بحث:سید حسنی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
فعلا کار نشود
۳. آیتالله خراسانی؛ |
---|
|
پاسخ تفصیلی
سید حسنی کیست
- یکی از علایم ظهور امام مهدی(علیه اسلام)، خروج سید حسنی با یارانش برای یاری ایشان از سرزمین دیلم "از بلاد گیلان"است. حسنی سیدی خوش سیما و خوش منظر و اصالتاً او را ایرانی معرفی کردهاند و از شیعیان خالص اهل بیت است و مردی شجاع، عالم و وارسته معرفی شده<refر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۹؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۶؛ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۹ ـ ۷۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۰7 ـ ۲۰۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۱۶؛ پژوهشگران وبگاه اسلام کوئیست</ref> و در صدد دفاع از حریم اهل بیت است. همچنین در زمانی که مردم در شرائط سختی هستند و ظلم و جور بیداد میکند او قیام میکند و مردم هم از قیام او استقبال میکنند و مناطقی را فتح میکند تا میرسد به کوفه و سرانجام با اصحابش در کوفه ملحق به امام زمان(علیه اسلام) میشوند و با ایشان همراه یارانش بیعت میکند.[۹] وی، انسان حقمداری است كه وقتی حقیقت برایش مشخص میشود، آنرا به راحتی میپذیرد. او نیز از اولاد امام حسن مجتبی است و احتمالاً به همین علت او را حسنی میگویند.[۱۰]
سه تن که به عنوان حسنی معروف شدهاند
- در روایات چند نفر را سید حسنی یاد کردهاند:
- اولین شخصی که نزدیک ظهور در مکه قیام میکند و به دست اهل مکه به شهادت میرسد و سرش را برای شامی سفیانی میفرستند. این شخص، همان نفس زکیه، یکی از نشانههای حتمی ظهور است.[۱۱]
- دومی شخصی است که با سپاه سفیانی اموی در شام درگیر میشود و سرانجام شکست می¬خورد.[۱۲]
- سومی شخصی که به احتمال بسیار زیاد همان سید حسنی است که از نشانههای ظهور معرفی شده، کسی است که از طرف دیلم خروج میکند، ستمگران را میکشد و وارد کوفه میشود. وقتی خبر ظهور و قیام حضرت مهدی(علیه اسلام) به او میرسد، نزد ایشان میآید و پس از درخواست نشانه و کرامت ایشان او و بسیاری از سپاهیانش با حضرت(علیه اسلام) بیعت میکنند و به خیل عظیم سپاهیان آن ایشان میپیوندند.[۱۳]
مکان خروج و استقرار، زمان و مکان ملاقات و صداقت حسنی
- سید حسنی ابتدا ادعای مهدویت داشته اما پس از ملاقات حسنی با امام زمان(علیه اسلام) حسنی به امام عرض میکند: اگر تو مهدی(علیه اسلام) آل محمدی آثار جدت پیامبر عصا، انگشتر، عمامه مصحف علی کجاست؟ حضرت همه آنها را به او عرضه میکند سپس ایشان یا حسنی عصا را برداشته و در سنگ سختی فرو میبرد بلافاصله عصا سبز شده و برگ در میآورد و پس از آن میگوید: الله اکبر یابن رسول الله دست خود را دراز کن تا با تو بیعت کنم و به این ترتیب او و سپاهیانش با حضرت بیعت میکنند البته میتوان این مسأله را چنین توجیه كرد كه او ادعای مهدویت نداشته و فقط قصد داشته حقیقت را برای یارانش روشن كند.[۱۴] همچنین خروج حسنی همزمان یا بعد از ظهور حضرت خواهد بود زیرا پس از ورود مهدی(علیه اسلام) و اصحابشان به کوفه حسنی با خبر شده؛ یارانش به او میگویند: این رسول الله کیست که به ساحت و منطقه ما وارد شده است؟ حسنی در پاسخ آنان میگوید بیرون شویم و ببینیم او کیست و چه میطلبد. به خدا قسم او میداند که او مهدی(علیه اسلام) است و او را میشناسد و از این سخن غرضی جز اینکه ایشان را به اصحاب خود بشناساند ندارد.[۱۵]
روایات
- برخی روایات دربارۀ شخصیت سید حسنی وارد شده است، مانند
- امام صادق(علیه اسلام) ضمن حدیثی طولانی به مفضل بن عمر میفرماید:[۱۶] «سید حسنی آن جوان زیبا، از طرف سرزمین دیلم "از بلاد گیلان" خروج کرده و با صدای رسا صدا میزند: ای آل احمد! دعوت آن کس را که از غیبتش متأسّف بودید اجابت کنید، این صدا از ناحیه ضریح پیغمبر بلند میشود و...»[۱۷]
- امام علی(علیه اسلام) فرمودند:[۱۸] «آنگاه که سپاه حضرت مهدی(علیه اسلام) به حرکت در میآید و در مسیر خود در کمال آرامش و مهربانی به وادی القری میرسند (درهای است بین مدینه و شام از توابع مدینه)، سید حسنی، پسر عموی آن حضرت به همراه دوازده هزار جنگجو به وی میپیوندند. سید حسنی به ایشان میگوید: ولی من مهدیام، سید حسنی میپرسد: آیا نشانهای داری تا ما با تو بیعت کنیم؟ حضرت(علیه اسلام) به پرنده در حال پرواز اشاره میکند، در دست وی افتد و چوبی خشک را در زمین فرو میبرد و بیدرنگ سبز میشود و شاخ و برگ بر میآورد. سید حسنی میگوید: عموزاده، امامت، از آن توست و همچنین لشگریانش را به وی تسلیم خواهد کرد، او که هم نام حضرت است پیشاپیش سپاه ایشان به حرکت در خواهد آمد.»[۱۹]
پانویس
- ↑ التشریف بالمنن، ص ۱۲۰، ح ۱۱۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۲، ح ۱۱۲.
- ↑ کشف الغمه، ج ۲، ۴۶۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۳۱، ح ۵۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ۱۵؛ مختصر بصائر الدرجات، ص ۸۸.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۸؛ الزام الناصب، ج ۲، ۱۳۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۷۴، ح ۱۶۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۶.
- ↑ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۹۴-۲۲۲.
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۵۶؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۱6
- ↑ ر.ک. طبسی، نجمالدین، نگرشی در روایات سید حسنی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵؛ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۳
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵؛ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۳
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵؛ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۳
- ↑ ر.ک. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۳ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۹؛ طبسی، نجمالدین، نگرشی در روایات سید حسنی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۳
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۵
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۹؛ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۹ ـ ۷۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۰7 ـ ۲۰۸
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۵ و ج ۵۳، ص ۱۵
- ↑ ر.ک. رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۶۹ ـ ۷۴؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۲۰7 ـ ۲۰۸؛ طبسی، نجمالدین، نگرشی در روایات سید حسنی، صفحه؟؟؟؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۹