس از آمدن از [[مدینه]] به [[مکه]]، تازه اجازه [[ظهور]] بخواهد و این که [[حسنی]] در برابر [[مهدی]] برای [[قیام]]، پیشدستی کند، مطالبی قابل تأمل است. کشته شدن [[حسنی]] به دست [[اهل مکه]] و فرستادن سر او برای شامی هم مطلبی است که در [[احادیث]] دیگر وجود ندارد. ضمن این که به نظر میرسد که فرستادن سر مقتول، مربوط به [[تاریخ]] [[صدر اسلام]] است، نه [[آخر الزمان]] که ارتباطات به گونه دیگری تصویر شده است. [[احادیث]] دیگری نیز درباره [[سید حسنی]] و [[قیام]] او وجود دارند که آنها نیز معمولًا با اشکالات محتوایی مواجهاند. این پیشینه درباره [[احادیث]] مربوط به [[حسنی]] و مهمتر از این، ضعف منبع و [[سند]] و متن این [[احادیث]]، چنین نتیجه میدهد که [[قیام]] [[حسنی]] قبل از [[ظهور]]، چیزی نیست که بتوان به شیوه علمی، آن را اثبات کرد. بنا بر این، شاید بتوان گفت که مقصود از [[سید حسنی]]- در تنها [[روایت]] معتبری که بدان اشاره شد-، همان [[نفس زکیه]] است»<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱.</ref>. |