پرش به محتوا

منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله مصباح یزدی؛
| تصویر = 11196.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
| تصویر = 11196.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«بی‌شک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>به آنان آموزش ندهید، زیرا ایشان از شما داناتر می‌باشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>من شهر علم و علی درب این شهر می‌باشد؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب علم]] به من آموخت که هر بابی [[هزار باب]] دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار [[هزار باب]]، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و فصل‌الخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[مادر موسی]]{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>.
::::::«بی‌شک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>به آنان آموزش ندهید، زیرا ایشان از شما داناتر می‌باشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>من شهر علم و علی درب این شهر می‌باشد؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب علم]] به من آموخت که هر بابی [[هزار باب]] دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار [[هزار باب]]، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و فصل‌الخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[مادر موسی]]{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>.
خط ۲۷۸: خط ۲۷۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. آقای دکتر رستمی (استادیار دانشگاه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. آقای دکتر رستمی (استادیار دانشگاه قم)؛
| تصویر = 11522.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد زمان رستمی|رستمی]]]]
| تصویر = 11522.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد زمان رستمی|رستمی]]]]
دکتر '''[[محمد زمان رستمی|رستمی]]''' در مقاله ''«[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
دکتر '''[[محمد زمان رستمی|رستمی]]''' در مقاله ''«[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::# '''[[قلم اعلی]]''' یا '''[[عقل اول]]:''' یکی از مخازن علم الهی که از مصادر [[علم امام]]{{ع}} است و امام در بالاترین مراحل سیر کمالی خود به آن دست می‌یابد، قلم اعلی یا عقل اول است. میان احدیّت ذات و واحدیّت او، برزخیّت اول (برزخیّت أکبر) و میان علم الهی و وجود ممکنات، برزخیت دوم است و آن برزخیت اول، منشأ برزخیت دوم و برزخیت دوم، منشأ عقل اول یا قلم اعلی است. که محلی برای نفوذ اقتدار الهی است.
::::# '''[[قلم اعلی]]''' یا '''[[عقل اول]]:''' یکی از مخازن علم الهی که از مصادر [[علم امام]]{{ع}} است و امام در بالاترین مراحل سیر کمالی خود به آن دست می‌یابد، قلم اعلی یا عقل اول است. میان احدیّت ذات و واحدیّت او، برزخیّت اول (برزخیّت أکبر) و میان علم الهی و وجود ممکنات، برزخیت دوم است و آن برزخیت اول، منشأ برزخیت دوم و برزخیت دوم، منشأ عقل اول یا قلم اعلی است. که محلی برای نفوذ اقتدار الهی است.
خط ۲۹۱: خط ۲۹۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| تصویر = 11793.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
| تصویر = 11793.jpg
| پاسخ‌دهنده = سیده رابیل]]]]
خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
::::::«"آگاهی انسان از غیب" که - پس از عقل و حس - باید آن را "معرفت سوم" نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور  غیبی می‌شود؟ طرق موجود و متصور را می‌توان اینگونه تقسیم بندی کرد:
::::::«"آگاهی انسان از غیب" که - پس از عقل و حس - باید آن را "معرفت سوم" نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور  غیبی می‌شود؟ طرق موجود و متصور را می‌توان اینگونه تقسیم بندی کرد:
خط ۳۰۲: خط ۳۰۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛
| تصویر = 11817.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
| تصویر = 11817.jpg
| پاسخ‌دهنده = زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابى حسینى]]]]
::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم '''[[زهرةالسادات میرترابی حسینی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«راه‌های شناخت به تَبَع ابزارهای آن، مختلف است ولی در واقع همۀ آنها، مکمّل و مؤید یکدیگرند. در اینجا به هر یک از راه‌های شناخت اشاره‌ای داریم:
::::::«راه‌های شناخت به تَبَع ابزارهای آن، مختلف است ولی در واقع همۀ آنها، مکمّل و مؤید یکدیگرند. در اینجا به هر یک از راه‌های شناخت اشاره‌ای داریم:
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش