مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت
تعداد پاسخ۳ پاسخ

مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

احمد عابدی

حجت‌ الاسلام‌ و المسلمین دکتر احمد عابدی، در مقاله «مدعیان و منکران بابیت و مهدویت» در این‌باره گفته است:

«این واژه در عربی به معنای "در" (محل ورود و خروج) به کار می‌رود. راغب اصفهانی می‌گوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می خوانند؛ مانند باب المدینه یا باب البیت و قرآن کریم نیز آن را در این معنا به کار برده است.[۱]. بنابراین، باب به معنای چیزی است که با آن می‌توان به چیز دیگر رسید؛ برای مثال: "«هذا العلم باب الى علم كذا أى به يتوصّل اليه‏"[۲] حدیث: " أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا " بدان معناست که به وسیله علی (ع) می‌توان به شهر علم دست یافت.[۳] آنچه گذشت، نشان می‌دهد هر گاه کسی را "باب" شخصی معرفی می‌کنند، مقصود آن است که "دربان دعوت آن شخص" است. معنای "باب" در اصطلاح چنین است: کسی که به معصومان (ع) بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، نماینده مخصوص آنان شمرده می‌شود. بنابراین، می‌توان وکیل یا نماینده شخص دیگر را "باب" نامید. در گذشته تمام وکیلان و سفیران ائمه (ع) را باب می‌خواندند. به تدریج این واژه با سوء استفاده مدعیان دروغین بابیت روبه رو شد و بار ارزشی‌اش را از دست داد. باب در روایات متعدد بر معصومان (ع) اطلاق گردیده است؛ مانند: "باب الحوائج الی اللّه‏"، "باب حِطَّه"، "باب مَدینة علم النبی (ص)"، "باب الحکمه" و "باب الله"[۴]. افزون بر این، چنان که ابن‌شهرآشوب می‌نویسد، جمعی از اصحاب ائمه (ع) باب آن بزرگواران بوده‌اند؛ مانند: رشید هجری (باب سید الشهدا (ع)[۵]، یحیی بن ام الطویل مطعمی (باب حضرت سجاد (ع))، [۶] جابر بن یزید جعفی (باب امام باقر (ع))[۷] و محمد بن سنان (باب امام صادق (ع))[۸]. علامه مجلسی نیز "باب الائمه (ع)" دانسته شده است.[۹] ادعاهای نادرست کسانی چون سید علی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعی‌اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‌ای که امروزه کمتر به کار می‌رود و اغلب برای اشاره به کسانی که به دروغ خود را نماینده معصومان (ع) معرفی می‌کنند، استفاده می‌شود»[۱۰].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. رحیم لطیفی؛
حجت الاسلام و المسلمینرحیم لطیفی، در کتاب «پرسمان نیابت» در این‌باره گفته است:

«باب در لغت محل ورود به خانه یا مکانی را گویند، جمع آن ابواب است؛ به نگهبان و ملازم و دربان بواب گویند[۱۱]، طبق همین معنی به حاجبان و دربانان ائمه نیز باب اطلاق شده است اما در اصطلاح مباحث مهدویت به گروهی از وکلای خاص ائمه به‌کار می‌رود، در عصر غیبت صغری بر نواب اربعه و برخی دیگر از وکلای سرشناس که واسطه صدور توقیعات بودند اطلاق می‌شد[۱۲]. مرحوم طبرسی درباره نواب اربعه می‌فرمایند: "الأبواب المرضيون و السفراء الممدوحون في زمان الغيبة"[۱۳].

واژه "باب" را برخی از دانشمندان شیعی و غیر شیعی و برخی فرق وابسته به شیعه همچون نصیریه، بر گروهی از وکلای خاص و برجسته ائمه در عصر پیش از غیبت صغری نیز اطلاق کرده‌اند کسانی چون جابر بن زید جعفی، محمد بن سنان، مفضل بن عمر و غیر آنان باب امامان باقر، صادق و کاظم (ع) و… معرفی شده‌اند، چون آنان مانند مدخل و دروازه‌ای برای ورود دیگران به شهر دانش اهل بیت بودند و مانند ستر و مانعی برای دسترسی بیگانگان به ائمه بودند، در بیشتر اوقات نیازمندان مادی و معنوی به باب امامان مراجعه می‌کردند.

مقام بابیت جایگاه بزرگی بود که به اصحاب سرّ و وسایط اتصال ائمه به دیگران اطلاق می‌شد لذا برخی از منحرفین وسوسه می‌شدند تا خود را باب امام (ع) معرفی کنند[۱۴]. از آنجا که نواب خاص حضرت حجت (ع) مصداق بارز بابیت هستند و از طرفی بعد از غیبت صغری برخی به دروغ ادعای چنین مقامی را کردند تا کار به پیدایش گروهی بابیه رسید لذا مسأله باب و بابیت ارتباط نزدیکی با مباحث مهدویت پیدا می‌کند.

شایان ذکر است که، اصطلاح باب دو کاربرد عام و خاص دارد، در کاربرد عام شامل باب پیامبر اکرم (ص) و باب‌های امامان پس از او می‌شود و در کاربرد خاص تنها باب‌های حضرت حجت (ع) مراد است، همان وکلاء خاصِ سرشناس که علاوه بر داشتن صفات یک وکیل از ویژگی‌های لازم برای باب را نیز برخوردار بودند. به نظر می‌رسد واژه باب در فرهنگ تشیع، برگرفته از برخی احادیث نبوی باشد که در آنها امام علی (ع) باب پیامبر (ص) معرفی شده است، "أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا"[۱۵] روایات زیادی گواهی می‌دهند که نزدیک‌ترین صحابی، صاحب سرّ و محرم راز پیامبر (ص) جز علی (ع) کسی دیگر نبود[۱۶].

پس از پیامبر اکرم (ص) دیگر امامان نیز باب و یار صاحب سرّ داشتند مانند سلمان فارسی باب امیرالمؤمنین، فضه باب حضرت زهرا (س)، میثم تمار باب امام مجتبی (ع)، رشید هجری و حضرت زینب (س) باب امام حسین (ع)، یحیی بن ام طویل و ابوخالد کابلی باب امام سجاد (ع) و...[۱۷].

جمع‌بندی: برخی از یاران ائمه صاحب سرّ و باب بوده‌اند اما وکیل نبوده‌اند و برخی دیگر سمت وکالت را داشته ولی باب نبوده‌اند، و برخی دیگر هم باب امام و هم وکیل او بوده‌اند»[۱۸].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «فرهنگنامه مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«"باب" در لغت فارسی به معنای پدر، سزاوار، ملایم، متعارف و حاجب است. در عربی نیز به معنای "در" و "محل ورود و خروج" به کار می‌‏رود. راغب اصفهانی می‌‏گوید: محل دخول و ورود به چیزی را باب می‌‏خوانند؛ مانند "باب المدینه" یا "باب البیت"[۱۹].

در روایات فراوانی، از پیشوایان معصوم (ع) با عنوان "باب اللّه" یاد شده است[۲۰]. در دعای ندبه می‏‌خوانیم:" أَيْنَ‏ بَابُ‏ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ مِنْهُ‏ يُؤْتَى‏‏‏ ‏‏"[۲۱] بنابراین باب، یعنی چیزی که می‌‏توان به وسیله آن، به چیز دیگر رسید. حدیث " أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌ‏ بَابُهَا‏‏‏ ‏‏"[۲۲]؛ بدان معنا است که به وسیله حضرت علی (ع) می‌‏توان به شهر علم‏ دست یافت. از دیگر موارد، می‌‏توان به "باب الحوائج"، "باب حطه"، "باب مدینة علم النّبی (ص)"[۲۳] ، "باب الحکمة" و "باب اللّه" اشاره کرد.

اما در اصطلاح "باب" امامان (ع)، به کسی گفته می‏‌شود که به معصومان (ع) بسیار نزدیک است و در همه کارها یا کاری خاص، نماینده مخصوص آنان شمرده می‌‏شود[۲۴]. بر این اساس، می‌‏توان وکیل یا نماینده امام را "باب" امام نامید؛ چنان‏که ابن شهرآشوب می‌‏نویسد: جمعی از اصحاب امامان (ع) باب آن بزرگواران بوده‏‌اند؛ مانند "رشید هجری" باب سید الشهداء (ع)[۲۵]، "یحیی بن ام الطویل مطعمی" باب حضرت سجاد (ع)[۲۶]، "جابر بن یزید جعفی" باب امام باقر (ع)[۲۷]. رفته ‏رفته این واژه با سوءاستفاده مدعیان دروغین - به ویژه "بابیت" - روبه ‏رو شد. ادعاهای نادرست کسانی چون سید علی محمد باب، این واژه را از جایگاه واقعی‏اش دور و متروک ساخت؛ به گونه‏‌ای که امروزه کمتر درباره نمایندگان امام (ع) به کار می‏‌رود و بیشتر برای اشاره به کسانی است که به دروغ، خود را نماینده معصومان معرفی می‌‏کنند»[۲۸].

پرسش‌های وابسته

  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. يوسف، آیه ۲۵ : ﴿«وَاسْتَبَقَا الْبَابَ ... وَأَلْفَيا سَيدَهَا لَدَى الْبَابِ» ؛ و هر دو به سوی در دویدند ... و آقای آن زن را نزدیک در یافتند، و انعام، آیه ۴۴ ﴿«فَتَحْنَا عَلَيهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيءٍ»؛ درهای همه چیز از نعمت‌ها) را به روی آنها گشودیم
  2. این علم، وسیله به سوی فلان علم است؛ یعنی به وسیله این علم به آن علم دست می‌یابد.
  3. حسین بن محمد راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص ۶۲ و جواد سلیمانی، «پژوهشی پیرامون مقوله باب های اهل بیت لايت»، نشریه تاریخ در آینه پژوهش، شماره ۳۸
  4. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۹۹
  5. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب ج ۴، ص ۷۷
  6. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب ج ۴، ص ۱۷۶
  7. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب ج ۴، ص ۲۱۱
  8. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب ج ۴، ص ۲۸۰
  9. احمد عابدی، آشنایی با بحارالانوار، ص۳۶
  10. عابدی، احمد؛ مدعیان و منکران بابیت و مهدویت، ص ۳۹۰ - ۳۹۱.
  11. زبیدی، تاج‌العروس، ۳۷۰،۳؛ ابن فارس، معجم المقاییس‌اللغة، ۳۱۴،۱.
  12. احمد دینوری در پاسخ به درخواست مردم از او که وجوهات را به امام (ع) برساند، گفت: "يَا قَوْمِ، هَذِهِ حَيْرَةٌ، وَ لَا نَعْرِفُ الْبَابَ فِي هَذَا الْوَقْتِ" مجلسی، بحارالانوار، ۳۰۰،۵۱.
  13. طبرسی، الاحتجاج، ۵۵۴،۲: باب‌های مورد رضایت و سفیران مورد مدح در عصر غیبت.
  14. جباری، سازمان وکالت، ۳۸،۱.
  15. ر.ک: هندی، عبقات‌الانوار، قسم‌السند ۱۶،۵-۱۱.
  16. جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲.
  17. جباری، سازمان وکالت، ص ۳۷۰ و ص ۴۳۲؛ اعتقاد به باب برای تمام ائمه و نیز اعتقاد به باب حی و حاضر، از عقاید محوری علوی‌های سوریه و ترکیه است، از نظر آنان سلسله باب‌های ائمه قرار ذیل است: سلمان فارسی باب امیر المؤمنین، قیس بن ورقه معروف به سفینه باب امام مجتبی، رشید هجری باب امام حسین، عبد الله بن غالب کابلی باب امام سجاد، یحیی بن محمد بن أم طویل باب امام باقر، جابر بن یزید جعفی باب امام صادق، محمد بن ابی زینب کاهلی باب امام کاظم، مفضل بن عمر باب امام رضا، محمد بن مفضل باب امام جواد، عمر بن فرات مشهور به کاتب باب امام هادی، ابو شعیب محمد بن نصیر باب امام حسن عسکری. امام مهدی بابی نداشته. (ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص ۱۹۲).
  18. لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۲۵، ۲۶.
  19. راغب اصفهانی، المفردات، ص ۶۴.
  20. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۷؛ و ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۷.
  21. سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ص ۲۹۷.
  22. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۴، ح ۳۳۱۴۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج ۲، ص ۶۶.
  23. ر. ک: ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۴، ص ۳۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۶۲۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۵؛ سید بن طاوس، الاقبال، ص ۶۱۰.
  24. ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۵۳.
  25. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۳۲.
  26. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۱۱.
  27. ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۳۴۰.
  28. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۰۷ - ۱۱۳، درسنامه مهدویت، ص ۱۸۹.