پرش به محتوا

صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[پرونده:1103557498.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی ربانی گلپایگانی]]]]
[[پرونده:1103557498.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی ربانی گلپایگانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]''' در کتاب ''«[[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]»'' و در مقاله ''«[[آیه صادقین (مقاله)|آیه صادقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]''' در کتاب ''«[[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]»'' و در مقاله ''«[[آیه صادقین (مقاله)|آیه صادقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::*«درباره این که مقصود از صادقین در [[آیه]] مورد بحث چه کسانی‌اند، از سوی [[مفسران]] [[اسلامی]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده است:
*«درباره این که مقصود از صادقین در [[آیه]] مورد بحث چه کسانی‌اند، از سوی [[مفسران]] [[اسلامی]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده است:
:::::*مقصود، کسانی‌اند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشن‌ترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است:
*مقصود، کسانی‌اند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشن‌ترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است:
:::::# [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ}}<ref>«بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
:::::# [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ}}<ref>«بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
:::::# [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به [[خویشاوندان]]، [[یتیمان]]، بی‌نوایان، [[در راه ماندگان]]، گدایان، و برای [[آزاد]] کردن بردگان: {{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ}}<ref>«و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
:::::# [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به [[خویشاوندان]]، [[یتیمان]]، بی‌نوایان، [[در راه ماندگان]]، گدایان، و برای [[آزاد]] کردن بردگان: {{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ}}<ref>«و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
خط ۳۳: خط ۳۳:


*مقصود، سه فردی<ref>آنان عبارت بودند از: ۱- کعب بن مالک از بنی سلمه؛ ۲- مرارة بن ربیعه از بنی عمرو بن عوف؛ ۳- هلال بن امیه از بنی واقف.</ref> هستند که از رفتن به [[غزوه تبوک]] [[تخلف]] کردند، ولی بعداً به [[گناه]] خود اعتراف نمودند و منافقانه به توجیه [[عمل]] [[نادرست]] خود نپرداختند. در آیه قبل از [[آیه]] مورد بحث به آنان اشاره شده است: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>
*مقصود، سه فردی<ref>آنان عبارت بودند از: ۱- کعب بن مالک از بنی سلمه؛ ۲- مرارة بن ربیعه از بنی عمرو بن عوف؛ ۳- هلال بن امیه از بنی واقف.</ref> هستند که از رفتن به [[غزوه تبوک]] [[تخلف]] کردند، ولی بعداً به [[گناه]] خود اعتراف نمودند و منافقانه به توجیه [[عمل]] [[نادرست]] خود نپرداختند. در آیه قبل از [[آیه]] مورد بحث به آنان اشاره شده است: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>
:::::*مقصود، [[پیامبران]]{{صل}} و [[اصحاب]] اویند. قائلان این نظریه، عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در آغاز آیه را بر سه فرد متخلف ازغزوه [[تبوک]] [[تطبیق]] کرده و آنان را مخاطب آیه دانسته‌اند.
*مقصود، [[پیامبران]]{{صل}} و [[اصحاب]] اویند. قائلان این نظریه، عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در آغاز آیه را بر سه فرد متخلف ازغزوه [[تبوک]] [[تطبیق]] کرده و آنان را مخاطب آیه دانسته‌اند.
:::::*از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که گفته است مقصود از [[صادقین]]، [[علی]]{{ع}} و اصحاب او است. در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز صادقین بر [[آل محمد]]{{صل}} تطبیق شده است<ref>اقوالی که در [[تفسیر]] و تطبیق صادقین گفته شد از [[تفاسیر]] زیر نقل شده است:
*از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که گفته است مقصود از [[صادقین]]، [[علی]]{{ع}} و اصحاب او است. در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز صادقین بر [[آل محمد]]{{صل}} تطبیق شده است<ref>اقوالی که در [[تفسیر]] و تطبیق صادقین گفته شد از [[تفاسیر]] زیر نقل شده است:
[[تفسیر طبری]]، ج۱۱، ص۷۴-۷۶؛ تفسیر [[قرطبی]]، ج۸، ص۲۶۲؛ [[تفسیر کشاف]]، ج۲، ص۳۲۰؛ [[تفسیر بیضاوی]]، ج۲، ص۲۱۳؛ [[تفسیر تبیان]]، ج۵، ص۳۱۸؛ [[تفسیر مجمع البیان]]، ج۳، ص۸۱؛ [[تفسیر المنار]]، ج۱۱، ص۷۲-۷۳؛ تفسیر روض الجنان، ج۱۰، ص۷۵-۷۶.</ref>. [[روایات]] را پس از این نقل خواهیم کرد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۳.</ref>
[[تفسیر طبری]]، ج۱۱، ص۷۴-۷۶؛ تفسیر [[قرطبی]]، ج۸، ص۲۶۲؛ [[تفسیر کشاف]]، ج۲، ص۳۲۰؛ [[تفسیر بیضاوی]]، ج۲، ص۲۱۳؛ [[تفسیر تبیان]]، ج۵، ص۳۱۸؛ [[تفسیر مجمع البیان]]، ج۳، ص۸۱؛ [[تفسیر المنار]]، ج۱۱، ص۷۲-۷۳؛ تفسیر روض الجنان، ج۱۰، ص۷۵-۷۶.</ref>. [[روایات]] را پس از این نقل خواهیم کرد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۳.</ref>
::::::'''ارزیابی اقوال''': از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران{{عم}}- [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان معصوم]] از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} می‌باشند. [[دلیل]] بر [[درستی]] این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانی‌اند که از عالی‌ترین مرتبه [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] برخوردارند، و جز [[معصومان]] کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است. در این [[روایات]]، [[صادقین]] بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. اما کسانی که در [[آیات]] یاد شده به عنوان صادق توصیف شده‌اند، اگر چه از فضیلت‌های برجسته‌ای برخوردارند، ولی واجد [[فضیلت]] [[عصمت]] نیستند، البته، می‌توان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر{{صل}} و اهل‌بیت [[معصوم]] آن [[حضرت]] را نیز شامل می‌شوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمی‌توان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در [[آیه]] مورد بحث دانست.
::::::'''ارزیابی اقوال''': از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران{{عم}}- [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان معصوم]] از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} می‌باشند. [[دلیل]] بر [[درستی]] این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانی‌اند که از عالی‌ترین مرتبه [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] برخوردارند، و جز [[معصومان]] کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است. در این [[روایات]]، [[صادقین]] بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. اما کسانی که در [[آیات]] یاد شده به عنوان صادق توصیف شده‌اند، اگر چه از فضیلت‌های برجسته‌ای برخوردارند، ولی واجد [[فضیلت]] [[عصمت]] نیستند، البته، می‌توان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر{{صل}} و اهل‌بیت [[معصوم]] آن [[حضرت]] را نیز شامل می‌شوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمی‌توان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در [[آیه]] مورد بحث دانست.
خط ۴۹: خط ۴۹:


بر دیدگاه سوم نیز این اشکال ویژه وارد است که {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} عام است، و هیچ [[دلیل]] و توجیهی برای اختصاص آن به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] وجود ندارد، و اگر مقصود آنها بودند مناسب‌تر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع المجاهدین}}. با [[چشم‌پوشی]] از این اشکال، دیدگاه مزبور با نظریه چهارم منافات ندارد؛ زیرا در [[حقیقت]] از سه فرد متخلف خواسته شده است که با [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانانی که او را در غزوه تبوک [[همراهی]] کردند، باشند. [[شخصیت]] محور در آن [[غزوه]] پیامبر{{صل}} بود و [[اقتدا]] به [[مسلمانان]] به صورت مستقل از [[رسول اکرم]]{{صل}} مطرح نبود»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۳-۷۸.</ref>.
بر دیدگاه سوم نیز این اشکال ویژه وارد است که {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} عام است، و هیچ [[دلیل]] و توجیهی برای اختصاص آن به سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] وجود ندارد، و اگر مقصود آنها بودند مناسب‌تر این بود که گفته شود: {{عربی|کونوا مع المجاهدین}}. با [[چشم‌پوشی]] از این اشکال، دیدگاه مزبور با نظریه چهارم منافات ندارد؛ زیرا در [[حقیقت]] از سه فرد متخلف خواسته شده است که با [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانانی که او را در غزوه تبوک [[همراهی]] کردند، باشند. [[شخصیت]] محور در آن [[غزوه]] پیامبر{{صل}} بود و [[اقتدا]] به [[مسلمانان]] به صورت مستقل از [[رسول اکرم]]{{صل}} مطرح نبود»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۳-۷۸.</ref>.
:::::*«“صادقین” در [[آیه]] مورد بحث، در [[حقیقت]]، همان [[صدیقین]] در آیه دیگر [[قرآن]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.
*«“صادقین” در [[آیه]] مورد بحث، در [[حقیقت]]، همان [[صدیقین]] در آیه دیگر [[قرآن]] است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref>.


[[اطاعت از خدا]] و [[رسول خدا]] به این است که [[انسان]] از قرآن و [[سنت]] [[پیروی]] کند و پیروی از قرآن و سنت در گرو این است که از [[پیشوایان معصوم]] [[اطاعت]] نماید؛ کسانی که قرآن و سنت را به خوبی می‌شناسند و در رعایت آن، کم‌ترین لغزشی ندارند و آنان همان [[پیشوایان]] معصوم‌اند که در آیه مورد بحث از آنان به عنوان “صادقین” و در [[آیه ۵۹ سوره نساء]] با عنوان “اولی الامر” یاد شده است.
[[اطاعت از خدا]] و [[رسول خدا]] به این است که [[انسان]] از قرآن و [[سنت]] [[پیروی]] کند و پیروی از قرآن و سنت در گرو این است که از [[پیشوایان معصوم]] [[اطاعت]] نماید؛ کسانی که قرآن و سنت را به خوبی می‌شناسند و در رعایت آن، کم‌ترین لغزشی ندارند و آنان همان [[پیشوایان]] معصوم‌اند که در آیه مورد بحث از آنان به عنوان “صادقین” و در [[آیه ۵۹ سوره نساء]] با عنوان “اولی الامر” یاد شده است.
خط ۵۶: خط ۵۶:


[[گواه]] بر این مطلب این است که در [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، همان گونه که “صادقین” در آیه ۱۱۹ [[سوره توبه]] بر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است، “صدیقین” در [[آیه]] ۶۹ [[سوره نساء]] نیز بر آنان [[تطبیق]] گردیده است، چنان که [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که پس از [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ نَحْنُ‏ الصِّدِّيقُونَ‏ وَ الشُّهَدَاءُ وَ أَنْتُمُ‏ الصَّالِحُونَ‏ فَتَسَمَّوْا بِالصَّلَاحِ‏ كَمَا سَمَّاكُمُ‏ اللَّهُ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۶؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۳.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصداق نبیین است و ما مصداق [[صدیقین]] و [[شهداء]] هستیم و شما مصداق [[صالحان]] هستید. پس همان گونه که [[خداوند]] شما را [[صالح]] نامیده است، به نشانه‌های [[صلاح]] آراسته گردید»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۷.</ref>.
[[گواه]] بر این مطلب این است که در [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، همان گونه که “صادقین” در آیه ۱۱۹ [[سوره توبه]] بر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است، “صدیقین” در [[آیه]] ۶۹ [[سوره نساء]] نیز بر آنان [[تطبیق]] گردیده است، چنان که [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که پس از [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ نَحْنُ‏ الصِّدِّيقُونَ‏ وَ الشُّهَدَاءُ وَ أَنْتُمُ‏ الصَّالِحُونَ‏ فَتَسَمَّوْا بِالصَّلَاحِ‏ كَمَا سَمَّاكُمُ‏ اللَّهُ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۶؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۳.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصداق نبیین است و ما مصداق [[صدیقین]] و [[شهداء]] هستیم و شما مصداق [[صالحان]] هستید. پس همان گونه که [[خداوند]] شما را [[صالح]] نامیده است، به نشانه‌های [[صلاح]] آراسته گردید»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۷.</ref>.
:::::*«درباره مصادیق [[صادقین]] و ویژگی‌های آنان از سوی [[مفسران]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده که عبارتند از:  
*«درباره مصادیق [[صادقین]] و ویژگی‌های آنان از سوی [[مفسران]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده که عبارتند از:  
:::::#مقصود از [[صادقین]] در [[آیه]]، اوصاف یاد شده در [[آیه]] ۱۷۷ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref> «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> است که عبارتند از: [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و [[پیامبران]]، [[انفاق در راه خدا]]، [[اقامه نماز]]، پرداختن [[زکات]]، [[وفای به عهد]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]]. [[خداوند سبحان]] در این [[آیه]] دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و [[پرهیزگار]] نامیده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱.</ref>.
:::::#مقصود از [[صادقین]] در [[آیه]]، اوصاف یاد شده در [[آیه]] ۱۷۷ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref> «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> است که عبارتند از: [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و [[پیامبران]]، [[انفاق در راه خدا]]، [[اقامه نماز]]، پرداختن [[زکات]]، [[وفای به عهد]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]]. [[خداوند سبحان]] در این [[آیه]] دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و [[پرهیزگار]] نامیده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱.</ref>.
:::::#برخی مقصود از [[صادقین]] را به افرادی که در [[آیه]] ۲۳ احزاب{{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref> «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> از آنان یاد شده، [[تفسیر]] کرده‌اند. ترجمه [[آیه]] چنین است: برخی از [[مؤمنان]] مردانی‌اند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عده‌ای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عده‌ای دیگر [[منتظر]] شهادت‌اند، آنان هرگز [[عهد]] و [[پیمان]] خود با [[خداوند]] را مبدل نساختند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.</ref>.
:::::#برخی مقصود از [[صادقین]] را به افرادی که در [[آیه]] ۲۳ احزاب{{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref> «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> از آنان یاد شده، [[تفسیر]] کرده‌اند. ترجمه [[آیه]] چنین است: برخی از [[مؤمنان]] مردانی‌اند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عده‌ای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عده‌ای دیگر [[منتظر]] شهادت‌اند، آنان هرگز [[عهد]] و [[پیمان]] خود با [[خداوند]] را مبدل نساختند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.</ref>.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:


'''اقوال و [[ادله]] [[اهل‌ سنت]]''': [[محدّثان]] و [[مفسران]] [[اهل‌ سنت]] در [[تعیین]] مصداق [[آیه]] [[اختلاف]] دیدگاه داشته و دستِ‌کم سه گروه‌اند<ref>التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰: {{متن حدیث|قال ابن عباس و کذا روی عن ابن عمر ای کونوا مع محمد و أصحابه الذین صدقت نیاتهم و استقامت قلوبهم و أعمالهم و خرجوا مع رسول الله الی تبوک بإخلاص نیة دون المنافقین المتخلفین عنه و قال سعید بن جبیر مع أبی بکر و عمر و قال الضحاک أمروا ان یکونوا مع ابی بکر و عمر و أصحابهما و روی انه قال ابن عباس مع علی ابن ابی طالب عن سفیان قال تفسیر اختلاف انما هو کلام جامع یراد به هذا و هذا و قال ابن جریج مع المهاجرین لقوله تعالی للفقراء المهاجرین الی قوله أولئک هم الصادقون و قیل من الذین صدقوا فی الاعتراف بالذنب و لم یعتذروا بالاعذار الکاذب}}. برخی از [[مفسران]] اهل‌سنّت مانند [[محمد عبده]] در [[تفسیر]] المنار، ج۱۱، ص۷۲: با استناد به [[قرائت]] [[عبدالله بن مسعود]] کلمه «مع» در [[آیه]] را به معنای «من» [[تفسیر]] کرده‌اند یعنی [[مؤمنان]] باید [[پرهیزکار]] و [[راستگو]] باشند، در پاسخ به این [[مفسران]] گفته می‌شود: اولاً: بر فرض که کلمه «مع» در [[ادبیات عرب]] به معنای «من» به کار رفته باشد، چنین کاربردی رایج نبوده و [[نیازمند]] [[دلیل]] است و چنین دلیلی در دسترس نیست. ثانیاً: [[قرائت]] [[عبد الله بن مسعود]] در این باره نیز شاذ و غیر قابل [[اعتماد]] است.</ref>:
'''اقوال و [[ادله]] [[اهل‌ سنت]]''': [[محدّثان]] و [[مفسران]] [[اهل‌ سنت]] در [[تعیین]] مصداق [[آیه]] [[اختلاف]] دیدگاه داشته و دستِ‌کم سه گروه‌اند<ref>التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰: {{متن حدیث|قال ابن عباس و کذا روی عن ابن عمر ای کونوا مع محمد و أصحابه الذین صدقت نیاتهم و استقامت قلوبهم و أعمالهم و خرجوا مع رسول الله الی تبوک بإخلاص نیة دون المنافقین المتخلفین عنه و قال سعید بن جبیر مع أبی بکر و عمر و قال الضحاک أمروا ان یکونوا مع ابی بکر و عمر و أصحابهما و روی انه قال ابن عباس مع علی ابن ابی طالب عن سفیان قال تفسیر اختلاف انما هو کلام جامع یراد به هذا و هذا و قال ابن جریج مع المهاجرین لقوله تعالی للفقراء المهاجرین الی قوله أولئک هم الصادقون و قیل من الذین صدقوا فی الاعتراف بالذنب و لم یعتذروا بالاعذار الکاذب}}. برخی از [[مفسران]] اهل‌سنّت مانند [[محمد عبده]] در [[تفسیر]] المنار، ج۱۱، ص۷۲: با استناد به [[قرائت]] [[عبدالله بن مسعود]] کلمه «مع» در [[آیه]] را به معنای «من» [[تفسیر]] کرده‌اند یعنی [[مؤمنان]] باید [[پرهیزکار]] و [[راستگو]] باشند، در پاسخ به این [[مفسران]] گفته می‌شود: اولاً: بر فرض که کلمه «مع» در [[ادبیات عرب]] به معنای «من» به کار رفته باشد، چنین کاربردی رایج نبوده و [[نیازمند]] [[دلیل]] است و چنین دلیلی در دسترس نیست. ثانیاً: [[قرائت]] [[عبد الله بن مسعود]] در این باره نیز شاذ و غیر قابل [[اعتماد]] است.</ref>:
:::::*'''گروه نخست؛''' مصداقی برای [[صادقین]] مشخص ننموده‌اند. [[زهیلی]] صاحب "[[تفسیر المنیر]]"<ref>ر.ک: زحیلی وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۱ ص۶۸ - ۶۹.</ref> و [[مراغی]]<ref>ر.ک: مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۴۳.</ref> از این گروه‌اند.
*'''گروه نخست؛''' مصداقی برای [[صادقین]] مشخص ننموده‌اند. [[زهیلی]] صاحب "[[تفسیر المنیر]]"<ref>ر.ک: زحیلی وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۱ ص۶۸ - ۶۹.</ref> و [[مراغی]]<ref>ر.ک: مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۴۳.</ref> از این گروه‌اند.
:::::*'''گروه دوّم؛''' مصداق [[صادقین]] را [[پیامبر]] و [[صحابه]] می‌دانند.
*'''گروه دوّم؛''' مصداق [[صادقین]] را [[پیامبر]] و [[صحابه]] می‌دانند.
:::::*برخی از [[مفسران]] [[اهل سنت]]، [[پیامبر]] و [[اصحاب]] ایشان، [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[کعب بن مالک]] و [[مرارة بن ربیعه]] و [[هلال بن امیه]] و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را از مصادیق دانسته‌اند<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۲۰۵؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۴.</ref>.
*برخی از [[مفسران]] [[اهل سنت]]، [[پیامبر]] و [[اصحاب]] ایشان، [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[کعب بن مالک]] و [[مرارة بن ربیعه]] و [[هلال بن امیه]] و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را از مصادیق دانسته‌اند<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۲۰۵؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۴.</ref>.


*{{عربی|عن نافع في قوله {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> قال نزلت في الثلاثة الذين خلفوا قيل لهم كانوا مع [[محمد]] وأصحابه <ref>الدر المنثور فی تفسير المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰.</ref> فالمناسب أن يراد بالصادقين الثلاثة أي كونوا مثلهم في الصدق وخلوص النية}}<ref>روح المعانی فی تفسير القرآن العظیم، ج۶، ص:۴.</ref>
*{{عربی|عن نافع في قوله {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> قال نزلت في الثلاثة الذين خلفوا قيل لهم كانوا مع [[محمد]] وأصحابه <ref>الدر المنثور فی تفسير المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰.</ref> فالمناسب أن يراد بالصادقين الثلاثة أي كونوا مثلهم في الصدق وخلوص النية}}<ref>روح المعانی فی تفسير القرآن العظیم، ج۶، ص:۴.</ref>
:::::*{{عربی|عن ابن عباس في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref>از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی|قال: مع علي بن أبي طالب}} <ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰.</ref>
*{{عربی|عن ابن عباس في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref>از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی|قال: مع علي بن أبي طالب}} <ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰.</ref>
:::::*{{عربی| عن سعيد بن جبير في قوله}} {{متن قرآن|وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref>با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال مع أبي بكر و عمر رضي الله عنهما}} <ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛  جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۴۶.</ref>.
*{{عربی| عن سعيد بن جبير في قوله}} {{متن قرآن|وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref>با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال مع أبي بكر و عمر رضي الله عنهما}} <ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛  جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۴۶.</ref>.
:::::*{{عربی|عن السدي في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال كونوا مع كعب بن مالك ومرارة بن ربيعة وهلال بن أمية}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.</ref>.
*{{عربی|عن السدي في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال كونوا مع كعب بن مالك ومرارة بن ربيعة وهلال بن أمية}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.</ref>.


'''نقد:''' :::::# گروهی که [[صادقین]] را بر [[صحابه]] [[تطبیق]] می‌دهند، [[عصمت]] را برای آنان شرط نمی‌دانند و فقط به [[عدالت صحابه]] بسنده می‌کنند؛ حال آنکه، بزرگانی از [[اهل سنت]] همچون [[فخر رازی]] به [[عصمت صادقین]] [[باور]] داشته و بر آن [[استدلال]] نموده‌اند.
'''نقد:''' :::::# گروهی که [[صادقین]] را بر [[صحابه]] [[تطبیق]] می‌دهند، [[عصمت]] را برای آنان شرط نمی‌دانند و فقط به [[عدالت صحابه]] بسنده می‌کنند؛ حال آنکه، بزرگانی از [[اهل سنت]] همچون [[فخر رازی]] به [[عصمت صادقین]] [[باور]] داشته و بر آن [[استدلال]] نموده‌اند.
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
:::::#برای کسی جز [[علی]]{{ع}} ادّعای [[عصمت]] نشده است. از سویی [[اهل سنت]]، [[خلفا]] و [[صحابه]] را [[معصوم]] ندانسته، برای آنان ادّعای [[عصمت]] نکرده‌اند؛ از این‌رو [[صادقین]]، [[خلفای راشدین]] و دیگر [[صحابه]] را در بر نمی‌گیرد.
:::::#برای کسی جز [[علی]]{{ع}} ادّعای [[عصمت]] نشده است. از سویی [[اهل سنت]]، [[خلفا]] و [[صحابه]] را [[معصوم]] ندانسته، برای آنان ادّعای [[عصمت]] نکرده‌اند؛ از این‌رو [[صادقین]]، [[خلفای راشدین]] و دیگر [[صحابه]] را در بر نمی‌گیرد.
:::::#در [[سند]] روایاتی که مصادیق [[صادقین]] را غیر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل‌بیت]]{{عم}} می‌دانند، افرادی چون [[جویبر بن سعید ازدی]] و [[اسحاق‌ بن بشر کاهلی]] است که بسیاری از بزرگان [[اهل‌سنت]] در [[علم رجال]] [[روایات]] آنها را ضعیف می‌دانند.
:::::#در [[سند]] روایاتی که مصادیق [[صادقین]] را غیر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل‌بیت]]{{عم}} می‌دانند، افرادی چون [[جویبر بن سعید ازدی]] و [[اسحاق‌ بن بشر کاهلی]] است که بسیاری از بزرگان [[اهل‌سنت]] در [[علم رجال]] [[روایات]] آنها را ضعیف می‌دانند.
:::::*'''گروه سوّم،''' مصداق [[صادقین]] را مجموع [[امّت اسلام]] می‌دانند. برخی از بزرگان [[اهل‌ سنت]] مانند [[فخر رازی]]، شخص خاصی را برای "[[صادقین]]" معین نمی‌کنند، بلکه [[صادقین]] را به "مجموع [[امّت اسلامی]]" [[تفسیر]] می‌کنند. او می‌نویسد: {{عربی|لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله:}} {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك}}<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>.
*'''گروه سوّم،''' مصداق [[صادقین]] را مجموع [[امّت اسلام]] می‌دانند. برخی از بزرگان [[اهل‌ سنت]] مانند [[فخر رازی]]، شخص خاصی را برای "[[صادقین]]" معین نمی‌کنند، بلکه [[صادقین]] را به "مجموع [[امّت اسلامی]]" [[تفسیر]] می‌کنند. او می‌نویسد: {{عربی|لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله:}} {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك}}<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>.


'''نقد:''' :::::#اگر [[اجماع امّت]] [[حجّت]] باشد، [[مخالفت]] یک نفر هم از تحقّق [[اجماع]] جلوگیری خواهد کرد. پس، حجّیت و عدم‌ حجّیت [[کلام]] [[امت]]، به [[پذیرفتن]] یا نپذیرفتن کسی بستگی دارد که خودش در حال تحقیق و بررسی است و می‌خواهد از راه [[اجماع امّت]]، [[حق]] را بشناسد و این دَوْر است<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۱۹.</ref>.
'''نقد:''' :::::#اگر [[اجماع امّت]] [[حجّت]] باشد، [[مخالفت]] یک نفر هم از تحقّق [[اجماع]] جلوگیری خواهد کرد. پس، حجّیت و عدم‌ حجّیت [[کلام]] [[امت]]، به [[پذیرفتن]] یا نپذیرفتن کسی بستگی دارد که خودش در حال تحقیق و بررسی است و می‌خواهد از راه [[اجماع امّت]]، [[حق]] را بشناسد و این دَوْر است<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۱۹.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش