پرش به محتوا

مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]]'''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]]'''[[رحیم لطیفی]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«باب در لغت محل ورود به خانه یا مکانی را گویند، جمع آن ابواب است؛ به نگهبان و ملازم و دربان بواب گویند<ref>زبیدی، تاج‌العروس، ۳۷۰،۳؛ ابن فارس، معجم المقاییس‌اللغة، ۳۱۴،۱.</ref>، طبق همین معنی به حاجبان و دربانان [[ائمه]] نیز باب اطلاق شده است اما در اصطلاح مباحث [[مهدویت]] به گروهی از وکلای خاص [[ائمه]] به‌کار می‌رود، در عصر [[غیبت صغری]] بر [[نواب اربعه]] و برخی دیگر از وکلای سرشناس که واسطه صدور [[توقیعات]] بودند اطلاق می‌شد<ref>احمد دینوری در پاسخ به درخواست مردم از او که وجوهات را به امام {{ع}} برساند، گفت: {{عربی|"يَا قَوْمِ، هَذِهِ حَيْرَةٌ، وَ لَا نَعْرِفُ الْبَابَ فِي هَذَا الْوَقْتِ"}} مجلسی، بحارالانوار، ۳۰۰،۵۱.</ref>. [[مرحوم طبرسی]] درباره [[نواب اربعه]] می‌فرمایند: {{عربی|"الأبواب المرضيون و السفراء الممدوحون في زمان الغيبة"}}<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۵۵۴،۲: باب‌های مورد رضایت و سفیران مورد مدح در عصر غیبت.</ref>.
::::::«باب در لغت محل ورود به خانه یا مکانی را گویند، جمع آن ابواب است؛ به نگهبان و ملازم و دربان بواب گویند<ref>زبیدی، تاج‌العروس، ۳۷۰،۳؛ ابن فارس، معجم المقاییس‌اللغة، ۳۱۴،۱.</ref>، طبق همین معنی به حاجبان و دربانان [[ائمه]] نیز باب اطلاق شده است اما در اصطلاح مباحث [[مهدویت]] به گروهی از وکلای خاص [[ائمه]] به‌کار می‌رود، در عصر [[غیبت صغری]] بر [[نواب اربعه]] و برخی دیگر از وکلای سرشناس که واسطه صدور [[توقیعات]] بودند اطلاق می‌شد<ref>احمد دینوری در پاسخ به درخواست مردم از او که وجوهات را به امام {{ع}} برساند، گفت: {{عربی|"يَا قَوْمِ، هَذِهِ حَيْرَةٌ، وَ لَا نَعْرِفُ الْبَابَ فِي هَذَا الْوَقْتِ"}} مجلسی، بحارالانوار، ۳۰۰،۵۱.</ref>. [[مرحوم طبرسی]] درباره [[نواب اربعه]] می‌فرمایند: {{عربی|"الأبواب المرضيون و السفراء الممدوحون في زمان الغيبة"}}<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۵۵۴،۲: باب‌های مورد رضایت و سفیران مورد مدح در عصر غیبت.</ref>.
::::::واژه "باب" را برخی از [[دانشمندان]] [[شیعی]] و غیر [[شیعی]] و برخی فرق وابسته به [[شیعه]] همچون [[نصیریه]]، بر گروهی از وکلای خاص و برجسته [[ائمه]] در عصر پیش از [[غیبت صغری]] نیز اطلاق کرده‌اند کسانی چون [[جابر بن زید جعفی]]، [[محمد بن سنان]]، [[مفضل بن عمر]] و غیر آنان باب [[امامان]] [[امام باقر|باقر]]، [[امام صادق|صادق]] و [[امام کاظم|کاظم]] {{عم}} و… معرفی شده‌اند، چون آنان مانند مدخل و دروازه‌ای برای ورود دیگران به شهر [[دانش]] [[اهل بیت]] بودند و مانند ستر و مانعی برای دسترسی بیگانگان به [[ائمه]] بودند، در بیشتر اوقات نیازمندان مادی و معنوی به باب [[امامان]] مراجعه می‌کردند.
 
::::::[[مقام]] [[بابیت]] [[جایگاه]] بزرگی بود که به [[اصحاب]] سرّ و وسایط اتصال [[ائمه]] به دیگران اطلاق می‌شد لذا برخی از منحرفین [[وسوسه]] می‌شدند تا خود را باب [[امام]] {{ع}} معرفی کنند<ref>جباری، سازمان وکالت، ۳۸،۱.</ref>. از آنجا که [[نواب خاص]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} مصداق بارز [[بابیت]] هستند و از طرفی بعد از [[غیبت صغری]] برخی به [[دروغ]] ادعای چنین مقامی را کردند تا کار به پیدایش گروهی [[بابیه]] رسید لذا مسأله باب و [[بابیت]] ارتباط نزدیکی با مباحث [[مهدویت]] پیدا می‌کند.
واژه "باب" را برخی از [[دانشمندان]] [[شیعی]] و غیر [[شیعی]] و برخی فرق وابسته به [[شیعه]] همچون [[نصیریه]]، بر گروهی از وکلای خاص و برجسته [[ائمه]] در عصر پیش از [[غیبت صغری]] نیز اطلاق کرده‌اند کسانی چون [[جابر بن زید جعفی]]، [[محمد بن سنان]]، [[مفضل بن عمر]] و غیر آنان باب [[امامان]] [[امام باقر|باقر]]، [[امام صادق|صادق]] و [[امام کاظم|کاظم]] {{عم}} و… معرفی شده‌اند، چون آنان مانند مدخل و دروازه‌ای برای ورود دیگران به شهر [[دانش]] [[اهل بیت]] بودند و مانند ستر و مانعی برای دسترسی بیگانگان به [[ائمه]] بودند، در بیشتر اوقات نیازمندان مادی و معنوی به باب [[امامان]] مراجعه می‌کردند.
::::::شایان ذکر است که، اصطلاح باب دو کاربرد [[عام و خاص]] دارد، در کاربرد عام شامل باب [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و باب‌های [[امامان]] پس از او می‌شود و در کاربرد خاص تنها باب‌های [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} مراد است، همان [[وکلاء]] خاصِ سرشناس که علاوه بر داشتن صفات یک [[وکیل]] از ویژگی‌های لازم برای باب را نیز برخوردار بودند. به نظر می‌رسد واژه باب در [[فرهنگ]] [[تشیع]]، برگرفته از برخی [[احادیث]] [[نبوی]] باشد که در آنها [[امام علی]] {{ع}} باب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} معرفی شده است، {{عربی|"أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا"}}<ref>ر.ک: هندی، عبقات‌الانوار، قسم‌السند ۱۶،۵-۱۱.</ref> [[روایات]] زیادی گواهی می‌دهند که نزدیک‌ترین [[صحابی]]، [[صاحب]] سرّ و [[محرم]] [[راز]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} جز [[امام علی|علی]] {{ع}} کسی دیگر نبود<ref>جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲.</ref>.
 
::::::پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دیگر [[امامان]] نیز باب و یار [[صاحب]] سرّ داشتند مانند [[سلمان فارسی]] باب [[امیرالمؤمنین]]، [[فضه]] باب [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]] {{س}}، [[میثم تمار]] باب [[امام حسن|امام مجتبی]] {{ع}}، [[رشید هجری]] و [[حضرت زینب]] {{س}} باب [[امام حسین]] {{ع}}، [[یحیی بن ام طویل]] و [[ابوخالد کابلی]] باب [[امام سجاد]] {{ع}} و...<ref>جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲؛ اعتقاد به باب برای تمام ائمه و نیز اعتقاد به باب حی و حاضر، از عقاید محوری علوی‌های سوریه و ترکیه است، از نظر آنان سلسله باب‌های ائمه قرار ذیل است: سلمان فارسی باب امیر المؤمنین، قیس بن ورقه معروف به سفینه باب امام مجتبی، رشید هجری باب امام حسین، عبد الله بن غالب کابلی باب امام سجاد، یحیی بن محمد بن أم طویل باب امام باقر، جابر بن یزید جعفی باب امام صادق، محمد بن ابی زینب کاهلی باب امام کاظم، مفضل بن عمر باب امام رضا، محمد بن مفضل باب امام جواد، عمر بن فرات مشهور به کاتب باب امام هادی، ابو شعیب محمد بن نصیر باب امام حسن عسکری. امام مهدی بابی نداشته. (ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۱۹۲).</ref>.
[[مقام]] [[بابیت]] [[جایگاه]] بزرگی بود که به [[اصحاب]] سرّ و وسایط اتصال [[ائمه]] به دیگران اطلاق می‌شد لذا برخی از منحرفین [[وسوسه]] می‌شدند تا خود را باب [[امام]] {{ع}} معرفی کنند<ref>جباری، سازمان وکالت، ۳۸،۱.</ref>. از آنجا که [[نواب خاص]] [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} مصداق بارز [[بابیت]] هستند و از طرفی بعد از [[غیبت صغری]] برخی به [[دروغ]] ادعای چنین مقامی را کردند تا کار به پیدایش گروهی [[بابیه]] رسید لذا مسأله باب و [[بابیت]] ارتباط نزدیکی با مباحث [[مهدویت]] پیدا می‌کند.
::::::جمع‌بندی: برخی از [[یاران]] [[ائمه]] [[صاحب]] سرّ و باب بوده‌اند اما [[وکیل]] نبوده‌اند و برخی دیگر سمت [[وکالت]] را داشته ولی باب نبوده‌اند، و برخی دیگر هم باب [[امام]] و هم [[وکیل]] او بوده‌اند»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۵، ۲۶.</ref>.
 
شایان ذکر است که، اصطلاح باب دو کاربرد [[عام و خاص]] دارد، در کاربرد عام شامل باب [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و باب‌های [[امامان]] پس از او می‌شود و در کاربرد خاص تنها باب‌های [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} مراد است، همان [[وکلاء]] خاصِ سرشناس که علاوه بر داشتن صفات یک [[وکیل]] از ویژگی‌های لازم برای باب را نیز برخوردار بودند. به نظر می‌رسد واژه باب در [[فرهنگ]] [[تشیع]]، برگرفته از برخی [[احادیث]] [[نبوی]] باشد که در آنها [[امام علی]] {{ع}} باب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} معرفی شده است، {{عربی|"أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا"}}<ref>ر.ک: هندی، عبقات‌الانوار، قسم‌السند ۱۶،۵-۱۱.</ref> [[روایات]] زیادی گواهی می‌دهند که نزدیک‌ترین [[صحابی]]، [[صاحب]] سرّ و [[محرم]] [[راز]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} جز [[امام علی|علی]] {{ع}} کسی دیگر نبود<ref>جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲.</ref>.
 
پس از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دیگر [[امامان]] نیز باب و یار [[صاحب]] سرّ داشتند مانند [[سلمان فارسی]] باب [[امیرالمؤمنین]]، [[فضه]] باب [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]] {{س}}، [[میثم تمار]] باب [[امام حسن|امام مجتبی]] {{ع}}، [[رشید هجری]] و [[حضرت زینب]] {{س}} باب [[امام حسین]] {{ع}}، [[یحیی بن ام طویل]] و [[ابوخالد کابلی]] باب [[امام سجاد]] {{ع}} و...<ref>جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲؛ اعتقاد به باب برای تمام ائمه و نیز اعتقاد به باب حی و حاضر، از عقاید محوری علوی‌های سوریه و ترکیه است، از نظر آنان سلسله باب‌های ائمه قرار ذیل است: سلمان فارسی باب امیر المؤمنین، قیس بن ورقه معروف به سفینه باب امام مجتبی، رشید هجری باب امام حسین، عبد الله بن غالب کابلی باب امام سجاد، یحیی بن محمد بن أم طویل باب امام باقر، جابر بن یزید جعفی باب امام صادق، محمد بن ابی زینب کاهلی باب امام کاظم، مفضل بن عمر باب امام رضا، محمد بن مفضل باب امام جواد، عمر بن فرات مشهور به کاتب باب امام هادی، ابو شعیب محمد بن نصیر باب امام حسن عسکری. امام مهدی بابی نداشته. (ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۱۹۲).</ref>.
 
جمع‌بندی: برخی از [[یاران]] [[ائمه]] [[صاحب]] سرّ و باب بوده‌اند اما [[وکیل]] نبوده‌اند و برخی دیگر سمت [[وکالت]] را داشته ولی باب نبوده‌اند، و برخی دیگر هم باب [[امام]] و هم [[وکیل]] او بوده‌اند»<ref>[[رحیم لطیفی|لطیفی ، رحیم]]، [[پرسمان نیابت (کتاب)|پرسمان نیابت]]، ص۲۵، ۲۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۹: خط ۴۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و [[حاجب]] است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و [[خروج]]" به کار می‌‏رود. [[راغب اصفهانی]] می‌‏گوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می‌‏خوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.</ref>.
::::::«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و [[حاجب]] است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و [[خروج]]" به کار می‌‏رود. [[راغب اصفهانی]] می‌‏گوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می‌‏خوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.</ref>.
::::::در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] می‏‌خوانیم:{{عربی|" أَيْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ مِنْهُ‏ يُؤْتَى‏‏‏ ‏‏"}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که می‌‏توان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏ ‏‏"}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌‏توان به شهر علم‏ دست یافت. از دیگر موارد، می‌‏توان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.
 
::::::اما در اصطلاح "باب" [[امامان]]{{عم}}، به کسی گفته می‏‌شود که به [[معصومان]]{{عم}} بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، [[نماینده]] مخصوص آنان شمرده می‌‏شود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.</ref>. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا [[نماینده]] [[امام]] را "باب" [[امام]] نامید؛ چنان‏که [[ابن شهرآشوب]] می‌‏نویسد: جمعی از [[اصحاب]] [[امامان]]{{عم}} باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "[[رشید هجری]]" باب [[سید الشهداء]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.</ref>، "[[یحیی بن ام الطویل مطعمی]]" باب [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.</ref>، "[[جابر بن یزید جعفی]]" باب [[امام باقر]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref>. رفته ‏رفته این واژه با سوءاستفاده [[مدعیان دروغین]] - به ویژه "[[بابیت]]" - روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون [[سید علی محمد باب]]، این واژه را از [[جایگاه]] واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه کمتر درباره نمایندگان [[امام]]{{ع}} به کار می‏‌رود و بیشتر برای اشاره به کسانی است که به [[دروغ]]، خود را [[نماینده]] [[معصومان]] معرفی می‌‏کنند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۰۷ - ۱۱۳، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۸۹.</ref>.
در [[روایات]] فراوانی، از [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} با عنوان "باب اللّه" یاد شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.</ref>. در [[دعای ندبه]] می‏‌خوانیم:{{عربی|" أَيْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ مِنْهُ‏ يُؤْتَى‏‏‏ ‏‏"}}<ref>سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.</ref> بنابراین باب، یعنی چیزی که می‌‏توان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. [[حدیث]] {{عربی|" أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏ ‏‏"}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.</ref>؛ بدان معنا است که به وسیله [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} می‌‏توان به شهر علم‏ دست یافت. از دیگر موارد، می‌‏توان به "باب الحوائج"، "[[باب حطه]]"، "باب مدینة [[علم]] النّبی{{صل}}"<ref>ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.</ref> ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.
 
اما در اصطلاح "باب" [[امامان]]{{عم}}، به کسی گفته می‏‌شود که به [[معصومان]]{{عم}} بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، [[نماینده]] مخصوص آنان شمرده می‌‏شود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.</ref>. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا [[نماینده]] [[امام]] را "باب" [[امام]] نامید؛ چنان‏که [[ابن شهرآشوب]] می‌‏نویسد: جمعی از [[اصحاب]] [[امامان]]{{عم}} باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "[[رشید هجری]]" باب [[سید الشهداء]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.</ref>، "[[یحیی بن ام الطویل مطعمی]]" باب [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.</ref>، "[[جابر بن یزید جعفی]]" باب [[امام باقر]]{{ع}}<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.</ref>. رفته ‏رفته این واژه با سوءاستفاده [[مدعیان دروغین]] - به ویژه "[[بابیت]]" - روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون [[سید علی محمد باب]]، این واژه را از [[جایگاه]] واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه کمتر درباره نمایندگان [[امام]]{{ع}} به کار می‏‌رود و بیشتر برای اشاره به کسانی است که به [[دروغ]]، خود را [[نماینده]] [[معصومان]] معرفی می‌‏کنند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۰۷ - ۱۱۳، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۸۹.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش