غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۰
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مصباح یزدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مصباح یزدی؛ | ||
| تصویر = 11196.jpg | | تصویر = 11196.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی| | | پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | ||
آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/3671 سجادههای سلوک]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/3671 سجادههای سلوک]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«مقام ذات و کنه باریتعالی، و بهتعبیردیگر مقام احدیت، مقام تجلی ذات برای ذات و مقام غیبالغیب است که هنوز اسما و صفات ظاهر نشدهاند. این مقام، یعنی کنه ذات حق معلوم، مدرک و مشهودِ هیچکس نتواند بود و حتی [[رسول خدا]] {{صل}} به مقام ذات دسترس ندارد. در آثار عرفانی، گاهی لفظ "الله" اسم علم برای ذات دستنایافتنی خداوند و کنه خداوند است و معنای الوهیت، تدبیر و مانند اینها در آن لحاظ نشده است. در مقابل، مقام واحدیت قرار دارد که مقام ظهور اسما و صفات و مظاهر آنها، یعنی ذوات و ماهیات اشیاست. اگر گفته میشود که ما نمیتوانیم به ذات خداوند علم داشته باشیم، منظور مقام ذات در اصطلاح عرفاست که مقدم بر مرتبه و مقام اسما و صفات و تجلیات الهی است و حتی [[انبیا]] و [[اولیا]] و ملائکه مقرب راهی به این مقام معرفت ندارند. این مقام، تنها معلوم و مشهودِ خود خداوند است. بر این اساس، از نگاه عرفا نمیتوان [[علم حضوری]] به مقام ذات پیدا کرد؛ زیرا درک این مقام که [[غیب]] محض است، منحصر به خود خداوند است که بر ذات خویش احاطه دارد و سایر موجودات چون نمیتوانند بر ذات الهی احاطه داشته باشند -چه آنکه، احاطه محدود بر نامحدود و نامتناهی محال است- راهی به ادراک مقام ذات الهی، که مستلزم احاطه بر آن است، ندارند. ازاینرو قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَ لا يُحيطُونَ بِهِ عِلْماً}} <ref> و آنان احاطه علمی به خداوند ندارند؛ سوره طه، آیه: 110.</ref>. | ::::::«مقام ذات و کنه باریتعالی، و بهتعبیردیگر مقام احدیت، مقام تجلی ذات برای ذات و مقام غیبالغیب است که هنوز اسما و صفات ظاهر نشدهاند. این مقام، یعنی کنه ذات حق معلوم، مدرک و مشهودِ هیچکس نتواند بود و حتی [[رسول خدا]] {{صل}} به مقام ذات دسترس ندارد. در آثار عرفانی، گاهی لفظ "الله" اسم علم برای ذات دستنایافتنی خداوند و کنه خداوند است و معنای الوهیت، تدبیر و مانند اینها در آن لحاظ نشده است. در مقابل، مقام واحدیت قرار دارد که مقام ظهور اسما و صفات و مظاهر آنها، یعنی ذوات و ماهیات اشیاست. اگر گفته میشود که ما نمیتوانیم به ذات خداوند علم داشته باشیم، منظور مقام ذات در اصطلاح عرفاست که مقدم بر مرتبه و مقام اسما و صفات و تجلیات الهی است و حتی [[انبیا]] و [[اولیا]] و ملائکه مقرب راهی به این مقام معرفت ندارند. این مقام، تنها معلوم و مشهودِ خود خداوند است. بر این اساس، از نگاه عرفا نمیتوان [[علم حضوری]] به مقام ذات پیدا کرد؛ زیرا درک این مقام که [[غیب]] محض است، منحصر به خود خداوند است که بر ذات خویش احاطه دارد و سایر موجودات چون نمیتوانند بر ذات الهی احاطه داشته باشند -چه آنکه، احاطه محدود بر نامحدود و نامتناهی محال است- راهی به ادراک مقام ذات الهی، که مستلزم احاطه بر آن است، ندارند. ازاینرو قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَ لا يُحيطُونَ بِهِ عِلْماً}} <ref> و آنان احاطه علمی به خداوند ندارند؛ سوره طه، آیه: 110.</ref>. | ||
::::::روشن شد که منظور کسانی که علم به ذات الهی را ممکن و بلکه لازمه وجود معلول میدانند، ذات در اصطلاح فلسفه و کلام است که عین صفات است و هیچ نحو تعددی بین آن ذات و صفات وجود ندارد. در مقابل، کسانی که میگویند علم ما به وجه و تجلیات الهی تعلق میگیرد، نه به ذات او، منظورشان ذات در اصطلاح عرفانی، یعنی مقام غیبالغیوب است که در حیطه [[شهود]]، علم و ادراک ما نمیگنجد و درک و شهود آن اختصاص به خداوند دارد. پس بنا بر اصطلاح ذات خداوند از دیدگاه فلسفی، میتوان به ذات خداوند علم حصولی و [[علم حضوری|حضوری]] یافت و از این دیدگاه، علم حضوری به ذات خداوند، بهمعنای احاطه بر کنه و ذات خداوند نیست؛ زیرا هیچکس جز خداوند احاطه بر ذات او ندارد و علم حضوری دیگران به ذات الهی فروتر از آن مرتبه است. بهعلاوه، این علم حضوری که برای ما میسور و دستیافتنی است، شدت و ضعف دارد و بنا بر مقام و مرتبه انسانها از مراتب گوناگونی برخوردار است»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/3671 سجادههای سلوک]، ج 2، ص 223 و 224.</ref>. | ::::::روشن شد که منظور کسانی که علم به ذات الهی را ممکن و بلکه لازمه وجود معلول میدانند، ذات در اصطلاح فلسفه و کلام است که عین صفات است و هیچ نحو تعددی بین آن ذات و صفات وجود ندارد. در مقابل، کسانی که میگویند علم ما به وجه و تجلیات الهی تعلق میگیرد، نه به ذات او، منظورشان ذات در اصطلاح عرفانی، یعنی مقام غیبالغیوب است که در حیطه [[شهود]]، علم و ادراک ما نمیگنجد و درک و شهود آن اختصاص به خداوند دارد. پس بنا بر اصطلاح ذات خداوند از دیدگاه فلسفی، میتوان به ذات خداوند علم حصولی و [[علم حضوری|حضوری]] یافت و از این دیدگاه، علم حضوری به ذات خداوند، بهمعنای احاطه بر کنه و ذات خداوند نیست؛ زیرا هیچکس جز خداوند احاطه بر ذات او ندارد و علم حضوری دیگران به ذات الهی فروتر از آن مرتبه است. بهعلاوه، این علم حضوری که برای ما میسور و دستیافتنی است، شدت و ضعف دارد و بنا بر مقام و مرتبه انسانها از مراتب گوناگونی برخوردار است»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/3671 سجادههای سلوک]، ج 2، ص 223 و 224.</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛ | ||
| تصویر = 11253.jpg | | تصویر = 11253.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید مرتضی حسینی شاهرودی| | | پاسخدهنده = سید مرتضی حسینی شاهرودی | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://www.tahour.net/content/view/167/31/ آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«مفاتیح [[غیب]] را ثمره تجلی ذات برای ذات دانستهاند؛{{عربی|« کونه وجوداً و نوراً و حضوراً و شهوداً »}}<ref>شرح مقدمه قیصری، سید جلالالدین آشتیانی، ص۲۴۷.</ref>. به تعبیر دیگر، علم ذاتی حق تعالی و مقام احدیت و تعین اول، مبدأ همه کثرات است، چون این علم است که مقتضی اموری است که عبارت است از: | ::::::«مفاتیح [[غیب]] را ثمره تجلی ذات برای ذات دانستهاند؛{{عربی|« کونه وجوداً و نوراً و حضوراً و شهوداً »}}<ref>شرح مقدمه قیصری، سید جلالالدین آشتیانی، ص۲۴۷.</ref>. به تعبیر دیگر، علم ذاتی حق تعالی و مقام احدیت و تعین اول، مبدأ همه کثرات است، چون این علم است که مقتضی اموری است که عبارت است از: | ||
:::::#تجلی حق لذاته، توجه به کنه غیب هویّت وجود و به تعبیر دیگر، مقتضی ظهور است. | :::::#تجلی حق لذاته، توجه به کنه غیب هویّت وجود و به تعبیر دیگر، مقتضی ظهور است. |