صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*«درباره این که مقصود از صادقین در [[آیه]] مورد بحث چه کسانیاند، از سوی [[مفسران]] [[اسلامی]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده است: | *«درباره این که مقصود از صادقین در [[آیه]] مورد بحث چه کسانیاند، از سوی [[مفسران]] [[اسلامی]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده است: | ||
*مقصود، کسانیاند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشنترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است: | *مقصود، کسانیاند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشنترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است: | ||
# [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتابهای آسمانی]] و [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ}}<ref>«بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به [[خویشاوندان]]، [[یتیمان]]، بینوایان، [[در راه ماندگان]]، گدایان، و برای [[آزاد]] کردن بردگان: {{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ}}<ref>«و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[اقامه نماز]]: {{متن قرآن|وَأَقَامَ الصَّلَاةَ}}<ref>«و نماز برپا دارد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
#پرداختن زکوت: {{متن قرآن|وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. | |||
# [[وفای به عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا}}<ref>«و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | |||
# [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]] و در [[مبارزه]] با [[دشمن]]: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | |||
::::::[[خداوند سبحان]] پس از بیان اوصاف یاد شده فرموده است: کسانی که دارای اوصاف یاد شده باشند صادق و [[پرهیز]] کارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | ::::::[[خداوند سبحان]] پس از بیان اوصاف یاد شده فرموده است: کسانی که دارای اوصاف یاد شده باشند صادق و [[پرهیز]] کارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> | ||
::::::در آیه ۲۳ [[سوره احزاب]] نیز آمده است: {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. برخی از [[مؤمنان]] مردانیاند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عدهای دیگر [[منتظر]] شهادتاند. آنان هرگز عهد و [[پیمان]] خود با خداوند را مبدل نساختند. مطابق [[روایات]]، جمله: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى}} به [[حمزه]] و [[جعفر بن ابی طالب]] اشاره دارد، و جمله: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ}} ناظر به [[علی ابن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۰۱.</ref>. | ::::::در آیه ۲۳ [[سوره احزاب]] نیز آمده است: {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. برخی از [[مؤمنان]] مردانیاند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عدهای دیگر [[منتظر]] شهادتاند. آنان هرگز عهد و [[پیمان]] خود با خداوند را مبدل نساختند. مطابق [[روایات]]، جمله: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى}} به [[حمزه]] و [[جعفر بن ابی طالب]] اشاره دارد، و جمله: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ}} ناظر به [[علی ابن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۰۱.</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
[[گواه]] بر این مطلب این است که در [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، همان گونه که “صادقین” در آیه ۱۱۹ [[سوره توبه]] بر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است، “صدیقین” در [[آیه]] ۶۹ [[سوره نساء]] نیز بر آنان [[تطبیق]] گردیده است، چنان که [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که پس از [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ نَحْنُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَدَاءُ وَ أَنْتُمُ الصَّالِحُونَ فَتَسَمَّوْا بِالصَّلَاحِ كَمَا سَمَّاكُمُ اللَّهُ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۶؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۳.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصداق نبیین است و ما مصداق [[صدیقین]] و [[شهداء]] هستیم و شما مصداق [[صالحان]] هستید. پس همان گونه که [[خداوند]] شما را [[صالح]] نامیده است، به نشانههای [[صلاح]] آراسته گردید»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۷.</ref>. | [[گواه]] بر این مطلب این است که در [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، همان گونه که “صادقین” در آیه ۱۱۹ [[سوره توبه]] بر [[امامان معصوم]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است، “صدیقین” در [[آیه]] ۶۹ [[سوره نساء]] نیز بر آنان [[تطبیق]] گردیده است، چنان که [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که پس از [[تلاوت]] آیه یاد شده فرمود: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ نَحْنُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَدَاءُ وَ أَنْتُمُ الصَّالِحُونَ فَتَسَمَّوْا بِالصَّلَاحِ كَمَا سَمَّاكُمُ اللَّهُ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۶؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۳.</ref>؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصداق نبیین است و ما مصداق [[صدیقین]] و [[شهداء]] هستیم و شما مصداق [[صالحان]] هستید. پس همان گونه که [[خداوند]] شما را [[صالح]] نامیده است، به نشانههای [[صلاح]] آراسته گردید»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۷.</ref>. | ||
*«درباره مصادیق [[صادقین]] و ویژگیهای آنان از سوی [[مفسران]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده که عبارتند از: | *«درباره مصادیق [[صادقین]] و ویژگیهای آنان از سوی [[مفسران]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده که عبارتند از: | ||
#مقصود از [[صادقین]] در [[آیه]]، اوصاف یاد شده در [[آیه]] ۱۷۷ [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref> «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> است که عبارتند از: [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتابهای آسمانی]] و [[پیامبران]]، [[انفاق در راه خدا]]، [[اقامه نماز]]، پرداختن [[زکات]]، [[وفای به عهد]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]]. [[خداوند سبحان]] در این [[آیه]] دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و [[پرهیزگار]] نامیده است<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱.</ref>. | |||
#برخی مقصود از [[صادقین]] را به افرادی که در [[آیه]] ۲۳ احزاب{{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref> «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> از آنان یاد شده، [[تفسیر]] کردهاند. ترجمه [[آیه]] چنین است: برخی از [[مؤمنان]] مردانیاند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عدهای دیگر [[منتظر]] شهادتاند، آنان هرگز [[عهد]] و [[پیمان]] خود با [[خداوند]] را مبدل نساختند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.</ref>. | |||
#مقصود از [[صادقین]] [[مهاجران]] هستند که در [[سوره]] [[حشر]] [[آیه]] ۸{{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref> «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.</ref> از آنها به عنوان [[صادقین]] یاد شده است<ref>قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۸، ص۲۸۸.</ref>. | |||
#برخی، مراد از [[صادقین]] را به سه نفری که از [[غزوه تبوک]] [[تخلف]] و سپس پشیمان شدند، [[تفسیر]] کردهاند که در [[سوره]] [[توبه]] [[آیه]] ۱۱۸{{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref> «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref> به آنان اشاره شده است<ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۳۲۱.</ref>. | |||
#عدهای دیگر [[صادقین]] را به [[پیامبر]]{{صل}} و [[اصحاب]] او [[تفسیر]] کردهاند و عبارت {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در آغاز [[آیه]] مورد بحث را بر سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] [[تطبیق]] کردهاند<ref>طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۱، ص۴۶؛ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۳۲۱.</ref>. | |||
#برخی، با استناد به [[قرائت]] [[عبدالله بن مسعود]] کلمه {{متن قرآن|مَعَ}} در [[آیه]] را به معنای من [[تفسیر]] کردهاند؛ یعنی [[مؤمنان]] باید [[پرهیزکار]] و [[راستگو]] باشند<ref>رشید رضا، محمد، المنار، ج۱۱، ص۷۲؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.</ref>. | |||
#در برخی از احادیثی که [[محدثان]] [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] کردهاند، [[صادقین]] را بر [[علی]]{{ع}} و گاهی بر [[علی]] و [[اصحاب]] او یا بر [[علی]] و [[اهل بیت]] او [[تفسیر]] کردهاند<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۴، ص۲۸۷؛ آمدی، سیف الدین، غایة المرام، ج۳، ص۵۰- ۵۱؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. | |||
#در برخی دیگر از [[روایات]] [[صادقین]] بر [[محمد و آل محمد|محمد (ص) و اهل بیتش (ع)]] [[تطبیق]] شده است<ref>حاکم حسکانی، عبدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۲.</ref>. | |||
#در مجامع [[روایی]] [[شیعه]] [[احادیث]] زیادی [[صادقین]] را بر [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} [[تفسیر]] کرده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸؛ آمدی، سیف الدین، غایة المرام، ج۳، ص۵۲.</ref>. چنان که [[شیخ صدوق]] از [[امیرمؤمنان]] [[روایت]] کرده که وقتی آیه صادقین نازل گردید، فردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید: آیا [[صادقین]] عام است یا خاص؟ [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد: مأموران به [[همراهی]] با [[صادقین]] عام است و همه [[مؤمنان]] را شامل میشود، ولی [[صادقون]]، خاص است و به برادرم [[علی]]{{ع}} و دیگر [[جانشینان]] من تا [[روز قیامت]] اختصاص دارد<ref> ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۶۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۴۹؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ص۱۱۵.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه صادقین (مقاله)|آیه صادقین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref>. | |||
در نقد چهار نظریه اول باید گفت: این که در برخی از [[آیات]] برای بعضی از [[مؤمنان]] عنوان [[صادقین]] اطلاق شده است، تردیدی نیست، ولی این بدان معنا نیست که مراد از [[صادقین]] در [[آیه]] مورد بحث آنها باشند، چون بعداً اثبات میشود که مقصود از [[صادقین]] کسانی هستند که عالیترین مرتبه [[صدق]] را دارا باشند و این [[مقام]] تنها بر افراد [[معصوم]] قابل [[تطبیق]] است. | در نقد چهار نظریه اول باید گفت: این که در برخی از [[آیات]] برای بعضی از [[مؤمنان]] عنوان [[صادقین]] اطلاق شده است، تردیدی نیست، ولی این بدان معنا نیست که مراد از [[صادقین]] در [[آیه]] مورد بحث آنها باشند، چون بعداً اثبات میشود که مقصود از [[صادقین]] کسانی هستند که عالیترین مرتبه [[صدق]] را دارا باشند و این [[مقام]] تنها بر افراد [[معصوم]] قابل [[تطبیق]] است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
اما سه قول اخیر کاملاً با همدیگر هماهنگ، و مفادش آن است که مقصود از [[صادقین]] در [[آیه]] مورد بحث [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] از [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] میباشند، و اگر در برخی [[روایات]] فقط [[علی]]{{ع}}[[ ذکر]] شده است بدان جهت است که او نخستین [[پیشوای معصوم]] [[مسلمانان]] پس از [[رسول اکرم]]{{صل}} میباشد. بنابراین مراد از [[صادقین]] [[کاملترین]] مرتبه [[صدق]]، یعنی کسانی که از [[مقام عصمت]] برخوردارند، میباشد در این زمینه دو تقریر ارائه شده است: | اما سه قول اخیر کاملاً با همدیگر هماهنگ، و مفادش آن است که مقصود از [[صادقین]] در [[آیه]] مورد بحث [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] از [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] میباشند، و اگر در برخی [[روایات]] فقط [[علی]]{{ع}}[[ ذکر]] شده است بدان جهت است که او نخستین [[پیشوای معصوم]] [[مسلمانان]] پس از [[رسول اکرم]]{{صل}} میباشد. بنابراین مراد از [[صادقین]] [[کاملترین]] مرتبه [[صدق]]، یعنی کسانی که از [[مقام عصمت]] برخوردارند، میباشد در این زمینه دو تقریر ارائه شده است: | ||
#تقریر [[علامه حلی]]: وی در شرح [[کلام]] [[محقق طوسی]] که [[آیه]] {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} را از [[دلایل امامت]] [[علی]]{{ع}} دانسته، گفته است: [[خداوند متعال]] به بودن با [[صادقین]] [[امر]] کرده است و مقصود از [[صادقین]] کسانیاند که [[صادق بودن]] آنها معلوم است و این ویژگی جز در مورد [[معصوم]] تحقق نمییابد، زیرا نمیتوان از [[صادق بودن]] غیر [[معصوم]] [[آگاه]] شد، و به [[اجماع]] [[مسلمانان]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} غیر از [[علی]]{{ع}} کسی [[معصوم]] نیست<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۰۳.</ref>. | |||
#تقریر [[فخر رازی]]: او [[آیه]] مورد بحث را [[دلیل]] [[عصمت صادقین]] دانسته و گفته است: جمله {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ}} [[مؤمنان]] را به رعایت [[تقوای الهی]] [[دستور]] داده و از آنان خواسته که با [[صادقین]] باشند. از این جا معلوم میشود که [[مؤمنان]] [[معصوم]] نیستند و جهت صیانت از [[خطا]] باید از کسانی [[پیروی]] کنند که از [[خطا]] مصون باشند و آنان [[صادقین]] هستند، و چون این مطلب ([[مؤمنان]] [[خطاپذیر]]) در همه زمانها تحقق دارد، پس در همه زمانها نیز باید [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[مؤمنان]] از او [[پیروی]] کنند. آن گاه گفته است: [[پیروی از معصوم]] در صورتی ممکن است که [[انسان]] به او عالم باشد، در غیر این صورت [[دستور]] به [[پیروی]] از او [[تکلیف]] به مالایطاق خواهد بود، و چون ما [[انسان]] معینی را به عنوان [[معصوم]] نمیشناسیم، بنابراین تنها مجموع [[امت]] باقی میماند که مصداق [[صادقین]] باشند و [[مؤمنان]] باید از آنها [[پیروی]] کنند<ref>رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۲۲۱.</ref>. | |||
سخن [[فخر رازی]] در این که مقصود از [[صادقین]] را افراد [[معصوم]] دانسته، [[استوار]] است، اما این که مصداق آن را [[اجماع امت]] بیان کرده نادرست است، زیرا: | سخن [[فخر رازی]] در این که مقصود از [[صادقین]] را افراد [[معصوم]] دانسته، [[استوار]] است، اما این که مصداق آن را [[اجماع امت]] بیان کرده نادرست است، زیرا: | ||
#مسائل مورد [[اجماع امت]] اندک است و نمیتواند راهگشای [[مسلمانان]] در [[احکام دینی]] باشد؛ | |||
#اگر [[اجماع امت]] مشتمل بر فرد [[معصوم]] نباشد، همچنان احتمال [[خطا]] در مورد آن وجود دارد؛ | |||
#با مراجعه به [[قرآن]] ([[آیه تطهیر]]) و [[سنت نبوی]] ([[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و...) به روشنی میتوان [[معصوم]] بودن [[اهل بیت پیامبر]] اکرم{{صل}} را [[شناخت]]. | |||
با توجه به دو تقریر یاد شده میتوان [[استدلال]] به آیه صادقین را بر [[لزوم]] [[پیروی]] [[مسلمانان]] از [[امامان معصوم]] چنین بیان کرد: [[خداوند]] در آیه صادقین [[مؤمنان]] را به [[پرهیزگاری]] و هماهنگی با [[صادقین]] [[دستور]] داده است. و مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} این است که باید [[مؤمنان]] با [[صادقین]] هماهنگ بوده و پیرو آنان باشند. از سوی دیگر در امر [[خداوند]] به [[پیروی]] از [[صادقین]] هیچگونه قید و شرطی به کار نرفته است، از این اطلاق دو نکته استفاده میشود: یکی این که [[صادقین]] کسانیاند که در همه زمینههای مربوط به [[حیات]] اِرادی خود اعم از [[عقیده]]، [[اخلاق]]، گفتار و [[رفتار]]، صادقاند (اطلاق موردی) و دیگری این که آنان در زمینههای یادشده در همه حالات صادقاند (اطلاق احوالی). بدون [[شک]]، [[صادق بودن]] به گونه یادشده با [[عصمت]] ملازمه دارد. در نتیجه، [[صادقین]] معصوماند و [[مؤمنان]] باید از آنان [[پیروی]] کنند. | با توجه به دو تقریر یاد شده میتوان [[استدلال]] به آیه صادقین را بر [[لزوم]] [[پیروی]] [[مسلمانان]] از [[امامان معصوم]] چنین بیان کرد: [[خداوند]] در آیه صادقین [[مؤمنان]] را به [[پرهیزگاری]] و هماهنگی با [[صادقین]] [[دستور]] داده است. و مفاد {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} این است که باید [[مؤمنان]] با [[صادقین]] هماهنگ بوده و پیرو آنان باشند. از سوی دیگر در امر [[خداوند]] به [[پیروی]] از [[صادقین]] هیچگونه قید و شرطی به کار نرفته است، از این اطلاق دو نکته استفاده میشود: یکی این که [[صادقین]] کسانیاند که در همه زمینههای مربوط به [[حیات]] اِرادی خود اعم از [[عقیده]]، [[اخلاق]]، گفتار و [[رفتار]]، صادقاند (اطلاق موردی) و دیگری این که آنان در زمینههای یادشده در همه حالات صادقاند (اطلاق احوالی). بدون [[شک]]، [[صادق بودن]] به گونه یادشده با [[عصمت]] ملازمه دارد. در نتیجه، [[صادقین]] معصوماند و [[مؤمنان]] باید از آنان [[پیروی]] کنند. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
«در احادیثی که در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] [[روایت]] شده است، صادقان معصوم بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان اهل بیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. | «در احادیثی که در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] [[روایت]] شده است، صادقان معصوم بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان اهل بیت]]{{عم}} [[تطبیق]] شده است. | ||
# [[حاکم حسکانی]] از [[ابن عباس]] روایت کرده که گفته است مقصود از [[صادقین]] علی{{ع}} و [[اصحاب]] او است: {{عربی|مع علی و أصحابه}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. | |||
#وی در [[حدیث]] دیگری از [[عبدالله بن عمر]] روایت کرده که گفته است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|یعنی محمداً و أهل بیته”}}: یعنی با پیامبر و [[اهل بیت]] او باشید<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۲.</ref>. | |||
#در [[حدیثی]] دیگر از [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[آل محمد]]{{صل}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>. | |||
#در حدیثی دیگری از [[ابن الصلت]] از پدرش از [[جعفر بن محمد]]{{صل}} روایت کرده است که مقصود از صادقین، [[محمد]]{{صل}} و علی{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹.</ref>. | |||
#در حدیث دیگری از ابن عباس روایت کرده که [[آیه]] درباره علی{{ع}} نازل شده است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰.</ref>. | |||
#در حدیثی دیگر از [[ابان بن تغلب]] از ابیجعفر ([[حضرت باقر]]{{ع}}) روایت کرده که مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref>. [[احادیث]] یاد شده در منابع دیگری از [[اهل سنت]] نیز روایت شده است<ref>ر.ک: فرائد السمطین، ج۱، ص۳۶۹، باب ۶۸، ح۲۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۲، ص۳۶۱؛ کفایة الطالب، باب ۶۲، ص۲۳۶؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۲۸۵-۲۸۶؛ المناقب خوارزمی، ص۲۸۰، ح۲۷۳.</ref>. | |||
# [[محدث]] [[کلینی]] از [[برید بن معاویه]] روایت کرده که گفت: از امام باقر{{ع}} از آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} پرسیدم، [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أيانا عني}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۱.</ref>: ما را [[اراده]] کرده است. | |||
#در صحیح بزنطی آمده که گفت: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد این آیه پرسیدم، امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الصادقین هم الأئمة الصدیقون بطاعتهم}}: صادقان، [[ائمه]] [[اهلبیت]]{{عم}} هستند که در [[اطاعت خداوند]] صادقان راستیناند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۲.</ref>. | |||
# [[شیخ طوسی]] از [[جابر]] از امام باقر{{ع}} در مورد [[آیه صادقین]] روایت کرده که فرمود: {{متن حدیث|مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}<ref>امالی، شیخ طوسی، ص۲۵۵، ح۴۶۱.</ref>: مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. | |||
#در [[حدیثی]] که [[امام علی]]{{ع}} در آن [[فضائل]] و [[مناقب]] خود را برای جمع کثیری از [[مسلمان]] بیان کرده، آمده است: “شما را به [[خدا]] [[سوگند]] میدهم آیا میدانید که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} نازل شد، [[سلمان]] پرسید ای [[رسول خدا]]، آیا این [[دستور]] عام است یا خاص است؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: آیه در مورد کسانی که امر شدهاند، عام است و همه [[مؤمنان]] را شامل است، ولی [[صادقین]] به برادرم [[علی]] و [[اوصیاء]] پس از او تا [[روز قیامت]] اختصاص دارد؟ گفتند: آری”<ref>کمال الدین، ج۱، ص۲۶۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۴۹؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۱۱۵؛ برای آگاهی بیشتر از احادیث شیعه در این باره ر.ک: غایة المرام، ج۱۳، ص۵۲-۵۴ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۰-۳۳ و ج۳۵، ص۴۰۸-۴۱۴.</ref>. | |||
# [[ابوسعید خدری]] گفته است: هنگامی که آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} نازل شد، پیامبر{{صل}} روی به [[اصحاب]] خود کرد و فرمود: آیا میدانید این آیه در مورد چه کسی نازل شده است: گفتند: ای رسول خدا ما نمیدانیم. [[ابودجانه]] گفت: ای رسول خدا همه ما از صادقین هستیم؛ زیرا به تو [[ایمان]] آورده و تو را [[تصدیق]] کردهایم. پیامبر{{صل}} فرمود: نه ای ابودجانه، این آیه در خصوص [[امیرالمؤمنین]]، علی بن ابی طالب{{ع}} نازل شده و دیگران را شامل نمیشود<ref>تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۷۴؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۴۱۱.</ref>»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۱.</ref>. | |||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
[[زمخشری]] در کشاف مینویسد: "[[صادقین]] کسانیاند که در [[دین خدا]] [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] صادق بودهاند"<ref>{{عربی|هم الذين صدقوا في دين الله نية وقولاً وعملا}}؛ زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز مینویسد: "[[صدق]] در اصل [[وصف]] گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد؛ ولی از آنجا که بر [[عقیده]]، [[نیّت]] و [[عزم]] و [[اراده]] نیز قول اطلاق میشود، امور یادشده نیز، به [[وصف]] [[صدق]] توصیف میگردند. بر این پایه، کسی که عقیدهاش با نفسالأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، در [[عقیده]]، [[نیّت]] و ارادهاش صادق است"<ref>{{عربی|الصدق بحسب الأصل مطابقة القول والخبر للخارج، ویوصف به الإنسان إذا طابق خبره الخارج ثم لما عد کل من الاعتقاد والعزم- الإرادة - قولا توسع فی معنی الصدق فعد الإنسان صادقا إذا طابق خبره الخارج وصادقا إذا عمل بما اعتقده وصادقا إذا أتی بما یریده ویعزم علیه علی الجد}}؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲؛ .</ref>. با توجه به معنا و کاربرد [[صدق]] در کتب لغت، بیان مفسّران و [[آیات قرآن]] چند نکته دست یافتنی است: | [[زمخشری]] در کشاف مینویسد: "[[صادقین]] کسانیاند که در [[دین خدا]] [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] صادق بودهاند"<ref>{{عربی|هم الذين صدقوا في دين الله نية وقولاً وعملا}}؛ زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز مینویسد: "[[صدق]] در اصل [[وصف]] گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد؛ ولی از آنجا که بر [[عقیده]]، [[نیّت]] و [[عزم]] و [[اراده]] نیز قول اطلاق میشود، امور یادشده نیز، به [[وصف]] [[صدق]] توصیف میگردند. بر این پایه، کسی که عقیدهاش با نفسالأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، در [[عقیده]]، [[نیّت]] و ارادهاش صادق است"<ref>{{عربی|الصدق بحسب الأصل مطابقة القول والخبر للخارج، ویوصف به الإنسان إذا طابق خبره الخارج ثم لما عد کل من الاعتقاد والعزم- الإرادة - قولا توسع فی معنی الصدق فعد الإنسان صادقا إذا طابق خبره الخارج وصادقا إذا عمل بما اعتقده وصادقا إذا أتی بما یریده ویعزم علیه علی الجد}}؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲؛ .</ref>. با توجه به معنا و کاربرد [[صدق]] در کتب لغت، بیان مفسّران و [[آیات قرآن]] چند نکته دست یافتنی است: | ||
#[[صدق]] به معنای مطابقت با خارج ([[حق]]) است. | |||
#[[صدق]] اختصاص به گفتار ندارد، بلکه در [[اعتقاد]]، [[نیت]]، خُلق، عمل و [[رفتار]] نیز به کار میرود؛ از اینرو، ترجمه "صادق" به [[راستگو]]، ترجمه به فرد غالب است؛ و گرنه هر یک از راستگو، راستکردار، درست [[اعتقاد]] و... میتواند مصداق معنای این واژه باشد. | |||
از اینرو [[صادقان]] باید کسانی باشند که هم [[افکار]] و هم گفتار و هم [[رفتار]] آنها مطابق با [[حق]] باشد و کسی که چنین باشد، [[معصوم]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۱۹-۱۲۰.</ref>. | از اینرو [[صادقان]] باید کسانی باشند که هم [[افکار]] و هم گفتار و هم [[رفتار]] آنها مطابق با [[حق]] باشد و کسی که چنین باشد، [[معصوم]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۱۹-۱۲۰.</ref>. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
*{{عربی|عن السدي في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال كونوا مع كعب بن مالك ومرارة بن ربيعة وهلال بن أمية}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.</ref>. | *{{عربی|عن السدي في قوله}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.</ref> {{عربی| قال كونوا مع كعب بن مالك ومرارة بن ربيعة وهلال بن أمية}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص:۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.</ref>. | ||
'''نقد:''' | '''نقد:''' # گروهی که [[صادقین]] را بر [[صحابه]] [[تطبیق]] میدهند، [[عصمت]] را برای آنان شرط نمیدانند و فقط به [[عدالت صحابه]] بسنده میکنند؛ حال آنکه، بزرگانی از [[اهل سنت]] همچون [[فخر رازی]] به [[عصمت صادقین]] [[باور]] داشته و بر آن [[استدلال]] نمودهاند. | ||
#اگر [[صادقین]]، [[صحابه]] باشند، [[آیه]] به زمان خاصی محدود میشود و آیندگان را دربر نمیگیرد؛ آنگاه با خطاب عام [[آیه]] ناسازگار خواهد بود. از اینرو، خطاب [[آیه]] همه [[مردم]]، در همه زمانها را دربر میگیرد و همانگونه که [[فخر رازی]] [[استدلال]] نمود باید در هر عصری صادقی باشند تا [[مؤمنان]] با او [[همراهی]] کنند. | |||
#برای کسی جز [[علی]]{{ع}} ادّعای [[عصمت]] نشده است. از سویی [[اهل سنت]]، [[خلفا]] و [[صحابه]] را [[معصوم]] ندانسته، برای آنان ادّعای [[عصمت]] نکردهاند؛ از اینرو [[صادقین]]، [[خلفای راشدین]] و دیگر [[صحابه]] را در بر نمیگیرد. | |||
#در [[سند]] روایاتی که مصادیق [[صادقین]] را غیر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهلبیت]]{{عم}} میدانند، افرادی چون [[جویبر بن سعید ازدی]] و [[اسحاق بن بشر کاهلی]] است که بسیاری از بزرگان [[اهلسنت]] در [[علم رجال]] [[روایات]] آنها را ضعیف میدانند. | |||
*'''گروه سوّم،''' مصداق [[صادقین]] را مجموع [[امّت اسلام]] میدانند. برخی از بزرگان [[اهل سنت]] مانند [[فخر رازی]]، شخص خاصی را برای "[[صادقین]]" معین نمیکنند، بلکه [[صادقین]] را به "مجموع [[امّت اسلامی]]" [[تفسیر]] میکنند. او مینویسد: {{عربی|لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله:}} {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك}}<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>. | *'''گروه سوّم،''' مصداق [[صادقین]] را مجموع [[امّت اسلام]] میدانند. برخی از بزرگان [[اهل سنت]] مانند [[فخر رازی]]، شخص خاصی را برای "[[صادقین]]" معین نمیکنند، بلکه [[صادقین]] را به "مجموع [[امّت اسلامی]]" [[تفسیر]] میکنند. او مینویسد: {{عربی|لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله:}} {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك}}<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>. | ||
'''نقد:''' | '''نقد:''' #اگر [[اجماع امّت]] [[حجّت]] باشد، [[مخالفت]] یک نفر هم از تحقّق [[اجماع]] جلوگیری خواهد کرد. پس، حجّیت و عدم حجّیت [[کلام]] [[امت]]، به [[پذیرفتن]] یا نپذیرفتن کسی بستگی دارد که خودش در حال تحقیق و بررسی است و میخواهد از راه [[اجماع امّت]]، [[حق]] را بشناسد و این دَوْر است<ref>ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۱۹.</ref>. | ||
#[[اجتماع]] و [[اجماع]] انسانهای غیر معصوم، [[عصمت]] نتیجه نمیدهد؛ چرا که نتیجه تابع اخس مقدمتین است و [[اجماع امّت]] اگر بر فرد [[معصوم]] مشتمل نباشد، به [[عصمت]] نمیانجامد و همچنان احتمال [[خطا]] دارد. | |||
#اگر در هنگام [[نزول]] [[آیه]]، مصداق "[[صادقین]]" مجموع [[امّت اسلامی]] بود، به [[ذهن]] [[اصحاب پیامبر]] هم میرسید و برای صحت [[اجماع امت]] به آن [[استدلال]] میکردند؛ پس "[[صادقین]]" در نگاه [[صحابه]] افراد خاصی بودند که [[عصمت]] نیز داشتند. | |||
#به دست آوردن [[اجماع]] [[امّت اسلامی]] محال است؟ چگونه ممکن است با گسترش جمعیتی حوزه [[اسلام]]، به دیدگاه [[امّت اسلامی]] درباره یک مسئله دست یافت و آن را ملاک [[همراهی]] و [[پیروی]] دانست؟! | |||
#رسیدن به دیدگاهی واحد از [[امّت]]، دستنیافتنی است؛ زیرا [[امّت]] [[افکار]] و دیدگاههایی متفاوت دارند. پس نمیتوان آن [[امّت]] را معیار [[پیروی]] دانست. از سویی، اگر چنین است، چرا تاکنون چنین اجماعی از [[امّت اسلامی]] درباره یک مسئله یا رویداد در [[تاریخ]] [[ثبت]] نشده و به دست نرسیده است؟! | |||
#آنجایی که [[امّت اسلامی]] به [[اجماع]] نرسند، [[تکلیف]] مکلّفان چیست؟ | |||
#[[شیعیان]] این [[حکم الهی]] ([[همراهی]] با [[صادقان]]) را [[تکلیف]] بیرون از توان نمیدانند. [[شیعه]]، راه [[شناخت]] [[معصوم]] را تصریح [[معصوم]] پیشین میداند. [[رسول خدا]]{{صل}} نیز در [[احادیث]] فراوانی مصادیق [[صادقین]] را مشخص کردهاند. ادّعای بیرون از توان بودن چنین تکلیفی، از توجّه نکردن به گفتههای روشن [[پیامبر]]{{صل}} بر آمده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۲۲-۱۲۵.</ref>. | |||
جمعبندی ::::::[[استدلال]] بر [[عصمت امام]]: با توجه به نکات یاد شده میتوان [[استدلال]] به [[آیه صادقین]] را بر [[عصمت امامان]] چنین بیان کرد: | جمعبندی ::::::[[استدلال]] بر [[عصمت امام]]: با توجه به نکات یاد شده میتوان [[استدلال]] به [[آیه صادقین]] را بر [[عصمت امامان]] چنین بیان کرد: | ||
#[[خداوند]] در [[آیه صادقین]]، [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] مطلقه با [[صادقان]] [[دستور]] داده است. | |||
#هر کس که [[همراهی]] با او مطلق باشد، [[معصوم]] است. | |||
#[[صادقان]] معصوماند. | |||
#در [[روایات شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اهلبیت پیامبر]]{{صل}} "[[صادقین]]" معرّفی شدهاند<ref>برای خلفا و صحابه، نه تنها ادعای عصمت نشده است بلکه ادعای عدم عصمت شده است.</ref>. | |||
'''نتیجه:''' [[اهلبیت]]{{عم}} معصوماند. | '''نتیجه:''' [[اهلبیت]]{{عم}} معصوماند. | ||
[[استدلال بر امامت]] [[امام]]: | [[استدلال بر امامت]] [[امام]]: | ||
#[[خداوند]] در [[آیه صادقین]] [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] مطلقه با [[صادقان]] [[دستور]] داده است. | |||
#لازم [[همراهی]] مطلق با [[صادقان]]، [[اطاعت]] و [[پیروی مطلق]] از آنهاست. | |||
#در [[روایات شیعه]] و اهلسنّت، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} "[[صادقین]]" معرّفی شدهاند. | |||
#[[صادقین]] ([[اهلبیت]]{{عم}}) در موارد مختلفی ادّعای [[امامت]] کردهاند. | |||
'''نتیجه:''' [[صادقین]] ([[اهلبیت]]{{عم}}) [[امام]] [[جامعه اسلامی]] اند و [[مردم]] موظفاند از آنان [[پیروی]] کنند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۲۶.</ref>. | '''نتیجه:''' [[صادقین]] ([[اهلبیت]]{{عم}}) [[امام]] [[جامعه اسلامی]] اند و [[مردم]] موظفاند از آنان [[پیروی]] کنند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۱۲۶.</ref>. |