پرش به محتوا

سرانجام دجال چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:110234564564.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[کاوس روحی برندق]]]]
[[پرونده:110234564564.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[کاوس روحی برندق]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[کاوس روحی برندق]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[دجال در نگاه احادیث فریقین (مقاله)|دجال در نگاه احادیث فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[کاوس روحی برندق]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[دجال در نگاه احادیث فریقین (مقاله)|دجال در نگاه احادیث فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«[[معلی بن خنیس]] در حدیثی [[نقل]] می‌کند: در بامداد نوروز بر [[امام صادق]]{{ع}} وارد شدم. حضرت فرمود: ای معلی، آیا می‌دانی نوروز چه روزی است؟ عرض کردم: فدایتان شوم! تنها می‌دانم روزی است که [[ایرانیان]] آن را بزرگ می‌شمارند و در آن به یکدیگر تبریک گفته و برای هم دعای خیر می‌کنند. حضرت فرمود: این‌چنین نیست؛ قسم به خانه [[کعبه]] که در [[دل]] شهر [[مکه]] است، این روز نیست مگر برای یک امر قدیمی که آن را برای تو [[تفسیر]] می‌کنم؛ ای معلی، نوروز همان روزی است که ... [[مهدی]]{{ع}} و [[والیان]] ایشان [[ظهور]] می‌کنند و در همان روز [[مهدی]]{{ع}} بر [[دجال]] پیروز می‌شود و او را در کناسه [[کوفه]] به دار می‌آویزد<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ج۸، ۱۷۳؛ همان، ج۵، ۱۹۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۲، ۲۷۶، ج۵۶، ۹۲ و ۱۱۹.</ref>. برخی اندیشمندان، مسئله به دار آویختن [[دجال]] یا ذوب شدن او به وسیله سلاحی که بر او می‌زنند را [[دلیل]] بر شخص معین بودن او دانسته‌اند<ref>طبسی، نجم‌الدین، تا [[ظهور]]، ج۲، ۳۷۲-۳۷۵.</ref>.
 
«[[معلی بن خنیس]] در حدیثی [[نقل]] می‌کند: در بامداد نوروز بر [[امام صادق]]{{ع}} وارد شدم. حضرت فرمود: ای معلی، آیا می‌دانی نوروز چه روزی است؟ عرض کردم: فدایتان شوم! تنها می‌دانم روزی است که [[ایرانیان]] آن را بزرگ می‌شمارند و در آن به یکدیگر تبریک گفته و برای هم دعای خیر می‌کنند. حضرت فرمود: این‌چنین نیست؛ قسم به خانه [[کعبه]] که در [[دل]] شهر [[مکه]] است، این روز نیست مگر برای یک امر قدیمی که آن را برای تو [[تفسیر]] می‌کنم؛ ای معلی، نوروز همان روزی است که ... [[مهدی]]{{ع}} و [[والیان]] ایشان [[ظهور]] می‌کنند و در همان روز [[مهدی]]{{ع}} بر [[دجال]] پیروز می‌شود و او را در کناسه [[کوفه]] به دار می‌آویزد<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ج۸، ۱۷۳؛ همان، ج۵، ۱۹۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۲، ۲۷۶، ج۵۶، ۹۲ و ۱۱۹.</ref>. برخی اندیشمندان، مسئله به دار آویختن [[دجال]] یا ذوب شدن او به وسیله سلاحی که بر او می‌زنند را [[دلیل]] بر شخص معین بودن او دانسته‌اند<ref>طبسی، نجم‌الدین، تا [[ظهور]]، ج۲، ۳۷۲-۳۷۵.</ref>.


'''نقد:''' انصاف این است که [[روایت]] یادشده در صورت اعتبار [[سند]] آن، بر شخص بودن [[دجال]] دلالت دارد و [[تأویل]] آن به صورت مجازی به این‌که منظور از آن نابودی و ریشه‌کن شدن [[فرهنگ]] و نماد دجالی است، خلاف [[ظهور]] [[روایت]] است.
'''نقد:''' انصاف این است که [[روایت]] یادشده در صورت اعتبار [[سند]] آن، بر شخص بودن [[دجال]] دلالت دارد و [[تأویل]] آن به صورت مجازی به این‌که منظور از آن نابودی و ریشه‌کن شدن [[فرهنگ]] و نماد دجالی است، خلاف [[ظهور]] [[روایت]] است.
خط ۴۱: خط ۴۲:
| پاسخ‌دهنده = علی رضا امامی میبدی
| پاسخ‌دهنده = علی رضا امامی میبدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علامه]] از کتاب [[الدر المنثور]] [[نقل]] می‌‌کند که ابن مردویه از [[ابوهریره]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: چیزی نمانده که [[پسر مریم]] به عنوان [[حکم]] [[عدل]] در بین شما نازل شود و [[دجال]] را به قتل برساند<ref>المیزان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴؛ به نقل از الدر المنثور، جلد ۲، صفحه ۲۴۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۹۳.</ref>.
 
«[[علامه]] از کتاب [[الدر المنثور]] [[نقل]] می‌‌کند که ابن مردویه از [[ابوهریره]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: چیزی نمانده که [[پسر مریم]] به عنوان [[حکم]] [[عدل]] در بین شما نازل شود و [[دجال]] را به قتل برساند<ref>المیزان، جلد ۵، صفحه ۱۴۴؛ به نقل از الدر المنثور، جلد ۲، صفحه ۲۴۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۹۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۸: خط ۵۰:
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد سرانجام [[دجال]] و اینکه او به دست چه کسی نابود می‌شود، با دو دسته [[روایت]] روبه‌رو هستیم. در دسته‌ای از [[روایات]] تأکید شده است که [[دجال]] به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با کشته می‌شود و در دسته‌ای دیگر از [[روایات]] از [[حضرت عیسی]] {{ع}} به عنوان کشنده [[دجال]] یاد شده است.
 
«در مورد سرانجام [[دجال]] و اینکه او به دست چه کسی نابود می‌شود، با دو دسته [[روایت]] روبه‌رو هستیم. در دسته‌ای از [[روایات]] تأکید شده است که [[دجال]] به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با کشته می‌شود و در دسته‌ای دیگر از [[روایات]] از [[حضرت عیسی]] {{ع}} به عنوان کشنده [[دجال]] یاد شده است.
:::::*در نخستین [[روایت]] دسته اول که از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی|علی]] {{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: [[آگاه]] باشید که بیشتر پیروانش فرزندان [[نامشروع]] و [[اصحاب طیلسان]]<ref>"طیلسان" جامه‌ای است که بدن را احاطه می‌کند و برای پوشیدن می‌بافند. عاری از تفصیل و | دوزندگی و آن پوششی است مدور و سبز بدون دامان که تار یا پود آن از پشم است و خواص علما و مشایخ آن را پوشند و آن پوشش پارسیان بوده است. لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۱۰، صص۱۵۶۰۳ و ۱۵۶۰۴).</ref>. (جامه‌های) سبز (یا [[یهودیان]]) هستند. [[خداوند]] او را در گردنه "اَفیق"<ref>در لغت‌نامه دهخدا آمده است که "آفیق" اسم چند محل است: ۱. اسم شهری بود که در مرز و بوم یهودا و بنیامین به طرف شمال غربی اورشلیم در نزدیکی سوکوه واقع بود و الان آن را "بلند العوفه" گویند که در آنجا اسرائیلیان از فلسطینیان شکست یافته... تابوت عهد نیز از ایشان گرفته شد و ... . ر.ک: همان، ج ۲، ص ۳۱۰۷.</ref>. به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]] بن [[مریم]] {{ع}} از پشت سر او [[نماز]] می‌خواند، سه ساعت گذشته از [[روز جمعه]] به [[هلاکت]] می‌رساند.<ref>بحار‌الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: روز نوروز روزی است که [[خداوند]] در آن روز [[قائم]] ما [[اهل بیت]] و واپسین [[ولی امر]] را بر [[دجال]] پیروز می‌گرداند و او را در کناسه [[کوفه]] به دار می‌زند<ref>همان، ص ۳۰۸، ح ۸۴.</ref>.
:::::*در نخستین [[روایت]] دسته اول که از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی|علی]] {{ع}} در این زمینه [[نقل]] شده است، چنین می‌خوانیم: [[آگاه]] باشید که بیشتر پیروانش فرزندان [[نامشروع]] و [[اصحاب طیلسان]]<ref>"طیلسان" جامه‌ای است که بدن را احاطه می‌کند و برای پوشیدن می‌بافند. عاری از تفصیل و | دوزندگی و آن پوششی است مدور و سبز بدون دامان که تار یا پود آن از پشم است و خواص علما و مشایخ آن را پوشند و آن پوشش پارسیان بوده است. لغت‌نامه (دهخدا)، ج ۱۰، صص۱۵۶۰۳ و ۱۵۶۰۴).</ref>. (جامه‌های) سبز (یا [[یهودیان]]) هستند. [[خداوند]] او را در گردنه "اَفیق"<ref>در لغت‌نامه دهخدا آمده است که "آفیق" اسم چند محل است: ۱. اسم شهری بود که در مرز و بوم یهودا و بنیامین به طرف شمال غربی اورشلیم در نزدیکی سوکوه واقع بود و الان آن را "بلند العوفه" گویند که در آنجا اسرائیلیان از فلسطینیان شکست یافته... تابوت عهد نیز از ایشان گرفته شد و ... . ر.ک: همان، ج ۲، ص ۳۱۰۷.</ref>. به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]] بن [[مریم]] {{ع}} از پشت سر او [[نماز]] می‌خواند، سه ساعت گذشته از [[روز جمعه]] به [[هلاکت]] می‌رساند.<ref>بحار‌الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز در این باره می‌فرماید: روز نوروز روزی است که [[خداوند]] در آن روز [[قائم]] ما [[اهل بیت]] و واپسین [[ولی امر]] را بر [[دجال]] پیروز می‌گرداند و او را در کناسه [[کوفه]] به دار می‌زند<ref>همان، ص ۳۰۸، ح ۸۴.</ref>.
:::::*در یکی از [[روایات]] دسته دوم، به [[نقل]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} چنین آمده است: در همین حالت که وی بدین گونه می‌گذارند، [[خدای عزوجل]] [[حضرت عیسی|مسیح پسر مریم]] {{ع}} را بر می‌انگیزد و او نزد مناره سفید سمت شرقی [[دمشق]] در پوششی زرد نازل می‌شود و در حالی که دستش را بر شانه‌های دو [[فرشته]] گذاشته است، دنبال او می‌رود تا اینکه او را در نزدیکی دروازه "لد"<ref>"لد" روستایی در نزدیکی بیت المقدس، در سرزمین فلسطین است. دروازه لد باب لد در برخی روایات محل فرود آمدن حضرت عیسی {{ع}} معرفی شده است. (مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۳۰۲).</ref>. شرقی می‌یابد و او را می‌کشد<ref>صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۲۵۰، باب ۲۰، ح ۲۹۳۷؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص.</ref>. در این زمینه، همچنین از [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود:
:::::*در یکی از [[روایات]] دسته دوم، به [[نقل]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} چنین آمده است: در همین حالت که وی بدین گونه می‌گذارند، [[خدای عزوجل]] [[حضرت عیسی|مسیح پسر مریم]] {{ع}} را بر می‌انگیزد و او نزد مناره سفید سمت شرقی [[دمشق]] در پوششی زرد نازل می‌شود و در حالی که دستش را بر شانه‌های دو [[فرشته]] گذاشته است، دنبال او می‌رود تا اینکه او را در نزدیکی دروازه "لد"<ref>"لد" روستایی در نزدیکی بیت المقدس، در سرزمین فلسطین است. دروازه لد باب لد در برخی روایات محل فرود آمدن حضرت عیسی {{ع}} معرفی شده است. (مراصد الإطلاع، ج ۳، ص ۱۳۰۲).</ref>. شرقی می‌یابد و او را می‌کشد<ref>صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۲۵۰، باب ۲۰، ح ۲۹۳۷؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص.</ref>. در این زمینه، همچنین از [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود:
خط ۵۹: خط ۶۲:
| پاسخ‌دهنده = حیدر کامل
| پاسخ‌دهنده = حیدر کامل
| پاسخ = آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[حیدر کامل ]]'''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[حدیث]] مسلم آمده است که: [[خداوند]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برمی‌انگیزد و او در جستجوی [[دجال]] برمی‌آید و او را در کنار "باب لُد" می‌یابد و به قتل می‌رساند. در خبر آمده است که: [[عمر]] به مردی [[یهودی]] گفت: من تو را مردی [[صادق]] یافتم، از [[دجال]] برای من بگو، گفت: پسر [[حضرت مریم|مریم]]{{ع}} او را در کنار باب لُد می‌کشد.
 
«در [[حدیث]] مسلم آمده است که: [[خداوند]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} را برمی‌انگیزد و او در جستجوی [[دجال]] برمی‌آید و او را در کنار "باب لُد" می‌یابد و به قتل می‌رساند. در خبر آمده است که: [[عمر]] به مردی [[یهودی]] گفت: من تو را مردی [[صادق]] یافتم، از [[دجال]] برای من بگو، گفت: پسر [[حضرت مریم|مریم]]{{ع}} او را در کنار باب لُد می‌کشد.


همچنین حدیثی از [[ابی عمر]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[دجال]] در هفده ذرع پایین‌تر از [[باب لد]] به قتل می‌رسد. لد در شنزاری در سرزمین [[شام]] واقع شده است"<ref>‌{{عربی|" يُقْتَلُ الدَّجَّالُ دُونَ بَابِ اللُّدِّ بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً، وَ اللُّدُّ: بِالرَّمْلَةِ بِأَرْضِ الشَّامِ"}}؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۲۶۵.</ref>. و از آن جمله، خبری است که از [[ابی هریره]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[عیسی بن مریم]]{{ع}} [[دجال]] را در فاصله هفده ذراعی از [[باب لد]] به قتل می‌رساند"<ref> ‌{{عربی|" يُقْتَلُ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ الدَّجَّالِ دُونَ بَابُ لِى بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً "}}.</ref>.
همچنین حدیثی از [[ابی عمر]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[دجال]] در هفده ذرع پایین‌تر از [[باب لد]] به قتل می‌رسد. لد در شنزاری در سرزمین [[شام]] واقع شده است"<ref>‌{{عربی|" يُقْتَلُ الدَّجَّالُ دُونَ بَابِ اللُّدِّ بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً، وَ اللُّدُّ: بِالرَّمْلَةِ بِأَرْضِ الشَّامِ"}}؛ امالی، شیخ طوسی، ص ۲۶۵.</ref>. و از آن جمله، خبری است که از [[ابی هریره]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: "[[عیسی بن مریم]]{{ع}} [[دجال]] را در فاصله هفده ذراعی از [[باب لد]] به قتل می‌رساند"<ref> ‌{{عربی|" يُقْتَلُ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ الدَّجَّالِ دُونَ بَابُ لِى بِسَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً "}}.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش