پرش به محتوا

منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
}}
}}
'''منابع علم معصوم چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.
'''منابع علم معصوم چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی اکبر بن محمد امین لاری|امین لاری]]]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[علی اکبر بن محمد امین لاری|امین لاری]]]]
آیت‌الله '''[[علی اکبر بن محمد امین لاری]]''' در مقاله ''«[[فی کیفیة علم الإمام و منابع ذلک العلم (مقاله)|فی کیفیة علم الإمام و منابع ذلک العلم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آیت‌الله '''[[علی اکبر بن محمد امین لاری]]''' در مقاله ''«[[فی کیفیة علم الإمام و منابع ذلک العلم (مقاله)|فی کیفیة علم الإمام و منابع ذلک العلم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


خط ۵۷: خط ۵۵:
#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی به وسیله فرشته]]''': گاهی فرشته ای به صورت انسان متمثل می گردد و پیامبران و اولیاء الهی را از یک رشته امور پنهان از حس، مطلع می سازد.
#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی به وسیله فرشته]]''': گاهی فرشته ای به صورت انسان متمثل می گردد و پیامبران و اولیاء الهی را از یک رشته امور پنهان از حس، مطلع می سازد.
#'''[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق یا خواب‌های راستین]]''': یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت<ref>سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.</ref>. حضرت یعقوب و یوسف از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش بینی می کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می دادند. (...)
#'''[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق یا خواب‌های راستین]]''': یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت<ref>سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.</ref>. حضرت یعقوب و یوسف از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش بینی می کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می دادند. (...)
#'''[[ رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القاء روح]]''': گاهی یک رشته حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر القاء می گردد. ناگهان فضای روح، آن چنان روشن می گردد که یقین پیدا می کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[ آیا مادر حضرت موسی علم غیب داشت؟ (پرسش)|مادر موسی نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود که ناگهان به او الهام شد]] او را در میان جعبه ای بگذارد و آن را به روی آب های نیل روانه سازد در سرنوشت او نیندیشد زیرا {{متن قرآن|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>سوره قصص، آیه٧.</ref>»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.</ref>.
#'''[[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القاء روح]]''': گاهی یک رشته حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر القاء می گردد. ناگهان فضای روح، آن چنان روشن می گردد که یقین پیدا می کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[آیا مادر حضرت موسی علم غیب داشت؟ (پرسش)|مادر موسی نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود که ناگهان به او الهام شد]] او را در میان جعبه ای بگذارد و آن را به روی آب های نیل روانه سازد در سرنوشت او نیندیشد زیرا {{متن قرآن|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>سوره قصص، آیه٧.</ref>»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۳: خط ۶۱:
| تصویر = 11196.jpg
| تصویر = 11196.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«بی‌شک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>به آنان آموزش ندهید، زیرا ایشان از شما داناتر می‌باشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>من شهر علم و علی درب این شهر می‌باشد؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب علم]] به من آموخت که هر بابی [[هزار باب]] دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار [[هزار باب]]، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و فصل‌الخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[مادر موسی]]{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>.
«بی‌شک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>به آنان آموزش ندهید، زیرا ایشان از شما داناتر می‌باشند؛ غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>من شهر علم و علی درب این شهر می‌باشد؛ مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب علم]] به من آموخت که هر بابی [[هزار باب]] دیگر می‌گشاید و مجموعاً می‌شود هزار [[هزار باب]]، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگ‌ها و مصیبت‌ها) و فصل‌الخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و [[مادر موسی]]{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>.
خط ۳۱۰: خط ۳۰۸:
[[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. از این [[آیه]] به خوبی روشن می‌‌شود کسی وجود دارد که تمام [[علم کتاب]] نزد او است زیرا "[[علم کتاب]]" به صورت مطلق آمده است و شامل تمام [[علوم]] مربوط به [[کتاب الهی]] می‌‌شود<ref>ر.ک: پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۱۴.</ref>. در [[آیه]] دیگر آمده: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بین "[[علم کتاب]]" و "[[علم من الکتاب]]" فرق است و در [[روایات]] به این تفاوت تنبیه داده شده است<ref>ر.ک: کافی ج۱، ص ۲۵۷.</ref>. [[قرطبی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] به [[نقل]] از [[عبدالله بن عطاء]] می‌‌نویسد: [[خدمت]] [[امام باقر]] عرضه داشتم برخی می‌‌پندارند {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}} [[عبدالله بن سلام]] است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: مصداق [[آیه]] [[علی بن ابی طالب]] است. این سخن را [[محمد بن حنفیه]] نیز گفته است<ref>الجامع الأحکام القرآن ج۹، ص ۳۳۶.</ref>. و نیز [[قندوزی حنفی]] از [[ثعلبی]] و [[ابن مغازلی]] از [[عبدالله بن عطا]] [[نقل]] می‌‌کند: با [[امام محمد باقر]]{{ع}} در [[مسجد]] بودم [[فرزند]] [[عبدالله بن سلام]] را دیدم، گفتم این [[فرزند]] کسی است که [[علم الکتاب]] نزد اوست، فرمود: این [[آیه]] درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>ینابیع المودة لذوی القربی- ج۱-، ص ۳۰۵ الباب الثلاثون فی تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}؛ «بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>.
[[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. از این [[آیه]] به خوبی روشن می‌‌شود کسی وجود دارد که تمام [[علم کتاب]] نزد او است زیرا "[[علم کتاب]]" به صورت مطلق آمده است و شامل تمام [[علوم]] مربوط به [[کتاب الهی]] می‌‌شود<ref>ر.ک: پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۱۴.</ref>. در [[آیه]] دیگر آمده: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بین "[[علم کتاب]]" و "[[علم من الکتاب]]" فرق است و در [[روایات]] به این تفاوت تنبیه داده شده است<ref>ر.ک: کافی ج۱، ص ۲۵۷.</ref>. [[قرطبی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] به [[نقل]] از [[عبدالله بن عطاء]] می‌‌نویسد: [[خدمت]] [[امام باقر]] عرضه داشتم برخی می‌‌پندارند {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}} [[عبدالله بن سلام]] است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: مصداق [[آیه]] [[علی بن ابی طالب]] است. این سخن را [[محمد بن حنفیه]] نیز گفته است<ref>الجامع الأحکام القرآن ج۹، ص ۳۳۶.</ref>. و نیز [[قندوزی حنفی]] از [[ثعلبی]] و [[ابن مغازلی]] از [[عبدالله بن عطا]] [[نقل]] می‌‌کند: با [[امام محمد باقر]]{{ع}} در [[مسجد]] بودم [[فرزند]] [[عبدالله بن سلام]] را دیدم، گفتم این [[فرزند]] کسی است که [[علم الکتاب]] نزد اوست، فرمود: این [[آیه]] درباره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>ینابیع المودة لذوی القربی- ج۱-، ص ۳۰۵ الباب الثلاثون فی تفسیر قوله تعالی: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}؛ «بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>.


[[حاکم حسکانی]] و [[قندوزی]] در [[روایات]] دیگری از [[عطیه عوفی]] از [[ابوسعید خدری]] [[نقل]] می‌‌کنند که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> سؤال کرد، فرمود: او [[وزیر]] برادرم [[سلیمان بن داود]] بود سپس از [[آیه]] {{متن قرآن قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> پرسید، فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ}}<ref>ینابیع الموده، ج۱، ص ۱۰۳. و نیز ر.ک: شواهد التنزیل ج۱، ص ۴۰۰ و الأمالی (للصدوق)، ص ۵۴۶.</ref>. و نیز [[قندوزی]] در [[روایت]] دیگری از [[ابن عباس]] [[نقل]] می‌‌کند: {{متن حدیث|{{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> إنّمَا هُوَ عَلِيٌّ لَقَدْ كَانَ عَالِماً بِالتَّفْسِيرِ وَ التَّأْوِيلِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ}}<ref>ینابیع الموده، ج۱، صفحه ۱۰۴. و نیز ر.ک: الکافی ج۱، ص ۲۲۸ {{عربی| بَابُ أَنَّهُ لَمْ يَجْمَعِ الْقُرْآنَ كُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ{{عم}} وَ أَنَّهُمْ يَعْلَمُونَ عِلْمَهُ كُلَّهُ}}</ref>. کسی که [[علم کتاب]] نزد او است فقط [[علی]]{{ع}} است او [[عالم به ]] [[تفسیر قرآن]] و [[تأویل]] آن و [[ناسخ و منسوخ]] آن است. {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. در [[تفسیر]] [[آیه کریمه]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ{{عم}}}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. در [[حدیث]] دیگری از همان [[امام]] آمده است که فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَه}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. و نیز در [[حدیث]] دیگری می‌‌خوانیم: [[رسول خدا]]{{صل}} [[برترین]] [[راسخان در علم]] بود؛ [[خداوند عزوجل]] تمام آن چه را بر او نازل کرد از تنزیل و [[تأویل]] به او [[تعلیم]] داد و ممکن نیست [[خداوند]] چیزی بر او نازل کند و [[تأویل]] و تفسیرش را به او نیازموزد در حالی که [[اوصیاء]] [[پیامبر]]{{صل}} بعد از او تمام آن را بدانند<ref>  کافی، ج۱، ص ۲۱۳ و در این زمینه احادیث متعدد دیگری وجود دارد که همین معنی و مفهوم را تأیید می‌‌کند.</ref>.
[[حاکم حسکانی]] و [[قندوزی]] در [[روایات]] دیگری از [[عطیه عوفی]] از [[ابوسعید خدری]] [[نقل]] می‌‌کنند که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> سؤال کرد، فرمود: او [[وزیر]] برادرم [[سلیمان بن داود]] بود سپس از [[آیه]] {{متن قرآن قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> پرسید، فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ}}<ref>ینابیع الموده، ج۱، ص ۱۰۳. و نیز ر.ک: شواهد التنزیل ج۱، ص ۴۰۰ و الأمالی (للصدوق)، ص ۵۴۶.</ref>. و نیز [[قندوزی]] در [[روایت]] دیگری از [[ابن عباس]] [[نقل]] می‌‌کند: {{متن حدیث|{{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> إنّمَا هُوَ عَلِيٌّ لَقَدْ كَانَ عَالِماً بِالتَّفْسِيرِ وَ التَّأْوِيلِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ}}<ref>ینابیع الموده، ج۱، صفحه ۱۰۴. و نیز ر.ک: الکافی ج۱، ص ۲۲۸ {{عربی| بَابُ أَنَّهُ لَمْ يَجْمَعِ الْقُرْآنَ كُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ{{عم}} وَ أَنَّهُمْ يَعْلَمُونَ عِلْمَهُ كُلَّهُ}}</ref>. کسی که [[علم کتاب]] نزد او است فقط [[علی]]{{ع}} است او [[عالم به]] [[تفسیر قرآن]] و [[تأویل]] آن و [[ناسخ و منسوخ]] آن است. {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. در [[تفسیر]] [[آیه کریمه]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ{{عم}}}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. در [[حدیث]] دیگری از همان [[امام]] آمده است که فرمود: {{متن حدیث|نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَه}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref>. و نیز در [[حدیث]] دیگری می‌‌خوانیم: [[رسول خدا]]{{صل}} [[برترین]] [[راسخان در علم]] بود؛ [[خداوند عزوجل]] تمام آن چه را بر او نازل کرد از تنزیل و [[تأویل]] به او [[تعلیم]] داد و ممکن نیست [[خداوند]] چیزی بر او نازل کند و [[تأویل]] و تفسیرش را به او نیازموزد در حالی که [[اوصیاء]] [[پیامبر]]{{صل}} بعد از او تمام آن را بدانند<ref>  کافی، ج۱، ص ۲۱۳ و در این زمینه احادیث متعدد دیگری وجود دارد که همین معنی و مفهوم را تأیید می‌‌کند.</ref>.


در [[آیه]] ۴۹ [[سوره]] عنکبوت می‌‌خوانیم: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> و در [[روایات]] بسیاری از [[اهل بیت]]{{عم}} دیده می‌‌شود که عنوان {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}}<ref>«کسانی که به آنان دانش داده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> در این [[آیه]] به [[امامان]]{{عم}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: بحارلأنوار، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref>.
در [[آیه]] ۴۹ [[سوره]] عنکبوت می‌‌خوانیم: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}}<ref>«اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> و در [[روایات]] بسیاری از [[اهل بیت]]{{عم}} دیده می‌‌شود که عنوان {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}}<ref>«کسانی که به آنان دانش داده‌اند» سوره عنکبوت، آیه ۴۹.</ref> در این [[آیه]] به [[امامان]]{{عم}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: بحارلأنوار، ج ۲۳، ص ۱۸۸.</ref>.
خط ۳۱۶: خط ۳۱۴:
بر اساس [[روایات]] [[امامیه]] [[علم به قرآن]] به طور کامل تنها در [[اختیار]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} و اوصیای [[رسول خدا]]{{صل}} نهاده شده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ}}<ref>ر.ک: کافی، ج۱، ص ۲۲۸.</ref>.
بر اساس [[روایات]] [[امامیه]] [[علم به قرآن]] به طور کامل تنها در [[اختیار]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} و اوصیای [[رسول خدا]]{{صل}} نهاده شده است. [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ}}<ref>ر.ک: کافی، ج۱، ص ۲۲۸.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "به [[خدا]] که من [[کتاب خدا]] را از آغاز تا پایانش می‌دانم، چنان‌که گوئی در [[کف دست]] من است. در [[قرآن]] خبر [[آسمان]] و خبر [[زمین]] و خبر گذشته و خبر [[آینده]] است. خدای عزّوجل فرماید: [[بیان]] هر چیز در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ}}کافی، ج۱، ص۲۲۹.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۷۸.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "به [[خدا]] که من [[کتاب خدا]] را از آغاز تا پایانش می‌دانم، چنان‌که گوئی در [[کف دست]] من است. در [[قرآن]] خبر [[آسمان]] و خبر [[زمین]] و خبر گذشته و خبر [[آینده]] است. خدای عزّوجل فرماید: [[بیان]] هر چیز در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ}}کافی، ج۱، ص۲۲۹.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۷۸.</ref>.
*'''[[وارثت از پیامبر]]{{صل}}''': به این معنی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تمام [[معارف]] و [[شرایع]] [[اسلام]] را به [[علی]]{{ع}} آموخت و طبق بعضی از [[روایات]] [[علی]]{{ع}} آن [[معارف]] را با خط خود در کتابی نوشت و این [[علم]] و [[آگاهی]] [[نسل]] بعد از [[نسل]] به [[فرزندان علی]]{{ع}} یعنی [[امامان معصوم]]{{عم}} رسید. [[ابوبصیر]] می‌‌گوید که از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم که [[پیروان]] شما می‌‌گوید [[رسول خدا]]{{صل}} یک باب از [[علم]] به [[علی]]{{ع}} آموخت که از آن [[هزار باب]] گشوده شد [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِيّاً{{ع}} أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده: {{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا}}<ref>کافی، ج۱، ص ۶۴.</ref>. شایان توجه است که در مورد [[حدیث]] [[معروف]] "[[باب ]] [[مدینه]] العلم" که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث| أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا}}، نقل‌های فراوانی در معروف‌ترین کتب [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده است<ref>از جمله کسانی که این حدیث را در کتب خود نقل کرده‌اند حاکم نیشابوری در مستدرک، ابوبکر نیشابوری در تاریخ بغداد در مناقب امیرالمؤمنین{{ع}}، گنجی در کفایة الطالب، حموینی درفرائد السمطین، ذهبی در میزان الاعتدال، قندوزی در ینابیع الموده و نبهانی در الفتح الکبیر ر.ک: احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸-۵۰۱ و نیز ر.ک: کتاب فتح الملک العلی بصحه حیث باب مدینه العلم علی.</ref>. در [[روایات]] متعددی نیز می‌‌خوانیم که [[امامان اهل بیت]]{{عم}} می‌‌فرمودند: آنچه ما [[نقل]] می‌‌کنیم همه را می‌‌توانید از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کنید، چرا که ما همه اینها را به وسیله اجداد خود از [[پیامبر]]{{صل}} شنیده‌ایم. یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} از آن [[حضرت]] پرسید: ما گاهی [[حدیثی]] را از شما می‌‌شنویم، سپس [[شک]] می‌‌کنیم که از شما شنیده بودیم یا از پدرتان؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ أَبِي وَ مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}}}<ref>وسائل الشعیة (آل بیت)، ج ۲۷، ص ۱۰۴.</ref>.
*'''[[وارثت از پیامبر]]{{صل}}''': به این معنی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} تمام [[معارف]] و [[شرایع]] [[اسلام]] را به [[علی]]{{ع}} آموخت و طبق بعضی از [[روایات]] [[علی]]{{ع}} آن [[معارف]] را با خط خود در کتابی نوشت و این [[علم]] و [[آگاهی]] [[نسل]] بعد از [[نسل]] به [[فرزندان علی]]{{ع}} یعنی [[امامان معصوم]]{{عم}} رسید. [[ابوبصیر]] می‌‌گوید که از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم که [[پیروان]] شما می‌‌گوید [[رسول خدا]]{{صل}} یک باب از [[علم]] به [[علی]]{{ع}} آموخت که از آن [[هزار باب]] گشوده شد [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِيّاً{{ع}} أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ}}<ref>کافی، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده: {{متن حدیث|فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا}}<ref>کافی، ج۱، ص ۶۴.</ref>. شایان توجه است که در مورد [[حدیث]] [[معروف]] "[[باب]] [[مدینه]] العلم" که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث| أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا}}، نقل‌های فراوانی در معروف‌ترین کتب [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده است<ref>از جمله کسانی که این حدیث را در کتب خود نقل کرده‌اند حاکم نیشابوری در مستدرک، ابوبکر نیشابوری در تاریخ بغداد در مناقب امیرالمؤمنین{{ع}}، گنجی در کفایة الطالب، حموینی درفرائد السمطین، ذهبی در میزان الاعتدال، قندوزی در ینابیع الموده و نبهانی در الفتح الکبیر ر.ک: احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸-۵۰۱ و نیز ر.ک: کتاب فتح الملک العلی بصحه حیث باب مدینه العلم علی.</ref>. در [[روایات]] متعددی نیز می‌‌خوانیم که [[امامان اهل بیت]]{{عم}} می‌‌فرمودند: آنچه ما [[نقل]] می‌‌کنیم همه را می‌‌توانید از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کنید، چرا که ما همه اینها را به وسیله اجداد خود از [[پیامبر]]{{صل}} شنیده‌ایم. یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} از آن [[حضرت]] پرسید: ما گاهی [[حدیثی]] را از شما می‌‌شنویم، سپس [[شک]] می‌‌کنیم که از شما شنیده بودیم یا از پدرتان؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ أَبِي وَ مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}}}<ref>وسائل الشعیة (آل بیت)، ج ۲۷، ص ۱۰۴.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیث]] دیگر می‌‌فرماید: {{متن حدیث|حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>کافی، ج۱، ص ۵۳.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب]] به من از [[حلال و حرام]] و آنچه شده است، تا [[روز قیامت]] بیاموخت که از هر بابش [[هزار باب]] گشوده می‌شد (این هزار [[هزار باب]]) تا آن پایه که [[دانش]] سررسیدن [[مرگ‌ها]] و [[بلاها]] و مطالب [[حق]] را فرا گرفتم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ‌}}؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱.</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیث]] دیگر می‌‌فرماید: {{متن حدیث|حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>کافی، ج۱، ص ۵۳.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا [[رسول خدا]]{{صل}} [[هزار باب]] به من از [[حلال و حرام]] و آنچه شده است، تا [[روز قیامت]] بیاموخت که از هر بابش [[هزار باب]] گشوده می‌شد (این هزار [[هزار باب]]) تا آن پایه که [[دانش]] سررسیدن [[مرگ‌ها]] و [[بلاها]] و مطالب [[حق]] را فرا گرفتم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ‌}}؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱.</ref>


[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[جانشین]] [[امام]]، در دقیقه پایانی که از [[روح]] [[امام]] باقی مانده، به [[علم امام]] پیشین از خود [[آگاه]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|يَعْرِفُ الَّذِي بَعْدَ الْإِمَامِ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ فِي آخِرِ دَقِيقَةٍ تَبْقى مِنْ رُوحِهِ}}؛ کافی، ج۱، ص۲۷۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۷۸-۷۹.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[جانشین]] [[امام]]، در دقیقه پایانی که از [[روح]] [[امام]] باقی مانده، به [[علم امام]] پیشین از خود [[آگاه]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|يَعْرِفُ الَّذِي بَعْدَ الْإِمَامِ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ فِي آخِرِ دَقِيقَةٍ تَبْقى مِنْ رُوحِهِ}}؛ کافی، ج۱، ص۲۷۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۷۸-۷۹.</ref>.
*'''[[تصدیق]] [[رسول خدا]]{{صل}}:''' [[امیرالمؤمنین]] در [[علم]] به مقامی رسید که [[پیامبر]] آن را ستود و فرمود: "[[دانش]] گوارایت باد ای [[ابوالحسن]]! [[علم]] را مانند [[آب]] نوشیدی"<ref>ذخائر العقبی، ص۷۸.</ref>. همچنین فرمود: "من [[شهر علم]] هستم و [[علی]] دروازه آن، هر کس جویای [[دانش]] است باید از درش وارد شود"<ref>مناقب خوارزمی، ص۴۰.</ref>. [[رسول خدا]] با [[آگاهی]] از نیازهای [[علمی]] [[آینده]] [[جامعه اسلامی]]، [[علوم]] خود را به کسی سپرد که پاسخ‌گوی نیازهای [[امّت]] باشد. [[ابن‌عباس]] می‌گوید که [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: "وقتی برای [[راز و نیاز]] با [[پروردگار]] آماده شدم، او با من سخن گفت و [[مناجات]] کرد، هر آنچه از جانب [[خداوند بزرگ]] آموختم، به [[علی]] [[تعلیم]] دادم، پس [[علی]] دروازه [[علم]] من است"<ref>ینابیع المودة، ص۶۹.</ref>.
*'''[[تصدیق]] [[رسول خدا]]{{صل}}:''' [[امیرالمؤمنین]] در [[علم]] به مقامی رسید که [[پیامبر]] آن را ستود و فرمود: "[[دانش]] گوارایت باد ای [[ابوالحسن]]! [[علم]] را مانند [[آب]] نوشیدی"<ref>ذخائر العقبی، ص۷۸.</ref>. همچنین فرمود: "من [[شهر علم]] هستم و [[علی]] دروازه آن، هر کس جویای [[دانش]] است باید از درش وارد شود"<ref>مناقب خوارزمی، ص۴۰.</ref>. [[رسول خدا]] با [[آگاهی]] از نیازهای [[علمی]] [[آینده]] [[جامعه اسلامی]]، [[علوم]] خود را به کسی سپرد که پاسخ‌گوی نیازهای [[امّت]] باشد. [[ابن‌عباس]] می‌گوید که [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: "وقتی برای [[راز و نیاز]] با [[پروردگار]] آماده شدم، او با من سخن گفت و [[مناجات]] کرد، هر آنچه از جانب [[خداوند بزرگ]] آموختم، به [[علی]] [[تعلیم]] دادم، پس [[علی]] دروازه [[علم]] من است"<ref>ینابیع المودة، ص۶۹.</ref>.


خط ۳۸۰: خط ۳۷۸:
«علوم [[امام]] از منابع گوناگونی سرچشمه می‌گیرد که عبارتند از:
«علوم [[امام]] از منابع گوناگونی سرچشمه می‌گیرد که عبارتند از:


۱. [[ رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن]]: آگاهی کامل [[امامان]]{{عم}} از کتاب خدا و قرآن مجید به گونه‌ای است که تفسیر، تأویل، ظاهر، باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی می‌دانند.
۱. [[رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن]]: آگاهی کامل [[امامان]]{{عم}} از کتاب خدا و قرآن مجید به گونه‌ای است که تفسیر، تأویل، ظاهر، باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی می‌دانند.


قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>؛ از این آیه به خوبی روشن می‌شود کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست، زیرا علم‌الکتاب بدون قید و مطلق آمده است و شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی می‌شود، برخلاف آن چه در آیه ۴۰ سوره نمل آمده: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ]]}}<ref>  آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم؛ سوره نمل ، آیه ۴۰.</ref> آن کسی که دانشی از کتاب آسمانی و بخشی از علم کتاب نزد او بود، گفت: من تخت ملکه سبا را پیش از آن که چشم بر هم زنی، نزد تو خواهم آورد.
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>؛ از این آیه به خوبی روشن می‌شود کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست، زیرا علم‌الکتاب بدون قید و مطلق آمده است و شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی می‌شود، برخلاف آن چه در آیه ۴۰ سوره نمل آمده: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ]]}}<ref>  آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم؛ سوره نمل ، آیه ۴۰.</ref> آن کسی که دانشی از کتاب آسمانی و بخشی از علم کتاب نزد او بود، گفت: من تخت ملکه سبا را پیش از آن که چشم بر هم زنی، نزد تو خواهم آورد.
خط ۳۹۰: خط ۳۸۸:
در روایت دیگری از [[ابن عباس]] می‌خوانیم: {{عربی|«من عنده علم الکتاب انما هو علی لقد کان عالماً بالتفسیر و التأویل و الناسخ و المنسوخ»}}<ref>کسی که علم کتاب نزد اوست فقط [[علی]]{{ع}} است، او عالم به تفسیر قرآن و تأویل و ناسخ و منسوخ آن است؛ ینابیع الموده، ص ۱۰۴.</ref>. آری؛ این آگاهی وسیع نسبت به قرآن مجید و اسرار و دقایق و ظاهر و باطن آن، یکی از منابع اصلی علم [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} است<ref>روایات مختلفی در تفسیر مصداق راسخان در علم سوره آل عمران، ۷ وارد شده که راسخان در علم را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} می‌دانند که برای رعایت اختصار در متن نیاورده‌ایم. برای تکمیل بحث رجوع شود به: کلینی، اصول کافی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ج۱، ص ۲۱۳، احادیث ۱ و ۲ و ۳ و تفاسیر روایی از قبیل نور الثقلین ذیل آیه.</ref>.
در روایت دیگری از [[ابن عباس]] می‌خوانیم: {{عربی|«من عنده علم الکتاب انما هو علی لقد کان عالماً بالتفسیر و التأویل و الناسخ و المنسوخ»}}<ref>کسی که علم کتاب نزد اوست فقط [[علی]]{{ع}} است، او عالم به تفسیر قرآن و تأویل و ناسخ و منسوخ آن است؛ ینابیع الموده، ص ۱۰۴.</ref>. آری؛ این آگاهی وسیع نسبت به قرآن مجید و اسرار و دقایق و ظاهر و باطن آن، یکی از منابع اصلی علم [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} است<ref>روایات مختلفی در تفسیر مصداق راسخان در علم سوره آل عمران، ۷ وارد شده که راسخان در علم را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} می‌دانند که برای رعایت اختصار در متن نیاورده‌ایم. برای تکمیل بحث رجوع شود به: کلینی، اصول کافی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ج۱، ص ۲۱۳، احادیث ۱ و ۲ و ۳ و تفاسیر روایی از قبیل نور الثقلین ذیل آیه.</ref>.


۲ . وراثت از [[پیامبر]]{{صل}}: دومین منبع از منابع علوم [[امامان]]{{عم}} [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر است]]، به این معنی که [[پیامبر]] تمام معارف و شرایع اسلام را به [[علی]]{{ع}} آموخت و این علم و آگاهی از [[علی]]{{ع}} به [[امامان]] {{عم}} منتقل شد، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«عَلَّم رسولُ اللهِ علیّاً الفَ بابٍ یُفتَحُ من کلِّ بابٍ الفُ بابٍ»}}<ref>رسول خدا به [[علی ]]{{ع}} هزار باب از علم را آموخت و از هر بابی هزار باب گشوده شد.</ref>.
۲ . وراثت از [[پیامبر]]{{صل}}: دومین منبع از منابع علوم [[امامان]]{{عم}} [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از پیامبر است]]، به این معنی که [[پیامبر]] تمام معارف و شرایع اسلام را به [[علی]]{{ع}} آموخت و این علم و آگاهی از [[علی]]{{ع}} به [[امامان]] {{عم}} منتقل شد، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«عَلَّم رسولُ اللهِ علیّاً الفَ بابٍ یُفتَحُ من کلِّ بابٍ الفُ بابٍ»}}<ref>رسول خدا به [[علی]] {{ع}} هزار باب از علم را آموخت و از هر بابی هزار باب گشوده شد.</ref>.


حدیث معروف: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}} که پیامبر فرمودند: «من شهر علم هستم و علی درب آن است، را راویان مختلفی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] در کتب خود نقل کرده‌اند <ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی المرعشی نور الله، احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸ ـ ۵۰۱؛ و برای آگاهی به منابع این حدیث به کتاب شریف «جامع الاحادیث» مراجعه شود.</ref>.
حدیث معروف: {{عربی|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}} که پیامبر فرمودند: «من شهر علم هستم و علی درب آن است، را راویان مختلفی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] در کتب خود نقل کرده‌اند <ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی المرعشی نور الله، احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸ ـ ۵۰۱؛ و برای آگاهی به منابع این حدیث به کتاب شریف «جامع الاحادیث» مراجعه شود.</ref>.
خط ۴۰۰: خط ۳۹۸:
۴. القای [[روح القدس]]: چهارمین [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|منبع علم امامان فیض روح القدس است]].
۴. القای [[روح القدس]]: چهارمین [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|منبع علم امامان فیض روح القدس است]].


از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر می‌آید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه [[پیامبران]] و [[انبیاء]] و [[معصومین]] {{عم}} بوده است، و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل می‌ساخته، حتی از روایات متعددی که در منابع [[اهل سنت]] نیز وارد شده است، استفاده می‌شود که گاه که کارهای مهم یا سخنان و اشعار پر مغز از کسی صادر می‌شد، می‌فرمودند: این به کمک [[روح القدس]] بوده است، این تعبیر کمک [[روح القدس]] درباره [[سنان بن ثابت]] مدافع [[پیامبر]] و [[کمیت بن زید اسدی]] مدافع [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دعبل خزاعی]] شاعر قصیده معروف مدارس آیات از زبان [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است<ref>جلال الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج ۱، ۸۷؛ و سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۹۵۶؛ و کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۱۸.</ref>.
از روایاتی که در منابع [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده به خوبی بر می‌آید که [[روح القدس]] روح مقدسی بوده که با همه [[پیامبران]] و [[انبیاء]] و [[معصومین]] {{عم}} بوده است، و امدادهای الهی را در موارد مختلف به آنها منتقل می‌ساخته، حتی از روایات متعددی که در منابع [[اهل سنت]] نیز وارد شده است، استفاده می‌شود که گاه که کارهای مهم یا سخنان و اشعار پر مغز از کسی صادر می‌شد، می‌فرمودند: این به کمک [[روح القدس]] بوده است، این تعبیر کمک [[روح القدس]] درباره [[سنان بن ثابت]] مدافع [[پیامبر]] و [[کمیت بن زید اسدی]] مدافع [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دعبل خزاعی]] شاعر قصیده معروف مدارس آیات از زبان [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است<ref>جلال الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج ۱، ۸۷؛ و سفینه البحار، ج ۲، ص ۴۹۵۶؛ و کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۱۸.</ref>.


و از این جا به خوبی روشن می‌شود که [[روح القدس]] یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام کارهای معنوی و الهی یاری می‌دهد، و البته به تفاوت مراتب اشخاص متفاوت است، در [[پیامبران]] و [[امامان]] به گونه فوق العاده‌ای قویی‌تر و بارزتر عمل می‌کند، و در دیگران به اندازه خودشان.
و از این جا به خوبی روشن می‌شود که [[روح القدس]] یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام کارهای معنوی و الهی یاری می‌دهد، و البته به تفاوت مراتب اشخاص متفاوت است، در [[پیامبران]] و [[امامان]] به گونه فوق العاده‌ای قویی‌تر و بارزتر عمل می‌کند، و در دیگران به اندازه خودشان.
خط ۴۴۶: خط ۴۴۴:
#[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی و الهام]]: وحی آسمانی که خود پدیده‌ای غیبی و فراتر از تجربه عادی است دریچه‌های جهان غیب را به روی پیامبران الهی می‌گشاید و آنان را با حقایقی آشنا می‌سازد که ابزار ادارکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی به آنها را ندارد. چنانکه پیش تر گذشت، [[انبیا]] نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمرو موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره می‌برند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار می‌سازند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانه‌ای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را به زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با رازگشایی از محل استقرار شتر، به طعنه‌های دشمنان پایان داد. از سوی دیگر، هر چند با رحلت [[پیامبر خااتم|پیامبراکرم]]{{صل}} باب وحی بسته شد، راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخشش‌های او بی شمار است و نعمت‌هایش بسیار- در پاره‌ای از روزگار پس از پاره‌ای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز. چگونگی بهره مندی امامان معصوم{{عم}} از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهره مندی پیامبران{{عم}} از آن ندارد، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید:  تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را من می‌بینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی. براین اساس، [[امام علی]]{{ع}} در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین می‌داند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی می‌کرد. همچنین آن حضرت در جایی دیگر، با اشاره به [[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ الهی]]، می‌فرماید: خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است. امامان معصوم{{عم}} در روایاتی فراوان، مُحدث خوانده شده‌اند؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: من و جانشینانم ... محدث هستیم. بنابر برخی از این احادیث، محدث کسی است که صدای فرشته را می‌شنود، هر چند او را نمی‌بیند. تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با روح الهی (برخی از روایات، روح را موجودی دانسته‌اند که برتر از جبرئیل و میکائیل است؛ چنانکه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: کسی که روح الهی را درمی‌یابد... از رویدادهای گذشته آینده و ... آنچه را در دل مردمان و زمین و آسمان است، آگاه می‌گردد.
#[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی و الهام]]: وحی آسمانی که خود پدیده‌ای غیبی و فراتر از تجربه عادی است دریچه‌های جهان غیب را به روی پیامبران الهی می‌گشاید و آنان را با حقایقی آشنا می‌سازد که ابزار ادارکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی به آنها را ندارد. چنانکه پیش تر گذشت، [[انبیا]] نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمرو موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره می‌برند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار می‌سازند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانه‌ای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را به زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با رازگشایی از محل استقرار شتر، به طعنه‌های دشمنان پایان داد. از سوی دیگر، هر چند با رحلت [[پیامبر خااتم|پیامبراکرم]]{{صل}} باب وحی بسته شد، راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخشش‌های او بی شمار است و نعمت‌هایش بسیار- در پاره‌ای از روزگار پس از پاره‌ای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز. چگونگی بهره مندی امامان معصوم{{عم}} از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهره مندی پیامبران{{عم}} از آن ندارد، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید:  تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را من می‌بینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی. براین اساس، [[امام علی]]{{ع}} در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین می‌داند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی می‌کرد. همچنین آن حضرت در جایی دیگر، با اشاره به [[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ الهی]]، می‌فرماید: خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است. امامان معصوم{{عم}} در روایاتی فراوان، مُحدث خوانده شده‌اند؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: من و جانشینانم ... محدث هستیم. بنابر برخی از این احادیث، محدث کسی است که صدای فرشته را می‌شنود، هر چند او را نمی‌بیند. تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با روح الهی (برخی از روایات، روح را موجودی دانسته‌اند که برتر از جبرئیل و میکائیل است؛ چنانکه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: کسی که روح الهی را درمی‌یابد... از رویدادهای گذشته آینده و ... آنچه را در دل مردمان و زمین و آسمان است، آگاه می‌گردد.
#[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق]]: پیامبران و [[امامان]]{{عم}} نه تنها در بیداری که در خواب نیز از تأیید الهی برخوردارند و از این راه، بر بسیاری از حقایق جهان دست می‌یابند چنانکه [[ابراهیم]]{{ع}} در خواب از مأموریت ذبح فرزندش آگاه شد و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام اعمال عمره را در آینه رؤیا دید. از این روست که در روایاتی بسیار، رؤیای صادق، شاخه از نبوت به شمار آمده است و اندیشه مندان مسلمان آن را گونه‌ای وحی و الهام دانسته‌اند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز بر بسیاری از امور غیبی از این راه آگاه می‌شدند و در حقانیت آن، تردیدی به خود راه نمی‌دادند. برای نمونه، [[امام علی]]{{ع}} در خواب از رحلت سلمان فارسی آگاهی یافت. سپس به مدائن رفت و به غسل و کفن او پرداخت.
#[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق]]: پیامبران و [[امامان]]{{عم}} نه تنها در بیداری که در خواب نیز از تأیید الهی برخوردارند و از این راه، بر بسیاری از حقایق جهان دست می‌یابند چنانکه [[ابراهیم]]{{ع}} در خواب از مأموریت ذبح فرزندش آگاه شد و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام اعمال عمره را در آینه رؤیا دید. از این روست که در روایاتی بسیار، رؤیای صادق، شاخه از نبوت به شمار آمده است و اندیشه مندان مسلمان آن را گونه‌ای وحی و الهام دانسته‌اند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز بر بسیاری از امور غیبی از این راه آگاه می‌شدند و در حقانیت آن، تردیدی به خود راه نمی‌دادند. برای نمونه، [[امام علی]]{{ع}} در خواب از رحلت سلمان فارسی آگاهی یافت. سپس به مدائن رفت و به غسل و کفن او پرداخت.
#[[آیا علم غیب قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)|آموختن از پیامبر و امام پیشین]]: [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} هنگام رازگشایی از امور نهانی و غیبی، بارها بر این حقیقت پای می‌فشارد که این آگاهی را از [[رسول خدا]]{{صل}} به دست آورده است. در اینجا برای نمونه، به چند حکایت اشاره می‌کنیم: در روایتی [[امام علی]]{{ع}} در گفتاری به یادماندنی آمادگی خود را برای پاسخ به مشکلات علمی جامعه اعلام می‌کند: از من بپرسید، پیش از آنکه مرا نیابید. به خدا قسم، نمی‌پرسید از گروهی که صد تن را به راه راست می‌خواند و صد تن دیگر را گمراه می‌سازد. جز آنکه شما را آگاه کنم از آن کس که مردم را بدان می‌خواند و آنکه آنان را می‌راند. در این هنگام، یکی از حاضران از روی طعن و استهزا از شمار موهای سر و صورت خود پرسید. امام در پاسخ فرمود: به خدا قسم، حبیبم [[پیامبر]]{{صل}} به من خبر داده است که بر هر دسته از موهایت فرشته‌ای گمارده شده است که تو را لعنت می‌کند و ... در خانه‌ات فرزندی است که پسر رسول خدا را می‌کشد. در برخی از نقل‌ها، این جملات نیز بر پاسخ امام افزوده شده است: به خدا قسم، من شمار موهایت را می‌دانم، اما اگر بگویم، تو چگونه می‌توانی به درستی گفتارم پی ببری؟ این فرزند، کسی نبود جز سنان بن أنس نخعی که در به شهادت رساندن [[امام حسین]]{{ع}} سهمی چشم‌گیر داشت. همچنین نقل است که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برده‌ای- که سالم نامیده می‌شد خرید و آزاد کرد. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به من خبر داده است: نامی که پدرت بر تو نهاده، میثم است. مشاهده این معجزه، وی را از یاران نزدیک امام ساخت. در ماجرایی، داوری شگفت انگیز [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میان چند برادر و خواهر، آنان را واداشت که آن حضرت را به دلیل آگاهی از غیب پروردگار خود بخوانند. امام با تأکید بر ناروا بودن این پندار، فرمود: به من خبر داده بود که این حادثه در چنین روزی و در این ساعت روی خواهد داد. نیز نقل است یکی از یاران [[امام علی]]{{ع}} پس از شنیدن پیشگویی‌های آن حضرت، شگفت زده، پرسید: ای امیرمؤمنان، تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ امام در پاسخ فرمود: این، علم غیب نیست، علمی است که از دارنده علم آموخته‌ام. علم غیب، علم قیامت است و آنچه خدا در گفته خود شمرده است که {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ]]}}<ref>سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند و جز این، علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخته و او نیز مرا آموخته و دعا کرده است که سینه من آن را فرا گیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد. امیرمؤمنان{{ع}} بارها از شهادت خود و چگونگی‌اش خبر داده است و این گونه بر تردید ناپذیری‌اش پای فشرده است: به خدا سوگند، چنین خواهد شد. دروغ نمی‌گویم و به من دروغ نگفته‌اند. گاه می‌فرمود: در انتظار روزی هستم که وعده رسول خدا{{صل}} تحقق یابد و محاسنم با خون سر خضاب گردد. در برخی دیگر از روایات، امام با استناد به سخن پیامبراکرم{{صل}} روز دقیق ضربت خوردن و شهادت خود را نیز تعیین کرده است. اندیشه‌مندان شیعه و سنی در اینکه [[امام علی]]{{ع}} بیش از هر کس از گنجینه علوم نبوی بهره برده و در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} دانش اندوخته است، اتفاق نظر دارند. احادیثی از این دست در کتب هر دو گروه فراوان به چشم می‌خورد که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: هر گاه از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌پرسیدیم، پاسخ می‌داد و چون ساکت می‌شدیم، خود آغاز به سخن می‌کرد. اما نکته در خور توجه آن است که این بهره‌گیری همواره به گونه عادی نبوده و چه بسا راه فراگیری علوم غیبی، خود نیز پدیده‌ای استثنایی بوده است، چنانکه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: رسول خدا هزار درِ دانش را به روی من گشود... که هر دری خود به هزار درِ دیگر رهنمون است... به گونه‌ای که اکنون از زمان فرا رسیدن مرگ و پیشامدهای ناگوار خبر دارم و با دانش خدادادی به داوری می‌پردازم. ناگفته پیداست که درهای دانش که در این حدیث آمده است، چیزی فراتر از اصل و قانون کلی است که می‌توان از آن، فروع گوناگون را با روش معمولِ اجتهاد، استنباط کرد. در هیچ مکتب بشری نمی‌توان اصلی را یافت که بسط و گسترش آن، به چنین آگاهی‌های غیبی بینجامد. به فرموده [[امیرمؤمنان]]{{ع}} این دانش‌های غیبی در اختیار یکی از شایستگان [[اهل بیت|اهل بیت‌اش]] قرار گرفته است و تا روز قیامت از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد. بر این اساس، [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} همواره بر این حقیقت پای فشرده‌اند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث رسیده است. گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفه‌هایی همچون جَفر و جامعه، کتاب علی و مصحف فاطمه صورت پذیرفته که ویژگی‌های آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بی گمان پیشوایان [[معصوم]]{{ع}} بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتاب‌ها مستند ساخته‌اند و به ویژه درباره مصحف فاطمه بر این حقیقت پای فشرده‌اند که رویدادهای آینده در آن پیشگویی شده است.
#[[آیا علم غیب قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)|آموختن از پیامبر و امام پیشین]]: [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} هنگام رازگشایی از امور نهانی و غیبی، بارها بر این حقیقت پای می‌فشارد که این آگاهی را از [[رسول خدا]]{{صل}} به دست آورده است. در اینجا برای نمونه، به چند حکایت اشاره می‌کنیم: در روایتی [[امام علی]]{{ع}} در گفتاری به یادماندنی آمادگی خود را برای پاسخ به مشکلات علمی جامعه اعلام می‌کند: از من بپرسید، پیش از آنکه مرا نیابید. به خدا قسم، نمی‌پرسید از گروهی که صد تن را به راه راست می‌خواند و صد تن دیگر را گمراه می‌سازد. جز آنکه شما را آگاه کنم از آن کس که مردم را بدان می‌خواند و آنکه آنان را می‌راند. در این هنگام، یکی از حاضران از روی طعن و استهزا از شمار موهای سر و صورت خود پرسید. امام در پاسخ فرمود: به خدا قسم، حبیبم [[پیامبر]]{{صل}} به من خبر داده است که بر هر دسته از موهایت فرشته‌ای گمارده شده است که تو را لعنت می‌کند و ... در خانه‌ات فرزندی است که پسر رسول خدا را می‌کشد. در برخی از نقل‌ها، این جملات نیز بر پاسخ امام افزوده شده است: به خدا قسم، من شمار موهایت را می‌دانم، اما اگر بگویم، تو چگونه می‌توانی به درستی گفتارم پی ببری؟ این فرزند، کسی نبود جز سنان بن أنس نخعی که در به شهادت رساندن [[امام حسین]]{{ع}} سهمی چشم‌گیر داشت. همچنین نقل است که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} برده‌ای- که سالم نامیده می‌شد خرید و آزاد کرد. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به من خبر داده است: نامی که پدرت بر تو نهاده، میثم است. مشاهده این معجزه، وی را از یاران نزدیک امام ساخت. در ماجرایی، داوری شگفت انگیز [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میان چند برادر و خواهر، آنان را واداشت که آن حضرت را به دلیل آگاهی از غیب پروردگار خود بخوانند. امام با تأکید بر ناروا بودن این پندار، فرمود: به من خبر داده بود که این حادثه در چنین روزی و در این ساعت روی خواهد داد. نیز نقل است یکی از یاران [[امام علی]]{{ع}} پس از شنیدن پیشگویی‌های آن حضرت، شگفت زده، پرسید: ای امیرمؤمنان، تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ امام در پاسخ فرمود: این، علم غیب نیست، علمی است که از دارنده علم آموخته‌ام. علم غیب، علم قیامت است و آنچه خدا در گفته خود شمرده است که {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ]]}}<ref>سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند و جز این، علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخته و او نیز مرا آموخته و دعا کرده است که سینه من آن را فرا گیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد. امیرمؤمنان{{ع}} بارها از شهادت خود و چگونگی‌اش خبر داده است و این گونه بر تردید ناپذیری‌اش پای فشرده است: به خدا سوگند، چنین خواهد شد. دروغ نمی‌گویم و به من دروغ نگفته‌اند. گاه می‌فرمود: در انتظار روزی هستم که وعده رسول خدا{{صل}} تحقق یابد و محاسنم با خون سر خضاب گردد. در برخی دیگر از روایات، امام با استناد به سخن پیامبراکرم{{صل}} روز دقیق ضربت خوردن و شهادت خود را نیز تعیین کرده است. اندیشه‌مندان شیعه و سنی در اینکه [[امام علی]]{{ع}} بیش از هر کس از گنجینه علوم نبوی بهره برده و در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} دانش اندوخته است، اتفاق نظر دارند. احادیثی از این دست در کتب هر دو گروه فراوان به چشم می‌خورد که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: هر گاه از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌پرسیدیم، پاسخ می‌داد و چون ساکت می‌شدیم، خود آغاز به سخن می‌کرد. اما نکته در خور توجه آن است که این بهره‌گیری همواره به گونه عادی نبوده و چه بسا راه فراگیری علوم غیبی، خود نیز پدیده‌ای استثنایی بوده است، چنانکه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: رسول خدا هزار درِ دانش را به روی من گشود... که هر دری خود به هزار درِ دیگر رهنمون است... به گونه‌ای که اکنون از زمان فرا رسیدن مرگ و پیشامدهای ناگوار خبر دارم و با دانش خدادادی به داوری می‌پردازم. ناگفته پیداست که درهای دانش که در این حدیث آمده است، چیزی فراتر از اصل و قانون کلی است که می‌توان از آن، فروع گوناگون را با روش معمولِ اجتهاد، استنباط کرد. در هیچ مکتب بشری نمی‌توان اصلی را یافت که بسط و گسترش آن، به چنین آگاهی‌های غیبی بینجامد. به فرموده [[امیرمؤمنان]]{{ع}} این دانش‌های غیبی در اختیار یکی از شایستگان [[اهل بیت]]‌اش قرار گرفته است و تا روز قیامت از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد. بر این اساس، [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} همواره بر این حقیقت پای فشرده‌اند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث رسیده است. گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفه‌هایی همچون جَفر و جامعه، کتاب علی و مصحف فاطمه صورت پذیرفته که ویژگی‌های آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بی گمان پیشوایان [[معصوم]]{{ع}} بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتاب‌ها مستند ساخته‌اند و به ویژه درباره مصحف فاطمه بر این حقیقت پای فشرده‌اند که رویدادهای آینده در آن پیشگویی شده است.
#[[آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|فهم بطون قرآن]]: به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن می‌توان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژه‌ای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را می‌داند، توانایی خود را برای بهره گیری از کتاب الهی چنین شرح می‌دهد: از آن قرآن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید،‌ اما من شما را از آن خبر می‌دهم. بدانید که در قرآن دانش آینده و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>.
#[[آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|فهم بطون قرآن]]: به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن می‌توان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژه‌ای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را می‌داند، توانایی خود را برای بهره گیری از کتاب الهی چنین شرح می‌دهد: از آن قرآن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید،‌ اما من شما را از آن خبر می‌دهم. بدانید که در قرآن دانش آینده و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>.
}}
}}
خط ۴۷۰: خط ۴۶۸:
[[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نکت به حالتی می‌گویند]] که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید. شخصی از امام صادق {{ع}} پرسید: گاهی که ما از شما سؤال می‌پرسیم سریع پاسخ می‌دهید و گاهی کمی مکث می‌کنید سپس پاسخ ما را می‌دهید، علّت آن چیست؟ که حضرت فرمود: بله پاسخ برخی سؤالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما می‌آید سپس ما آنها را به زبان می‌آوریم. در خصوص عمود نور، در منابع روایی برای امام ستونی از نور که به سوی آسمان کشیده شده، تصویر می‌شود که امام هر آنچه از علوم را که بخواهد در آن مشاهده می‌کند.
[[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نکت به حالتی می‌گویند]] که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید. شخصی از امام صادق {{ع}} پرسید: گاهی که ما از شما سؤال می‌پرسیم سریع پاسخ می‌دهید و گاهی کمی مکث می‌کنید سپس پاسخ ما را می‌دهید، علّت آن چیست؟ که حضرت فرمود: بله پاسخ برخی سؤالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما می‌آید سپس ما آنها را به زبان می‌آوریم. در خصوص عمود نور، در منابع روایی برای امام ستونی از نور که به سوی آسمان کشیده شده، تصویر می‌شود که امام هر آنچه از علوم را که بخواهد در آن مشاهده می‌کند.


با وجود اینکه برخی از منابع علم امام را با توجه به روایات ذکر کردیم و البته به برخی نیز نپرداختیم، امّا این نکته حائز اهمیت است که علم غیب امام منحصر و محدود به این منابع نیست و به تصریح برخی روایات، [[ آیا علم غیب معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|علم امام همواره در حال افزایش است]]. به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخ‌های متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه {{عم}} و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به این‌ها نیست، ابوبصیر می‌پرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ می‌دهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است»<ref>[[چند پاسخ درباره چگونگی علم امام (مقاله)|چند پاسخ درباره چگونگی علم امام]]</ref>.
با وجود اینکه برخی از منابع علم امام را با توجه به روایات ذکر کردیم و البته به برخی نیز نپرداختیم، امّا این نکته حائز اهمیت است که علم غیب امام منحصر و محدود به این منابع نیست و به تصریح برخی روایات، [[آیا علم غیب معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)|علم امام همواره در حال افزایش است]]. به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخ‌های متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه {{عم}} و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به این‌ها نیست، ابوبصیر می‌پرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ می‌دهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است»<ref>[[چند پاسخ درباره چگونگی علم امام (مقاله)|چند پاسخ درباره چگونگی علم امام]]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۷۸: خط ۴۷۶:
| پاسخ = پژوهشگران  ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
| پاسخ = پژوهشگران  ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:


«[[امام]] به آن معنایى که قرآن آن را استعمال می‌‏کند، کسی است که حجاب از پیش رویش برداشته شده و با [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت آسمان‌ها و زمین]] به [[ آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|باطن امور]] آگاه است. این آگاهی همان [[علم غیب]] است که [[امام]]{{ع}} دارا می‌‎باشد؛ که در این آیات به آن اشاره شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد»؛ سوره انعام، آیه ۷۵.</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}<ref>هرگز! اگر به دانش بی‌گمان بدانید به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه ۵ و ۶.</ref>. بنابراین [[امام]]{{ع}} با [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت]] و با [[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به حقیقت قرآن]] و [[آیا علم الکتاب علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|داشتن علم الکتاب]]، عالم به غیب است؛ البته به اذن خدا. برای [[علم غیب]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{عم}} چند منبع نیز ذکر شده است: اول: [[ رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن کریم]]؛ دوم: [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از رسول اکرم]]{{صل}}؛ سوم: [[رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف امام على، الجفر و الجامعه، مصحف فاطمه و کتاب‌ای دیگری که در نزد آنان مى‏ باشد]]<ref>تفسير تطبيقى، ص ۴۳۰.</ref>»<ref>[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/42/%D8%B7%D8%A8%D9%82%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%BA%D9%8A%D8%A8%20%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]</ref>.
«[[امام]] به آن معنایى که قرآن آن را استعمال می‌‏کند، کسی است که حجاب از پیش رویش برداشته شده و با [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت آسمان‌ها و زمین]] به [[آیا علم به خطورات قلبی یا ضمائر و نهان آدمیان علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|باطن امور]] آگاه است. این آگاهی همان [[علم غیب]] است که [[امام]]{{ع}} دارا می‌‎باشد؛ که در این آیات به آن اشاره شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد»؛ سوره انعام، آیه ۷۵.</ref> و نیز فرموده: {{متن قرآن|كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}<ref>هرگز! اگر به دانش بی‌گمان بدانید به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه ۵ و ۶.</ref>. بنابراین [[امام]]{{ع}} با [[آیا علم به ملکوت علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|مشاهده ملکوت]] و با [[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به حقیقت قرآن]] و [[آیا علم الکتاب علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|داشتن علم الکتاب]]، عالم به غیب است؛ البته به اذن خدا. برای [[علم غیب]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{عم}} چند منبع نیز ذکر شده است: اول: [[رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|قرآن کریم]]؛ دوم: [[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وراثت از رسول اکرم]]{{صل}}؛ سوم: [[رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف امام على، الجفر و الجامعه، مصحف فاطمه و کتاب‌ای دیگری که در نزد آنان مى‏ باشد]]<ref>تفسير تطبيقى، ص ۴۳۰.</ref>»<ref>[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/42/%D8%B7%D8%A8%D9%82%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%BA%D9%8A%D8%A8%20%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۶۲: خط ۵۶۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:(ب ت): پرسش‌هایی با ۲۹ پاسخ]]
[[رده:(ب ت): پرسش‌هایی با ۲۹ پاسخ]]
[[رده:(ب ت): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۲۹ پاسخ]]
[[رده:(ب ت): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۲۹ پاسخ]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش