پرش به محتوا

آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۳۳: خط ۳۳:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره [[علم امام]]{{ع}} آمده که عنوان آن این است: [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} هر گاه بخواهند بدانند می‌دانند {{عربی|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]]{{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>.
::::::«در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره [[علم امام]]{{ع}} آمده که عنوان آن این است: [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} هر گاه بخواهند بدانند می‌دانند {{عربی|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]]{{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۱: خط ۴۱:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه هرگاه [[امام]]{{ع}} بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می‌سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره‌ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می‌شود. اگر آنها می‌خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>.
::::::«مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه هرگاه [[امام]]{{ع}} بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می‌سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره‌ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می‌شود. اگر آنها می‌خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۹: خط ۴۹:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]]'''، در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«از بعضی روایات استنتاج می‌شود که [[ائمه اطهار]]{{عم}} بالفعل همه علوم را نمی‌دانند، بلکه وقتی بخواهند، خداوند آن را اعطا می‌کند، [[عمار ساباطی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[علم غیب]] پرسید، حضرت فرمود: {{عربی|«لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ‏»}} <ref>نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آن را باو بیاموزد؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>» <ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۴۶۲.</ref>.
::::::«از بعضی روایات استنتاج می‌شود که [[ائمه اطهار]]{{عم}} بالفعل همه علوم را نمی‌دانند، بلکه وقتی بخواهند، خداوند آن را اعطا می‌کند، [[عمار ساباطی]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[علم غیب]] پرسید، حضرت فرمود: {{عربی|«لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ‏»}} <ref>نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آن را باو بیاموزد؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.</ref>» <ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۴۶۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۰: خط ۶۰:
::::::با توجه به این نکته، تفاوت مردم عادی و دانشمندان در علوم شأنی آن است که شأنی و بالقوه بودن دانش آنان، برخلاف دیگر مردم -که آنان نیز توان فراگیری آن دانش را دارند- به فعلیت بسیار نزدیک است؛ اما در افراد عادی، با آنکه استعداد تخصص در یک رشته و علم به مباحث پیچیده آن وجود دارد، این توان از فعلیت آن فاصله زیادی دارد. از همین روی است که در عرف، به متخصصی که به‌آسانی می‌تواند پاسخ پرسشی را از اندوخته‌های ذهنی خود یا از کتاب‌ها و منابع آن موضوع، استنباط و استخراج کند، عالم به آن دانش گفته می‌شود. جای تردید نیست که [[پیامبران]] علوم بسیاری را از طریق [[وحی]] و دیگر شیوه‌های یادشده دریافت کرده‌اند و این علوم بالفعل نزد آنان وجود داشته است. بنابراین در بالفعل بودن بخشی از علوم آنان تردید نیست؛ چنان‌که بخشی از علوم ما نیز بالفعل است؛ مثلاً نام، آدرس، شماره تلفن و برخی دیگر از مشخصات خود و برخی از نزدیکانمان را بالفعل در حافظه داریم و نیازی نیست که برای آگاهی از آنها این دانش‌ها را کسب کنیم. بحث در این است که آیا همه علوم آنان بالفعل بوده‌اند یا بخشی از آن نیز شأنی بوده است؛ بدین‌معنا که آنان بالفعل به این امور آگاهی نداشتند، اما به دلیل ارتباط وحیانی با خداوند و بهره‌مندی از دیگر شیوه‌های مخصوص دریافت علم، هر مسئله تازه‌ای که برای آنان رخ می‌داد، دانش آن را به‌زودی دریافت می‌کردند. چنین دانشی را [[علم شأنی]] می‌نامیم.
::::::با توجه به این نکته، تفاوت مردم عادی و دانشمندان در علوم شأنی آن است که شأنی و بالقوه بودن دانش آنان، برخلاف دیگر مردم -که آنان نیز توان فراگیری آن دانش را دارند- به فعلیت بسیار نزدیک است؛ اما در افراد عادی، با آنکه استعداد تخصص در یک رشته و علم به مباحث پیچیده آن وجود دارد، این توان از فعلیت آن فاصله زیادی دارد. از همین روی است که در عرف، به متخصصی که به‌آسانی می‌تواند پاسخ پرسشی را از اندوخته‌های ذهنی خود یا از کتاب‌ها و منابع آن موضوع، استنباط و استخراج کند، عالم به آن دانش گفته می‌شود. جای تردید نیست که [[پیامبران]] علوم بسیاری را از طریق [[وحی]] و دیگر شیوه‌های یادشده دریافت کرده‌اند و این علوم بالفعل نزد آنان وجود داشته است. بنابراین در بالفعل بودن بخشی از علوم آنان تردید نیست؛ چنان‌که بخشی از علوم ما نیز بالفعل است؛ مثلاً نام، آدرس، شماره تلفن و برخی دیگر از مشخصات خود و برخی از نزدیکانمان را بالفعل در حافظه داریم و نیازی نیست که برای آگاهی از آنها این دانش‌ها را کسب کنیم. بحث در این است که آیا همه علوم آنان بالفعل بوده‌اند یا بخشی از آن نیز شأنی بوده است؛ بدین‌معنا که آنان بالفعل به این امور آگاهی نداشتند، اما به دلیل ارتباط وحیانی با خداوند و بهره‌مندی از دیگر شیوه‌های مخصوص دریافت علم، هر مسئله تازه‌ای که برای آنان رخ می‌داد، دانش آن را به‌زودی دریافت می‌کردند. چنین دانشی را [[علم شأنی]] می‌نامیم.
::::::به نظر می‌رسد بحث فعلی یا شأنی بودن علوم برگزیدگان خداوند، به نتایج بحث پیشین، یعنی تام یا افزایش‌پذیر بودن علوم آنان وابسته است؛ هرچند از جهتی این دو بحث مستقل‌اند. در یکی تمامیت یا افزایش‌پذیری علوم آنان، و در دیگری فعلی یا شأنی بودن دانش آنان محل بحث است؛ اما نتایج بحث گذشته، بر این بحث تأثیرگذار است؛ زیرا اگر علوم آنان را افزایش‌پذیر بدانیم، دانش ایشان قبل از افزایش، شأنی خواهد بود؛ چون در این فرض، هنوز علمی را کسب نکرده‌اند، هرچند توان کسب آن را دارند؛ اما پس از آنکه به شیوه‌های یادشده آن علوم را به دست آوردند، علوم آنان فعلی خواهد بود. بنابراین در صورتی که علم برگزیدگان خداوند را افزایش‌پذیر بدانیم، شأنی بودن علوم ایشان نیز اثبات می‌شود. البته چنان‌که اشاره شد، علوم آنان پیش از تحصیل آن دانش، شأنی، و پس از آن فعلی خواهد بود. در مباحث پیشین نیز روشن شد که آیات متعدد قرآن بر افزایش‌پذیری علوم برگزیدگان خداوند دلالت دارد؛ بنابراین بخشی از علوم آنان شأنی است که به‌تدریج و به روش‌های متعدد کسب می‌شوند»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۱۳۸.</ref>.
::::::به نظر می‌رسد بحث فعلی یا شأنی بودن علوم برگزیدگان خداوند، به نتایج بحث پیشین، یعنی تام یا افزایش‌پذیر بودن علوم آنان وابسته است؛ هرچند از جهتی این دو بحث مستقل‌اند. در یکی تمامیت یا افزایش‌پذیری علوم آنان، و در دیگری فعلی یا شأنی بودن دانش آنان محل بحث است؛ اما نتایج بحث گذشته، بر این بحث تأثیرگذار است؛ زیرا اگر علوم آنان را افزایش‌پذیر بدانیم، دانش ایشان قبل از افزایش، شأنی خواهد بود؛ چون در این فرض، هنوز علمی را کسب نکرده‌اند، هرچند توان کسب آن را دارند؛ اما پس از آنکه به شیوه‌های یادشده آن علوم را به دست آوردند، علوم آنان فعلی خواهد بود. بنابراین در صورتی که علم برگزیدگان خداوند را افزایش‌پذیر بدانیم، شأنی بودن علوم ایشان نیز اثبات می‌شود. البته چنان‌که اشاره شد، علوم آنان پیش از تحصیل آن دانش، شأنی، و پس از آن فعلی خواهد بود. در مباحث پیشین نیز روشن شد که آیات متعدد قرآن بر افزایش‌پذیری علوم برگزیدگان خداوند دلالت دارد؛ بنابراین بخشی از علوم آنان شأنی است که به‌تدریج و به روش‌های متعدد کسب می‌شوند»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۱۳۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۸: خط ۶۸:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«خداوند به همه چیز آگاه است علم فعلى و هیچ چیز از او پنهان نمى‌ماند. ولى  [[انبیا]] و اولیا ممکن است بالفعل بسیارى از [[اسرار غیب]] را ندانند. اما اگر اراده کنند، خداوند آنان را آگاه مى‌نماید "علم شأنى و استعدادى". ازاین‌رو "[[شیخ کلینى|کلینی]]" در کتاب کافى، بابى را با این عنوان نوشته است: {{عربی|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ {{عم}} إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»}}<ref>«امامان هرگاه بخواهند چیزى را بدانند به آنها تعلیم داده مى‌شود»؛ کافى، ج١، ص٢۵٨.</ref> در حدیثى از [[امام صادق]]{{ع}} مى‌خوانیم: {{عربی|«عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ المَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ الله ذَلِك»}}<ref>«هنگامى که امام اراده مى‌کند چیزى را بداند، خدا او را از آن چیز آگاه مى‌کند»؛ کافى، ج ١، ص ٢۵٨.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۰].</ref>.
::::::«خداوند به همه چیز آگاه است علم فعلى و هیچ چیز از او پنهان نمى‌ماند. ولى  [[انبیا]] و اولیا ممکن است بالفعل بسیارى از [[اسرار غیب]] را ندانند. اما اگر اراده کنند، خداوند آنان را آگاه مى‌نماید "علم شأنى و استعدادى". ازاین‌رو "[[شیخ کلینى|کلینی]]" در کتاب کافى، بابى را با این عنوان نوشته است: {{عربی|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ {{عم}} إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»}}<ref>«امامان هرگاه بخواهند چیزى را بدانند به آنها تعلیم داده مى‌شود»؛ کافى، ج١، ص٢۵٨.</ref> در حدیثى از [[امام صادق]]{{ع}} مى‌خوانیم: {{عربی|«عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ المَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ الله ذَلِك»}}<ref>«هنگامى که امام اراده مى‌کند چیزى را بداند، خدا او را از آن چیز آگاه مى‌کند»؛ کافى، ج ١، ص ٢۵٨.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۰].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
خط ۷۶: خط ۷۶:
::::::«مهمترین چالش دراین بحث که منشأ بسیاری از شبهات نیز است مسئله فعلی و یا ارادی بودن علوم آنان است. علم فعلی و ارادی، اصطلاحی است که در تعابیر محققان و بیشتر در مباحث علم [[امام]]{{ع}} به‌کار می‌رود که با تعبیر علم فعلی و انفعالی مصطلح متفاوت است. فعلی در اینجا به معنای حضور بالفعل معلوم نزد عالم است که در مقابل آن اصطلاح ارادی و یا اشائی می‌باشد و مقصود از آن، علمی است که با خواست و اراده شخص پیدا می‌شود.
::::::«مهمترین چالش دراین بحث که منشأ بسیاری از شبهات نیز است مسئله فعلی و یا ارادی بودن علوم آنان است. علم فعلی و ارادی، اصطلاحی است که در تعابیر محققان و بیشتر در مباحث علم [[امام]]{{ع}} به‌کار می‌رود که با تعبیر علم فعلی و انفعالی مصطلح متفاوت است. فعلی در اینجا به معنای حضور بالفعل معلوم نزد عالم است که در مقابل آن اصطلاح ارادی و یا اشائی می‌باشد و مقصود از آن، علمی است که با خواست و اراده شخص پیدا می‌شود.
::::::بعد از اثبات علم غیبی و لدنی [[اهل بیت]]{{ع}} و اثبات گستردگی آن و این‌که چنین علمی با تمام گستردگی که دارد افاضه شده از سوی خداوند می‌باشد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود: که آیا این علم و آگاهی به‌صورت بالفعل است؟ بدین معنا که آنان به تمام حوادث و کائنات و معلومات علم حضوری (منظور از اصطلاح حضوری در اینجا فعلی بودن علم در برابر ارادی است چنان‌چه منظور از حصولی نیز ارادی است که در کلام برخی بزرگان از جمله [[مرحوم مظفر]] در کتاب علم [[امام]] نیز مطرح است و گرنه علم حضوری و حصولی در فلسفه معنای خاص خود را دارد.) و فعلی دارند و همه چیز همیشه پیش آنان حاضر است و آنان هیچ حالت منتظره‌ای ندارند، یا اینکه آگاهی‌های آنان ارادی و اشائی است یعنی آنان هر وقت بخواهند و اراده کنند می‌دانند و خداوند آنان را آگاه می‌کند و اگر نخواهند نمی‌دانند؟ دانشمندان از قدیم تا به امروز در مواجه با این مسئله، سه جور موضع‌گیری کرده‌اند: برخی معتقد به فعلی بودن علم [[اهل بیت]]{{ع}} هستند و برخی به ارادی بودن آن و برخی نیز در این مسئله توقف کرده از وارد شدن به جزئیات علم [[اهل بیت]]{{ع}}، خودداری کرده‌اند. هر یک از دیدگاه‌های ارادی و فعلی گرچه بنوبه خود می‌تواند برخی اشکالات و شبهات را دفع کنند اما خود آن، اشکالات دیگری را دامن می‌زند. توقف نیز گرچه ممکن است در برخی جزئیات مسئله، امری پسندیده باشد اما در مجموع شاید فرار از مشکل محسوب شود»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸.</ref>.
::::::بعد از اثبات علم غیبی و لدنی [[اهل بیت]]{{ع}} و اثبات گستردگی آن و این‌که چنین علمی با تمام گستردگی که دارد افاضه شده از سوی خداوند می‌باشد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود: که آیا این علم و آگاهی به‌صورت بالفعل است؟ بدین معنا که آنان به تمام حوادث و کائنات و معلومات علم حضوری (منظور از اصطلاح حضوری در اینجا فعلی بودن علم در برابر ارادی است چنان‌چه منظور از حصولی نیز ارادی است که در کلام برخی بزرگان از جمله [[مرحوم مظفر]] در کتاب علم [[امام]] نیز مطرح است و گرنه علم حضوری و حصولی در فلسفه معنای خاص خود را دارد.) و فعلی دارند و همه چیز همیشه پیش آنان حاضر است و آنان هیچ حالت منتظره‌ای ندارند، یا اینکه آگاهی‌های آنان ارادی و اشائی است یعنی آنان هر وقت بخواهند و اراده کنند می‌دانند و خداوند آنان را آگاه می‌کند و اگر نخواهند نمی‌دانند؟ دانشمندان از قدیم تا به امروز در مواجه با این مسئله، سه جور موضع‌گیری کرده‌اند: برخی معتقد به فعلی بودن علم [[اهل بیت]]{{ع}} هستند و برخی به ارادی بودن آن و برخی نیز در این مسئله توقف کرده از وارد شدن به جزئیات علم [[اهل بیت]]{{ع}}، خودداری کرده‌اند. هر یک از دیدگاه‌های ارادی و فعلی گرچه بنوبه خود می‌تواند برخی اشکالات و شبهات را دفع کنند اما خود آن، اشکالات دیگری را دامن می‌زند. توقف نیز گرچه ممکن است در برخی جزئیات مسئله، امری پسندیده باشد اما در مجموع شاید فرار از مشکل محسوب شود»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۴: خط ۸۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین واعظی|واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین واعظی|واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم  امام را فعلی دانسته‌اند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفته‌اند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>.
::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم  امام را فعلی دانسته‌اند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفته‌اند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۲: خط ۹۲:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در کتاب اصول کافی و بصائر حدود چهار روایت آمده است که [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} را از نوع علم ارادی اشائی معرفی می‌کند؛ یعنی [[علم غیب]] آنها حضوری مطلق نیست، بلکه [[معصوم چگونه عالم به غیب می‌شود؟ (پرسش)|هر گاه امام بخواهد و اراده کند که از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند آنان را آگاه می‌سازد]]. اینگونه روایات نیز به نوعی [[قلمرو علم غیب معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)|برای علم غیب پیامبر و امام تعیین محدوده می‌کند]]. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}}<ref>به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، تعلیم داده می‌شود.</ref> و {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ »}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref> از اینگونه روایات هم پاسخ داده شده و در نتیجه وسعت [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} ثابت شده است. [[علم غیب]] به این معنا که، اگر [[امام]]{{ع}} اراده کند و بخواهد، خداوند او را از غیب آگاه می‌سازد، معنای مجازی است، معنای حقیقی [[علم غیب]] یعنی [[امام]] بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از غیب آگاه است هر گاه [[علم غیب]] گفته شود همین معنا متبادر می‌شود و به علم ارادی مقید به مشیت اسم [[علم غیب]] اطلاق نمی‌شود، بلکه سلب این اسم از آن صحیح است»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5650/55093/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-3-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C)/?SearchText=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8%20%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85&LPhrase= علم غیب معصوم، ماهنامه معرفت شماره ۴۸].</ref>.
::::::«در کتاب اصول کافی و بصائر حدود چهار روایت آمده است که [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} را از نوع علم ارادی اشائی معرفی می‌کند؛ یعنی [[علم غیب]] آنها حضوری مطلق نیست، بلکه [[معصوم چگونه عالم به غیب می‌شود؟ (پرسش)|هر گاه امام بخواهد و اراده کند که از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند آنان را آگاه می‌سازد]]. اینگونه روایات نیز به نوعی [[قلمرو علم غیب معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)|برای علم غیب پیامبر و امام تعیین محدوده می‌کند]]. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}}<ref>به تحقیق امام اگر بخواهد بداند، تعلیم داده می‌شود.</ref> و {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ »}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref> از اینگونه روایات هم پاسخ داده شده و در نتیجه وسعت [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} ثابت شده است. [[علم غیب]] به این معنا که، اگر [[امام]]{{ع}} اراده کند و بخواهد، خداوند او را از غیب آگاه می‌سازد، معنای مجازی است، معنای حقیقی [[علم غیب]] یعنی [[امام]] بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از غیب آگاه است هر گاه [[علم غیب]] گفته شود همین معنا متبادر می‌شود و به علم ارادی مقید به مشیت اسم [[علم غیب]] اطلاق نمی‌شود، بلکه سلب این اسم از آن صحیح است»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5650/55093/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-3-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C)/?SearchText=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8%20%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85&LPhrase= علم غیب معصوم، ماهنامه معرفت شماره ۴۸].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
:::::# همانطور که گذشت هر شیء در هر عالم و موطنی تحققی دارد، التفات به یک در یک موطن موجب علم به آن در همان موطن می‌شود نه در دیگر عوالم و مواطن. لذا اگر امام به ظاهر شخصی توجّه و التفات نمایند الزاماً در همان حین علم به باطن او نیز حاصل نمی‌شود، بلکه باید به مراتب تحقق وی در دیگر عوالم نیز التفات کنند تا به آن مراتب علم حاصل شود.
:::::# همانطور که گذشت هر شیء در هر عالم و موطنی تحققی دارد، التفات به یک در یک موطن موجب علم به آن در همان موطن می‌شود نه در دیگر عوالم و مواطن. لذا اگر امام به ظاهر شخصی توجّه و التفات نمایند الزاماً در همان حین علم به باطن او نیز حاصل نمی‌شود، بلکه باید به مراتب تحقق وی در دیگر عوالم نیز التفات کنند تا به آن مراتب علم حاصل شود.
::::::نتیجه: حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، ولی التفات به هر عالمی فقط علت تامه برای انکشاف همان مرتبه است و انکشاف دیگر مراتب متوقف بر التفات به خود آن مراتب است. پس در حقیقت شرط حصول علم التفات خاص به آن شیء در مرتبه خاصش است و اگر گاهی از اراده سخن به میان می‌آید به عنوان ملزوم التفات و راه اختیاری علم مطرح می‌شود»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>
::::::نتیجه: حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، ولی التفات به هر عالمی فقط علت تامه برای انکشاف همان مرتبه است و انکشاف دیگر مراتب متوقف بر التفات به خود آن مراتب است. پس در حقیقت شرط حصول علم التفات خاص به آن شیء در مرتبه خاصش است و اگر گاهی از اراده سخن به میان می‌آید به عنوان ملزوم التفات و راه اختیاری علم مطرح می‌شود»<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
::::::در روایت سوم چنین آمده است: {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref>.
::::::در روایت سوم چنین آمده است: {{عربی|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»}}<ref>اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.</ref>.
::::::چنان که پیداست در تمام این سه روایت بر اشائی و منوط بودن علم امام به تعلیم الهی تأکید شده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
::::::چنان که پیداست در تمام این سه روایت بر اشائی و منوط بودن علم امام به تعلیم الهی تأکید شده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
::::::به بیان دیگر: تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسان‌ها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و در معرض دید آنهاست و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد. لکن به مرحله ماده و عالم طبیعت که می‌رسند، یعنی مرحله ناقص، مانند دیگران هستند بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم کنونی آنها خارج باشد. بنابراین ایشان نیز مانند علامه درک کمیت و کیفیت [[علم امام]] را مبتنی بر درک مقام ولایت کلیه [[امام]] می‌دانند.
::::::به بیان دیگر: تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسان‌ها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و در معرض دید آنهاست و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد. لکن به مرحله ماده و عالم طبیعت که می‌رسند، یعنی مرحله ناقص، مانند دیگران هستند بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم کنونی آنها خارج باشد. بنابراین ایشان نیز مانند علامه درک کمیت و کیفیت [[علم امام]] را مبتنی بر درک مقام ولایت کلیه [[امام]] می‌دانند.
::::::پس نتیجه این شد که [[علم امام]] هم بالفعل است و هم ارادی و توجیه آن به حسب مراتب [[وجود امام]] است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۶۲ - ۶۵.</ref>.
::::::پس نتیجه این شد که [[علم امام]] هم بالفعل است و هم ارادی و توجیه آن به حسب مراتب [[وجود امام]] است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۶۲ - ۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
| پاسخ = پژوهشگران '''[[پرسمان (وبگاه)|وبگاه پرسمان]]''' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها]]» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
| پاسخ = پژوهشگران '''[[پرسمان (وبگاه)|وبگاه پرسمان]]''' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها]]» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«هر چند بر طبق روایات فراوان [[ائمه]]{{ع}} نسبت به همه آنچه که در گذشته واقع شده و در آینده حادث خواهد شد و در زمان حاضر در حال رخ دادن است علم و آگاهی دارند. اما به موجب روایات متعدد دیگر که در زمینه [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} آمده است، استفاده می‌‏شود که این علم به صورت بالفعل نیست، بلکه شأنی است یعنی هر گاه اراده کنند و بخواهند که چیزی را بدانند خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد کرد. هر گاه امام اراده کند که چیزی را بداند، خداوند او را آگاه خواهد کرد حاصل سخن این که [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} شأنی است نه فعلی. بر اساس همین نکته ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود علم نداشته‏‌اند چون اراده نکرده‏‌اند که بدانند»<ref>[http://www.porseshkadeh.com/Question/40109/%D8%AC%D9%85%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1(%D8%B9)-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA وبگاه پرسشکده]</ref>.
::::::«هر چند بر طبق روایات فراوان [[ائمه]]{{ع}} نسبت به همه آنچه که در گذشته واقع شده و در آینده حادث خواهد شد و در زمان حاضر در حال رخ دادن است علم و آگاهی دارند. اما به موجب روایات متعدد دیگر که در زمینه [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} آمده است، استفاده می‌‏شود که این علم به صورت بالفعل نیست، بلکه شأنی است یعنی هر گاه اراده کنند و بخواهند که چیزی را بدانند خداوند سبحان آنان را عالم و آگاه خواهد کرد. هر گاه امام اراده کند که چیزی را بداند، خداوند او را آگاه خواهد کرد حاصل سخن این که [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} شأنی است نه فعلی. بر اساس همین نکته ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود علم نداشته‏‌اند چون اراده نکرده‏‌اند که بدانند»<ref>[http://www.porseshkadeh.com/Question/40109/%D8%AC%D9%85%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1(%D8%B9)-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA وبگاه پرسشکده]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش