پرش به محتوا

انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
::::##'''[[برترین]] [[جهاد]]:''' در [[آموزه‌های دینی]]، [[جهاد]] و کوشش در [[راه خدا]]، یکی از مهم‌ترین رفتارهای فردی و گروهی [[مسلمانان]] معرفی شده است. [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]] و [[روایات]] بسیاری از [[معصومان]]{{عم}} [[علم]] به [[حقیقت]] این [[رفتار]] ارزشمند اشاره کرده است. درباره اهمیت [[انتظار فرج]] - افزون بر آنچه مورد اشاره قرار گرفت - به روایتی بر می‌خوریم که بسی شگفتی آور است و آن، این که [[انتظار]] را نه فقط [[عبادت]] که "[[برترین]] [[جهاد]]" دانسته است. از این نوع [[روایات]] نیز به خوبی استفاده می‌شود [[انتظار]]، از نوع عمل است. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} به [[برترین]] [[جهاد]] بودن [[انتظار فرج]] را اینگونه بیان فرموده است: {{متن حدیث|" أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ"}} <ref>برترین جهاد امت من انتظار گشایش است حرانی، تحف العقول، ص ۳۷ </ref>. در مقابل آموزه‌های یادشده، [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]]، به شدت مذمت شده و در شمار [[گناهان]] بزرگ به شمار آمده است<ref> ر.ک: یوسف، آیه ۸۷</ref>.
::::##'''[[برترین]] [[جهاد]]:''' در [[آموزه‌های دینی]]، [[جهاد]] و کوشش در [[راه خدا]]، یکی از مهم‌ترین رفتارهای فردی و گروهی [[مسلمانان]] معرفی شده است. [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]] و [[روایات]] بسیاری از [[معصومان]]{{عم}} [[علم]] به [[حقیقت]] این [[رفتار]] ارزشمند اشاره کرده است. درباره اهمیت [[انتظار فرج]] - افزون بر آنچه مورد اشاره قرار گرفت - به روایتی بر می‌خوریم که بسی شگفتی آور است و آن، این که [[انتظار]] را نه فقط [[عبادت]] که "[[برترین]] [[جهاد]]" دانسته است. از این نوع [[روایات]] نیز به خوبی استفاده می‌شود [[انتظار]]، از نوع عمل است. [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} به [[برترین]] [[جهاد]] بودن [[انتظار فرج]] را اینگونه بیان فرموده است: {{متن حدیث|" أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ"}} <ref>برترین جهاد امت من انتظار گشایش است حرانی، تحف العقول، ص ۳۷ </ref>. در مقابل آموزه‌های یادشده، [[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[پروردگار]]، به شدت مذمت شده و در شمار [[گناهان]] بزرگ به شمار آمده است<ref> ر.ک: یوسف، آیه ۸۷</ref>.
::::#'''[[انتظار فرج]] به معنای خاص:''' در این معنا، [[انتظار]] به معنای چشم به راه بودن اینده‌ای با همه ویژگی‌های یک [[جامعه]]، مورد خشنودی [[خداوند]]، که یگانه مصداق آن دوران [[حاکمیت]] آخرین ذخير الهی وجود ارزشمند [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} است.
::::#'''[[انتظار فرج]] به معنای خاص:''' در این معنا، [[انتظار]] به معنای چشم به راه بودن اینده‌ای با همه ویژگی‌های یک [[جامعه]]، مورد خشنودی [[خداوند]]، که یگانه مصداق آن دوران [[حاکمیت]] آخرین ذخير الهی وجود ارزشمند [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} است.
:::::*برخی سخنان [[معصومان]]{{عم}} ما در این باره این گونه است: [[امام باقر]]{{ع}} - آنگاه که [[دین]] مورد خشنودی [[خداوند]] را تعریف می‌کند - پس از شمردن اموری می‌فرماید: {{متن حدیث|" ... وَ اَلتَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ اَلْوَرَعُ وَ اَلتَّوَاضُعُ وَ اِنْتِظَارُ قَائِمِنَا ... "}}<ref>... و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما...؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳ </ref>[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" ... عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ اَلرَّدِّ إِلَيْنَا وَ اِنْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ ... "}}<ref>بر شما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و امر خودتان و فرج ما و فرج خودتان؛کشی، رجال کشی، ص ۱۳۸.</ref> از [[روایات]] [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به دست می‌آید [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نه فقط راه رسیدن به [[جامعه]] [[موعود]] است؛ که خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار]] [[راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد [[انتظار]] خویش دست یابد، یا دست نیابد. در این باره شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "چه می‌فرمایید درباره کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار]] [[ظهور]] [[حکومت]] [[حق]] را می‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌رود؟ [[حضرت]] {{ع}} در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} در [[خیمه]] او باشد. سپس کمی [[سکوت]] کرد و فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در مبارزاتش همراه بوده است"<ref>{{متن حدیث|" هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ "}}؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳ و بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۰۴-۲۰۷.</ref>.
*برخی سخنان [[معصومان]]{{عم}} ما در این باره این گونه است: [[امام باقر]]{{ع}} - آنگاه که [[دین]] مورد خشنودی [[خداوند]] را تعریف می‌کند - پس از شمردن اموری می‌فرماید: {{متن حدیث|" ... وَ اَلتَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ اَلْوَرَعُ وَ اَلتَّوَاضُعُ وَ اِنْتِظَارُ قَائِمِنَا ... "}}<ref>... و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما...؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳ </ref>[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" ... عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ اَلرَّدِّ إِلَيْنَا وَ اِنْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ ... "}}<ref>بر شما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و امر خودتان و فرج ما و فرج خودتان؛کشی، رجال کشی، ص ۱۳۸.</ref> از [[روایات]] [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} به دست می‌آید [[انتظار]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نه فقط راه رسیدن به [[جامعه]] [[موعود]] است؛ که خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار]] [[راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد [[انتظار]] خویش دست یابد، یا دست نیابد. در این باره شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: "چه می‌فرمایید درباره کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار]] [[ظهور]] [[حکومت]] [[حق]] را می‌کشد و در این حال از [[دنیا]] می‌رود؟ [[حضرت]] {{ع}} در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} در [[خیمه]] او باشد. سپس کمی [[سکوت]] کرد و فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} در مبارزاتش همراه بوده است"<ref>{{متن حدیث|" هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ "}}؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳ و بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۸۹-۱۹۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۰۴-۲۰۷.</ref>.


«از [[روایات]] [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} به دست می‌‌آید، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نه فقط راه رسیدن به [[جامعه موعود]] است، بلکه خود نیز موضوعیت دارد. بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد [[انتظار]] خویش دست یابد، یا دست نیابد<ref>امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث| هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ -ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً- ثُمَّ قَالَ: هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]].</ref>.
«از [[روایات]] [[انتظار ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} به دست می‌‌آید، [[انتظار ظهور]] [[حضرت]] نه فقط راه رسیدن به [[جامعه موعود]] است، بلکه خود نیز موضوعیت دارد. بدان معنا که اگر کسی در [[انتظار راستین]] به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد [[انتظار]] خویش دست یابد، یا دست نیابد<ref>امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث| هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ -ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً- ثُمَّ قَالَ: هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ}}؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]].</ref>.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«"[[فرج]]" به‌معنای [[گشایش]] و آسودگی از [[اندوه]] است و در اصطلاح به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌گویند؛ چون حضرتش، گره از کار فروبسته [[جهان]] و جهانیان می‌گشاید. در باب [[انتظار فرج]] و [[فضیلت]] آن [[احادیث]] بسیاری آمده است. نیز در باب [[دعا کردن]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. [[امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به "اسحق بن [[یعقوب]]" صادر شده فرموده است که [[فرج]] شما، بسیار [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]] است<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۸۳؛ غیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>. [[ابو بصیر]] می‌گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: فدایت شوم، [[فرج]] شما کی فرامی‌رسد؟ فرمود: گویی که تو از [[فرج]]، جنبه دنیوی آن را می‌خواهی؛ خیر، هرکس که در خط‍‌ [[ولایت]] باشد، همان [[انتظار فرج]]، برای او [[فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۶۰-ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۵.</ref>.
*«"[[فرج]]" به‌معنای [[گشایش]] و آسودگی از [[اندوه]] است و در اصطلاح به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌گویند؛ چون حضرتش، گره از کار فروبسته [[جهان]] و جهانیان می‌گشاید. در باب [[انتظار فرج]] و [[فضیلت]] آن [[احادیث]] بسیاری آمده است. نیز در باب [[دعا کردن]] برای [[تعجیل در فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}. [[امام زمان]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به "اسحق بن [[یعقوب]]" صادر شده فرموده است که [[فرج]] شما، بسیار [[دعا کردن]] برای [[تعجیل فرج]] است<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۸۳؛ غیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>. [[ابو بصیر]] می‌گوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: فدایت شوم، [[فرج]] شما کی فرامی‌رسد؟ فرمود: گویی که تو از [[فرج]]، جنبه دنیوی آن را می‌خواهی؛ خیر، هرکس که در خط‍‌ [[ولایت]] باشد، همان [[انتظار فرج]]، برای او [[فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۶۰-ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۳۵.</ref>.
:::::*«در [[روایات]]، [[ارزش]] و [[فضیلت]] بسیاری برای "[[انتظار]]" شمرده شده است که برخی از آنها را می‌آوریم. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} [[برترین]] [[عبادت]] را [[انتظار فرج]] می‌داند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۸۷.</ref>. و در جای دیگری می‌فرماید: [[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۳.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} نیز فرمود: [[منتظر فرج]] باشید و از [[رحمت]] [[خداوند]] [[ناامید]] نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد [[خداوند]]، [[انتظار فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: [[منتظر]] امر ما، به سان آن است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۴۵.</ref>. در روایتی [[علامه مجلسی|مرحوم مجلسی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هرکس که بمیرد در حالی که [[منتظر]] این امر باشد، همانند کسی است که با [[حضرت قائم]] {{ع}} در خیمه‌اش بوده باشد. پس [[حضرت]] چند لحظه‌ای درنگ کرده، آن‌گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن [[حضرت]] [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] همچون کسی است که در پیشگاه [[رسول خدا]] {{صل}} [[شهید]] شده باشد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref>. و نیز در [[روایت]] دیگری می‌فرماید: بدانید کسی که [[منتظر ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشد، [[پاداش]] کسی را دارد که شب‌ها را برای انجام [[عبادت]] بیدار، و روزها روزه‌دار باشد<ref>کافی، ج ۲، ص ۲۲۲.</ref>. و در ضمن [[حدیث]] مفصلی آمده است که آن [[حضرت]] فرمود: هرکس [[منتظر]] امر ما باشد و بر [[ترس]] و آزاری که از [[دشمنان]] ما می‌بیند [[صبر]] کند، فردای [[قیامت]] با ما خواهد بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۲.</ref>. پس [[انتظار]]، [[آدمی]] را [[متعهد]] می‌سازد که برای تحقق [[هدف‌های اسلامی]] و آرمان‌های انسانی، بدون هیچ‌گونه ضعف و [[یأس]]، [[تلاش]] کند و به سوی مقاصد متعالی [[اسلام]] گام بردارد و پیوسته مقاوم و استوار، به [[وظایف]] دینی و اسلامی خود عمل نماید. از همین جهت است که "[[انتظار]]" در [[روایات]]، [[عبادت]] شمرده شده و از [[بهترین]] و با ارزش‌ترین اعمال به شمار آمده است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۳.</ref>.
*«در [[روایات]]، [[ارزش]] و [[فضیلت]] بسیاری برای "[[انتظار]]" شمرده شده است که برخی از آنها را می‌آوریم. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} [[برترین]] [[عبادت]] را [[انتظار فرج]] می‌داند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۸۷.</ref>. و در جای دیگری می‌فرماید: [[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۳.</ref>. [[حضرت علی]] {{ع}} نیز فرمود: [[منتظر فرج]] باشید و از [[رحمت]] [[خداوند]] [[ناامید]] نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد [[خداوند]]، [[انتظار فرج]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: [[منتظر]] امر ما، به سان آن است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۶۴۵.</ref>. در روایتی [[علامه مجلسی|مرحوم مجلسی]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هرکس که بمیرد در حالی که [[منتظر]] این امر باشد، همانند کسی است که با [[حضرت قائم]] {{ع}} در خیمه‌اش بوده باشد. پس [[حضرت]] چند لحظه‌ای درنگ کرده، آن‌گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن [[حضرت]] [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] همچون کسی است که در پیشگاه [[رسول خدا]] {{صل}} [[شهید]] شده باشد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref>. و نیز در [[روایت]] دیگری می‌فرماید: بدانید کسی که [[منتظر ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشد، [[پاداش]] کسی را دارد که شب‌ها را برای انجام [[عبادت]] بیدار، و روزها روزه‌دار باشد<ref>کافی، ج ۲، ص ۲۲۲.</ref>. و در ضمن [[حدیث]] مفصلی آمده است که آن [[حضرت]] فرمود: هرکس [[منتظر]] امر ما باشد و بر [[ترس]] و آزاری که از [[دشمنان]] ما می‌بیند [[صبر]] کند، فردای [[قیامت]] با ما خواهد بود<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۲.</ref>. پس [[انتظار]]، [[آدمی]] را [[متعهد]] می‌سازد که برای تحقق [[هدف‌های اسلامی]] و آرمان‌های انسانی، بدون هیچ‌گونه ضعف و [[یأس]]، [[تلاش]] کند و به سوی مقاصد متعالی [[اسلام]] گام بردارد و پیوسته مقاوم و استوار، به [[وظایف]] دینی و اسلامی خود عمل نماید. از همین جهت است که "[[انتظار]]" در [[روایات]]، [[عبادت]] شمرده شده و از [[بهترین]] و با ارزش‌ترین اعمال به شمار آمده است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۴۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' و مقاله ''«[[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' و مقاله ''«[[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«در [[روایات اسلامی]] چنان [[مقام]] و منزلتی برای [[منتظران]] [[موعود]] شمرده شده است که گاه [[انسان]] را به تعجب وا می‌دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند، از چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به [[فلسفه انتظار]] و وظایفی که برای [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] شمرده شده است، [[راز]] این [[فضیلت]] را روشن می‌سازد. در اینجا به فضایلی اشاره می‌کنیم که برای [[منتظران]] [[حضرت]] [[بقیة الله الأعظم]] آورده‌اند:  
*«در [[روایات اسلامی]] چنان [[مقام]] و منزلتی برای [[منتظران]] [[موعود]] شمرده شده است که گاه [[انسان]] را به تعجب وا می‌دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند، از چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به [[فلسفه انتظار]] و وظایفی که برای [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] شمرده شده است، [[راز]] این [[فضیلت]] را روشن می‌سازد. در اینجا به فضایلی اشاره می‌کنیم که برای [[منتظران]] [[حضرت]] [[بقیة الله الأعظم]] آورده‌اند:  
:::::#[[امام سجاد]] {{ع}}، [[منتظران]] را [[برترین]] [[مردم]] همه روزگاران می‌شمارد: آن گروه از [[مردم]] عصر غیبتِ [[امام دوازدهم]] که [[امامت]] او را پذیرفته‌اند و [[منتظر ظهور]] او هستند، [[برترین]] [[مردم]] همه روزگاران<ref>بحارالأنوار ، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>.  
:::::#[[امام سجاد]] {{ع}}، [[منتظران]] را [[برترین]] [[مردم]] همه روزگاران می‌شمارد: آن گروه از [[مردم]] عصر غیبتِ [[امام دوازدهم]] که [[امامت]] او را پذیرفته‌اند و [[منتظر ظهور]] او هستند، [[برترین]] [[مردم]] همه روزگاران<ref>بحارالأنوار ، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] به [[نقل]] از [[پدران]] بزرگوارشان - بر آنها [[درود]] باد - فرمود: "[[منتظر]] امر ([[حکومت]]) ما، بسان آن است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵، ح ۶.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که آن [[حضرت]] به [[نقل]] از [[پدران]] بزرگوارشان - بر آنها [[درود]] باد - فرمود: "[[منتظر]] امر ([[حکومت]]) ما، بسان آن است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود غلتیده باشد"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵، ح ۶.</ref>.  
:::::#در همان کتاب، به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] دیگری به این شرح در [[فضیلت منتظران]] وارد شده است: خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش، چشم به راه [[ظهور]] او هستند و هنگام ظهورش، [[فرمان‌بردار]] او. آنان [[اولیای خدا]] هستند، همان‌ها که نه ترسی برایشان هست و نه [[اندوهگین]] می‌شوند<ref>همان، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.  
:::::#در همان کتاب، به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] دیگری به این شرح در [[فضیلت منتظران]] وارد شده است: خوشا به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش، چشم به راه [[ظهور]] او هستند و هنگام ظهورش، [[فرمان‌بردار]] او. آنان [[اولیای خدا]] هستند، همان‌ها که نه ترسی برایشان هست و نه [[اندوهگین]] می‌شوند<ref>همان، ص ۳۵۷، ح ۵۴.</ref>.  
:::::#در [[روایت]] دیگری، [[مجلسی]] از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس از شما بمیرد در حالی که [[منتظر]] این امر باشد، همانند کسی است که با [[حضرت قائم]] {{ع}} در خیمه‌اش بوده باشد. سپس [[حضرت]] چند لحظه‌ای درنگ کرد و آن گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در [[خدمت]] آن [[حضرت]] [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] همچون کسی است که در پیشگاه [[رسول خدا]] می‌شهید شده باشد<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶، ح ۱۸.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۰.</ref>.
:::::#در [[روایت]] دیگری، [[مجلسی]] از [[امام صادق]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس از شما بمیرد در حالی که [[منتظر]] این امر باشد، همانند کسی است که با [[حضرت قائم]] {{ع}} در خیمه‌اش بوده باشد. سپس [[حضرت]] چند لحظه‌ای درنگ کرد و آن گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در [[خدمت]] آن [[حضرت]] [[شمشیر]] بزند. سپس فرمود: نه، به [[خدا]] همچون کسی است که در پیشگاه [[رسول خدا]] می‌شهید شده باشد<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶، ح ۱۸.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۰.</ref>.
:::::*«[[فضیلت انتظار]] در [[روایات]] وارد شده از [[ائمه معصومین]]{{عم}}، آنچنان [[مقام]] و منزلتی برای [[منتظران]] [[موعود]] [[آخرالزمان]] برشمرده شده که گاه [[انسان]] را به تعجب وا می‌دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از این چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به [[فلسفه انتظار]] و وظایفی که برای [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] بر شمرده شده، سر این [[فضیلت]] را روشن می‌‌سازد.
*«[[فضیلت انتظار]] در [[روایات]] وارد شده از [[ائمه معصومین]]{{عم}}، آنچنان [[مقام]] و منزلتی برای [[منتظران]] [[موعود]] [[آخرالزمان]] برشمرده شده که گاه [[انسان]] را به تعجب وا می‌دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از این چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به [[فلسفه انتظار]] و وظایفی که برای [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] بر شمرده شده، سر این [[فضیلت]] را روشن می‌‌سازد.


در اینجا به پاره‌ای از فضائلی که برای [[منتظران]] قدوم [[مصلح جهانی]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] بر شمرده شده اشاره می‌‌کنیم:
در اینجا به پاره‌ای از فضائلی که برای [[منتظران]] قدوم [[مصلح جهانی]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] بر شمرده شده اشاره می‌‌کنیم:
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:


[[وظایف منتظران]] در اینکه [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] چه وظایفی بر عهده دارند سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی از کتاب‌ها، تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] قدوم [[خاتم اوصیاء]]، [[حضرت بقیة الله]]{{ع}}، بر شمرده شده است<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]].</ref>.
[[وظایف منتظران]] در اینکه [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] چه وظایفی بر عهده دارند سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی از کتاب‌ها، تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] قدوم [[خاتم اوصیاء]]، [[حضرت بقیة الله]]{{ع}}، بر شمرده شده است<ref>ر.ک: [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی (مقاله)|نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی]].</ref>.
:::::*«ممکن است برای بسیاری این پرسش پیش آید که چرا [[انتظار]] چنین [[فضیلت]] برجسته‌ای دارد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:  
*«ممکن است برای بسیاری این پرسش پیش آید که چرا [[انتظار]] چنین [[فضیلت]] برجسته‌ای دارد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:  
:::::*'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنان‌که می‌دانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهم‌ترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلت‌ها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکته‌ها در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب می‌شود ارتباط [[شیعیان]] با امام‌شان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحب‌نظران فرموده‌اند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} ‌اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر می‌برند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها معرفی می‌کند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌داند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا می‌کشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیش‌گاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] می‌کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوت‌کنندگان به سوی [[دین خدا]] در پنهان و آشکار هستند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتب‌ها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] است.  
*'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنان‌که می‌دانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهم‌ترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلت‌ها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکته‌ها در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب می‌شود ارتباط [[شیعیان]] با امام‌شان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحب‌نظران فرموده‌اند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} ‌اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر می‌برند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها معرفی می‌کند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌داند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا می‌کشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیش‌گاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] می‌کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوت‌کنندگان به سوی [[دین خدا]] در پنهان و آشکار هستند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتب‌ها باقی نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] است.  
:::::*'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر می‌فرماید: "مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، می‌توان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است. آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه‌شدن دست ستم‌کاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
*'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه می‌فرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر می‌فرماید: "مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، می‌توان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است. آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه‌شدن دست ستم‌کاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند.  
:::::*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دین‌دار]] دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد.  
*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دین‌دار]] دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد.  
::::::با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>.
::::::با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>.


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش