جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد صدر | | پاسخدهنده = سید محمد صدر | ||
| پاسخ = آیتالله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در اینجا بهطور جدی باید ادعا کنیم شواهدی در دست داریم که مقصود از [[نفس زکیه]] همین شخص انقلابی از [[خاندان]] [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} باشد؛ و اگر بتوانیم قرائنی که در رد این نظریه آمده است [[باطل]] کنیم میشود ملتزم به این مطلب بشویم و لذا میبایست در دو زمینه وارد بحث شویم. | |||
:::::*'''زمینه اول:''' قرائن داله بر رد این نظریه که اثبات میکند [[نفس زکیه]] شخص دیگری است؛ و آنها چند تا است: | :::::*'''زمینه اول:''' قرائن داله بر رد این نظریه که اثبات میکند [[نفس زکیه]] شخص دیگری است؛ و آنها چند تا است: | ||
:::::*'''قرینه اول:''' [[نفس زکیه]] میبایست بین [[رکن و مقام]] کشته شود و این [[سید]] بزرگوار [[علوی]] در آنجا کشته نشده است. این قرینه اگر ثابت میشد به تنهایی برای رد نظریه کافی بود؛ لکن ما قبلا گفتیم که کشته شدن بین [[رکن و مقام]] [[دلیل]] محکمی ندارد، و از نظر سند ضعیف است. | :::::*'''قرینه اول:''' [[نفس زکیه]] میبایست بین [[رکن و مقام]] کشته شود و این [[سید]] بزرگوار [[علوی]] در آنجا کشته نشده است. این قرینه اگر ثابت میشد به تنهایی برای رد نظریه کافی بود؛ لکن ما قبلا گفتیم که کشته شدن بین [[رکن و مقام]] [[دلیل]] محکمی ندارد، و از نظر سند ضعیف است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
| پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | | پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، یکی دیگر از نشانههای مشهور [[ظهور]] است. این علامت در [[احادیث]] [[فریقین]] وجود دارد؛ ولی در منابع [[شیعه]] به عنوان نشانهای حتمی معرفی میشود. منظور از [[نفس زکیه]]، انسانی [[صالح]] و با تقواست. از سیزده حدیثی که در متن درباره "[[نفس زکیه]]" [[نقل]] شده، سه [[حدیث]] از نظر سند، معتبر است<ref>روایت سوم نیز درباره سید حسنی است که توضیح لازم در این باره ذیل همین عنوان خواهد آمد.</ref>، در دو [[حدیث]] از این سه [[حدیث]] معتبر هم تنها به ذکر این مطلب اکتفا شده که [[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی ظهور]] است<ref>روضة الکافی، ص ۲۲۵.</ref>. [[احادیث]] مربوط به این شخص همانند دیگر [[احادیث]] [[علائم ظهور]]، به دو دسته تقسیم میشوند: بخشی که در آنها سخن از [[مهدی]] و [[ظهور]] او وجود ندارد و به عنوان [[فتن و ملاحم]] و به عبارتی پیشگویی آینده ذکر شده است. در بخش دیگر، به نام [[مهدی]] تصریح شده و [[قتل نفس زکیه]]، یکی از [[نشانههای ظهور]] او دانسته میشود. | |||
نکته قابل توجه این است که قبل از [[قیام]] [[امام زمان]]{{ع}} انسانهای بیگناه و دارای درجات بالای ایمانی بسیاری کشته میشوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر [[موقعیت]] ممتاز اجتماعی و [[وظیفه]] مهمی است که بر عهده او گذاشته شده است. به نظر برخی، انتساب به [[سادات حسنی]]، از ویژگیهایی است که برای [[نفس زکیه]] نیز برشمرده شده است. از این رو، [[نفس زکیه]] همان [[سید حسنی]] است؛ ولی شهرت [[نفس زکیه]] و [[روایات]] متعددی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات میکند. بنا بر این میتوان [[احادیث]] [[سید حسنی]] را بر [[نفس زکیه]] حمل کرد. حدیثی را که درباره "مرد [[هاشمی]]" آمده نیز میتوان بر [[نفس زکیه]] حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و [[مقام ابراهیم]]، درباره هر دو نفر ذکر شده است<ref>ر.ک: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.</ref>. | نکته قابل توجه این است که قبل از [[قیام]] [[امام زمان]]{{ع}} انسانهای بیگناه و دارای درجات بالای ایمانی بسیاری کشته میشوند. علامت حتمی بودن قتل یکی از آنها، نشانگر [[موقعیت]] ممتاز اجتماعی و [[وظیفه]] مهمی است که بر عهده او گذاشته شده است. به نظر برخی، انتساب به [[سادات حسنی]]، از ویژگیهایی است که برای [[نفس زکیه]] نیز برشمرده شده است. از این رو، [[نفس زکیه]] همان [[سید حسنی]] است؛ ولی شهرت [[نفس زکیه]] و [[روایات]] متعددی که درباره او رسیده است، علامت بودن او را اثبات میکند. بنا بر این میتوان [[احادیث]] [[سید حسنی]] را بر [[نفس زکیه]] حمل کرد. حدیثی را که درباره "مرد [[هاشمی]]" آمده نیز میتوان بر [[نفس زکیه]] حمل کرد؛ چون کشته شدن در میان رکن حجر الأسود و [[مقام ابراهیم]]، درباره هر دو نفر ذکر شده است<ref>ر.ک: الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.</ref>. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
| پاسخدهنده = نجمالدین طبسی | | پاسخدهنده = نجمالدین طبسی | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[تأملی نو در نشانههای ظهور (کتاب)|تأملی نو در نشانههای ظهور]]»'' و ''«[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ درسگفتارهای [[مهدویت]]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[تأملی نو در نشانههای ظهور (کتاب)|تأملی نو در نشانههای ظهور]]»'' و ''«[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/tabasi/mahdaviat/88/055/ درسگفتارهای [[مهدویت]]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«احتمال اول، این است که مراد، شخص معینی باشد. مشهور [[علما]] در باره [[نفس زکیه]] نیز همین [[اعتقاد]] را دارند و البته ظاهر [[روایات]] نیز به همین مطلب اشاره دارند. | |||
احتمال دوم، این است که مراد، افرادی [[پاک]] سرشت هستند که در فتنههای [[آخر الزمان]] به دست [[ظالمان]] کشته میشوند و خونشان به ناحق جاری میگردد<ref>همان گونه که در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] عوامل وهابی حاضر در [[مسجد الحرام]]، مرحوم میرزا [[ابوطالب یزدی]] را که دچار حالت تهوع شده بود، به اتهام جسارت به خانه خدا و قصد تنجیس، اعدام کردند، و آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] پس از این واقعه دلخراش، سه سال رفتن به مکه را تحریم کردند.</ref>. در [[قرآن]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا}}<ref>سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. آیا [[انسان]] پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد،کشتی؟ به [[راستی]] کار زشتی انجام دادی. | احتمال دوم، این است که مراد، افرادی [[پاک]] سرشت هستند که در فتنههای [[آخر الزمان]] به دست [[ظالمان]] کشته میشوند و خونشان به ناحق جاری میگردد<ref>همان گونه که در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] عوامل وهابی حاضر در [[مسجد الحرام]]، مرحوم میرزا [[ابوطالب یزدی]] را که دچار حالت تهوع شده بود، به اتهام جسارت به خانه خدا و قصد تنجیس، اعدام کردند، و آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] پس از این واقعه دلخراش، سه سال رفتن به مکه را تحریم کردند.</ref>. در [[قرآن]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا}}<ref>سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. آیا [[انسان]] پاکی را بیآنکه قتلی کرده باشد،کشتی؟ به [[راستی]] کار زشتی انجام دادی. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۷: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | | پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[قتل نفس زکیه|ذبح نفس زکیه]] بین رکن ومقام در [[مسجدالحرام]] از علایم حتمی و قطعی [[ظهور امام زمان]] {{ع}} است؛ ولی درباره نسب ایشان، اختلاف وجود دارد، گفته شده، او حسنی است یا میگویند: حسینی است و این اختلاف در نسب بعد از اینکه ثابت گردید که از خاندان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میباشد، ضرری ندارد. در احادیث وارد درباره ایشان آمده: ممکن است در اوایل جوانی یا نوجوانی باشد که [[امام زمان]] {{ع}}، او را به سمت [[مکه]] میفرستد؛ ولی علیه او میشورند و او را بین رکن و مقام<ref>مقصود از رکن، گوشهای است که حجرالاسود در آن مستقر است و مقام، همان مقام ابراهیم {{ع}} نزدیک کعبه است.</ref> ذبح مینمایند و پس از آن، غضب الهی بر مردم فرا خواهد رسید. بین قیام [[امام زمان]] {{ع}} و [[قتل نفس زکیه]]، ۱۵ روز فاصله میباشد و به این سبب [[نفس زکیه]] خوانده شده، که بدون هیچ گناهی به قتل میرسد و همچنین به این دلیل به قتل میرسد که با شفافیت، پیام [[امام زمان]] {{ع}} را به اهل [[مکه]] ابلاغ مینماید و لا غیر. پیام، شامل چیزی از نوع دشنام و تهدید نیست؛ بلکه مشتمل بر یاری خواستن از اهل [[مکه]] است. خداوند تبارک و تعالی از زبان [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً}}<ref> نفس زکیهای را کشتی؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. زیرا از گناهان، پاک بود. احادیثی که در این باره روایت شده است را در این فرصت برای شما باز میگوییم: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قائم]]{{ع}} به یاران خود فرمود: "ای مردم! اهل [[مکه]] من را نمیخواهند؛ ولی من فرستادهای به جانب آنها میفرستم که حجت را بر آنها تمام کنم". پس [[مهدی]]{{ع}}، مردی از اصحابش را فرا میخواند و به او میفرماید: "به طرف [[مکه]] برو و بگو:ای اهل [[مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] [[قائم]]{{ع}} هستم، او به شما میگوید، ما [[اهل بیت]] رحمت، معدن رسالت و خلافت، نوادگان [[محمد]]{{صل}} و نسل [[پیامبران]]{{عم}} هستیم به ما ظلم کردند و ما مظلوم واقع شدیم و مورد فشار قرار گرفتیم و تا به امروز، حق ما را به زور غصب کردند؛ پس از شما میخواهیم که ما را یاری نمایید". هنگامی که این جوان، چنین صحبت نمود، بر سر او میریزند و او را بین رکن و مقام ذبح مینمایند و او نفس زکیه است..."<ref>{{متن حدیث|" يَقُولُ الْقَائِمُ {{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ بحار؛ مجلسی؛ ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. در بعضی احادیث، "[[نفس زکیه]]" به فردی گفته شده است که همراه ۷۰ نفر از صالحان در محدوده [[کوفه]] در هنگام ورود لشکر [[سفیانی]] به قتل میرسند. همچنین این لقب به [[سید هاشمی]] نیز گفته شده است؛ ولی شکی نیست که [[قتل نفس زکیه]] از [[نشانههای حتمی ظهور|علایم حتمی ظهور]] است. او کسی است که ۱۵ شب قبل از [[ظهور]] [[امام]]{{ع}} بین رکن و مقام ذبح میشود»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۳۸-۳۳۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۳: | ||
از جمله [[علائم ظهور]] بریده شدن سر مردی از [[بنی هاشم]] در بین [[رکن و مقام]] است، و این مرد [[هاشمی]]، چنانچه قبلا هم گفتیم [[سید]] جلیل القدری است که سر او را در بین [[رکن و مقام]] در [[خانه خدا]] (بشکل خاصی) میبرند، و او پسر عموی آن سیدی است که در [[مدینه]] به [[شهادت]] میرسد. در مورد کشته شدن این [[سید]]، که در [[مدینه]] منوره صورت میپذیرد در روایتی که از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} رسیده، چنین آمده است: | از جمله [[علائم ظهور]] بریده شدن سر مردی از [[بنی هاشم]] در بین [[رکن و مقام]] است، و این مرد [[هاشمی]]، چنانچه قبلا هم گفتیم [[سید]] جلیل القدری است که سر او را در بین [[رکن و مقام]] در [[خانه خدا]] (بشکل خاصی) میبرند، و او پسر عموی آن سیدی است که در [[مدینه]] به [[شهادت]] میرسد. در مورد کشته شدن این [[سید]]، که در [[مدینه]] منوره صورت میپذیرد در روایتی که از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} رسیده، چنین آمده است: | ||
[[سفیانی]] مینویسد، برای آن کسی که در [[کوفه]] است بعد از آن که [[کوفه]] را کوبیده باشد، به او [[فرمان]] میدهد که به طرف [[حجاز]] برود، پس او به طرف [[مدینه]] حرکت میکند و [[شمشیر]] کشیده چهار صد نفر از [[قریش]] و [[انصار]] را میکشد و شکمها را دریده و بچهها را به قتل میرساند و یک برادر و خواهر را که نام آنها ([[محمد]] و [[فاطمه]]) است میکشد و کشته آنها را بر در [[مسجد]] [[مدینه]] به دار میزند<ref>الملاحم و الفتن، ص ۵۶، باب ۱۰۷ ط- منشورات الرضی.</ref>. | |||
از این [[حدیث]] و [[حدیث]] بعدی که در همین زمینه از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده چنین فهمیده میشود که علاوه بر این خواهر و برادر، یک [[سید]] دیگر نیز در [[مدینه]] کشته میشود. زیرا در روایتی که از آن حضرت [[نقل]] شده چنین آمده است که فرمود: ناچار باید در [[مدینه]] سیدی از [[آل محمد]] {{صل}} کشته شود، از آن حضرت پرسیدند یا بن [[رسول الله]] آیا این "[[سید]]" همان نیست که لشکریان [[سفیانی]] او را به قتل میرسانند؟! فرمود: نه، و لکن لشکریان (بنی فلان) یعنی: اتباع [[بنی عباس]]، آنهایی که در عراق [[حکومت]] میکنند وی را میکشند یکی از آنها میآید و وارد [[مدینه]] میشود و [[مردم]] نمیدانند به چه منظوری به [[مدینه]] آمده است پس آن [[سید]] را میگیرند و او را به قتل میرسانند و زمانی که او را از روی [[ظلم]] و [[ستم]]، و تجاوز و دشمنی کشتند دیگر [[خداوند]] به آنها مهلت نمیدهد و پس از این ماجرا متوقع [[فرج]]، و [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} باشید<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۶۶ ط- صدوق و منتخب الاثر، ص ۵۰۱.</ref>. | از این [[حدیث]] و [[حدیث]] بعدی که در همین زمینه از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده چنین فهمیده میشود که علاوه بر این خواهر و برادر، یک [[سید]] دیگر نیز در [[مدینه]] کشته میشود. زیرا در روایتی که از آن حضرت [[نقل]] شده چنین آمده است که فرمود: ناچار باید در [[مدینه]] سیدی از [[آل محمد]] {{صل}} کشته شود، از آن حضرت پرسیدند یا بن [[رسول الله]] آیا این "[[سید]]" همان نیست که لشکریان [[سفیانی]] او را به قتل میرسانند؟! فرمود: نه، و لکن لشکریان (بنی فلان) یعنی: اتباع [[بنی عباس]]، آنهایی که در عراق [[حکومت]] میکنند وی را میکشند یکی از آنها میآید و وارد [[مدینه]] میشود و [[مردم]] نمیدانند به چه منظوری به [[مدینه]] آمده است پس آن [[سید]] را میگیرند و او را به قتل میرسانند و زمانی که او را از روی [[ظلم]] و [[ستم]]، و تجاوز و دشمنی کشتند دیگر [[خداوند]] به آنها مهلت نمیدهد و پس از این ماجرا متوقع [[فرج]]، و [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} باشید<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۶۶ ط- صدوق و منتخب الاثر، ص ۵۰۱.</ref>. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۷: | ||
| پاسخدهنده = اسماعیل اسماعیلی | | پاسخدهنده = اسماعیل اسماعیلی | ||
| پاسخ = [[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانههای ظهور (مقاله)|بررسی نشانههای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[نفس زکیه]]، یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. [[حضرت موسی]]{{ع}} در اعتراض به کار [[حضرت خضر]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>آیا جان پاکی را بیآنکه قتلی انجام داده باشد، میکشی؟؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. گویا در آستانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}}، درگیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، مخلصانه در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه به قتل میرسد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان: "[[نفس زکیه]]"، "[[سید حسنی]]" یاد شده است. | |||
:::::[[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی]] و متصل به [[ظهور]] است. هرچند در منابع [[عامه]]، نامی از آن برده نشده، ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن فراوان و بلکه [[متواتر]] است<ref>منتخب الأثر، ۴۵۹.</ref> ازاینروی، در اصل تحقق چنین حادثهای به عنوان علامت [[ظهور]]، شکی نیست، هرچند اثبات جزئیات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است. برخی<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ۵۱۱.</ref> احتمال دادهاند که مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. این احتمال درست نیست، به چند [[دلیل]]: | :::::[[قتل نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی]] و متصل به [[ظهور]] است. هرچند در منابع [[عامه]]، نامی از آن برده نشده، ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن فراوان و بلکه [[متواتر]] است<ref>منتخب الأثر، ۴۵۹.</ref> ازاینروی، در اصل تحقق چنین حادثهای به عنوان علامت [[ظهور]]، شکی نیست، هرچند اثبات جزئیات آن و نیز زمان و مکان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است. برخی<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ۵۱۱.</ref> احتمال دادهاند که مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. این احتمال درست نیست، به چند [[دلیل]]: | ||
::::#لازمهاش این است که پیش از تولد [[مهدی]]{{ع}}، بلکه پیش از آنکه [[امامان]]{{عم}} از آن [[خبر]] دهند، این نشانه رخ داده باشد. | ::::#لازمهاش این است که پیش از تولد [[مهدی]]{{ع}}، بلکه پیش از آنکه [[امامان]]{{عم}} از آن [[خبر]] دهند، این نشانه رخ داده باشد. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۶۰: | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی دیگر از علامتهای پنجگانه [[ظهور]] که حتمی شمرده شده و [[روایات]] متعدد از آن نام برده است کشته شدن [[نفس زکیه]] است. [[نفس زکیه]] یعنی مرد بیگناه و پاکی که مرتکب جرمی نشده باشد. با توجه به [[روایات]] متعدد، در رابطه با اصل تحقق این نشانه به عنوان یکی از [[علایم ظهور]]، جای بحث نیست. در مورد [[نفس زکیه]] دو نکته مطرح است: | |||
'''۱.''' این فرد در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته میشود. [[امام باقر]] {{ع}} در روایتی میفرماید: {{متن حدیث|"و قتل غلام من آل محمد بین الرکن و المقام"}}؛ جوانی از [[آل محمد]]{{صل}} بین [[رکن و مقام]] کشته میشود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛ </ref> | |||
::::::'''۲.''' بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فاصلهای نیست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث| لَیسَ بَینَ قِیامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَینَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَیلَةً}}؛ بین [[قیام]] [[قائم]] و بین [[قتل نفس زکیه]] ۱۵ شب فاصله نیست<ref>غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰</ref>. | ::::::'''۲.''' بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} فاصلهای نیست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث| لَیسَ بَینَ قِیامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَینَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَیلَةً}}؛ بین [[قیام]] [[قائم]] و بین [[قتل نفس زکیه]] ۱۵ شب فاصله نیست<ref>غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰</ref>. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۷۳: | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | | پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی دیگر از علایم و نشانههای حتمی [[قتل نفس زکیه]] است. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: پیش از [[قیام]] [[قائم]] {{ع}} پنج علامت حتمی است: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، فرورفتن...<ref> کمال الدّین و تمام النّعمة، شیخ صدوق، ص ۶۵۰</ref>. و [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمود: فاصله بین [[قتل نفس زکیه]] و [[ظهور قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref> ارشاد مفید، با ترجمه ساعدی خراسانی، ص ۶۹۷.</ref> مقصود از [[نفس زکیه]]، [[نفس]] کامله [[پاک]] و [[پاکیزه]] است. کلمه زکیه از ریشه زکی به معنای رشد کرد و [[پاکیزه]] شد میباشد. و مقصود از رشد در اصطلاح اسلامی، [[تکامل]] با [[علم]] و [[اخلاص]] و [[فداکاری]] است؛ و ممکن است با دقّت بیشتری برای کمال دو معنی در نظر بگیریم: | |||
معنای اوّل: کمال، عبارت است از آنچه خواسته [[اسلام]] است از یک فرد [[مسلمان]] که در درجه بالای [[ایمان]] و [[اراده]] و از خودگذشتگی باشد، بنابراین مقصود از [[نفس زکیه]] یکی از اشخاص بااخلاص و [[آزمایش]] شده در دوران [[غیبت کبری]] خواهد بود که بر اثر فتنهها و [[انحرافات]] [[حاکم]] در آن زمان، به [[شهادت]] میرسد. | |||
معنای دوم: مقصود از کمال، [[برائت]] از آدمکشی میباشد که به همین معنی در [[قرآن مجید]] آمده است: آیا [[نفس]] زکیهای را بدون اینکه کسی را کشته باشد تو کشتی؟ کار زشتی انجام دادی.<ref> سوره کهف، آیه ۷۴.</ref> و شاید از اینکه در [[اخبار]]، تعبیر به [[نفس زکیه]] شده است به این خاطر بوده که میخواستند مفهوم قرآنی را بگویند. | معنای دوم: مقصود از کمال، [[برائت]] از آدمکشی میباشد که به همین معنی در [[قرآن مجید]] آمده است: آیا [[نفس]] زکیهای را بدون اینکه کسی را کشته باشد تو کشتی؟ کار زشتی انجام دادی.<ref> سوره کهف، آیه ۷۴.</ref> و شاید از اینکه در [[اخبار]]، تعبیر به [[نفس زکیه]] شده است به این خاطر بوده که میخواستند مفهوم قرآنی را بگویند. | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۸۹: | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[نفس زکیه]] از [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه اسلامی]] برخوردار است و به همین [[دلیل]]، کشته شدن وی، بازتاب ویژهای دارد، این رویداد با بزرگترین رخداد سیاسی منطقه، کاملا هماهنگی دارد. هرکه این نشانه را اینگونه بداند که یک [[جان]] و [[نفس]] [[پاک]] کشته میشود و منظور، شخصی نامعین باشد و [[جایگاه]] ویژهای در [[جامعه]] نداشته باشد همانند این [[آیه]] که میفرماید: {{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ}}<ref>«آیا شخص به گناهی بدون اینکه کسی را به قتل برساند، کشتی» سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>؛ مسئلهای به دور از واقع است و با اینکه آن بزرگترین حادثه تاریخی است، هماهنگی ندارد. علاوه بر آن، معنای نشانه بودن کشته شدن او این است که همه او را میشناسند و این همان چیزی است که با شخصیت [[نفس زکیه]] و مسائل مربوط به او مطابقت دارد. | |||
لقب [[نفس زکیه]] به [[دلیل]] [[پاک]] بودن او است و به معنی بااخلاص، فداکار بودن، [[اراده]] آهنین داشتن و هدفمند بودن او است. با توجه به این ویژگیها، میتوان، مصداق واقعی چنین شخصیتی را یافت. در تعیین و تشخیص این شخصیت، دو نظریه وجود دارد: | لقب [[نفس زکیه]] به [[دلیل]] [[پاک]] بودن او است و به معنی بااخلاص، فداکار بودن، [[اراده]] آهنین داشتن و هدفمند بودن او است. با توجه به این ویژگیها، میتوان، مصداق واقعی چنین شخصیتی را یافت. در تعیین و تشخیص این شخصیت، دو نظریه وجود دارد: | ||
'''نظریه اول''': او [[محمد بن عبد الله بن حسن]] بن [[حسن]] بن [[علی]] [[ابو طالب]]، ملقب به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[ابو جعفر]] [[منصور]] عباسی [[قیام]] کرد. البته دلایلی وجود دارد که نشان میدهد این [[محمد بن عبد الله بن حسن]] آن [[نفس زکیه]] که در [[روایات]] از او سخن گفته شده، نیست از جمله این [[دلایل]]: | |||
:::::#وی میان [[رکن و مقام]] کشته میشود در حالیکه این مرد آنجا کشته نشد؛ | :::::#وی میان [[رکن و مقام]] کشته میشود در حالیکه این مرد آنجا کشته نشد؛ | ||
:::::#بنابر [[روایات]] میان حادثه کشته شدن او و [[ظهور]] [[امام]] فقط ۱۵ روز فاصله زمانی وجود دارد در حالیکه [[محمد]] کشته شده و [[امام]] {{ع}} هنوز [[ظهور]] نکرده است؛ | :::::#بنابر [[روایات]] میان حادثه کشته شدن او و [[ظهور]] [[امام]] فقط ۱۵ روز فاصله زمانی وجود دارد در حالیکه [[محمد]] کشته شده و [[امام]] {{ع}} هنوز [[ظهور]] نکرده است؛ | ||
خط ۱۹۷: | خط ۲۰۹: | ||
| پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | | پاسخدهنده = سید جعفر موسوینسب | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوینسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«از جمله [[علائم حتمی]] [[ظهور]] قتل [[نفس زکیه]] است. | |||
مرحوم [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} روایتی [[نقل]] میکنند که حضرت فرمودند: فاصله بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref>کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰.</ref>. | مرحوم [[شیخ مفید]] از [[امام باقر]] {{ع}} روایتی [[نقل]] میکنند که حضرت فرمودند: فاصله بین قتل [[نفس زکیه]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} بیش از پانزده شبانهروز زیادتر نیست<ref>کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰.</ref>. | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۳۴: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«"[[نفس زکیه]]" یعنی فرد بیگناه، [[پاک]]، کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در گیرودار مبارزات زمینهساز [[انقلاب]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، فردی پاکباخته و مخلص، در راه [[امام]]{{ع}} میکوشد و مظلومانه کشته میشود. طبق بیان [[روایات]]، این رخداد عظیم، بین رکن و مقام- در [[بهترین]] مکانهای زمین- اتفاق میافتد. فرد یاد شده، از اولاد [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶</ref> که در [[روایات]]، گاهی از او به عنوان "[[نفس زکیه]]" و "[[سید حسنی]]" یاد کردهاند<ref>ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۴۵، ح ۴۴۰</ref>. | |||
[[قتل نفس زکیه]]، از نشانههای حتمی و متصل به [[ظهور]] است. در منابع [[اهل سنت]] کمتر نامی از آن برده شده<ref> ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ص ۵۱۴، ح ۳۷۶۴۲</ref>؛ ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن، فراوان است؛ از اینرو، در اصل تحقق چنین حادثهای- به عنوان علامت قیام- شکی نیست؛ هر چند اثبات جزئیات آن و نیز زمان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است<ref> شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۹</ref>. برخی گمان کردهاند مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبد اللّه بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]]{{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. | [[قتل نفس زکیه]]، از نشانههای حتمی و متصل به [[ظهور]] است. در منابع [[اهل سنت]] کمتر نامی از آن برده شده<ref> ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۷، ص ۵۱۴، ح ۳۷۶۴۲</ref>؛ ولی در منابع [[شیعه]]، [[روایات]] آن، فراوان است؛ از اینرو، در اصل تحقق چنین حادثهای- به عنوان علامت قیام- شکی نیست؛ هر چند اثبات جزئیات آن و نیز زمان تحقق آن و ویژگیهای مقتول، مشکل است<ref> شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۸۲؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۱۰، ح ۴۸۳؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۹</ref>. برخی گمان کردهاند مراد از [[نفس زکیه]]، [[محمد بن عبد اللّه بن حسن]]، معروف به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[امام صادق]]{{ع}} در منطقه "احجار زیت" در نزدیکی [[مدینه]] کشته شد. | ||
خط ۲۳۵: | خط ۲۴۹: | ||
| پاسخدهنده = مهدی علیزاده | | پاسخدهنده = مهدی علیزاده | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[مهدی علیزاده]]'''، در کتاب ''«[[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«مشهور آن است که [[نفس زکیه]]<ref>علامه [[سید محمد صدر]] معتقد است صفت «[[زکیه]]» در وهله اول میتواند به یکی از این دو معنا باشد: (۱): [[نفس کامل]] و [[نفس مهذب|مهذب]]؛ (۳): فردی که دستش به خون دیگری آلوده نشده است. سپس در ادامه معنای اول را ترجیح میدهد، همچنین در خود «[[نفس زکیه]]» دو معنا را محتمل میداند: مقصود کشته شدن نوع انسانهای بی گناه باشد. مقصود کشته شدن فرد صالح معینی باشد و این بار احتمال دوم را بر میگزیند. برای مطالعه بیشتر: ر.ک: [[تاریخ الغیبة الکبری (کتاب)|تاریخ الغیبة الکبری]]، صص ۵۰۴ و ۵۰۵.</ref> در [[مکه]] و میان [[رکن و مقام]] [[ابراهیم پیامبر|ابراهیم]] در ۲۵ ذی الحجه به قتل میرسد و میان قتل او و [[ظهور]] بیش از پانزده شب فاصله نیست<ref>اکمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۹؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۴؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۴۵.</ref>. او جوانی است که در [[مدینه]] برای [[یاری]] و نصرت [[آل محمد]] {{عم}} به پا میخیزد - از اینرو در برخی از [[احادیث]] از وی با عنوان "[[مستنصر]]"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۳۹.</ref> یاد شده است - و هنگامی که [[سپاه]] [[سفیانی]] به [[مدینه]] میرسد، برادر او را میکشد<ref>الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ بحار، ج ۵۲، ص ۲۰۸؛ عقد الدرر، ص ۹۹؛ الملاحم و الفتن، ص ۶۱ و در برخی روایات به جای «برادر» از کشته شدن «پسر عموی» وی سخن به میان آمده است: ر.ک بشارة الاسلام، ص ۱۸۷ و در پارهای از اخبار، قاتلان شهید مدینه را «بنو فلان» (احتمالاً بنی العباس) معرفی کردهاند: ر. ک: الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷ (چاپ تهران - ۱۳۷۷ ه.ق)؛ الزام الناصب، ص ۸۰.</ref> و وی به [[حرم]] امن الهی - [[مکه]] - میگریزد و در آنجا مظلومانه ذبح میشود و این هتک [[حرمت]] [[حریم]] امن الهی و جنایت وحشیانه، [[سبب نزول]] [[غضب]] الهی بر سفیانیان میگردد<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۶۴؛ اعلام الوری، ص ۴۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۲۴؛ الغیبه نعمانی، صص ۱۷۲ و ۱۷۳ و در منابع [[اهل سنت]]: الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref>. در برخی [[احادیث]]، اسم او "[[محمد بن الحسن]]" ضبط و معرفی شده است<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۰؛ مثیر الاحزان، ص ۲۹۸؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۴ و در برخی روایات اسم وی: [[محمد بن عبدالله بن الحسن]] وارد شده است ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابو الفرج الاصفهانی، صص ۱۸۴ و ۱۸۹.</ref>. لکن افزون بر "[[نفس زکیه]]"، در [[روایات]] باب از دو تن دیگر نیز یاد شده است: [[سید حسنی]] و فردی [[سید هاشمی|هاشمی]]. | |||
در میان محققان و مهدیپژوهان متأخر و معاصر در تشخیص این سه تن، [[اختلاف]] نظر به چشم میخورد؛ درباره [[نفس زکیه]] و دو تن دیگر چهار نظریه وجود دارد: | در میان محققان و مهدیپژوهان متأخر و معاصر در تشخیص این سه تن، [[اختلاف]] نظر به چشم میخورد؛ درباره [[نفس زکیه]] و دو تن دیگر چهار نظریه وجود دارد: | ||
خط ۲۴۸: | خط ۲۶۳: | ||
| پاسخدهنده = مهدی اکبرنژاد | | پاسخدهنده = مهدی اکبرنژاد | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مهدی اکبرنژاد]]'''، در کتاب ''«[[ بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مهدی اکبرنژاد]]'''، در کتاب ''«[[ بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت (کتاب)|بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهلسنت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«کشته شدن [[نفس]] زکیه از نشانههای حتمی [[ظهور]] برشمرده شده و در اصل تحقق چنین حادثهای بهعنوان نشانه [[ظهور]]، تردیدی نیست؛ ولی در تعیین مشخصهها و جزئیات این کشته شدن مطالب زیادی در [[احادیث]] نیامده و تنها چند نکته جزئی که نمیتواند روشن کننده اصل موضوع باشد، اشاره شده است؛ از جمله اینکه وی از [[آل محمد]]{{عم}} است: {{متن حدیث|و قتل غلام من آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}... اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۳۰، ح۷.</ref>. و یا: {{متن حدیث|"إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ"}}<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۱۵۴.</ref>. در این [[احادیث]]، وی [[محمد بن الحسن]] معرفی شده، ولی روشن نیست که منظور از این «[[حسن]]» چه کسی است؟ آیا منظور این است که وی از نسل [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} است یا نام پدر وی [[حسن]] میباشد؟ | |||
::::::از دیگر ویژگیهای ذکر شده برای [[نفس زکیه]] این است که وی در میان [[رکن و مقام]] کشته میشود: {{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ یُقْتَلُ بِلاَ جُرْمٍ فَإِذَا قُتِلَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْعَثُ اَللَّهُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>. (از نشانههای [[ظهور]])... کشته شدن جوانی از [[آل محمد]]{{عم}} در میان [[رکن و مقام]] است که نام وی [[محمد بن الحسن]] [معروف به] [[نفس زکیه]]... که در این هنگام [[قائم]] ما [[خروج]] خواهد کرد. بیش از آنچه یاد شد، ویژگی دیگری در معرفی [[نفس زکیه]] و ماجرای کشته شدن او، ذکر نشده و تنها با همین عبارت کشته شدن [[نفس زکیه]] در [[روایات]] مطرح شده است. | ::::::از دیگر ویژگیهای ذکر شده برای [[نفس زکیه]] این است که وی در میان [[رکن و مقام]] کشته میشود: {{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّفْسَ اَلزَّکِیَّةَ هُوَ غُلاَمٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ اِسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ یُقْتَلُ بِلاَ جُرْمٍ فَإِذَا قُتِلَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْعَثُ اَللَّهُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ}}<ref>صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>. (از نشانههای [[ظهور]])... کشته شدن جوانی از [[آل محمد]]{{عم}} در میان [[رکن و مقام]] است که نام وی [[محمد بن الحسن]] [معروف به] [[نفس زکیه]]... که در این هنگام [[قائم]] ما [[خروج]] خواهد کرد. بیش از آنچه یاد شد، ویژگی دیگری در معرفی [[نفس زکیه]] و ماجرای کشته شدن او، ذکر نشده و تنها با همین عبارت کشته شدن [[نفس زکیه]] در [[روایات]] مطرح شده است. | ||
خط ۲۸۸: | خط ۳۰۴: | ||
| پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | | پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[حضرت مهدی]] {{ع}}، فرستادهای از جانب خویش به [[مکه]] اعزام میکنند که علاوه بر روشن شدن اوضاع و کسب [[خبر]] از آنها مقدمات آن [[انقلاب]] مبارک را فراهم کند. جوانمردی [[هاشمی]] ([[محمد]] بن الحسن که همان [[نفس زکیه]] است)، در بیست و پنجم ماه ذیحجه پس از [[قیام]] خویش وارد [[مسجد الحرام]] شده و بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]] و نامهای شفاهی از [[ناحیه]] حضرت را برای [[مردم]] [[مکه]] قرائت میکند که در این نامه خبری از توهین و بیاحترامی و تهدید نیست و ضمن آن حضرت از [[مردم]] [[مکه]] [[طلب یاری]] و نصرت میکنند. بقایای [[نظام]] منحوس [[حاکم]] در [[حجاز]] جرمی شنیع مرتکب شده و وی را درحالیکه بین [[رکن و مقام]] [[ایستاده]]، شهید میکنند که این جرم [[حکم]] عاقبتشان را مشخص میکند و حضرت [[صاحب]] {{ع}} پانزده روز بعد که بناست [[ظهور]] شریفشان رخ بدهد، باید با آنها چگونه [[رفتار]] بکنند. | |||
چنین فاجعه دردناکی در [[مدینه]] بر سر پسر عموی [[نفس زکیه]]- که نام خودش [[محمد]] و نام خواهر (احتمالا دوقلویش) [[فاطمه]] است- میآید و هر دو را بر سر در [[مسجد النبی]] {{صل}} اعدام میکنند. | چنین فاجعه دردناکی در [[مدینه]] بر سر پسر عموی [[نفس زکیه]]- که نام خودش [[محمد]] و نام خواهر (احتمالا دوقلویش) [[فاطمه]] است- میآید و هر دو را بر سر در [[مسجد النبی]] {{صل}} اعدام میکنند. | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۲۳: | ||
| پاسخدهنده = کامل سلیمان | | پاسخدهنده = کامل سلیمان | ||
| پاسخ = آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[کامل سلیمان]]'''، در کتاب ''«[[روزگار رهایی ج۱ (کتاب)|روزگار رهایی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«'''رسول اکرم {{صل}} میفرماید:''' "مهدی {{ع}} خارج نمیشود تا نفس زکیه کشته شود. چون نفس زکیه کشته شود، ساکنان آسمان و زمین بر آنها غضبناک میشوند آنگاه مهدی {{ع}} ظهور میکنند و مردم در اطراف شمع وجودش گرد آیند آنسان که در شب زفاف در اطراف عروس گرد آیند"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّ الْمَهْدِيِّ لَا يَخْرُجُ حَتَّى تُقْتَلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ. فَإِذَا قَتَلْتَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ غَضِبَ عَلَيْهِمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ، فَأُتِيَ النَّاسِ الْمَهْدِيِّ فزفوه كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى زَوْجِهَا لَيْلَةَ عُرْسِهَا! "}}؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۱۳۵؛ بشارة الاسلام، ص ۱۸۳؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۱۳، ۱۴۸.</ref>. نفس زکیه لقب یک جوان هاشمی است از آل محمد {{صل}} که در میان قوم خود صاحب مقامی بس رفیع است، در آغاز جنبش سفیانی به مدینه منوره پناهنده میشود و دومین گروه از لشکر سفیانی که برای مقابله با دعوت حق و رویارویی با سپاه حضرت بقیة الله روحی فداه به سوی مدینه گسیل میشوند او را به شهادت میرسانند. هنگامی که سپاه سفیانی مردم حجاز را طعمه شمشیر میسازند و خانههایشان را ویران میکنند و به حریم نوامیس مردم و به حریم حرمین شریفین تجاوز میکنند، نفس زکیه به مکه میرود و در آنجا بانگ دادخواهی و دعوت به سوی آل محمد {{صل}} را بلند میکند. روز ۲۵ ذیحجة الحرام او را بدون هیچ گناهی در میان رکن و مقام مظلومانه ذبح میکنند. خداوند دیگر ستمکاران را مهلت نمیدهد که در شهر حرام و در ماه حرام و در بیت الله الحرام، خون حرام ریختهاند. پس به فاصله ۱۵ روز قیام جهانی حضرت بقیة الله روحی فداه آغاز میشود، که هرگز چنین جنایتی در تاریخ سابقه نداشته است. در مورد سبب ذبح نفس زکیه از امیر مؤمنان {{ع}} چنین نقل شده است که او در مدینه به سوی حق و حقیقت دعوت میکند، چون آنجا نیز ناامن میشود به مکه میگریزد که آنجا نیز صدای خود را برای دعوت به سوی حق و حقیقت بلند میکند و از این حدیث استفاده میشود که نفس زکیه به فرمان حضرت بقیة الله رهسپار مکه میشود و اینک متن حدیث:"قائم {{ع}} به اصحاب خود میفرماید: اهل مکه مرا نمیخواهند ولی من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت را بر آنها تمام کنم، آنچنان که برای مثل من شایسته است" <ref> {{متن حدیث|" الْقَائِمُ {{ع}} يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: يا قَوْمِ، إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يريدونني، وَ لَكِنَّنِي مُرْسَلُ إِلَيْهِمْ لأحتج عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يُحْتَجُّ عَلَيْهِمْ "}}.</ref>. آنگاه یکی از کسان خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی مکه برو و به اهل مکه بگو: ای اهل مکه من فرستاده فلانی هستم به سوی شما، او به شما میفرماید:"ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و خلافت هستیم، ما عترت پیامبر و سلاله پیامبرانیم. ما مظلوم شدیم، به ما ستم کردند و از روزیکه پیامبر رحلت کرد، حق ما را غصب کردند و تا به امروز در دست غاصبان است. ما از شما یاری میطلبیم، ما را یاری کنید. چون پیام آن حضرت را ابلاغ میکند او را میگیرند و در میان رکن و مقام او را ذبح میکنند، که او همان نفس زکیه است"<ref>{{متن حدیث|" إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةَ. وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ. وَ إِنَّا قَدْ ظَلَمَنَا وَ اضطهدنا، وَ قَهَرَنَا وَ ابتز حَقَّنَا مُذْ قُبِضَ نَبِيِّنَا إِلَيَّ وقتنا هَذَا.. وَ نَحْنُ نستنصركم فانصرونا.. فَإِذَا تَكَلَّمَ بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فذبحوه بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ، وَ هُوَ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ "}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷؛ الزام الناصب، ص ۲۲۶؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۴؛ المهدی، ص ۱۹۹.</ref>. پس از ارتکاب این جرم تاریخی، وجدان جهانی بیدار میشود و به دنبال حضرت مهدی {{ع}} میگردند که با او بیعت کنند و این جنایت را محکوم نمایند. بین ذبح نفس زکیه و آغاز قیام شکوهمند حضرت مهدی {{ع}} فقط ۱۵ روز فاصله است که او در ۲۵ ذیحجه به شهادت میرسد و قیام آن حضرت در دهم محرم اتفاق میافتد. یکبار دیگر بانگ جبرئیل در فضا طنینانداز میشود که جهانیان را به بیعت آن حضرت دعوت کرده میفرماید:{{متن حدیث|" الْبَيْعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}} این بانگ به دنبال بانگ اولی که در ماه رمضان بلند شده و گوش جهانیان را نوازش داده، هرگونه شک و تردید را از بین میبرد و دلها را به سوی آن کعبه موعود جلب میکند. و طومار جنایتها و خیانتها برای همیشه درهم پیچیده میشود. | |||
'''امیر مؤمنان {{ع}} میفرماید:'''"از نشانههای ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{متن حدیث|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمیسازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{متن حدیث|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>. | '''امیر مؤمنان {{ع}} میفرماید:'''"از نشانههای ظهور، ذبح شدن او (نفس زکیه) در میان رکن و مقام است"<ref>{{متن حدیث|" الْمَذْبُوحُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ "}}؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶.</ref>. "خداوند روی زمین را از لوث ستمگران پاکیزه نمیسازد جز هنگامی که خون حرام ریخته شود"<ref>{{متن حدیث|" لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ الْأَرْضَ مِنَ الظَّالِمِينَ حَتَّى يَسْفِكُ الدَّمَ الْحَرَامِ! "}}؛ غیبت نعمانی، ص ۱۴۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶؛ بشارة الاسلام، ص ۴۹.</ref>. | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۳۵: | ||
| پاسخدهنده = فخری سادات موسوی شکور | | پاسخدهنده = فخری سادات موسوی شکور | ||
| پاسخ = خانم دکتر '''[[زهرا خیراللهی]]'''و خانم [[فخری سادات موسوی شکور]]، در مقاله ''«[[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = خانم دکتر '''[[زهرا خیراللهی]]'''و خانم [[فخری سادات موسوی شکور]]، در مقاله ''«[[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«یکی دیگر از [[نشانههای حتمی ظهور]] کشته شدن انسان پاک و بی گناه در آستانه قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} بین رکن و مقام است. در حدیثی از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} "[[نفس زکیه]]" را از اولاد [[امام حسین]] {{ع}} دانسته و کشته شدن او را یکی از نشانههای بارز ظهور قرار داده است. {{متن حدیث|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}} بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ"}}. در مورد نحوه کشته شدن وی گفته شده او مأمور است که در کنار کعبه بگوید: "ما از [[اهل بیت]] رسالت هستیم و از ذریه [[محمد]]{{صل}} و سلاله پیغمبرانیم ما مظلوم واقع شدیم و مردم به ما ستم نمودند و از هنگام رحلت [[پیامبر خاتم|رسول]]{{صل}} تا امروز حق ما غصب شده است. اکنون از شما چشم یاری داریم پس ما را یاری کنید". وقتی آن جوانمرد به این سخن تکلم مینماید، بر او هجوم میآورند و او را بین رکن و مقام به شکل خاصی سر میبرند<ref>زمینهسازان انقلاب جهانی «هاشم شهیدی»، ص ۷۹ - ۸۰.</ref>. فاصله کشته شدن او تا قیام [[قائم]] بیشتر از پانزده روز نمیکشد<ref>جلوههای اعجاز «راوندی»، ص ۸۰۷.</ref>. [[مهدی موعود]]{{ع}} کنار کعبه میایستد و گریه و تضرع میکند، خداوند عزوجل در همین مورد میفرماید: {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ}}<ref>یا چه کسی است که وقتی مضطر او را میخواند اجابت کند و ناراحتی را از بین ببرد و شما را خلیفههای در زمین قرار دهد؛ سوره نمل، ۶۲.</ref> این آیه مخصوص به [[اهل بیت]] است<ref>اسرار آل محمد {{صل}}، ص ۴۴۷.</ref>. سپس قیام [[قائم]] از [[مکه]] خواهد بود در حالی که در کنار بیت الله الحرام مردم را صدا میزند و میفرماید: "ای مردم ما از خدا یاری میطلبیم هر کس از مردم که به ما پاسخ داد، چه بهتر، که ما خاندان [[پیامبر]]{{صل}} میباشیم و ما سزاوارترین مردم هستیم به خدا و به [[محمد]]{{صل}}، و هر کس که با من درباره آدم محاجه کند من سزاوارترین مردم به آدم هستم، و هر کس با من درباره نوح گفتگو کند بداند که من سزاوارترین مردم به نوح میباشم، و هر کس با من درباره ابراهیم احتجاج کند باید بداند که من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، و هر کس با من درباره [[محمد]]{{صل}} محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به محمد هستم، و هر کس با من درباره پیامبران محاجه کند پس من سزاوارترین مردم به پیامبران هستم، مگر نه اینست که خداوند در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>"آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را خداوند بر جهانیان برگزید فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خداوند شنوا و دانا است؛ سوره آل عمران، ۳۳-۳۴.</ref>؛ منم بازمانده [[حضرت آدم|آدم]] و ذخیره [[حضرت نوح|نوح]] و برگزیده از [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]{{عم}} و [[محمد]]{{صل}} پس خداوند سیصد و سیزده نفر یاران آن حضرت را بر او گرد میآورد، بدون قرار قبلی و هم چون پارههای ابر پائیز که بهم میپیوندند. و خدا هم در قرآنش در مورد همین افراد است که میفرماید: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>هر جا باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر همه چیز توانا است؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref><ref>الغیبة «نعمانی ترجمه فهری»، ص ۳۲۹.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودهاند: "آنها که از بستر خود برای یاری [[امام]] [[قائم]]{{ع}} ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد هستند به شماره اهل بدر، آن شب در [[مکه]] باشند و در این مورد خدا میفرماید: "هر جا که باشید خدا شما را بیاورد" آنان اصحاب [[قائم]]{{ع}} باشند. و اولین کسی که با او بیعت کند، جبرئیل، و بعد سیصد و سیزده نفرند، و این عده هر کدام بتوانند راه افتاده و خود را به وی برسانند، که میرسانند، و هر کدام به این صورت به وی نرسند، در رختخوابشان ناپدید میشوند". و منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از عبارت: {{متن حدیث|"هُمُ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ"}}؛ ایشان از رختخواب مفقود میشوند" همین است؛ و نیز منظور از آیه: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>پس در عمل به خیرات سبقت جویید، که هر جا باشید خدا همگیتان را میآورد؛ سوره بقره، ۱۴۸.</ref>؛ همین است. و فرمود: "منظور از خیرات، ولایت و محبت [[اهل بیت]]{{عم}} است". هم چنین در مورد اصحاب [[قائم]]{{ع}} در سوره هود فرمودند: {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ}}<ref>اگر عذاب را از ایشان تاخیر اندازیم، تا امت معدوده؛ سوره هود، ۸.</ref>؛ منظور از امت معدوده اصحاب [[قائم]]{{ع}} است که در عرض یک ساعت همه یک جا جمع میشوند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۵۹۳.</ref>»<ref>[[زهرا خیراللهی|خیراللهی، زهرا]]؛ [[فخری سادات موسوی شکور|موسوی شکور،فخری سادات]]، [[علائم ظهور در آیات قرآن (مقاله)|علائم ظهور در آیات قرآن]]، ص 237-239.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پرسمان نفس زکیه}} | {{پرسمان نفس زکیه}} |