پرش به محتوا

علت تأخیر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۶۱: خط ۶۱:
::::::[[آیت الله]] '''[[سید محمد باقر صدر]]'''، در کتاب ''«[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت الله]] '''[[سید محمد باقر صدر]]'''، در کتاب ''«[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «جواب این است که هرکارى براى تغییر ساختار [[جامعه]] به وقوع پیوندد؛ موفقیت آن بستگى به یک سلسله شرایط و زمینه‌‏هاى خارجى دارد و تا همه آن شرایط کاملا تحقق نیابد امکان رسیدن به [[هدف]] وجود ندارد. البته آن تغییرات اجتماعى که سرچشمه‏‌اى الهى دارد از نظر [[پیام]]، ربطى به عوامل خارجى‏<ref>على‏‌رغم اینکه شهید صدر، در اینجا به عوامل خارجى و نقش آن در پیروزى انقلاب‌ها، اهمیت می‌دهد- که درکى عمیق از عوامل اجتماعى و روانى است- ولى ایشان نظریه جدیدى درباره فهم تغییرات اجتماعى که از ناحیه رسالت‌هاى آسمانى پدیدار می‌گردد، عرضه داشته است که از جهت رسالت و پیام، قانون خاص خود را دارد و از جهت موفقیت در اجرا وابسته به عوامل خارجى است. مقصود از عوامل خارجى، حالت سیاسى و اجتماعى مردم، واقعیت‌هاى بین‏‌المللى و توانایى‏‌هاى مردم در بهره‏‌ورى از امکانات ذاتى و استعدادهاى روحى است.</ref> ندارد؛ زیرا پیامى که زیربناى این تغییرات است، الهى و آسمانى است و شرایط خارجى در آن مؤثر نیست ولى از جنبه اجرایى به شرایط بیرونى متکى است و موفقیت و زمان انجام آن بستگى به آن دارد و درست به همین جهت بوده است که [[آسمان]] در [[انتظار]] ماند تا پنج قرن از [[جاهلیت]] بگذرد و آن وقت آخرین [[پیام]] خود را به واسطه [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}}، فرستاد؛ و با آنکه [[جهان]] در [[دوران فترت]] [[نیاز]] شدید به [[پیامبر]] داشت ولى به خاطر وابستگى اجرایى به شرایط خارجى در آن تأخیر شد. این عوامل خارجى که اجراى [[اصلاحات]] بدان [[نیاز]] دارد برخى عبارت است از فضاى مناسب و جو عمومى براى تغییرات مورد نظر و برخى جزئیات است که جنبش انقلابى در پیچ و خم‌هاى باریک آن را می‌‌طلبد.
:::::: «جواب این است که هرکارى براى تغییر ساختار [[جامعه]] به وقوع پیوندد؛ موفقیت آن بستگى به یک سلسله شرایط و زمینه‌‏هاى خارجى دارد و تا همه آن شرایط کاملا تحقق نیابد امکان رسیدن به [[هدف]] وجود ندارد. البته آن تغییرات اجتماعى که سرچشمه‏‌اى الهى دارد از نظر [[پیام]]، ربطى به عوامل خارجى‏<ref>على‏‌رغم اینکه شهید صدر، در اینجا به عوامل خارجى و نقش آن در پیروزى انقلاب‌ها، اهمیت می‌دهد- که درکى عمیق از عوامل اجتماعى و روانى است- ولى ایشان نظریه جدیدى درباره فهم تغییرات اجتماعى که از ناحیه رسالت‌هاى آسمانى پدیدار می‌گردد، عرضه داشته است که از جهت رسالت و پیام، قانون خاص خود را دارد و از جهت موفقیت در اجرا وابسته به عوامل خارجى است. مقصود از عوامل خارجى، حالت سیاسى و اجتماعى مردم، واقعیت‌هاى بین‏‌المللى و توانایى‏‌هاى مردم در بهره‏‌ورى از امکانات ذاتى و استعدادهاى روحى است.</ref> ندارد؛ زیرا پیامى که زیربناى این تغییرات است، الهى و آسمانى است و شرایط خارجى در آن مؤثر نیست ولى از جنبه اجرایى به شرایط بیرونى متکى است و موفقیت و زمان انجام آن بستگى به آن دارد و درست به همین جهت بوده است که [[آسمان]] در [[انتظار]] ماند تا پنج قرن از [[جاهلیت]] بگذرد و آن وقت آخرین [[پیام]] خود را به واسطه [[پیامبر خاتم|حضرت محمد]]{{صل}}، فرستاد؛ و با آنکه [[جهان]] در [[دوران فترت]] [[نیاز]] شدید به [[پیامبر]] داشت ولى به خاطر وابستگى اجرایى به شرایط خارجى در آن تأخیر شد. این عوامل خارجى که اجراى [[اصلاحات]] بدان [[نیاز]] دارد برخى عبارت است از فضاى مناسب و جو عمومى براى تغییرات مورد نظر و برخى جزئیات است که جنبش انقلابى در پیچ و خم‌هاى باریک آن را می‌‌طلبد.
::::::براى نمونه، انقلابى که "لنین" در روسیه با موفقیت رهبرى کرد به عامل مهمى مانند [[جنگ]] جهانى اول و [[سست]] شدن پایه امپراطورى تزار وابسته بود که در ایجاد فضاى مناسب براى [[انقلاب]] سهم بسزایى داشت و عوامل جزئى و محدود دیگرى نیز در آن مؤثر بود مانند اینکه لنین توانست به [[سلامت]] وارد روسیه شود و [[انقلاب]] را رهبرى کند که اگر هر حادثه‏‌اى باعث تأخیر ورود او شده بود؛ احتمال داشت [[انقلاب]] نتواند به این سرعت [[حاکم]] شود. آرى، [[سنت]] تغییرناپذیر الهى بر این است که [[اجرا]] و ایجاد تغییرات اصلاحى بستگى به عوامل خارجى، فضاى مناسب و جو عمومى داشته باشد و به همین جهت بوده است که [[اسلام]] پس از یک دوره طولانى و پس از چندین قرن، [[ظهور]] کرد.
 
::::::پس با اینکه خداى بزرگ، توانایى دارد همه مشکلات و همه [[سختی‌ها]] را براى پیام‏‌رسانی‌هاى آسمانى، هموار و به‏‌وسیله [[اعجاز]] فضاى مناسب ایجاد کند، این روش را [[انتخاب]] نکرده است؛ زیرا [[امتحان]] و [[ابتلا]] و رنجى که مایه [[تکامل انسان]] می‌شود در صورتى تحقق می‌‌یابد که تحولات، طبیعى و مطابق با شرایط خارجى باشد. البته این [[مانع]] نیست که [[خداوند]] در برخى جزئیات دخالت کند، جزئیاتى که در اصل فضاى مناسب مؤثر نیست ولى گاهى براى ایجاد تحرک لازم است؛ مانند کمک‌ها و توجهات غیبى که [[خداوند]] در لحظه‏‌هاى حساس و بسیار دشوار به اولیاى خود می‌کند چنانکه: [[آتش]] [[نمرود]] براى [[ابراهیم]] گلستان می‌شود<ref>اشاره به کلام خداست که می‌‌فرماید: {{متن قرآن| قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِینَ }}؛ اگر می‌‌خواهید کارى بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید گفتیم: اى آتش، بر ابراهیم خنک و سلامت باش.( سوره انبیا( ۲۱)، آیه ۶۸- ۷۰).</ref> و دست آن یهودى پیمان‌‏شکن که [[شمشیر]] بر روى [[پیامبر]] کشید از حرکت می‌افتد<ref>ر. ک: ابن کثیر الدمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۳۳؛ المجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۸، باب معجزات [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، ص ۴۷، ۵۲، ۶۰ و ۷۵.</ref> و یا تندباد شدیدى که چادرهاى [[کافران]] و [[مشرکان]] را زمانى که در [[جنگ خندق]]، [[مدینه]] را در محاصره داشتند از ریشه درمی‌‌آورد و [[ترس]] و [[وحشت]] را در دل‌هاى آنان می‌‌افکند.<ref>ر. ک: الطبرى، ابو جعفر، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج ۲، ص ۲۴۴، حوادث سال پنجم هجرى.</ref> ولى همه اینها از جزئیات فراتر نمی‌‌‏رود و در زمانى که زمینه و شرایط براى [[اصلاحات]] عمومى کاملا آماده است کمک‌هاى فوریتى، صورت طبیعى به خود می‌گیرد و با واقعیت‌هاى خارجى مطابقت می‌‌کند.
براى نمونه، انقلابى که "لنین" در روسیه با موفقیت رهبرى کرد به عامل مهمى مانند [[جنگ]] جهانى اول و [[سست]] شدن پایه امپراطورى تزار وابسته بود که در ایجاد فضاى مناسب براى [[انقلاب]] سهم بسزایى داشت و عوامل جزئى و محدود دیگرى نیز در آن مؤثر بود مانند اینکه لنین توانست به [[سلامت]] وارد روسیه شود و [[انقلاب]] را رهبرى کند که اگر هر حادثه‏‌اى باعث تأخیر ورود او شده بود؛ احتمال داشت [[انقلاب]] نتواند به این سرعت [[حاکم]] شود. آرى، [[سنت]] تغییرناپذیر الهى بر این است که [[اجرا]] و ایجاد تغییرات اصلاحى بستگى به عوامل خارجى، فضاى مناسب و جو عمومى داشته باشد و به همین جهت بوده است که [[اسلام]] پس از یک دوره طولانى و پس از چندین قرن، [[ظهور]] کرد.
::::::ما موقعیت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}، را با این دید بررسى می‌‌کنیم تا دریابیم که [[انقلاب]] او از نظر [[اجرا]] همانند همه [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌‏هاى عینى و خارجى بستگى دارد و بایستى فضاى مناسب موجود باشد. از این‌رو طبیعى است که [[منتظر]] آن شرایط باشیم و همه می‌‌دانند که [[امام مهدی|حضرت مهدى]]{{ع}} کارش محدود به یک منطقه و یک بخش از [[جهان]] نیست و رسالتى که از جانب [[خداوند]] بزرگ بر دوش او گذاشته شده، جهانى است و بایستى همه [[بشریت]] را از تاریکى [[ستم]] به روشنایى [[عدل]]، رهنمون گردد.<ref>چنانکه حدیث شریف نبوى تصریح می‌کند: {{متن حدیث|لَوْ لَمْ‏ يَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً»}}؛ اگر از دنیا یک روز بیشتر باقى نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانى می‌سازد تا مردى از من- را یا از اهل بیت من- مبعوث کند که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد.( ناصف، منصور على، همان، ج ۵، ص ۳۶۰.)</ref> براى اجراى چنین تحول بزرگى تنها وجود [[رهبر]] [[صالح]] کافى نیست وگرنه در همان زمان [[پیامبر]] این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، فضاى مناسب جهانى می‌طلبد که همه زمینه‏‌هاى خارجى لازم براى [[انقلاب]] عمومى در آن وجود داشته باشد.
 
::::::عامل اساسى در ایجاد این فضاى مناسب و پذیرش [[پیام]] جدید [[عدالت]] از طرف [[مردم]] همانا احساس پوکى و پوچى است که [[انسان]] متمدن آن روز خواهد کرد و منشأ این احساس، تجربه‏‌هاى مختلف بشرى از تمدن‏ است؛ تمدنى که جنبه‏‌هاى منفى آن پشت او را [[خم]] می‌کند و به آنجا می‌رسد که می‌فهمد شدیدا [[نیاز]] به [[کمک]] دارد و از عمق [[جان]]، توجه خود را به [[عالم غیب]] یا منبعى مجهول، معطوف می‌دارد.
پس با اینکه خداى بزرگ، توانایى دارد همه مشکلات و همه [[سختی‌ها]] را براى پیام‏‌رسانی‌هاى آسمانى، هموار و به‏‌وسیله [[اعجاز]] فضاى مناسب ایجاد کند، این روش را [[انتخاب]] نکرده است؛ زیرا [[امتحان]] و [[ابتلا]] و رنجى که مایه [[تکامل انسان]] می‌شود در صورتى تحقق می‌‌یابد که تحولات، طبیعى و مطابق با شرایط خارجى باشد. البته این [[مانع]] نیست که [[خداوند]] در برخى جزئیات دخالت کند، جزئیاتى که در اصل فضاى مناسب مؤثر نیست ولى گاهى براى ایجاد تحرک لازم است؛ مانند کمک‌ها و توجهات غیبى که [[خداوند]] در لحظه‏‌هاى حساس و بسیار دشوار به اولیاى خود می‌کند چنانکه: [[آتش]] [[نمرود]] براى [[ابراهیم]] گلستان می‌شود<ref>اشاره به کلام خداست که می‌‌فرماید: {{متن قرآن| قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِینَ }}؛ اگر می‌‌خواهید کارى بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید گفتیم: اى آتش، بر ابراهیم خنک و سلامت باش.( سوره انبیا( ۲۱)، آیه ۶۸- ۷۰).</ref> و دست آن یهودى پیمان‌‏شکن که [[شمشیر]] بر روى [[پیامبر]] کشید از حرکت می‌افتد<ref>ر. ک: ابن کثیر الدمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۳۳؛ المجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۸، باب معجزات [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، ص ۴۷، ۵۲، ۶۰ و ۷۵.</ref> و یا تندباد شدیدى که چادرهاى [[کافران]] و [[مشرکان]] را زمانى که در [[جنگ خندق]]، [[مدینه]] را در محاصره داشتند از ریشه درمی‌‌آورد و [[ترس]] و [[وحشت]] را در دل‌هاى آنان می‌‌افکند.<ref>ر. ک: الطبرى، ابو جعفر، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج ۲، ص ۲۴۴، حوادث سال پنجم هجرى.</ref> ولى همه اینها از جزئیات فراتر نمی‌‌‏رود و در زمانى که زمینه و شرایط براى [[اصلاحات]] عمومى کاملا آماده است کمک‌هاى فوریتى، صورت طبیعى به خود می‌گیرد و با واقعیت‌هاى خارجى مطابقت می‌‌کند.
::::::اما از نظر پیشرفت‌هاى مادى می‌‌توانیم بگوییم در [[آینده]] شرایط براى رساندن [[پیام]] به جهانیان بهتر از گذشته است؛ زیرا بخش‏‌هاى مختلف [[دنیا]] به هم نزدیک می‌شوند، [[مردم]] می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و وسایلى که یک سازمان مرکزى براى آگاه‏‌سازى [[ملت‌ها]] از [[رسالت]] جدید بدان [[نیاز]] دارد، در دسترس می‌باشد. اما آنچه در سؤال به آن اشاره شده که هرچه بیشتر در [[ظهور]] آن [[حضرت]] تأخیر بیفتد، ابزار و آلات جنگى پیشرفته‌‏تر خواهد شد، درست است ولى این ابزار و آلات مادى براى کسانى که [[روحیه]] خود را باخته‏‌اند و از درون پوسیده‏‌اند به چه کار می‌آید؟ چه‌‏بسا در طول [[تاریخ]] که کاخ یک [[تمدن]] بزرگ با اولین تلنگر فرو ریخته است، چرا؟ براى اینکه چنین بنایى در واقع از قبل فرو ریخته بوده است و هیچ‌گونه پشتوانه و تکیه‌‏گاهى نداشته است<ref>ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را به‌خوبى دیدیم و گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود؛ دیدیم که اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه به‌سرعت از هم پاشید به‌‏گونه‌‏اى که چیزى از آن باقى نماند.</ref>»<ref>[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]، ص۱۰۵-۱۰۹.</ref>.
 
::::::«[[انقلاب جهانی امام زمان]]{{ع}} از جهت اجرا‌، نظیر‌ دیگر‌ [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌های عینی و خارجی آن [[انقلاب]] بستگی دارد. برای تحقق چنین [[انقلاب]] بزرگی، وجود‌ رهبر‌ [[صالح]] و [[الهی]] کافی نیست وگرنه در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} این شرط محقق‌ بود‌. تأخیر‌ [[بعثت پیامبر]] اکرم{{صل}}، بعد از پنج قرن [[گذشت]] [[دوران جاهلیت]] نیز به [[دلیل]] فراهم نبودن‌ زمینه‌ها‌ و شرایط‌ آن بوده است. [[خداوند]] [[قادر]] است که همه [[مشکلات]] و گردنه‌های پیش روی [[حضرت]] را برای رساندن [[پیام آسمانی]] [[حضرت]] به [[مردم]] [[جهان]]، یک‌باره‌ مرتفع‌ سازد و به صورت قهری آن [[حضرت]] را مسلط نماید، اما این شیوه‌ را‌ [[اعمال]] نکرده است؛ زیرا چنین روشی با‌ سنت‌ امتحان‌ و [[آزمایش]] که موجب [[رشد]] و [[تکامل]] [[جامعه]] انسانی‌ است‌، منافات دارد و این [[سنت الهی]] در صورتی تحقق می‌یابد که روند تحولات و تغییرات‌ مطابق‌ با شرایط خارجی و به صورت‌ طبیعی‌ انجام پذیرد‌؛ زیرا‌ رسالتی‌ که آن [[حضرت]] برای آن ذخیره‌ شده‌، تغییری بنیادی و جهانی است که همه [[بشر]] را از [[تاریکی]] [[جور]] به‌ نور‌ [[هدایت]] و [[عدل]] می‌رساند، نه یک تغییر‌ و دگرگونی منطقه‌ای و مقطعی»<ref>نک: [[سید محمدباقر صدر|صدر سید محمدباقر]]، [[بحوث حول المهدی (کتاب)|بحوث حول المهدی]]، المبحث السابع.</ref>.
ما موقعیت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}، را با این دید بررسى می‌‌کنیم تا دریابیم که [[انقلاب]] او از نظر [[اجرا]] همانند همه [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌‏هاى عینى و خارجى بستگى دارد و بایستى فضاى مناسب موجود باشد. از این‌رو طبیعى است که [[منتظر]] آن شرایط باشیم و همه می‌‌دانند که [[امام مهدی|حضرت مهدى]]{{ع}} کارش محدود به یک منطقه و یک بخش از [[جهان]] نیست و رسالتى که از جانب [[خداوند]] بزرگ بر دوش او گذاشته شده، جهانى است و بایستى همه [[بشریت]] را از تاریکى [[ستم]] به روشنایى [[عدل]]، رهنمون گردد.<ref>چنانکه حدیث شریف نبوى تصریح می‌کند: {{متن حدیث|لَوْ لَمْ‏ يَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً»}}؛ اگر از دنیا یک روز بیشتر باقى نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانى می‌سازد تا مردى از من- را یا از اهل بیت من- مبعوث کند که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد.( ناصف، منصور على، همان، ج ۵، ص ۳۶۰.)</ref> براى اجراى چنین تحول بزرگى تنها وجود [[رهبر]] [[صالح]] کافى نیست وگرنه در همان زمان [[پیامبر]] این شرط وجود داشت. پس این تحول بزرگ، فضاى مناسب جهانى می‌طلبد که همه زمینه‏‌هاى خارجى لازم براى [[انقلاب]] عمومى در آن وجود داشته باشد.
 
عامل اساسى در ایجاد این فضاى مناسب و پذیرش [[پیام]] جدید [[عدالت]] از طرف [[مردم]] همانا احساس پوکى و پوچى است که [[انسان]] متمدن آن روز خواهد کرد و منشأ این احساس، تجربه‏‌هاى مختلف بشرى از تمدن‏ است؛ تمدنى که جنبه‏‌هاى منفى آن پشت او را [[خم]] می‌کند و به آنجا می‌رسد که می‌فهمد شدیدا [[نیاز]] به [[کمک]] دارد و از عمق [[جان]]، توجه خود را به [[عالم غیب]] یا منبعى مجهول، معطوف می‌دارد.
 
اما از نظر پیشرفت‌هاى مادى می‌‌توانیم بگوییم در [[آینده]] شرایط براى رساندن [[پیام]] به جهانیان بهتر از گذشته است؛ زیرا بخش‏‌هاى مختلف [[دنیا]] به هم نزدیک می‌شوند، [[مردم]] می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند و وسایلى که یک سازمان مرکزى براى آگاه‏‌سازى [[ملت‌ها]] از [[رسالت]] جدید بدان [[نیاز]] دارد، در دسترس می‌باشد. اما آنچه در سؤال به آن اشاره شده که هرچه بیشتر در [[ظهور]] آن [[حضرت]] تأخیر بیفتد، ابزار و آلات جنگى پیشرفته‌‏تر خواهد شد، درست است ولى این ابزار و آلات مادى براى کسانى که [[روحیه]] خود را باخته‏‌اند و از درون پوسیده‏‌اند به چه کار می‌آید؟ چه‌‏بسا در طول [[تاریخ]] که کاخ یک [[تمدن]] بزرگ با اولین تلنگر فرو ریخته است، چرا؟ براى اینکه چنین بنایى در واقع از قبل فرو ریخته بوده است و هیچ‌گونه پشتوانه و تکیه‌‏گاهى نداشته است<ref>ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را به‌خوبى دیدیم و گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود؛ دیدیم که اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه به‌سرعت از هم پاشید به‌‏گونه‌‏اى که چیزى از آن باقى نماند.</ref>»<ref>[[رهبری بر فراز قرون (کتاب)|رهبری بر فراز قرون]]، ص۱۰۵-۱۰۹.</ref>.
 
«[[انقلاب جهانی امام زمان]]{{ع}} از جهت اجرا‌، نظیر‌ دیگر‌ [[انقلاب‌ها]] به زمینه‌های عینی و خارجی آن [[انقلاب]] بستگی دارد. برای تحقق چنین [[انقلاب]] بزرگی، وجود‌ رهبر‌ [[صالح]] و [[الهی]] کافی نیست وگرنه در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} این شرط محقق‌ بود‌. تأخیر‌ [[بعثت پیامبر]] اکرم{{صل}}، بعد از پنج قرن [[گذشت]] [[دوران جاهلیت]] نیز به [[دلیل]] فراهم نبودن‌ زمینه‌ها‌ و شرایط‌ آن بوده است. [[خداوند]] [[قادر]] است که همه [[مشکلات]] و گردنه‌های پیش روی [[حضرت]] را برای رساندن [[پیام آسمانی]] [[حضرت]] به [[مردم]] [[جهان]]، یک‌باره‌ مرتفع‌ سازد و به صورت قهری آن [[حضرت]] را مسلط نماید، اما این شیوه‌ را‌ [[اعمال]] نکرده است؛ زیرا چنین روشی با‌ سنت‌ امتحان‌ و [[آزمایش]] که موجب [[رشد]] و [[تکامل]] [[جامعه]] انسانی‌ است‌، منافات دارد و این [[سنت الهی]] در صورتی تحقق می‌یابد که روند تحولات و تغییرات‌ مطابق‌ با شرایط خارجی و به صورت‌ طبیعی‌ انجام پذیرد‌؛ زیرا‌ رسالتی‌ که آن [[حضرت]] برای آن ذخیره‌ شده‌، تغییری بنیادی و جهانی است که همه [[بشر]] را از [[تاریکی]] [[جور]] به‌ نور‌ [[هدایت]] و [[عدل]] می‌رساند، نه یک تغییر‌ و دگرگونی منطقه‌ای و مقطعی»<ref>نک: [[سید محمدباقر صدر|صدر سید محمدباقر]]، [[بحوث حول المهدی (کتاب)|بحوث حول المهدی]]، المبحث السابع.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۳: خط ۷۹:
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«'''دیدگاه نخست''': اگر سبب [[تأخیر در فرج]] و [[ظهور امام عصر]] {{ع}} و [[انقلاب جهانی]] فراگیر او را این بدانیم که [[زمین]] تا از ظلم‌وجور پر نشده است، آن [[حضرت]] [[ظهور]] نخواهد کرد؛ به ناچار "[[انتظار]]" می‌باید به معنای "مترصد بودن" باشد! از طرفی به روشنی می‌دانیم که دامن زدن به ظلم‌وجور و گسترش دامنه آن، از دیدگاه [[اسلام]] جایز نیست.
:::::*«'''دیدگاه نخست''': اگر سبب [[تأخیر در فرج]] و [[ظهور امام عصر]] {{ع}} و [[انقلاب جهانی]] فراگیر او را این بدانیم که [[زمین]] تا از ظلم‌وجور پر نشده است، آن [[حضرت]] [[ظهور]] نخواهد کرد؛ به ناچار "[[انتظار]]" می‌باید به معنای "مترصد بودن" باشد! از طرفی به روشنی می‌دانیم که دامن زدن به ظلم‌وجور و گسترش دامنه آن، از دیدگاه [[اسلام]] جایز نیست.
::::::براساس این برداشت، درست نیست که به مقابله با [[ظلم]] برخیزیم؛ زیرا چنین مقابله‌ای دوره [[غیبت]] را طولانی‌تر می‌سازد! پس به ناچار باید [[منتظر]] بمانیم تا [[ظلم]] وجور در [[زندگی]] [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و [[قضایی]] ما به حد کمال برسد و کره [[زمین]] از [[ظلمت]] [[ستم]] پر شود تا [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] کند و [[انقلاب]] خود را علیه [[ستمگران]] و در [[حمایت از مظلومان]]، علنی سازد.
 
براساس این برداشت، درست نیست که به مقابله با [[ظلم]] برخیزیم؛ زیرا چنین مقابله‌ای دوره [[غیبت]] را طولانی‌تر می‌سازد! پس به ناچار باید [[منتظر]] بمانیم تا [[ظلم]] وجور در [[زندگی]] [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و [[قضایی]] ما به حد کمال برسد و کره [[زمین]] از [[ظلمت]] [[ستم]] پر شود تا [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] کند و [[انقلاب]] خود را علیه [[ستمگران]] و در [[حمایت از مظلومان]]، علنی سازد.
:::::*'''دیدگاه دوم''': اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و [در گستره‌ای وسیع‌تر] [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر او، آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقی شوند، مسأله فرق می‌کند. در اینجا چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز و [[آمادگی]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به منظور برپایی [[اقتدار]] [[حق]] بر روی [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام زمان]] {{ع}} نیست. در نتیجه، [[انتظار]] به معنای "مترصد" بودن نخواهد بود؛ بلکه به معنای حرکت، [[اقدام]] و [[جهاد]] برای برپایی [[اقتدار]] [[حق]] است؛ یعنی، مفهومی که مهیاسازی [[زمین]] برای [[ظهور امام]] و [[قیام جهانی]] او را طلب می‌کند.
:::::*'''دیدگاه دوم''': اگر سبب [[تأخیر در فرج]]، عدم وجود یارانی باشد که [[جامعه]] و [در گستره‌ای وسیع‌تر] [[دنیا]] را برای [[ظهور امام]] و [[قیام]] فراگیر او، آماده سازند و [[پشتیبان]] و تکیه‌گاه [[انقلاب]] [[امام]] تلقی شوند، مسأله فرق می‌کند. در اینجا چاره‌ای جز [[اقدام]] و تجهیز و [[آمادگی]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به منظور برپایی [[اقتدار]] [[حق]] بر روی [[زمین]] و حصول [[فرج]] به سبب [[ظهور امام زمان]] {{ع}} نیست. در نتیجه، [[انتظار]] به معنای "مترصد" بودن نخواهد بود؛ بلکه به معنای حرکت، [[اقدام]] و [[جهاد]] برای برپایی [[اقتدار]] [[حق]] است؛ یعنی، مفهومی که مهیاسازی [[زمین]] برای [[ظهور امام]] و [[قیام جهانی]] او را طلب می‌کند.
::::::بنابر چنین برداشتی از [[ظهور امام]] {{ع}} و تحقق [[فرج]] به دست او، معنای [[انتظار]] نیز از جهت مثبت و منفی، میان "مترصد بودن" و "حرکت" در نوسان خواهد بود. هم‌اکنون برای رسیدن به جواب صحیح، به بررسی این دو دیدگاه خواهیم پرداخت:
 
بنابر چنین برداشتی از [[ظهور امام]] {{ع}} و تحقق [[فرج]] به دست او، معنای [[انتظار]] نیز از جهت مثبت و منفی، میان "مترصد بودن" و "حرکت" در نوسان خواهد بود. هم‌اکنون برای رسیدن به جواب صحیح، به بررسی این دو دیدگاه خواهیم پرداخت:
::::::'''بررسی نظریه نخست‌''':
::::::'''بررسی نظریه نخست‌''':
:::::#"پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، به معنای خشکیدن چشمه [[توحید]] و [[عدل]] در [[زمین]] یا باقی نماندن مکانی برای [[پرستش]] [[خدا]] نیست! چنین چیزی محال و خلاف [[سنت‌های الهی]] است؛ بلکه معنای آن، [[طغیان]] و سرکشی [[قدرت]] [[باطل]]، بر ضد [[حق]] در [[نبرد]] دایمی میان [[حق]] و [[باطل]] است.
:::::#"پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، به معنای خشکیدن چشمه [[توحید]] و [[عدل]] در [[زمین]] یا باقی نماندن مکانی برای [[پرستش]] [[خدا]] نیست! چنین چیزی محال و خلاف [[سنت‌های الهی]] است؛ بلکه معنای آن، [[طغیان]] و سرکشی [[قدرت]] [[باطل]]، بر ضد [[حق]] در [[نبرد]] دایمی میان [[حق]] و [[باطل]] است.
خط ۸۱: خط ۸۹:
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] فراگیری در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
 
'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] فراگیری در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۸: خط ۹۷:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
::::::اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
 
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
 
برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
 
از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۱: خط ۱۱۳:
:::::#با عمل به دستورات شرع به حدّ بالای شعور فکری و فرهنگی برسند، گر چه در محدوده بخشی از مردم باشد. و لذا مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در شرح تجرید غیبت حضرت را از ناحیه خود مردم می‌داند.
:::::#با عمل به دستورات شرع به حدّ بالای شعور فکری و فرهنگی برسند، گر چه در محدوده بخشی از مردم باشد. و لذا مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در شرح تجرید غیبت حضرت را از ناحیه خود مردم می‌داند.
:::::#پیشرفت بشر از ناحیه صنعت و تکنیک.
:::::#پیشرفت بشر از ناحیه صنعت و تکنیک.
::::::و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است. [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که به [[شیخ مفید]] می‌فرستد می‌فرماید: اگر شیعیان ما -که خداوند توفیق طاعتشان دهد- در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما می‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنها نداریم<ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۵</ref>»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۱۶.</ref>.
 
و در مجموع فراهم نشدن مجموع شرایط لازم برای ظهور، علت تأخیر ظهور حضرت است. [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که به [[شیخ مفید]] می‌فرستد می‌فرماید: اگر شیعیان ما -که خداوند توفیق طاعتشان دهد- در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما می‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنها نداریم<ref>{{متن حدیث| لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۵</ref>»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۴۱۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۸: خط ۱۲۱:
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«اصلی‌ترین حکمت تأخیر در قیام مهدوی، فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقق آن است. به سخن دیگر، مهم‌ترین عامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش همه اقوام و ملل انسانی درباره مدیریت جهان به وسیله انسان کامل است و تا زمانی که این محقق نگردد، قیام به تأخیر خواهد افتاد یا رخ نخواهد داد.
::::::«اصلی‌ترین حکمت تأخیر در قیام مهدوی، فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقق آن است. به سخن دیگر، مهم‌ترین عامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش همه اقوام و ملل انسانی درباره مدیریت جهان به وسیله انسان کامل است و تا زمانی که این محقق نگردد، قیام به تأخیر خواهد افتاد یا رخ نخواهد داد.
::::::در توضیح این حکمت، باید توجه داشت که در قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، دو عنصر مهم و مؤثر وجود دارد:
 
در توضیح این حکمت، باید توجه داشت که در قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، دو عنصر مهم و مؤثر وجود دارد:
:::::#گستره وسیع انسانی و جغرافیایی قیام [[امام مهدی]] {{ع}} که تمام مرزهای جغرافیایی کره زمین و همگی اقوام و ملل انسانی را شامل می‌شود.
:::::#گستره وسیع انسانی و جغرافیایی قیام [[امام مهدی]] {{ع}} که تمام مرزهای جغرافیایی کره زمین و همگی اقوام و ملل انسانی را شامل می‌شود.
:::::#وجود زمینه فرهنگی و سیاسی.
:::::#وجود زمینه فرهنگی و سیاسی.
::::::با در نظر گرفتن این که سیره [[امامان]] پیشین برای تحقق حکومت [[اهل بیت]] {{عم}}، بهره‌گیری از اعجاز یا کشتار فراوان بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی یا سیاسی جامعه اسلامی نبوده، تحقق اهداف قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینه‌های معرفتی در مخاطبان درباره این قیام، ممکن نخواهد بود.
 
::::::از سوی دیگر، اصل قرآنی "اراده تغییرپذیری از سوی انسان" به عنوان یکی از سنت‌های الهی،<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).</ref> در قیام [[امام مهدی]] {{ع}} –که از مصادیق تام تغییر فردی و اجتماعی است- نیز جاری است. طبعاً با آماده شدن توده‌های مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حق‌اند که طعم مجازات و شمشیر [[امام مهدی|امام]] {{ع}} را خواهند چشید<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۹ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۲۹، ۱۳۰.</ref>.
با در نظر گرفتن این که سیره [[امامان]] پیشین برای تحقق حکومت [[اهل بیت]] {{عم}}، بهره‌گیری از اعجاز یا کشتار فراوان بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی یا سیاسی جامعه اسلامی نبوده، تحقق اهداف قیام [[امام مهدی]] {{ع}}، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینه‌های معرفتی در مخاطبان درباره این قیام، ممکن نخواهد بود.
 
از سوی دیگر، اصل قرآنی "اراده تغییرپذیری از سوی انسان" به عنوان یکی از سنت‌های الهی،<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).</ref> در قیام [[امام مهدی]] {{ع}} –که از مصادیق تام تغییر فردی و اجتماعی است- نیز جاری است. طبعاً با آماده شدن توده‌های مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حق‌اند که طعم مجازات و شمشیر [[امام مهدی|امام]] {{ع}} را خواهند چشید<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۹ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۱۲۹، ۱۳۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۹: خط ۱۳۵:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«مهم‌ترین عامل تأخیر [[ظهور]] حضرت، آماده نبودن جهان برای پذیرش حکومت الهی [[امام زمان]] {{ع}} است، زیرا [[سنت]] الهی بر این است که در صورت آمادگی بندگان، لطف و عنایت خود را از آنان دریغ نکند. ضمن اینکه هیچ‌گاه این امر اجباری نیز نخواهد بود؛ بلکه وعده‌های الهی در صورت انتخاب و اختیار مردم تحقق خواهد یافت. در منابع دینی به منظور ایجاد چنین آمادگی و گسترش آن، [[ائمه]] {{عم}} به جامعه شیعی توصیه کرده‌اند که در عصر [[غیبت]]، همواره حالت [[انتظار]] و آمادگی برای [[ظهور]] و یاری آن حضرت را داشته باشند و زمینه‌های دعوت و استقبال از ایشان را در جامعه پدید آورند. به همین جهت در فرهنگ شیعی، عصر [[غیبت]] را عصر [[انتظار]] به حساب می‌آورند.
::::::«مهم‌ترین عامل تأخیر [[ظهور]] حضرت، آماده نبودن جهان برای پذیرش حکومت الهی [[امام زمان]] {{ع}} است، زیرا [[سنت]] الهی بر این است که در صورت آمادگی بندگان، لطف و عنایت خود را از آنان دریغ نکند. ضمن اینکه هیچ‌گاه این امر اجباری نیز نخواهد بود؛ بلکه وعده‌های الهی در صورت انتخاب و اختیار مردم تحقق خواهد یافت. در منابع دینی به منظور ایجاد چنین آمادگی و گسترش آن، [[ائمه]] {{عم}} به جامعه شیعی توصیه کرده‌اند که در عصر [[غیبت]]، همواره حالت [[انتظار]] و آمادگی برای [[ظهور]] و یاری آن حضرت را داشته باشند و زمینه‌های دعوت و استقبال از ایشان را در جامعه پدید آورند. به همین جهت در فرهنگ شیعی، عصر [[غیبت]] را عصر [[انتظار]] به حساب می‌آورند.
::::::[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ}}<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص ۱۲۲</ref> مردمی که در [[زمان غیبت]] مهدی {{ع}} به سر می‌برند و معتقد به [[امامت]] وی هستند و خود را آماده [[ظهور]] او کرده‌اند، بهتر و شایسته‌تر از مردم هر زمان دیگرند.
 
::::::این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر [[غیبت]] است که وظایف ویژه‌ای را بر عهده [[شیعیان]] می‌گذارد، زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. [[رسالت]] مهم [[شیعه]] در این دوران اولاً: معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً: عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است، زیرا هم‌چنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینه‌سازی برای [[ظهور]] حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز [[ظهور]] حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۷۶.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ}}<ref>[[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص ۱۲۲</ref> مردمی که در [[زمان غیبت]] مهدی {{ع}} به سر می‌برند و معتقد به [[امامت]] وی هستند و خود را آماده [[ظهور]] او کرده‌اند، بهتر و شایسته‌تر از مردم هر زمان دیگرند.
 
این برتری و فضیلت با توجه به شرایط خاص زمانی عصر [[غیبت]] است که وظایف ویژه‌ای را بر عهده [[شیعیان]] می‌گذارد، زیرا در چنین موقعیتی، ثبات قدم در راه آن حضرت و دفاع از مکتب تشیع کاری دشوار است. [[رسالت]] مهم [[شیعه]] در این دوران اولاً: معرفت صحیح به آن حضرت و ترویج آن و ثانیاً: عمل به وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی و دوری از گناه و آلودگی به فساد است، زیرا هم‌چنانکه عمل به احکام دینی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح جامعه و زمینه‌سازی برای [[ظهور]] حضرت مؤثر است، گناه و آلودگی به فسادهای اخلاقی، سیاسی و اجتماعی نیز [[ظهور]] حضرت را به تأخیر انداخته، محرومیت جامعه از ایشان را بیشتر می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۷۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش