مقام نور الهی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخهای دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخها و دیدگاههای متفرقه ==)) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
:::::: "نور" در عرصه نور معنوی، بر مصادیقی اطلاق شده است: | :::::: "نور" در عرصه نور معنوی، بر مصادیقی اطلاق شده است: | ||
::::::۱. ذات مقدس ربوبی جلّ شأنه: {{متن قرآن| اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ }} <ref> خداوند، نور آسمانها و زمین است؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref>. او پدید آورنده جهان هستی و روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زندهاند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند و اگر لحظهای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد، همگی در ظلمات فنا و نیستی فرو میروند و هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند. | ::::::۱. ذات مقدس ربوبی جلّ شأنه: {{متن قرآن| اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ }} <ref> خداوند، نور آسمانها و زمین است؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref>. او پدید آورنده جهان هستی و روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زندهاند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند و اگر لحظهای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد، همگی در ظلمات فنا و نیستی فرو میروند و هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند. | ||
۲. قرآن کریم: {{متن قرآن| قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ }} <ref> از سوی خداوند، نور و کتاب آشکاری برای شما آمد؛ سوره مائده، آیه: ۱۵.</ref>. | |||
۳. ایمان: {{متن قرآن| اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ }} <ref> خداوند، ولیّ مؤمنان است، آنان را از ظلمتهای (شرک و کفر) به سوی نور ایمان، رهبری میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۷.</ref>. | |||
۴. هدایت الهی و روشن بینی: {{متن قرآن| أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا }} <ref> آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد؛ سوره الانعام، آیه: ۱۲۲.</ref>. | |||
۵. آیین اسلام: {{متن قرآن| وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ }} <ref> و خداوند اِبا دارد جز اینکه نور اسلام را کامل کند، هرچند کافران نخواهند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.</ref>. | |||
۶. شخص [[پیامبر]]{{صل}}: {{متن قرآن| وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا }} <ref> و ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن او و چراغی روشن قرار دادهایم؛ سوره احزاب، آیه: ۴۶.</ref>. | |||
۷. علم: در حدیث عنوان بصری آمده است که حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "علم، نوری است که خدا در قلب هرکس که بخواهد میافکند"<ref>{{عربی|"الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ "}} مصباح الشریعه،ص:۱۶؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۵.</ref>. | |||
۸. در این [[زیارت جامعه کبیره]] نیز [[امامان معصوم]]{{عم}} «نور» نامیده شدهاند: {{عربی|" وَ نُورُه"}}. | |||
:::::: "نور" دارای خواص و ویژگیهای ذیل است: | :::::: "نور" دارای خواص و ویژگیهای ذیل است: | ||
::::::۱. "نور" زیباترین و لطیفترین موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه همه زیباییها و لطافتهاست. | ::::::۱. "نور" زیباترین و لطیفترین موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه همه زیباییها و لطافتهاست. | ||
۲. "نور" بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان مادّه دارد؛ نور، با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه میتواند کره زمین را در یک چشم بر هم زدن "کمتر از یک ثانیه" هفت بار دور بزند، به همین دلیل در مسافتهای فوقالعاده عظیم و سرسامآور نجومی را فقط با سرعت سیر نور میسنجند و واحد سنجش در آنها "سال نوری" است؛ یعنی مسافتی را که نور در یک سال با آن سرعت سرسامآورش میپیماید. | |||
۳. "نور" وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است و بدون آن، چیزی را نمیتوان دید؛ بنابراین، هم ظاهر است و هم مُظهر "ظاهر کننده غیر". | |||
۴. "نور آفتاب" که مهمترین نور در دنیای ماست، پرورش دهنده گلها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور "بهطور مستقیم یا غیر مستقیم" زنده بماند. | |||
۵. امروز ثابت شده تمام رنگهایی را که ما میبینیم، نتیجه تابش نور آفتاب، یا نورهای مشابه آن است وگرنه موجودات در تاریکی مطلق، نور ندارند. | |||
۶. تمام انرژیهای موجود در محیط ما "به جز انرژی اتمی" همه از نور آفتاب سرچشمه میگیرد؛ حرکت بادها، ریزش باران، حرکت نهرها، سیلها، آبشارها و بالأخره حرکت همه موجودات زنده با کمی دقّت، به "نور آفتاب" منتهی میشود. سرچشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه می دارد، همان "نور آفتاب" است حتّی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا نفت و مشتقّات آن به دست میآید نیز از گرمی آفتاب است؛ چرا که همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز میگردند که حرارت را از خورشید گرفته و در خود ذخیره کردهاند؛ بنابراین، حرکت موتورها نیز از برکت آن است. | |||
۷. "نور آفتاب" نابودکننده انواع میکروبها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین تبدیل به بیمارستان بزرگی میشد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند<ref>تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۲ به بعد (ذیل تفسیر آیه ۳۵ از سوره نور).</ref>. | |||
::::::تمام این ویژگیها را در حوزه معنوی، در [[پیامبر]]{{صل}} و دیگر [[معصومان]]{{عم}} میبینیم؛ آنان لطیفترین مخلوق ذات مقدّس ربوبیاند، خلقتشان خلقت نوری است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: "من و محمّد یک نور بودیم که از نور خداوند عزّوجلّ خلق شدیم، آنگاه خداوند به این نور فرمان داد که دو نیم شود، به نصف آن گفت: [[محمد]]{{صل}} باش و به نصف دیگر گفت: علی باش، از این جهت است که [[رسول خدا]]{{صل}} "در آغاز ماجرای سوره برائت" فرمود: علی از من است و من از علی و مأموریّت مرا کسی جز علی انجام نمیدهد"<ref>{{عربی|" كُنْتُ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ذَلِكَ النُّورَ أَنْ يُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ عَلِيّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا عَلِيٌّ "}}؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳.</ref>. "مسافت نوری" ضربالمثل است. گسترش این انوار تابناک الهی و معارف بلندشان شایسته این ضربالمثل است. معارف ارزشمند [[اهل بیت]]{{عم}} آنچنان است که هرجا مطرح شود، به سرعت نور، جای خود را باز میکند که خود فرمودند: "اگر مردم زیباییهای کلام ما را بفهمند، از ما تبعیّت خواهند کرد"<ref>{{عربی|"فَإِنَ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا"}}.</ref>. نور، ظاهر و مُظهر است، معارف دین جز از طریق آنان گرفتنی نیست، علم مفید فقط در مکتب آنان است. [[امام باقر]]{{ع}} به [[سلمة بن کهیل]] و [[حکم بن عتیبه]] فرمود: "شرق عالم بروید، غرب آن بروید، علم صحیح را جز در مکتب ما نمییابید"<ref>{{عربی|" شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۹، ح ۳.</ref>. "نور" رمز بقای موجودات زنده است، رمز بقای جهان هستی هم حجّت است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "اگر ما نبودیم، زمین اهلش را نابود میکرد"<ref>{{عربی|"لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا "}}؛ امالی (صدوق)، ص۱۵۷.</ref>. رنگها مدیون نورند، اگر امروز رنگ سعادت {{عربی|" صِبْغَةَ اللَّهِ "}} در جهان هست و نام اسلام پر آوازه است، به برکت تلاشهای طاقت فرسای این انوار تابناک الهی است. ماندگاری مکتب حق که "اسلام" است، مدیون فداکاریهای آنان است و اگر آنان نبودند، معارف بلندشان نبود، در حوزه معرفت، جهان، بیمارستانی بزرگ از جهالت بود. "افتخار میکنیم که این انوار تابناک، [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند. براین اساس است که در روایاتِ فراوان، از مصادیق نور، [[امامان معصوم]]{{عم}} ذکر شدهاند. مرحوم [[شیخ کلینی]] در کتاب کافی، بابی تحت این عنوان آورده است: {{عربی|" باب أنّ الأئمّة نور اللَّه عزّ وجلّ "}}<ref>اصول کافی، ج۱ ص:۱۹۴.</ref>. در این باب، شش روایت آمده است. در قرآن کریم چنین میخوانیم: {{متن قرآن| فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }}<ref> به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.</ref> در روایات فراوانی، [[امامان معصوم]]{{عم}} مصداق "نور" در این آیه شریفه معرّفی شدهاند. در روایتی نقل شده که [[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]]{{ع}} تفسیر آیه را پرسید، حضرت فرمود: "ای ابا خالد! به خدا سوگند! که مقصود از نور، [[ائمه]]{{عم}} از آل محمد{{صل}} میباشند تا روز قیامت. به خدا! آنان همان نور خدا هستند که خداوند فرو فرستاده. به خدا! آنان نور خدا در آسمانها و زمیناند. به خدا! ای ابا خالد! نور [[امام]] در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشنتر است. به خدا! که [[ائمه]]{{عم}} دلهای مؤمنین را منوّر میسازند و خدا از هرکس خواهد نور آنان را پنهان دارد و در پی آنان دلهای آنان تاریک میگردد. به خدا! ای ابا خالد! بندهای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمیکند تا زمانی که خداوند دلش را پاکیزه گرداند و خداوند دل بندهای را پاکیزه نمیگرداند تا آنکه تسلیم ما بوده و با ما در آشتی باشد و هرگاه چنین شد، خداوند او را از حساب سخت نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت در امانش دارد"<ref>{{عربی|" يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ نُورُ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ لَا يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدَائِدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر "}}؛اصول کافی، ج۱، ص۱۹۴، ح ۱.</ref>. | ::::::تمام این ویژگیها را در حوزه معنوی، در [[پیامبر]]{{صل}} و دیگر [[معصومان]]{{عم}} میبینیم؛ آنان لطیفترین مخلوق ذات مقدّس ربوبیاند، خلقتشان خلقت نوری است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} فرمود: "من و محمّد یک نور بودیم که از نور خداوند عزّوجلّ خلق شدیم، آنگاه خداوند به این نور فرمان داد که دو نیم شود، به نصف آن گفت: [[محمد]]{{صل}} باش و به نصف دیگر گفت: علی باش، از این جهت است که [[رسول خدا]]{{صل}} "در آغاز ماجرای سوره برائت" فرمود: علی از من است و من از علی و مأموریّت مرا کسی جز علی انجام نمیدهد"<ref>{{عربی|" كُنْتُ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ذَلِكَ النُّورَ أَنْ يُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ عَلِيّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا عَلِيٌّ "}}؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳.</ref>. "مسافت نوری" ضربالمثل است. گسترش این انوار تابناک الهی و معارف بلندشان شایسته این ضربالمثل است. معارف ارزشمند [[اهل بیت]]{{عم}} آنچنان است که هرجا مطرح شود، به سرعت نور، جای خود را باز میکند که خود فرمودند: "اگر مردم زیباییهای کلام ما را بفهمند، از ما تبعیّت خواهند کرد"<ref>{{عربی|"فَإِنَ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا"}}.</ref>. نور، ظاهر و مُظهر است، معارف دین جز از طریق آنان گرفتنی نیست، علم مفید فقط در مکتب آنان است. [[امام باقر]]{{ع}} به [[سلمة بن کهیل]] و [[حکم بن عتیبه]] فرمود: "شرق عالم بروید، غرب آن بروید، علم صحیح را جز در مکتب ما نمییابید"<ref>{{عربی|" شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۹، ح ۳.</ref>. "نور" رمز بقای موجودات زنده است، رمز بقای جهان هستی هم حجّت است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "اگر ما نبودیم، زمین اهلش را نابود میکرد"<ref>{{عربی|"لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا "}}؛ امالی (صدوق)، ص۱۵۷.</ref>. رنگها مدیون نورند، اگر امروز رنگ سعادت {{عربی|" صِبْغَةَ اللَّهِ "}} در جهان هست و نام اسلام پر آوازه است، به برکت تلاشهای طاقت فرسای این انوار تابناک الهی است. ماندگاری مکتب حق که "اسلام" است، مدیون فداکاریهای آنان است و اگر آنان نبودند، معارف بلندشان نبود، در حوزه معرفت، جهان، بیمارستانی بزرگ از جهالت بود. "افتخار میکنیم که این انوار تابناک، [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند. براین اساس است که در روایاتِ فراوان، از مصادیق نور، [[امامان معصوم]]{{عم}} ذکر شدهاند. مرحوم [[شیخ کلینی]] در کتاب کافی، بابی تحت این عنوان آورده است: {{عربی|" باب أنّ الأئمّة نور اللَّه عزّ وجلّ "}}<ref>اصول کافی، ج۱ ص:۱۹۴.</ref>. در این باب، شش روایت آمده است. در قرآن کریم چنین میخوانیم: {{متن قرآن| فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }}<ref> به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.</ref> در روایات فراوانی، [[امامان معصوم]]{{عم}} مصداق "نور" در این آیه شریفه معرّفی شدهاند. در روایتی نقل شده که [[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]]{{ع}} تفسیر آیه را پرسید، حضرت فرمود: "ای ابا خالد! به خدا سوگند! که مقصود از نور، [[ائمه]]{{عم}} از آل محمد{{صل}} میباشند تا روز قیامت. به خدا! آنان همان نور خدا هستند که خداوند فرو فرستاده. به خدا! آنان نور خدا در آسمانها و زمیناند. به خدا! ای ابا خالد! نور [[امام]] در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشنتر است. به خدا! که [[ائمه]]{{عم}} دلهای مؤمنین را منوّر میسازند و خدا از هرکس خواهد نور آنان را پنهان دارد و در پی آنان دلهای آنان تاریک میگردد. به خدا! ای ابا خالد! بندهای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمیکند تا زمانی که خداوند دلش را پاکیزه گرداند و خداوند دل بندهای را پاکیزه نمیگرداند تا آنکه تسلیم ما بوده و با ما در آشتی باشد و هرگاه چنین شد، خداوند او را از حساب سخت نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت در امانش دارد"<ref>{{عربی|" يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ نُورُ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ لَا يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدَائِدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر "}}؛اصول کافی، ج۱، ص۱۹۴، ح ۱.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۸۰: | ||
::::::و یا بگوییم مقصود از نور این است که این خاندان رهمنونان به توریت و نورانیت آن ذات نور مطلق و مطلق نور هستند. | ::::::و یا بگوییم مقصود از نور این است که این خاندان رهمنونان به توریت و نورانیت آن ذات نور مطلق و مطلق نور هستند. | ||
و یا هیا کل نورانیّهای میباشند منسوب به حقّ متعال. | |||
و یا وسائط افاضه نورند از مبدء فیّاضِ نورِ علی الاطلاق به همه مخلوقات، مطلقا ابتداء و استمراراً. | |||
در هر حال کُمیت سخن در چنین وادی لنگ است و سمند تند پای بیان و بنان، گفتار و نوشتار در این بادیه از تک و تاز میافتد و راه به جایی نمیبرد. به همین جهت هر کدام از بزرگان به گونهای از ظاهر کلام عدول نمودهاند. مرحوم مجلسی اوّل گفته است: {{عربی|"وَ نُورِهِ"}} یا به معنی هادی و هدایتکننده است، و یا به معنی علم، و یا به معنای هدایتیافتگان به هدایت خاصه خدایی، و یا جمعی که خدا عالم را به خاطر آنان به نور وجود و روشنی هستی منوّر نموده است.<ref>روضه المتقین ۵ / ۴۶۷.</ref> خوب است با نقل این روایت که میتواند در این زمینه تا حدودی راه گشا و روشنگر باشد، توضیح این جمله را خاتمه دهیم. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} به ابی خالد کابلی فرمود: ای ابا خالد، مقصود از نور خدا قسم، نور [[ائمه]] آل محمد {{صل}} است تا روز قیامت، به خدا قسم، ایشان نور خدایند که فرو فرستاده، و به خدا سوگند، آنانند نورخدا در آسمانها و زمین، قسم به خدا، ای اباخالد، که نور امام{{ع}} در دل اهل ایمان روشنتر و نورانیتر است از پرتو خورشید تابان در روز روشن، و هم آنان به خدا سوگند، دلهای اهل ایمان را نور و روشنی میبخشند.<ref>یا ابا خالد، النور و الله، نور الائمه من آل محمد الی یوم القیامه، هم والله الذی انزل، و هم والله، نور الله فی السماوات و فی الارض والله، یا ابا خالد، لنور الامام فی قلوب المومنین انور من الشمس المضیئه بالنهار، و هم والله، ینورون قلوب المؤمنین... .اصول کافی، کتاب الحجّه، باب انّ الائمّة {{عم}} نور اللله عزّوجلّ حدیث ۱.</ref> | |||
::::::در بیان این حدیث شریف مرحوم مجلسی سخنی دارد. گوید: چون که نور در اصل چیزی است که سبب ظهور اشیا میشود، لذا وجود و هستی را نور گویند؛ زیرا وجود موجب ظهور اشیا در خارج میگردد، و علم و آگاهی نور است؛ چون سبب ظهور اشیا در نزد عقل میشود، و هر کمالی نور است؛ زیرا سبب ظهور صاحبش میگردد، و انوار خورشید و ماه و ستارگان نیز نور است؛ چون موجبات ظهور اجسام و روشن شدن صفات و خصوصیات آنها را فراهم میآورد، و به همین جهات به پروردگار تعالی نیز اطلاق نور و نور الانوار شده است؛ زیرا منبع وجود و هستی و علم و آگاهی و همه کمالات است، و اطلاق آن بر [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} از این جهت است که آنان اسباب هدایت خلق و علم و کمال آنهایند، بلکه حتّی سبب وجود و هستیشان؛ چون حضراتشان علل غایی و اسباب نهایی وجود همه اشیااند... و اطلاق نور الله بر آنان مانند اطلاق کتاب الله و کلام الله است، که امیرالمؤمنین{{ع}} میفرمود: {{عربی|"اَنَا کِتابُ الله الناطِق"}}<ref>«من کتاب گویای خدایم».</ref> از این جهت که حامل علم کتاب و حافظ آن بوده و مستکمل و موصوف به آن گردیده و اتّحاد با او یافته گویا او گردیده {{عربی|"فکانّه هو"}}.<ref>مرآت العقول ۲ / ۳۵۳.</ref>» <ref>ر. ک. [[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص:۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref> | ::::::در بیان این حدیث شریف مرحوم مجلسی سخنی دارد. گوید: چون که نور در اصل چیزی است که سبب ظهور اشیا میشود، لذا وجود و هستی را نور گویند؛ زیرا وجود موجب ظهور اشیا در خارج میگردد، و علم و آگاهی نور است؛ چون سبب ظهور اشیا در نزد عقل میشود، و هر کمالی نور است؛ زیرا سبب ظهور صاحبش میگردد، و انوار خورشید و ماه و ستارگان نیز نور است؛ چون موجبات ظهور اجسام و روشن شدن صفات و خصوصیات آنها را فراهم میآورد، و به همین جهات به پروردگار تعالی نیز اطلاق نور و نور الانوار شده است؛ زیرا منبع وجود و هستی و علم و آگاهی و همه کمالات است، و اطلاق آن بر [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} از این جهت است که آنان اسباب هدایت خلق و علم و کمال آنهایند، بلکه حتّی سبب وجود و هستیشان؛ چون حضراتشان علل غایی و اسباب نهایی وجود همه اشیااند... و اطلاق نور الله بر آنان مانند اطلاق کتاب الله و کلام الله است، که امیرالمؤمنین{{ع}} میفرمود: {{عربی|"اَنَا کِتابُ الله الناطِق"}}<ref>«من کتاب گویای خدایم».</ref> از این جهت که حامل علم کتاب و حافظ آن بوده و مستکمل و موصوف به آن گردیده و اتّحاد با او یافته گویا او گردیده {{عربی|"فکانّه هو"}}.<ref>مرآت العقول ۲ / ۳۵۳.</ref>» <ref>ر. ک. [[سید مجتبی بحرینی|بحرینی، سید مجتبی]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص:۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |