پرش به محتوا

رابطه قلب با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::# +#)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::# +#))
خط ۵۹: خط ۵۹:


#آنچه عقل از دور به صورت مفهوم کلی ادراک می‌کند، قلب از نزدیک به عنوان یک موجود شخصی [[خارجی]] [[واقعی]] [[مشاهده]] می‌کند<ref>به این معنا که ادراکات قلب، علم حضوری است که یک حقیقت واقعی است به این معنا که جزئی از روح آدمی را تشکیل می‌دهد و از این لحاظ، موجودی خارجی است.</ref>؛
#آنچه عقل از دور به صورت مفهوم کلی ادراک می‌کند، قلب از نزدیک به عنوان یک موجود شخصی [[خارجی]] [[واقعی]] [[مشاهده]] می‌کند<ref>به این معنا که ادراکات قلب، علم حضوری است که یک حقیقت واقعی است به این معنا که جزئی از روح آدمی را تشکیل می‌دهد و از این لحاظ، موجودی خارجی است.</ref>؛
::::::#عقل به [[دلیل]] انحصار در حصارِ ادراک مفهومی از ادراک بسیاری از [[حقایق]] عاجز است، اما قلب به دلیل [[ادراک شهودی]]<ref>ظهور و تجلی حق بر روح انسان دائمی نیست و میزان این ظهور و تجلی به حسب استعداد قلبی اوست. برای قلب‌ها به حسب استعدادشان گاهی تجلی‌ای دست می‌دهد که مستلزم حصول شهود و علم حقیقی و موجب حیات روحانی است و با آن تجلی، حق سبحانه سمع و بصر عبد می‌گردد، و عبد نیز سمع و بصر و سایر صفات حق می‌شود و این مقام جز به سلوک دست ندهد (حسن حسن‌زاده آملی، انسان در عرف عرفان، ص۱۱۵-۱۲۵).</ref> بر بسیاری از [[اسرار]] کلی و بلکه جزئی [[عالم]] نیز [[آگاه]] است.
#عقل به [[دلیل]] انحصار در حصارِ ادراک مفهومی از ادراک بسیاری از [[حقایق]] عاجز است، اما قلب به دلیل [[ادراک شهودی]]<ref>ظهور و تجلی حق بر روح انسان دائمی نیست و میزان این ظهور و تجلی به حسب استعداد قلبی اوست. برای قلب‌ها به حسب استعدادشان گاهی تجلی‌ای دست می‌دهد که مستلزم حصول شهود و علم حقیقی و موجب حیات روحانی است و با آن تجلی، حق سبحانه سمع و بصر عبد می‌گردد، و عبد نیز سمع و بصر و سایر صفات حق می‌شود و این مقام جز به سلوک دست ندهد (حسن حسن‌زاده آملی، انسان در عرف عرفان، ص۱۱۵-۱۲۵).</ref> بر بسیاری از [[اسرار]] کلی و بلکه جزئی [[عالم]] نیز [[آگاه]] است.


::::::[[معرفت]] و [[شناخت قلبی]]، نخست با [[رؤیاهای صادق]] در [[خواب]] نصیب می‌شود؛ زیرا [[روح]] در آغاز [[ضعیف]] است و در چنین حالتی با قطع سرگرمی‌های بیرونی در حالت خواب، زمینه مناسب برای [[سفر]] درونی فراهم می‌شود وگرنه آن چشم و گوش که در خواب به مشاهده حقایق نایل می‌گردند، در [[بیداری]] نیز همراه [[انسان]] هستند. [[نفس]] چون [[قوی]] شود، نه تنها مشاهدات بیرونی به‌وسیله [[حواس ظاهری]]، برای او مزاحمتی ایجاد نمی‌کند، بلکه او را در [[شهود]] خارجی نیز [[یاری]] می‌رساند. این شهود خارجی که نوعاً برای [[انبیا]] ایجاد می‌شود، نه از سنخ [[گمان]]، بلکه از صنف قطع و نه از قبیل [[استدلال]] حصولی، بلکه از سنخ شهود حضوری و نه از قبیل شهود عادلانه، بلکه از سنخ شهود [[معصومانه]] است. این [[شهود]] در حدّ نازلِ آن ممکن است نصیب [[مؤمنان]] شود؛ البته این غیر از [[تمثل]] خاطره‌های [[نفسانی]] است که از [[حافظه]] به [[خیال]] و از مفهوم [[ذهنی]] به صورت تخیل ترسیم می‌شود و غیر از تصویر نفسانی، مبدأ دیگری ندارد و نیز غیر از تصویرهای [[شیطانی]] است که به منظور [[اضلال]]، [[اغوا]]، و [[تزیین]]، گاهی در [[رؤیا]] و زمانی در [[بیداری]] در [[نفس انسان]] تأثیر می‌کند.
::::::[[معرفت]] و [[شناخت قلبی]]، نخست با [[رؤیاهای صادق]] در [[خواب]] نصیب می‌شود؛ زیرا [[روح]] در آغاز [[ضعیف]] است و در چنین حالتی با قطع سرگرمی‌های بیرونی در حالت خواب، زمینه مناسب برای [[سفر]] درونی فراهم می‌شود وگرنه آن چشم و گوش که در خواب به مشاهده حقایق نایل می‌گردند، در [[بیداری]] نیز همراه [[انسان]] هستند. [[نفس]] چون [[قوی]] شود، نه تنها مشاهدات بیرونی به‌وسیله [[حواس ظاهری]]، برای او مزاحمتی ایجاد نمی‌کند، بلکه او را در [[شهود]] خارجی نیز [[یاری]] می‌رساند. این شهود خارجی که نوعاً برای [[انبیا]] ایجاد می‌شود، نه از سنخ [[گمان]]، بلکه از صنف قطع و نه از قبیل [[استدلال]] حصولی، بلکه از سنخ شهود حضوری و نه از قبیل شهود عادلانه، بلکه از سنخ شهود [[معصومانه]] است. این [[شهود]] در حدّ نازلِ آن ممکن است نصیب [[مؤمنان]] شود؛ البته این غیر از [[تمثل]] خاطره‌های [[نفسانی]] است که از [[حافظه]] به [[خیال]] و از مفهوم [[ذهنی]] به صورت تخیل ترسیم می‌شود و غیر از تصویر نفسانی، مبدأ دیگری ندارد و نیز غیر از تصویرهای [[شیطانی]] است که به منظور [[اضلال]]، [[اغوا]]، و [[تزیین]]، گاهی در [[رؤیا]] و زمانی در [[بیداری]] در [[نفس انسان]] تأثیر می‌کند.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش