دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد عابدی، در مقاله «مدعیان و منکران بابیت و مهدویت» در اینباره گفته است:
«برای اثبات دروغ بودن ادعاهای بابیت در غیبت کبرا و بخشی از غیبت صغرا، دلیلهای بسیاری وجود دارد، اما بهترین دلیل، زندگی این افراد است. زندگی خصوصی این افراد نشان میدهد، در آتش حسد، آزمندی و باورهای کفرآمیز میسوختند و بی تردید، صاحبان این رذیلتهای اخلاقی و فکری در گستره پرشکوه معنویت جایی نمییابند؛ افزون بر این، دلیلهای گوناگون دیگری نیز بر نادرستی این ادعاها گواهی میدهد که به اختصار ذکر میشود:
- دلیل اول: وقتی علی بن محمد سمری، نایب چهارم، در بستر وفات فرو افتاد، مردم از او خواستند. نایب، پس از خود را معرفی کند. او فرمود: "َ لِلَّهِ أَمْرٌ هُوَ بَالِغُهُ " [۱] خدا را امری است که باید به اتمام رساند. این سخن علی بن محمد و امتناع او از معرفی نایب نشان میدهد هنگام غیبت کبرا فرا رسیده، دیگر نایبی معرفی نمیشود. چنانچه پیش تر ذکر شده، هر نایبی باید به وسیله نایب قبل از خود مشخص شود؛ بنابراین، معرفی نکردن نایب به وسیله علی بن محمد سمری نشان دهنده نبودن نایب و نادرستی همه ادعاهای نیابت است.
- دلیل دوم: امام زمان (ع) در توقیعی به علی بن محمد سمری چنین نگاشت:"وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّة"[۲]
- سند توقیع:
- این توقیع "عالی السند" است. شیخ صدوق میگوید: " حَدَّثَنِا أَبُو مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ اَلْمُكَتِّبُ قَالَ: كُنْتُ بِمَدِينَةِ اَلسَّلاَمِ فِي اَلسَّنَةِ اَلَّتِي تُوُفِّيَ فِيهَا اَلشَّيْخُ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلسَّمُرِيُّ قُدِّسَ سِرُّهُ فَحَضَرْتُهُ قَبْلَ وَفَاتِهِ بِأَيَّامٍ فَأَخْرَجَ إِلَى اَلنَّاسِ تَوْقِيعاً نُسْخَتُهُ... قَالَ فَنَسَخْنَا هَذَا اَلتَّوْقِيعَ وَ خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ فَلَمَّا كَانَ اَلْيَوْمُ اَلسَّادِسُ عُدْنَا إِلَيْهِ وَ هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ ... "[۳] بنابراین، توقیع یاد شده با سه واسطه (شیخ صدوق ، استادش حسین بن احمد مکتب و علی بن محمد سمری) از امام زمان (ع) نقل شده است. در علم درایه، حدیثی که شمار واسطههای سندش اندک باشد، "عالی السند" خوانده میشود.
- سند این حدیث، صحیح اعلایی و تردیدناپذیر به شمار میآید، زیرا واسطههای سهگانه آن همگی جایگاهی والا دارند. در بزرگی، برتری و عدالت علی بن محمد سمری تردید نیست، درستی و عدالت شیخ صدوق محمد بن علی بن الحسین پرسش ناپذیر است و ابو محمد حسین بن احمد مکتب[۴] نیز در شمار استادان مطمئن شیخ صدوق جای دارد. البته اغلب کتابهای رجال، حتی کتابهایی که استادان شیخ صدوق را نام بردهاند، از حسین بن احمد مکتب سخن به میان نیاوردهاند[۵]، ولی شیخ صدوق این حدیث را به طور مستقیم از او نقل میکند و بر او ترحم میفرستد[۶] که نشانه توثیق است [۷]، زیرا نزد گروهی از دانشوران رجال وقتی شیخ صدوق با عبارتهای "رحمة الله" و "بقیة الله" بر روایتگری رحمت میفرستد، نشان دهنده وثاقت اوست.
- این حدیث به صورت مرسل در الاحتجاج طبرسی نقل شده است. مؤلف این مجموعه در مقدمه مینویسد: سند احادیثی که در این کتاب آوردهام، ذکر نکردهام، زیرا یا اجماعیاند، یا با دلیل عقلی موافق مینمایند و یا در کتابهای شیعه و سنی شهرت دارند.[۸] پس این توقیع نیز چنین وضعیتی دارد و درستی اش تردیدناپذیر است.
- این توقیع شریف بین قدما و متأخران شهرت دارد و "شهرت" در باب تعارض و غیر آن، از مرجحات روایت است؛ به ویژه آن که همه علما این روایت را پذیرفته، به آن استناد جستهاند. پس میتوان گفت میان اصحاب، مقبول و حتی با اجماع شیعه موافق است
- در فقه و اصول بحث از سند روایات ضرورت دارد، زیرا حدیثی که ضعف سند دارد، در اثبات حکم شرعی به کار نمیآید. در علومی مانند تاریخ، تفسیر قرآن، اخلاق و اعتقادات، بحث از سند روایات ضرورت ندارد[۹]، زیرا هر علمی از ملاک ارزیابی ویژه خویش بهره میبرد. اکنون در گستره تاریخ و اخلاق گام برمیداریم و در بحثی چنین، به بررسی سند نیازمند نیستیم.
- دلالت توقیع: از این توقیع چند نکته استفاده میشود:
- نزدیک بودن وفات علی بن محمد سمری در چند روز آینده؛
- عدم اجازه وصیت و تعیین جانشین به علی بن محمد؛
- آغاز غیبت کبرا و پایان غیبت صغرا، با توجه به آنکه غیبت صغرا کامل و تام نبود و غیبت کبرا کامل و تامّ است.
- دروغگو بودن مدعیان مشاهده امام زمان (ع) در غیبت کبرا؛ مراد از ادعای مشاهده، دیدن امام چون سفیران و نایبان خاص است؛ یعنی اگر کسی ادعا کند مانند آنچه در غیبت صغرا وجود داشت، باب، وکیل، سفیر یا نایب امام است، دروغگوست. این حدیث مطلق مشاهده را نفی نمیکند. پس با آنکه واژه "مشاهده" در این روایت مطلق مینماید، مراد مشاهده همراه با ادعای نیابت است؛ بنابراین، ادعاهای مشاهده امام زمان (ع) از سوی برخی علما با این حدیث منافات ندارد.[۱۰]
- نفی نیابت خاص در زمان غیبت کبرا. البته نیابت عامه فقها صحیح است و این حدیث با آن منافات ندارد.
- دلیل سوم: با آنکه این مسئله مورد ابتلای مردم است و ائم تمام آنچه مردم بدان نیاز داشتند بیان میکردند، در هیچ روایتی به تصریح یا اشاره از وجود نایب و باب امام زمان (ع) سخن به میان نیامده است؛ البته روایات بسیاری، جزئیات احکام و مباحث اعتقادی را به طور کامل بیان کردهاند، ولی درباره نیابت چیزی مشاهده نمیشود.
- اشکال: شاید چنین روایاتی بوده، اما نقل نشده و به دست ما نرسیده است.
- پاسخ: با توجه به آنکه محدثان حتی روایت ضعیف و مجهول را باز گفتهاند و چیزی در این باره نقل نکردهاند، در مییابیم در خصوص این موضوع روایتی وجود ندارد؛ پس عدم دلیل در جایی که مورد ابتلای مردم است، نشان دهنده نبود آن است.
- دلیل چهارم: وجود نصّ خاص و معجزه از شرطه از دوره دارای این شرط ما بودند، و معجزه از شرطهای اثبات نیابت امام زمان (ع) است. نواب اربعه دارای شرطها بودند، اما مدعیان بابیت توان ارائه نص و معجزه نداشتند.
- دلیل پنجم: در روایات، غیبت امام زمان (ع) به غیبت صغرا و غیبت کبرا یا تام و غیرتام تقسیم شده است. بیتردید، غیبت صغرا را بدان سبب غیر تام مینامند که در آن دسترسی به امام به صورت غیر مستقیم و از طریق نایب ممکن است. اگر در زمان غیبت کبرا نیز امام زمان (ع) نایب یا باب داشته باشد، اصل این تقسیم درست نیست و حتی در زمان غیبت کبرا، غیبت تام محقق نمیشود.
- دلیل ششم: یکی از بهترین راههای اثبات دروغگو بودن مدعیان بابیت آن است که این گروه مردم را به طرف دین خدا و امام زمان (ع) دعوت نمی کنند، بلکه مردم را به خویش فرا میخوانند؛ بر خلاف نواب اربعه که کسی را به خود دعوت نمیکردند. به عبارت دیگر، آن که هوای نفس دارد، نمیتواند باب امام زمان (ع) باشد. هواپرستی بسیاری از مدعیان دروغین، چنان بود که به ادعای نیابت بسنده نمیکردند و به تدریج سمت ادعای مهدویت و نبوت پیش میرفتند.
- چند فرع فقهی:
- اجماع شیعه بر آن است که پس از علی بن ابراهیم سمری، هیچ کس نایب خاص امام زمان (ع) نخواهد بود. افزون بر اجماع، ضرورت مذهب شیعه نیز بر این است که با وفات علی بن محمد سمری، رشته وکالت و نیابت خاص قطع شد.[۱۱]
- پس از علی بن محمد سمری، هر کس برای خود یا دیگری ادعای نیابت خواص کند، کافر، مرتد، دروغ گو، گمراه و گمراه کننده است. این مسئله اجماعی شمرده میشود.[۱۲]. انکار یا عدم انکار سفیران واقعی در مسئله دوم تفاوتی پدید نمیآورد.[۱۳] البته شاید بتوان میان منکری که شبهه دارد با منکر بیدلیل یا بی توجه به لوازم کلام خود، تفاوت نهاد.
- در زمان غیبت، نیابت عام برای فقها ثابت است و دلیل آن نیز در فقه بیان شده
- در زمان غیبت کبرا، تمام امور مردم از جهت بیان احکام شرعی و اجرای آنها به فقهای جامع الشرایط ارجاع شده است، ولی هیچ کدام از فقها نیابت خاص ندارند و وکیل یا باب یا سفیر امام زمان (ع) نیستند و چون نایب خاص نیستند، در نصب خود به نص خاص و تعیین نایب پیشین و نیز وجود معجزه و علم غیب نیاز ندارند. بر این اساس، تفاوت نیابت خاص و عام آشکار میگردد»[۱۴].
پرسشهای وابسته
- ریشههای انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
- چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
- آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
- با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
- آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا کیسانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا زیدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا فطحیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا قرامطه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا شیخیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا سبئیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا عسکریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا مغیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ممطوره از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا نمیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا باقریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا موسویه یا موسائیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا محمدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی تهامه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سوس مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی صومالی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
- انگیزههای مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
- مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
- اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
- چه راههایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
- از چه زمانی عدهای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
- چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۵۸ و شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۱۶
- ↑ به کسی وصیت نکن که پس از وفاتت جانشین تو گردد، زیراغیبت کامل محقق شده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴، بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۶۱ و شیخ طوسی، الغیبه، ص۳۹۵
- ↑ حسين بن احمد مکتّب گفت: سالی که علی بن محمد سمری وفات یافت، من در بغداد بودم. چند روز قبل از وفات نزدش شتافتم که این توقيع صادر شد. ما این توقيع را یادداشت کردیم و از خانه علی بن محمد بیرون آمدیم. شش روز بعد نزد علی بن محمد بازگشتیم و او را در حال احتضار یافتیم....؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۱۶.
- ↑ «مکتّب» یعنی کسی که خط می آموزد؟ من يعلّم الكتابة
- ↑ ر.ک: حسین نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۶۰ تا ۲۸۴
- ↑ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۸۵
- ↑ البته در چاپ دارالکتب الاسلاميه تهران (۱۳۹۵ ق. با تصحیح علی اکبر غفاری) این ترحم دیده نمیشود.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۴
- ↑ محمد صدر، تاریخ الغية الصغرى، ص ۶۴۱
- ↑ برای آگاهی بیشتر ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر في الامام الثانی عشر (ع)، ص ۴۰
- ↑ سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۵۷
- ↑ شیخ طوسی، الغیبه، ص۳۹۵ و محمد صدر، تاریخ الغيبة الصغرى، ص ۵۰۸. ٣.
- ↑ سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ص ۳۶۹
- ↑ عابدی، احمد؛ مدعیان و منکران بابیت و مهدویت، ص ۴۰۴ - ۴۱۰.