پرش به محتوا

کرامات امام جواد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۰۵: خط ۴۰۵:
===[[احضار ارواح]] مردگان===
===[[احضار ارواح]] مردگان===
[[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: شخصی [[خدمت]] پدرم [[امام جواد]]{{ع}} آمد. او از [[مرگ]] زودرس [[پدر]] و [[اموال]] باقی مانده‌اش، که حدود هزار دینار بود، سخن می‌گفت و اینکه پدرش آن اموال را جایی مخفی کرده است که هیچ کس از آن خبر ندارد.
[[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: شخصی [[خدمت]] پدرم [[امام جواد]]{{ع}} آمد. او از [[مرگ]] زودرس [[پدر]] و [[اموال]] باقی مانده‌اش، که حدود هزار دینار بود، سخن می‌گفت و اینکه پدرش آن اموال را جایی مخفی کرده است که هیچ کس از آن خبر ندارد.
وی از رخداد [[زندگی]] خویش سخت [[اندوهگین]] بوده، می‌گفت: ای فرزند [[رسول خدا]]! اکنون برای تأمین مخارج زندگی، به شدت به [[ثروت]] مخفی شده پدر نیازمند هستیم.
وی از رخداد [[زندگی]] خویش سخت [[اندوهگین]] بوده، می‌گفت: ای فرزند [[رسول خدا]]! اکنون برای تأمین مخارج زندگی، به شدت به [[ثروت]] مخفی شده پدر نیازمند هستیم.
امام جواد{{ع}} فرمود: از [[ذکر صلوات بر محمد و آل محمد]]{{عم}} کمک بگیر! امشب پس از [[نماز]] عشاء، یکصد بار بر [[پیامبر و آل او]]{{عم}} [[درود]] بفرست که به [[یقین]] پدرت هنگام [[خواب]] به دیدنت خواهد آمد و از جایگاه اموال گم شده آگاهت می‌کند.
امام جواد{{ع}} فرمود: از [[ذکر صلوات بر محمد و آل محمد]]{{عم}} کمک بگیر! امشب پس از [[نماز]] عشاء، یکصد بار بر [[پیامبر و آل او]]{{عم}} [[درود]] بفرست که به [[یقین]] پدرت هنگام [[خواب]] به دیدنت خواهد آمد و از جایگاه اموال گم شده آگاهت می‌کند.
امام هادی{{ع}} می‌فرماید: آن مرد به دستور پدرم عمل کرد. همان شب، پدرش به خواب وی آمد و از جایگاه اموال گم شده به او خبر داد.
امام هادی{{ع}} می‌فرماید: آن مرد به دستور پدرم عمل کرد. همان شب، پدرش به خواب وی آمد و از جایگاه اموال گم شده به او خبر داد.
خط ۴۱۵: خط ۴۱۵:
===دو نمایش ناموفق با [[معجزه امام]] [[جواد]]{{ع}}===
===دو نمایش ناموفق با [[معجزه امام]] [[جواد]]{{ع}}===
[[مأمون عباسی]] یکی از [[حاکمان]] معاصر امام جواد{{ع}} است. او در مناسبت‌های مختلف، با نیرنگ‌های گوناگون و روش‌های متفاوت، تلاش می‌کند تا [[امام]]{{ع}} را در نظر [[مردم]] [[تحقیر]] کند و کوچک نمایش دهد. یکی از این نمایش‌ها را در [[مراسم]] [[ازدواج]] دخترش با [[حضرت جواد]]{{ع}} به صحنه می‌آورد.
[[مأمون عباسی]] یکی از [[حاکمان]] معاصر امام جواد{{ع}} است. او در مناسبت‌های مختلف، با نیرنگ‌های گوناگون و روش‌های متفاوت، تلاش می‌کند تا [[امام]]{{ع}} را در نظر [[مردم]] [[تحقیر]] کند و کوچک نمایش دهد. یکی از این نمایش‌ها را در [[مراسم]] [[ازدواج]] دخترش با [[حضرت جواد]]{{ع}} به صحنه می‌آورد.
او دستور می‌دهد که تعداد دویست نفر از [[زیباترین]] [[کنیزان]] دربار با پوششی زننده، در حالی که جام‌هایی پر از جواهر به دست گرفته‌اند، در مسیر حرکت امام{{ع}} تا ورودی قصر صف کشیده، مراسم استقبال انجام دهند.
او دستور می‌دهد که تعداد دویست نفر از [[زیباترین]] [[کنیزان]] دربار با پوششی زننده، در حالی که جام‌هایی پر از جواهر به دست گرفته‌اند، در مسیر حرکت امام{{ع}} تا ورودی قصر صف کشیده، مراسم استقبال انجام دهند.
[[انگیزه]] او از این کار، فقط جلب توجه و [[خیره]] کردن چشم و نظر مهمان [[دعوت]] شده به [[قصر]] [[خلیفه]] بود. اما امام{{ع}} بی‌توجه به حضور گسترده این همه [[کنیزکان]]، به طرف قصر حرکت می‌کند و بر خلیفه وارد می‌شود و با تدبیرخویش، اولین صحنه نمایش خلیفه را ناموفق جلوه می‌دهد.
[[انگیزه]] او از این کار، فقط جلب توجه و [[خیره]] کردن چشم و نظر مهمان [[دعوت]] شده به [[قصر]] [[خلیفه]] بود. اما امام{{ع}} بی‌توجه به حضور گسترده این همه [[کنیزکان]]، به طرف قصر حرکت می‌کند و بر خلیفه وارد می‌شود و با تدبیرخویش، اولین صحنه نمایش خلیفه را ناموفق جلوه می‌دهد.


۷۳٬۳۵۲

ویرایش