ارکان انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
:::::*[[انتظار]]، یکی از پر برکتترین حالات [[انسان]] است. آنهم در [[انتظار]] دنیایی روشن از [[نور]] [[عدل و داد]] {{عربی|"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا"}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶، باب ۴۱، حدیث ۱۶۲ و ج ۳۸، ص ۱۲۶، باب ۶۱، حدیث ۷۶.</ref>. [[خدای متعال]] به دست او، سرزمین بشری و همه روی [[زمین]] را از [[عدالت]] و دادگستری پر خواهد کرد. [[انتظار]] چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که [[تصرف]] شیطانها و [[ظلم]] و عدوان طواغیت عالم، شعله [[امید]] را در [[دل]] خاموش کند. باید [[انتظار]] کشید. [[انتظار]]، چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی میباشد. یکی از ابعاد [[انتظار]]، اعتماد و [[امیدواری]] به آینده و مأیوس نبودن است. همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] میدهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به آینده هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار]] واقعی با [[اطمینان]] و اعتماد ملزم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش اعتماد و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است، و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه ملتها و [[مردم]] [[دنیا]] میباشد<ref>در دیدار با مسئولان و خانواده شهدا، ۲۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸.</ref>. | :::::*[[انتظار]]، یکی از پر برکتترین حالات [[انسان]] است. آنهم در [[انتظار]] دنیایی روشن از [[نور]] [[عدل و داد]] {{عربی|"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا"}}<ref>بحار الانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۶، باب ۴۱، حدیث ۱۶۲ و ج ۳۸، ص ۱۲۶، باب ۶۱، حدیث ۷۶.</ref>. [[خدای متعال]] به دست او، سرزمین بشری و همه روی [[زمین]] را از [[عدالت]] و دادگستری پر خواهد کرد. [[انتظار]] چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که [[تصرف]] شیطانها و [[ظلم]] و عدوان طواغیت عالم، شعله [[امید]] را در [[دل]] خاموش کند. باید [[انتظار]] کشید. [[انتظار]]، چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی میباشد. یکی از ابعاد [[انتظار]]، اعتماد و [[امیدواری]] به آینده و مأیوس نبودن است. همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] میدهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به آینده هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار]] واقعی با [[اطمینان]] و اعتماد ملزم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش اعتماد و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است، و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه ملتها و [[مردم]] [[دنیا]] میباشد<ref>در دیدار با مسئولان و خانواده شهدا، ۲۲/ ۱۲/ ۱۳۶۸.</ref>. | ||
::::::معنای صحیح [[انتظار]]، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که میداند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چقدر به [[انتظار]] اهمیت داده شده، بسیار جالب است. یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "[[انتظار]] داریم"، یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد [[انتظار]]، دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به آینده است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] الهی -این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است- یک روز سراسر زندگی [[بشر]] را فراخواهد گرفت. یکی بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]]، با [[شوق]] و [[امید]] حرکت کند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]. [[انتظار]]، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد...<ref>دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.</ref>. [[انتظار]] یعنی [[دل]] سرشار از [[امید]] بودن نسبت به پایان راه زندگی [[بشر]]. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند [[درک]] کنند، فاصله هست؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد<ref>در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. | ::::::معنای صحیح [[انتظار]]، دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که میداند در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[شیعه]]، چقدر به [[انتظار]] اهمیت داده شده، بسیار جالب است. یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. "[[انتظار]] داریم"، یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از ابعاد [[انتظار]]، دلگرمی [[مؤمنین]] نسبت به آینده است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] الهی -این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است- یک روز سراسر زندگی [[بشر]] را فراخواهد گرفت. یکی بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]]، با [[شوق]] و [[امید]] حرکت کند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]. [[انتظار]]، ابعاد گوناگون دیگری هم دارد...<ref>دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان، ۱۱/ ۱۲/ ۱۳۶۹.</ref>. [[انتظار]] یعنی [[دل]] سرشار از [[امید]] بودن نسبت به پایان راه زندگی [[بشر]]. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند [[درک]] کنند، فاصله هست؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد<ref>در اجتماع مردم قم به مناسبت میلاد [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ۳۰/ ۱۱/ ۱۳۷۰.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::روشن است که [[غیبت امام عصر]] {{ع}}، سبب کنار نهادن [[وظایف]] [[مسلمانان]] در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[تلاش]] در راه [[گسترش عدالت]] نخواهد شد<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۶، ص ۱۹ (پژوهشی در باره مهمترین وظیفه پیروان اهل بیت {{عم}} در عصر غیبت).</ref>. | ::::::روشن است که [[غیبت امام عصر]] {{ع}}، سبب کنار نهادن [[وظایف]] [[مسلمانان]] در [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[مبارزه با ظلم]] و [[تلاش]] در راه [[گسترش عدالت]] نخواهد شد<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی، ج ۶، ص ۱۹ (پژوهشی در باره مهمترین وظیفه پیروان اهل بیت {{عم}} در عصر غیبت).</ref>. | ||
::::::از این رو میگوییم: [[احادیث]] مرتبط با [[انتظار فرج]] [[امام عصر]] {{ع}}، افزون بر دو رکن پیشین (نارضایتی از وضع موجود و [[امید]] به آینده بهتر)، به رکن سوم و مهمتری نیز اشاره دارند، و آن مسئولیتپذیری در دوره [[انتظار]] و [[آمادگی]] روحی- روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی در این دوره و [[زمینهسازی برای ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} و دوره [[پس از ظهور]] است. رکن سوم [[انتظار]] (مسئولیتپذیری)، هویت ویژهای به [[انتظار]] میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی نسبت به آینده، متمایز میکند»<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>. | ::::::از این رو میگوییم: [[احادیث]] مرتبط با [[انتظار فرج]] [[امام عصر]] {{ع}}، افزون بر دو رکن پیشین (نارضایتی از وضع موجود و [[امید]] به آینده بهتر)، به رکن سوم و مهمتری نیز اشاره دارند، و آن مسئولیتپذیری در دوره [[انتظار]] و [[آمادگی]] روحی- روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی در این دوره و [[زمینهسازی برای ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} و دوره [[پس از ظهور]] است. رکن سوم [[انتظار]] (مسئولیتپذیری)، هویت ویژهای به [[انتظار]] میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی نسبت به آینده، متمایز میکند»<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۵، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
:::::#'''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و سست میشود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود میآید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظهشماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} همواره از افراطها و تفریطها در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن حضرت را سختترین و تلخترین دوران یاد میکنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تنپروری معرفی مینمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیانهای خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است. | :::::#'''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و سست میشود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود میآید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظهشماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} همواره از افراطها و تفریطها در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن حضرت را سختترین و تلخترین دوران یاد میکنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تنپروری معرفی مینمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیانهای خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است. | ||
:::::#'''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفههای یاد شده تحقق مییابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} میتواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث میشود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بیشازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای خشنودی آن حضرت انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>. | :::::#'''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفههای یاد شده تحقق مییابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} میتواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث میشود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بیشازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای خشنودی آن حضرت انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
:::::*'''[[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب''': عمل، نشانه [[صداقت]] [[انتظار]] و مایه تقویت آن آخرین عنصر [[انتظار]]، "عمل" است. [[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزه [[اقدام]]، [[انتظار]] را در وجود [[انسان]] تثبیت میکند. عمل و [[اقدام]] برای مقدمهسازی [[ظهور]] و [[زمینهسازی]] [[فرج]]، تا آنجا که مقدور است، هم [[دلیل]] [[صداقت]] ادعای [[انتظار]] است و هم مایه تقویت [[انتظار]] خواهد بود. [[منتظر]] باید اهل عمل باشد. عملگرا بودن در [[فرهنگ]] [[منتظران]] نهادینه شده است؛ زیرا [[منتظر]] تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع [[منتظر]] نیست. | :::::*'''[[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب''': عمل، نشانه [[صداقت]] [[انتظار]] و مایه تقویت آن آخرین عنصر [[انتظار]]، "عمل" است. [[اقدام]] برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزه [[اقدام]]، [[انتظار]] را در وجود [[انسان]] تثبیت میکند. عمل و [[اقدام]] برای مقدمهسازی [[ظهور]] و [[زمینهسازی]] [[فرج]]، تا آنجا که مقدور است، هم [[دلیل]] [[صداقت]] ادعای [[انتظار]] است و هم مایه تقویت [[انتظار]] خواهد بود. [[منتظر]] باید اهل عمل باشد. عملگرا بودن در [[فرهنگ]] [[منتظران]] نهادینه شده است؛ زیرا [[منتظر]] تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع [[منتظر]] نیست. | ||
::::::اساساً هیچ احساس و ادراکی نمیتواند تا ابد در حصار عدم تجلی در عمل محصور بماند. اگر [[مهدی]]{{ع}} دوستداشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیباییهای [[حاکمیت]] مطلق [[دین]] [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی میتواند محجوب بماند؟ یقیناً این [[دوست]] داشتن در [[رفتار]] و منش [[جامعه]] تأثیرات شگرف خود را نشان خواهد داد و خواسته یا ناخواسته در [[وضع جامعه]] تغییراتی ایجاد خواهد کرد. سخن ما در این بخش، ناظر به تقویت این آثار است و اینکه بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل به مقتضای [[انتظار فرج]]، انتظارمان را قوام بخشیم و از مدت [[دوران غیبت]] بکاهیم. طبیعتاً هرگاه [[بینش]] و گرایش مثبتی نسبت به موضوعی پدید بیاید و رشد کند، [[رفتار]] [[انسان]] هم تا حدودی تحت آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد براساس آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد بر اساس آن [[بینش]] و گرایش، نیاز به سفارش [[علی]] حدّهای نخواهد بود، الا اینکه توجه به عمل و نقش آن و اهمیت دادن به آن، موجب بهکار گرفته شدن بینشها و گرایشهای موجود خواهد شد. نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حد لبریزی برسند، آنگاه به صورت طبیعی به عمل برسیم. بلکه با [[درک]] اهمیت عمل، باید رونق بخش أحساس [[باطنی]] [[انتظار]] گردیم»<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>. | ::::::اساساً هیچ احساس و ادراکی نمیتواند تا ابد در حصار عدم تجلی در عمل محصور بماند. اگر [[مهدی]]{{ع}} دوستداشتنی است، اگر [[ظهور]] او و تحقق تمام زیباییهای [[حاکمیت]] مطلق [[دین]] [[دوست]] داشتنی است، این [[دوست]] داشتن تا کی میتواند محجوب بماند؟ یقیناً این [[دوست]] داشتن در [[رفتار]] و منش [[جامعه]] تأثیرات شگرف خود را نشان خواهد داد و خواسته یا ناخواسته در [[وضع جامعه]] تغییراتی ایجاد خواهد کرد. سخن ما در این بخش، ناظر به تقویت این آثار است و اینکه بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل به مقتضای [[انتظار فرج]]، انتظارمان را قوام بخشیم و از مدت [[دوران غیبت]] بکاهیم. طبیعتاً هرگاه [[بینش]] و گرایش مثبتی نسبت به موضوعی پدید بیاید و رشد کند، [[رفتار]] [[انسان]] هم تا حدودی تحت آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد براساس آن قرار خواهد گرفت. در این صورت برای عمل کردن فرد بر اساس آن [[بینش]] و گرایش، نیاز به سفارش [[علی]] حدّهای نخواهد بود، الا اینکه توجه به عمل و نقش آن و اهمیت دادن به آن، موجب بهکار گرفته شدن بینشها و گرایشهای موجود خواهد شد. نباید [[منتظر]] بمانیم تا [[آگاهی]] و ارادت قلبی ما به حد لبریزی برسند، آنگاه به صورت طبیعی به عمل برسیم. بلکه با [[درک]] اهمیت عمل، باید رونق بخش أحساس [[باطنی]] [[انتظار]] گردیم»<ref>[[علی رضا پناهیان|پناهیان؛ علی رضا]]، [[انتظار عامیانه عالمانه عارفانه (کتاب)|انتظار عامیانه عالمانه عارفانه]]، ص ۱۰۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
::::::رکن سوم حرکت و تلاش است یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع گام بردارد. از این حرکت و تلاش در [[روایات]] ما به صورت سه [[دستور]] یا سه [[وظیفه]] یاد شده است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند:"ما [[دولت]] و [[حکومتی]] داریم و [[خدا]] هر گاه بخواهد این [[دولت]] [[ظهور]] خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و [[خشنود]] میشود که از [[یاران مهدی]]{{ع}} باشد پس [[منتظر]] باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ}}.</ref> و سپس [[انتظار]] را [[تفسیر]] میکنند. [[انتظار]] یعنی چه؟ {{متن حدیث| وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}. طبق [[دستور]] زبان [[عربی]] جمله {{متن حدیث| هُوَ مُنْتَظِرٌ}} جمله حالیه است برای فعلهای قبلی، یعنی این [[کارها]] را انجام بدهد در حالی که [[منتظر]] است. | ::::::رکن سوم حرکت و تلاش است یعنی هر کس به [[میزان]] [[توانایی]] خود در این زمینه و برای تحقق آن وضع گام بردارد. از این حرکت و تلاش در [[روایات]] ما به صورت سه [[دستور]] یا سه [[وظیفه]] یاد شده است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند:"ما [[دولت]] و [[حکومتی]] داریم و [[خدا]] هر گاه بخواهد این [[دولت]] [[ظهور]] خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و [[خشنود]] میشود که از [[یاران مهدی]]{{ع}} باشد پس [[منتظر]] باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ}}.</ref> و سپس [[انتظار]] را [[تفسیر]] میکنند. [[انتظار]] یعنی چه؟ {{متن حدیث| وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}. طبق [[دستور]] زبان [[عربی]] جمله {{متن حدیث| هُوَ مُنْتَظِرٌ}} جمله حالیه است برای فعلهای قبلی، یعنی این [[کارها]] را انجام بدهد در حالی که [[منتظر]] است. | ||
::::::بنابراین... در این [[حدیث]] دو توصیه وجود دارد یعنی اولین کاری که در راستای حرکت انتظاری، [[انسان]] باید داشته باشد پرداختن به خود است و این [[حدیث]] بیان میکند که [[انسان]] باید از خود آغاز کند. اگر [[منتظر]] [[مصلح]] است، باید در راستای [[صلاح]] گام بردارد و اگر [[منتظر]] [[عدالت مطلق]] است، باید خودش در راستای [[عدالت]] گام بردارد، و اهل [[ورع]] و [[پاکی]] باشد»<ref>[[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]].</ref>. | ::::::بنابراین... در این [[حدیث]] دو توصیه وجود دارد یعنی اولین کاری که در راستای حرکت انتظاری، [[انسان]] باید داشته باشد پرداختن به خود است و این [[حدیث]] بیان میکند که [[انسان]] باید از خود آغاز کند. اگر [[منتظر]] [[مصلح]] است، باید در راستای [[صلاح]] گام بردارد و اگر [[منتظر]] [[عدالت مطلق]] است، باید خودش در راستای [[عدالت]] گام بردارد، و اهل [[ورع]] و [[پاکی]] باشد»<ref>[[انتظار آمیخته با جان و روح آدمی (مقاله)|انتظار آمیخته با جان و روح آدمی]].</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
:::::#[[امید]] به مرتفع شدن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب | :::::#[[امید]] به مرتفع شدن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب | ||
:::::#تلاش برای مرتفع ساختن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب»<ref>[[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۳.</ref>. | :::::#تلاش برای مرتفع ساختن این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب»<ref>[[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۲۹۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
::::::[[امیدواری]] به دستیابی به وضع بهتر لوازمی دارد، مانند: [[شناخت]] دقیق آن وضع در تمام ابعاد، آشنایی با شیوه رسیدن به آن، آشنایی با موانع و راههای مقابله با آنها. | ::::::[[امیدواری]] به دستیابی به وضع بهتر لوازمی دارد، مانند: [[شناخت]] دقیق آن وضع در تمام ابعاد، آشنایی با شیوه رسیدن به آن، آشنایی با موانع و راههای مقابله با آنها. | ||
::::::قانع نبودن به وضع موجود نیز افزون بر تلاش برای [[اصلاح]] یا دگرگونی آن، شامل [[آمادگی]] برای این کار، داشتن برنامه و راهحل و احیاناً اقدام عملی خواهد بود. در این راستا، مطالبی مانند [[حقیقت انتظار|حقیقت]]، [[ضرورت انتظار|ضرورت]]، [[ابعاد انتظار|ابعاد]]، [[مبانی انتظار|مبانی]]، [[بایستههای انتظار|بایستهها]] و [[پیامدهای انتظار]] قابل طرح است»<ref>[[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۶.</ref>. | ::::::قانع نبودن به وضع موجود نیز افزون بر تلاش برای [[اصلاح]] یا دگرگونی آن، شامل [[آمادگی]] برای این کار، داشتن برنامه و راهحل و احیاناً اقدام عملی خواهد بود. در این راستا، مطالبی مانند [[حقیقت انتظار|حقیقت]]، [[ضرورت انتظار|ضرورت]]، [[ابعاد انتظار|ابعاد]]، [[مبانی انتظار|مبانی]]، [[بایستههای انتظار|بایستهها]] و [[پیامدهای انتظار]] قابل طرح است»<ref>[[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۱۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
::::::«[[انتظار]] که در چارچوب "[[زمینهسازی ظهور]]" خواستار اصالتبخشی به مبانی و مؤلفههای هویت [[اسلامی]] است؛ میتواند در چارچوبی خلّاقانه و بیبدیل، به بهسازی عناصر درونی [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] نظیر ظلمستیزی، صبر و [[ایثار]] [[کمک]] کند. انسداد هویتی ناشی از خودباختگی، غربزدگی، فقدان [[پایداری]] در برابر [[مستکبران]]، نوعی تمایز و تفکیک میان مرزهای [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و خودباختگی را ایجاد میکند. | ::::::«[[انتظار]] که در چارچوب "[[زمینهسازی ظهور]]" خواستار اصالتبخشی به مبانی و مؤلفههای هویت [[اسلامی]] است؛ میتواند در چارچوبی خلّاقانه و بیبدیل، به بهسازی عناصر درونی [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] نظیر ظلمستیزی، صبر و [[ایثار]] [[کمک]] کند. انسداد هویتی ناشی از خودباختگی، غربزدگی، فقدان [[پایداری]] در برابر [[مستکبران]]، نوعی تمایز و تفکیک میان مرزهای [[فرهنگ]] [[مقاومت]] و خودباختگی را ایجاد میکند. | ||
::::::[[مقاومت]] و [[فرهنگ]] مقاومتی، در [[دل]] [[انتظار]] و مؤلفههای آن نهادینه است. [[امید]]، نگاه به [[آینده]] و انتظارِ برطرف شدن مشکلات، [[هموارکننده]] راه مقاومت در رفع آن مشکل است. [[امید]] و [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]]، او را در ادامه [[پایداری]] و [[مقاومت]] در برابر سلطه شیطانصفتان و [[حکومت]] [[تاریکی]] و اضمحلال، تا رسیدن وعده الاهی [[توانمند]] میسازد. انتظار بدون [[استقامت]] و [[پایداری]] همچون پوستهای بدون مغز و قالبی بیمحتواست. کسی که در مسیر [[انتظار]] [[صبر]] و [[مقاومت]] را از دست بدهد، انتظار را نیز از دست داده است. از اینرو، جوهر اصلی [[انتظار]]، "[[مقاومت]] و [[پایداری]]" است»<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۵-۱۶.</ref>. | ::::::[[مقاومت]] و [[فرهنگ]] مقاومتی، در [[دل]] [[انتظار]] و مؤلفههای آن نهادینه است. [[امید]]، نگاه به [[آینده]] و انتظارِ برطرف شدن مشکلات، [[هموارکننده]] راه مقاومت در رفع آن مشکل است. [[امید]] و [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]]، او را در ادامه [[پایداری]] و [[مقاومت]] در برابر سلطه شیطانصفتان و [[حکومت]] [[تاریکی]] و اضمحلال، تا رسیدن وعده الاهی [[توانمند]] میسازد. انتظار بدون [[استقامت]] و [[پایداری]] همچون پوستهای بدون مغز و قالبی بیمحتواست. کسی که در مسیر [[انتظار]] [[صبر]] و [[مقاومت]] را از دست بدهد، انتظار را نیز از دست داده است. از اینرو، جوهر اصلی [[انتظار]]، "[[مقاومت]] و [[پایداری]]" است»<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۵-۱۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
:::::#حرکت و تلاش. | :::::#حرکت و تلاش. | ||
::::::اما این [[انتظار]]، فقط در حیطه [[زندگی فردی]] [[انسانها]] توسعه پیدا نمیکند، بلکه در اعماق [[زندگی]] و [[روابط اجتماعی]] [[انسانها]] تحقق مییابد»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۰۴.</ref>. | ::::::اما این [[انتظار]]، فقط در حیطه [[زندگی فردی]] [[انسانها]] توسعه پیدا نمیکند، بلکه در اعماق [[زندگی]] و [[روابط اجتماعی]] [[انسانها]] تحقق مییابد»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۰۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
:::::#حرکت و تلاش در راه [[زمینه سازی]] یا تحقق [[جامعه موعود]]. | :::::#حرکت و تلاش در راه [[زمینه سازی]] یا تحقق [[جامعه موعود]]. | ||
::::::نخستین شرط [[انتظار]] این است که [[انسان]] به آن حد از [[آگاهی]] و [[شناخت]] برسد که بفهمد وضع موجود [[جهان]] و مناسبات [[حاکم]] بر آن خشنودکننده نیست و شرایطی که در آن [[زندگی]] میکند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد. این [[شناخت]] تنها در صورتی به دست میآید که [[آدمی]] ابتدا شرایط موجود [[جامعه]] خود و شرایط [[جامعه موعود]] را به درستی بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها بپردازد و به [[داوری]] بنشیند که واقعا کدام یک از این شرایط، [[شایسته]] [[مقام]] [[انسان]] به عنوان اشرف مخلوقات است. شرط دوم، [[باور]] به [[سعادتمند]] شدن [[جهان]] و [[رستگاری]] [[بشر]] در [[پایان تاریخ]] است. [[باور]] به این [[حقیقت]] که سرانجام [[جهان]] طعم خوش [[حقیقت]]، [[عدالت]] و [[معنویت]] را خواهد چشید و ریشه هر چه [[دروغ]]، [[ستم]]، [[فساد]] و [[تباهی]] است، از [[زمین]] کنده خواهد شد. بی [[تردید]]، تحقق شرایط یادشده مستلزم تلاش فراگیر فردی و [[اجتماعی]] در حوزههای مختلف [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[نظامی]] است. تلاشی که اگر محقق شود، فرد و [[جامعه]]، مصداق روایاتی خواهند شد که در آنها [[منتظران]] [[ظهور]] را با [[یاوران امام مهدی]] {{ع}} و حاضران در صحنههای [[نبرد]] [[عصر ظهور]] مقایسه کرده و [[ثواب]] و [[شأن]] و مرتبه آنها را یکسان دانسته اند [[کلام]] را با ذکر روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} به پایان میبریم: روایتی که با تأمل در آن میتوان همه بایستههای [[انتظار فرج]] را دریافت: برای ما دولتی است که [[خداوند]] هر زمان بخواهد، آن را محقق میسازد. آنگاه [[امام]] فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]]، باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش، [[قائم]] به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است. پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید. گوارا باد بر شما [این [[پاداش]]]ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]!<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref> »<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ ؛ [[انسان موجود منتظر (مقاله)|انسان موجود منتظر]].</ref>. | ::::::نخستین شرط [[انتظار]] این است که [[انسان]] به آن حد از [[آگاهی]] و [[شناخت]] برسد که بفهمد وضع موجود [[جهان]] و مناسبات [[حاکم]] بر آن خشنودکننده نیست و شرایطی که در آن [[زندگی]] میکند، با [[عظمت]] وجودی [[انسان]] و [[شأن]] او تناسبی ندارد. این [[شناخت]] تنها در صورتی به دست میآید که [[آدمی]] ابتدا شرایط موجود [[جامعه]] خود و شرایط [[جامعه موعود]] را به درستی بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها بپردازد و به [[داوری]] بنشیند که واقعا کدام یک از این شرایط، [[شایسته]] [[مقام]] [[انسان]] به عنوان اشرف مخلوقات است. شرط دوم، [[باور]] به [[سعادتمند]] شدن [[جهان]] و [[رستگاری]] [[بشر]] در [[پایان تاریخ]] است. [[باور]] به این [[حقیقت]] که سرانجام [[جهان]] طعم خوش [[حقیقت]]، [[عدالت]] و [[معنویت]] را خواهد چشید و ریشه هر چه [[دروغ]]، [[ستم]]، [[فساد]] و [[تباهی]] است، از [[زمین]] کنده خواهد شد. بی [[تردید]]، تحقق شرایط یادشده مستلزم تلاش فراگیر فردی و [[اجتماعی]] در حوزههای مختلف [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[نظامی]] است. تلاشی که اگر محقق شود، فرد و [[جامعه]]، مصداق روایاتی خواهند شد که در آنها [[منتظران]] [[ظهور]] را با [[یاوران امام مهدی]] {{ع}} و حاضران در صحنههای [[نبرد]] [[عصر ظهور]] مقایسه کرده و [[ثواب]] و [[شأن]] و مرتبه آنها را یکسان دانسته اند [[کلام]] را با ذکر روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} به پایان میبریم: روایتی که با تأمل در آن میتوان همه بایستههای [[انتظار فرج]] را دریافت: برای ما دولتی است که [[خداوند]] هر زمان بخواهد، آن را محقق میسازد. آنگاه [[امام]] فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]]، باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش، [[قائم]] به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است. پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید. گوارا باد بر شما [این [[پاداش]]]ای گروه مشمول [[رحمت]] [[خداوند]]!<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref> »<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۷۵-۸۱ ؛ [[انسان موجود منتظر (مقاله)|انسان موجود منتظر]].</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
:::::#عنصر عملی و سلوکی: شخص [[منتظر]] باید به [[قدر]] استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمینههای [[اجتماعی]] و فردی را برای [[ظهور منجی]] فراهم نماید. | :::::#عنصر عملی و سلوکی: شخص [[منتظر]] باید به [[قدر]] استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمینههای [[اجتماعی]] و فردی را برای [[ظهور منجی]] فراهم نماید. | ||
::::::با نبود هر یک از این سه عنصر اساسی، [[انتظار]] حقیقتاً معنا پیدا نمیکند.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>. | ::::::با نبود هر یک از این سه عنصر اساسی، [[انتظار]] حقیقتاً معنا پیدا نمیکند.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۵، ۸۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
:::::#مسئولیتپذیری. | :::::#مسئولیتپذیری. | ||
::::::منظور از مسئولیتپذیری در دوره [[انتظار]]، [[آمادگی]] یافتن روحی–روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی و [[زمینهسازی]] برای [[ظهور]] و دوره پس از [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. این رکن، هویت ویژهای به [[انتظار]] میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی به آینده، متمایز میکند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۵، ص ۳۰۹–۳۱۱.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴.</ref>. | ::::::منظور از مسئولیتپذیری در دوره [[انتظار]]، [[آمادگی]] یافتن روحی–روانی و تجربهاندوزی علمی و مهارتی و [[زمینهسازی]] برای [[ظهور]] و دوره پس از [[ظهور]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. این رکن، هویت ویژهای به [[انتظار]] میبخشد و آن را از خمودگی و بیتفاوتی به آینده، متمایز میکند<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۵، ص ۳۰۹–۳۱۱.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
:::::#'''[[افشاگریها]]:''' [[منتظر]] افشاگر است و میخواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمانهای که این قواعد و نظامات رسوایند و بیارزش. این [[قوانین]] [[بشر]] ساخته، این [[توطئه]] است به نام حامی [[حقوق بشر]]، این نغمههای [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهرهکشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود میخواهند نشان دهند که این سازمانهای بینالمللی، حتی این دادگاههای بینالمللی سازمانهائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] [[اراده]] گروهی از قدرتمندان است، رایشان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان میارزد. اینان میپذیرند که برای عدهای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عدهای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحتالحمایه میبینند و [[سکوت]] میکنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمینهایشان را مینگرند و بدان معترض میشوند. پس سخن و دعویشان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]] است. | :::::#'''[[افشاگریها]]:''' [[منتظر]] افشاگر است و میخواهد با [[اعتراض]] خود [[افشاگری]] کند و نشان دهد سازمانهای که این قواعد و نظامات رسوایند و بیارزش. این [[قوانین]] [[بشر]] ساخته، این [[توطئه]] است به نام حامی [[حقوق بشر]]، این نغمههای [[خیرخواهی]] از سوی سران [[توطئه]] است. [[توطئه]] برای بهرهکشی بیشتر و گرفتن آخرین رمق از [[مستضعفان]]. [[منتظران]]، با [[افشاگری]] خود میخواهند نشان دهند که این سازمانهای بینالمللی، حتی این دادگاههای بینالمللی سازمانهائی ضعیف و افتاده و در [[اختیار]] [[اراده]] گروهی از قدرتمندان است، رایشان در حد حفظ و [[حمایت]] از موقعیتشان میارزد. اینان میپذیرند که برای عدهای [[آزادی]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] و برای عدهای دیگر [[بدبختی]] و [[ذلت]] باشد. اینان [[سرپرستی]] و [[استثمار]] ابرقدرتان را از کشورهای تحتالحمایه میبینند و [[سکوت]] میکنند. سرگردانی [[مردم]] و اشغال سرزمینهایشان را مینگرند و بدان معترض میشوند. پس سخن و دعویشان در [[حمایت از مظلومان]] [[دروغ]] است، [[فریب]] است و برای [[مردم]] [[توطئه]] است. | ||
:::::#'''[[محاکمه مسئولان]]:''' [[منتظران]] [[جهان]] [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و میگویند ای [[سیاستمداران]] چیرهدست، ای [[مسئولان]] بیمسئولیت و احساسی، از اینکه مارا به حساب نمیآورید ناراحتیم، اینکه [[زندگی]] ما و [[خاندان]] ما را به بازیچه گرفتهاید [[اعتراض]] داریم و بالاخره از اینکه به بیطرفی ما [[احترام]] نمیگذارید نگرانیم و [[وعده]] [[پیمان]] شکنیتان را محکوم میکنیم. [[منتظران]] میگویند این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاششان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرتتان است، وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] میمیرند؟ دادگاههای بینالمللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بیسروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] میطلبند که ما به شما چنین اختیاری ندادهایم که از [[قدرت]] ما علیهمان استفاده کنید. ما به شما اجازه ندادهایم که زمینه را برای سقوط و فنایمان فراهم سازید و بالاخره ما نخواستهایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بیگناهان آلوده گردد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص30-34.</ref>. | :::::#'''[[محاکمه مسئولان]]:''' [[منتظران]] [[جهان]] [[مسئولان]] امور و [[زمامداران]] [[بشر]] را متهم دانسته و میگویند ای [[سیاستمداران]] چیرهدست، ای [[مسئولان]] بیمسئولیت و احساسی، از اینکه مارا به حساب نمیآورید ناراحتیم، اینکه [[زندگی]] ما و [[خاندان]] ما را به بازیچه گرفتهاید [[اعتراض]] داریم و بالاخره از اینکه به بیطرفی ما [[احترام]] نمیگذارید نگرانیم و [[وعده]] [[پیمان]] شکنیتان را محکوم میکنیم. [[منتظران]] میگویند این سازمانهای بینالمللی میدان فعالیتهای شماست، کار و تلاششان برای تثبیت بیشتر موقعیت و تحکیم زیادتر قدرتتان است، وگرنه سازمان تغذیهتان کجاست که ببیند هر [[روزه]] هزاران [[انسان]] در نقاط مختلف [[جهان]] از [[گرسنگی]] میمیرند؟ دادگاههای بینالمللی کجایند که آوارگی هزاران [[انسان]] را در [[جهان]] ببینند و سازمان [[حقوق بشر]] کجاست که [[بشریت]] بیسروسامان را بنگرد؟ [[منتظران]] [[جهان]] [[زمامداران]] را به [[محاکمه]] میطلبند که ما به شما چنین اختیاری ندادهایم که از [[قدرت]] ما علیهمان استفاده کنید. ما به شما اجازه ندادهایم که زمینه را برای سقوط و فنایمان فراهم سازید و بالاخره ما نخواستهایم که دست شما تا مرفق به [[خون]] بیگناهان آلوده گردد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص30-34.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۴۰: | ||
::::::مهمترین مؤلفه [[انتظار]] در کنار رکن [[اعتقادی]] [[انتظار]] و [[یقین]] به [[ظهور]] [[صاحب الزمان]]، داشتن [[زندگی]] صالحانه یعنی [[رفتار]] و گفتار [[پاک]] و با [[تقوا]] و [[عفاف]] و [[ورع]] است. [[منتظر]] [[مصلح]] خود باید [[صالح]] باشد. این نوع نگاه به [[انتظار]]، [[سبک زندگی]] [[انسان منتظر]] را توصیف میکند. انتظاری پویا، فعال و سازنده همراه با [[تهذیب نفس]] و [[اخلاق]] است. | ::::::مهمترین مؤلفه [[انتظار]] در کنار رکن [[اعتقادی]] [[انتظار]] و [[یقین]] به [[ظهور]] [[صاحب الزمان]]، داشتن [[زندگی]] صالحانه یعنی [[رفتار]] و گفتار [[پاک]] و با [[تقوا]] و [[عفاف]] و [[ورع]] است. [[منتظر]] [[مصلح]] خود باید [[صالح]] باشد. این نوع نگاه به [[انتظار]]، [[سبک زندگی]] [[انسان منتظر]] را توصیف میکند. انتظاری پویا، فعال و سازنده همراه با [[تهذیب نفس]] و [[اخلاق]] است. | ||
::::::[[امام صادق]]{{ع}} در روایتی به روشنی به این مطلب تأکید کرده است که "[[حکومت]] [[قائم]] مسلماً تأسیس خواهد شد پس هر کس علاقه دارد از [[اصحاب]] و [[یاران قائم]] ما باشد باید کاملاً [[مراقبت]] کند، [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] را شیوه خویش گرداند، خودش را به [[اخلاق]] نیکوی [[انسانی]] مزین سازد و آنگاه در [[انتظار فرج]] [[قائم]] باشد... کوشش و [[جدیت]] کنید و [[امیدوار]] [[فرج]] و [[توفیق]] باشید. ای گروهی که مورد توجه [[خدا]] هستید کامیابی و [[پیروزی]] گوارایتان باد"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه.</ref>»<ref>[[فرزانه کاردان|کاردان، فرزانه]]، [[نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور (مقاله)|نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور]].</ref>. | ::::::[[امام صادق]]{{ع}} در روایتی به روشنی به این مطلب تأکید کرده است که "[[حکومت]] [[قائم]] مسلماً تأسیس خواهد شد پس هر کس علاقه دارد از [[اصحاب]] و [[یاران قائم]] ما باشد باید کاملاً [[مراقبت]] کند، [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] را شیوه خویش گرداند، خودش را به [[اخلاق]] نیکوی [[انسانی]] مزین سازد و آنگاه در [[انتظار فرج]] [[قائم]] باشد... کوشش و [[جدیت]] کنید و [[امیدوار]] [[فرج]] و [[توفیق]] باشید. ای گروهی که مورد توجه [[خدا]] هستید کامیابی و [[پیروزی]] گوارایتان باد"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه.</ref>»<ref>[[فرزانه کاردان|کاردان، فرزانه]]، [[نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور (مقاله)|نقش سبک زندگی در زمینهسازی ظهور]].</ref>. | ||
}} | |||
== پرسشهای مصداقی == | == پرسشهای مصداقی == |