اصلاح در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[اصلاح]] گاه به اقامه و برپاداشتن چیزی پس از [[فساد]] و خرابی<ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۸۴؛ اقرب الموارد، ج ۳، ص ۲۷۲؛ تاج العروس، ج ۴، ص ۱۲۵، «صلح».</ref> و گاه به بازگشت به حالت [[اعتدال]] حاصل میشود<ref>مفردات، ص ۶۳۶، «فسد».</ref>. | [[اصلاح]] گاه به اقامه و برپاداشتن چیزی پس از [[فساد]] و خرابی<ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۸۴؛ اقرب الموارد، ج ۳، ص ۲۷۲؛ تاج العروس، ج ۴، ص ۱۲۵، «صلح».</ref> و گاه به بازگشت به حالت [[اعتدال]] حاصل میشود<ref>مفردات، ص ۶۳۶، «فسد».</ref>. | ||
واژه [[انگلیسی]] Reform بیشتر با رویکرد [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] به معنای درست کردن، [[آشتی]]، تعمیر و... به کار میرود<ref>فرهنگ معاصر، ص ۳۷۸.</ref> | واژه [[انگلیسی]] Reform بیشتر با رویکرد [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] به معنای درست کردن، [[آشتی]]، تعمیر و... به کار میرود<ref>فرهنگ معاصر، ص ۳۷۸.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
==[[اصلاح]] در [[قرآن]]== | ==[[اصلاح]] در [[قرآن]]== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
این مجموعه موارد را میتوان در یک دستهبندی موضوعی چنین برشمرد: | این مجموعه موارد را میتوان در یک دستهبندی موضوعی چنین برشمرد: | ||
#[[مصالحه]] و [[گذشت]]: {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است...» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref>، | # [[مصالحه]] و [[گذشت]]: {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است...» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref>، | ||
#رفع [[نزاع]] بین دو نفر یا [[اصلاح]] میان [[انسانها]]: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref> «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و [[اصلاح]] میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی [[اصلاح]] باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ...}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا [[اصلاح]]ی میان مردم فرمان دهد...» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۹-۱۰.</ref><ref>مفردات، ص ۴۸۹ ۴۹۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۲۴، «صلح»؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۹۲.</ref>، | #رفع [[نزاع]] بین دو نفر یا [[اصلاح]] میان [[انسانها]]: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref> «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و [[اصلاح]] میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی [[اصلاح]] باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ...}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا [[اصلاح]]ی میان مردم فرمان دهد...» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۹-۱۰.</ref><ref>مفردات، ص ۴۸۹ ۴۹۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۲۴، «صلح»؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۹۲.</ref>، | ||
#[[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]: {{متن قرآن|...وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا...}}<ref> «...و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند...» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|...وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«...و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>؛ | # [[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]: {{متن قرآن|...وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا...}}<ref> «...و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند...» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>؛ {{متن قرآن|...وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«...و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref>؛ | ||
#[[جوان]] ساختن پیر و رفع نازایی: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ...}}<ref> «آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم...» سوره انبیاء، آیه ۹۰.</ref><ref>التحقیق، ج ۶، ص ۲۶۵ ۲۶۶، «صلح»؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۱۶.</ref>، | # [[جوان]] ساختن پیر و رفع نازایی: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ...}}<ref> «آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم...» سوره انبیاء، آیه ۹۰.</ref><ref>التحقیق، ج ۶، ص ۲۶۵ ۲۶۶، «صلح»؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۱۶.</ref>، | ||
#[[احسان]] به [[والدین]]: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۱.</ref>، | # [[احسان]] به [[والدین]]: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۱.</ref>، | ||
#[[توبه]] و جبران گذشته: {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «...پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر کس پس از ستم کردن خویش توبه کند و به راه آید بیگمان خداوند توبه او را میپذیرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«جز کسانی که توبه کردند و به [[اصلاح]] (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و از میان شما آن دو تن (زن و مرد) را که آن (زنا) را انجام میدهند بیازارید و اگر توبه کنند و به راه آیند از ایشان دست باز دارید که بیگمان خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|...فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«...آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ}}<ref>«یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.</ref>، | # [[توبه]] و جبران گذشته: {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «...پروردگارتان بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است: چنانچه هر یک از شما از سر نادانی کار بدی انجام دهد، آنگاه از پس آن توبه کند و به راه آید، چنین است که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر کس پس از ستم کردن خویش توبه کند و به راه آید بیگمان خداوند توبه او را میپذیرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«جز کسانی که توبه کردند و به [[اصلاح]] (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و از میان شما آن دو تن (زن و مرد) را که آن (زنا) را انجام میدهند بیازارید و اگر توبه کنند و به راه آیند از ایشان دست باز دارید که بیگمان خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|...فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«...آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ}}<ref>«یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.</ref>، | ||
#[[تقوا]] و انجام دادن [[عمل صالح]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما میخوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref> | # [[تقوا]] و انجام دادن [[عمل صالح]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما میخوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۴۱.</ref> | ||
#[[امر به معروف و نهی از منکر]]: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref> «گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز [[اصلاح]] نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref><ref>تفسیر المنار، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref> | # [[امر به معروف و نهی از منکر]]: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref> «گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز [[اصلاح]] نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref><ref>تفسیر المنار، ج ۱۲، ص ۱۴۵.</ref> | ||
#[[قبولی اعمال]]: {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref> «تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref> | # [[قبولی اعمال]]: {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref> «تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref><ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص۵۸۴؛ الصافی، ج۴، ص ۲۰۶؛ تفسیر الجلالین، ص ۴۳۰.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
==حوزه معنایی [[اصلاح]]== | ==حوزه معنایی [[اصلاح]]== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در برخی [[آیات]]، [[اصلاح]] در برابر [[افساد]] به کار رفته است؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند آن را به زودی تباه خواهد کرد، همانا خداوند کار تبهکاران را به سامان نمیآورد» سوره یونس، آیه ۸۱.</ref> که در آن از قول [[حضرت موسی]] {{ع}} خطاب به ساحران تأکید میکند که [[خداوند]] عمل [[مفسدان]] را [[اصلاح]] نمیکند. | در برخی [[آیات]]، [[اصلاح]] در برابر [[افساد]] به کار رفته است؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند آن را به زودی تباه خواهد کرد، همانا خداوند کار تبهکاران را به سامان نمیآورد» سوره یونس، آیه ۸۱.</ref> که در آن از قول [[حضرت موسی]] {{ع}} خطاب به ساحران تأکید میکند که [[خداوند]] عمل [[مفسدان]] را [[اصلاح]] نمیکند. | ||
[[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که [[صلاح]] و [[فساد]] دو امر متقابل و ضد یکدیگر است و [[سنت الهی]] بر آن است که اثر متناسب و ویژه هر یک از [[صلاح]] و [[فساد]] را بر [[صالح]] و [[فاسد]] مترتب کند و اثر [[عمل صالح]] [[سازگاری]] و هماهنگی با سایر حقایق عالم و اثر عمل [[فاسد]] ناسازگاری با سایر حقایق عالم است، پس این پدیده استثنایی بهطور طبیعی بر اثر واکنش سایر اسباب عالم با همه قوا و وسائل مؤثرش، محکوم به نابودی است، بنابراین، [[باطل]] در [[نظام آفرینش]] دوام نمییابد و سرانجام [[جهان]] روبه بهبودی و [[اصلاح]] است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمیگردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره منافقون، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمیکند» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«همانا خداوند کار تبهکاران را به سامان نمیآورد» سوره یونس، آیه ۸۱.</ref> | [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که [[صلاح]] و [[فساد]] دو امر متقابل و ضد یکدیگر است و [[سنت الهی]] بر آن است که اثر متناسب و ویژه هر یک از [[صلاح]] و [[فساد]] را بر [[صالح]] و [[فاسد]] مترتب کند و اثر [[عمل صالح]] [[سازگاری]] و هماهنگی با سایر حقایق عالم و اثر عمل [[فاسد]] ناسازگاری با سایر حقایق عالم است، پس این پدیده استثنایی بهطور طبیعی بر اثر واکنش سایر اسباب عالم با همه قوا و وسائل مؤثرش، محکوم به نابودی است، بنابراین، [[باطل]] در [[نظام آفرینش]] دوام نمییابد و سرانجام [[جهان]] روبه بهبودی و [[اصلاح]] است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمیگردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«بیگمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره منافقون، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمیکند» سوره غافر، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«همانا خداوند کار تبهکاران را به سامان نمیآورد» سوره یونس، آیه ۸۱.</ref><ref>المیزان، ج ۱۰، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> | ||
بنابر دیدگاه پیشگفته، [[انسان]] نیز که جزئی از عالم [[آفرینش]] است از این [[قانون]] کلی بیرون نیست، پس اگر طبق [[هدایت]] فطرتش [[رفتار]] کرد به آن سعادتی که برایش مقدر شده میرسد و اگر از حدود خود [[تجاوز]] کرد، یعنی در [[زمین]]، [[فساد]] پیشه کرد، [[خدای سبحان]] به قحط و گرفتاری و انواع عذابها و نقمتها گرفتارش میکند، تا شاید به سوی [[صلاح]] و سداد بگراید: {{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref> و اگر همچنان بر [[انحراف]] و [[فساد]] خود بماند و بر اثر اینکه [[فساد]] در دلش ریشه دوانیده از آن [[دل]] برنکند، به [[عذاب]] استیصال گرفتارش میکند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> و این بدان جهت است که وقتی [[انسان]] [[صالح]] شد، قهراً عملش هم [[صالح]] میشود و چون [[عمل صالح]] شد، با [[نظام]] عمومی [[جهان]] سازگار میشود و با این [[اعمال صالح]]، [[زمین]] برای [[زندگی]] [[صالح]] میشود<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>. | بنابر دیدگاه پیشگفته، [[انسان]] نیز که جزئی از عالم [[آفرینش]] است از این [[قانون]] کلی بیرون نیست، پس اگر طبق [[هدایت]] فطرتش [[رفتار]] کرد به آن سعادتی که برایش مقدر شده میرسد و اگر از حدود خود [[تجاوز]] کرد، یعنی در [[زمین]]، [[فساد]] پیشه کرد، [[خدای سبحان]] به قحط و گرفتاری و انواع عذابها و نقمتها گرفتارش میکند، تا شاید به سوی [[صلاح]] و سداد بگراید: {{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref> و اگر همچنان بر [[انحراف]] و [[فساد]] خود بماند و بر اثر اینکه [[فساد]] در دلش ریشه دوانیده از آن [[دل]] برنکند، به [[عذاب]] استیصال گرفتارش میکند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> و این بدان جهت است که وقتی [[انسان]] [[صالح]] شد، قهراً عملش هم [[صالح]] میشود و چون [[عمل صالح]] شد، با [[نظام]] عمومی [[جهان]] سازگار میشود و با این [[اعمال صالح]]، [[زمین]] برای [[زندگی]] [[صالح]] میشود<ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>. | ||
در آیاتی دیگر از منافقانی یاد شده که ادعای [[اصلاح]] میکنند، درحالی که ماهیت عملشان [[افساد]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref> | در آیاتی دیگر از منافقانی یاد شده که ادعای [[اصلاح]] میکنند، درحالی که ماهیت عملشان [[افساد]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
===[[اصلاح]] و [[اضلال]]=== | ===[[اصلاح]] و [[اضلال]]=== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ذکر [[اصلاح]] در برابر [[اضلال]] گویای آن است که [[کفر]] و [[حقستیزی]]، سبب نابودی [[اعمال]] گشته<ref>المیزان، ح ۱۸، ص ۲۲۳.</ref> و [[ایمان]] و [[اعمال صالح]]، سبب [[اصلاح]] امور [[دنیایی]] و [[دینی]] میگردد<ref>التبیان، ج۹، ص ۲۹۲؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۴۶.</ref>. | ذکر [[اصلاح]] در برابر [[اضلال]] گویای آن است که [[کفر]] و [[حقستیزی]]، سبب نابودی [[اعمال]] گشته<ref>المیزان، ح ۱۸، ص ۲۲۳.</ref> و [[ایمان]] و [[اعمال صالح]]، سبب [[اصلاح]] امور [[دنیایی]] و [[دینی]] میگردد<ref>التبیان، ج۹، ص ۲۹۲؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
برخی نیز [[اصلاح]] را در [[دنیا]] به [[نصرت الهی]] در [[عبادت]]<ref>تفسیر غریب القرآن، ص ۴۴۷.</ref> و در [[آخرت]] به ورود در [[بهشت]] معنا کردهاند<ref>تفسیر غریب القرآن، ص ۴۴۷؛ جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۵۱.</ref> و گروهی دیگر به معنای [[اصلاح]] نیّات گرفتهاند؛ یعنی [[خداوند]] نیّاتشان را [[اصلاح]] میکند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۴۹.</ref> | برخی نیز [[اصلاح]] را در [[دنیا]] به [[نصرت الهی]] در [[عبادت]]<ref>تفسیر غریب القرآن، ص ۴۴۷.</ref> و در [[آخرت]] به ورود در [[بهشت]] معنا کردهاند<ref>تفسیر غریب القرآن، ص ۴۴۷؛ جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۵۱.</ref> و گروهی دیگر به معنای [[اصلاح]] نیّات گرفتهاند؛ یعنی [[خداوند]] نیّاتشان را [[اصلاح]] میکند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۴۹.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
===[[اصلاح]] و [[توبه]]=== | ===[[اصلاح]] و [[توبه]]=== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
حتی در برخی موارد کیفرهای [[دنیوی]] با [[توبه]] و [[اصلاح]] برداشته میشود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ... إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند... مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۴-۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و از میان شما آن دو تن (زن و مرد) را که آن (زنا) را انجام میدهند بیازارید و اگر توبه کنند و به راه آیند از ایشان دست باز دارید که بیگمان خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۶.</ref>. | حتی در برخی موارد کیفرهای [[دنیوی]] با [[توبه]] و [[اصلاح]] برداشته میشود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ... إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند... مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۴-۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و از میان شما آن دو تن (زن و مرد) را که آن (زنا) را انجام میدهند بیازارید و اگر توبه کنند و به راه آیند از ایشان دست باز دارید که بیگمان خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۶.</ref>. | ||
در آیهای دیگر رابطه [[اصلاح]] و [[توبه]] اینگونه بیان شده که ریشههای [[کفر]] و [[نفاق]] نمیخشکد، مگر [[توبه]] و [[اصلاح]] با هم باشد: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ... إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ}}<ref>«منافقان در اشکوبه فروتر دوزخاند و برای آنان یاوری نمییابی مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند» سوره نساء، آیه ۱۴۵-۱۴۶.</ref>؛ به این معنا که [[بازگشت به سوی خدا]] هنگامی مفید است که فرد آنچه را تاکنون تباه ساخته، [[اصلاح]] کند و این [[اصلاح]] نیز نتیجه نمیدهد، مگر آنکه [[انسان]] خودش را از [[لغزش]] و [[خطا]] به [[خدا]] بسپارد: {{متن قرآن|وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ}} و از او [[عصمت]] و [[مصونیت]] بخواهد و باز این اعتصام به سرانجام نمیرسد، مگر اینکه [[انسان]] [[دین]] خود را برای [[خدا]] [[خالص]] کند، زیرا [[شرک]] [[ظلم]] است و بخشیده نمیشود، پس وقتی که بیماردلان [[توبه]] کرده و [[مفاسد]] خود را [[اصلاح]] کردند و به [[خدا]] اعتصام جستند و [[دین]] خود را برای [[خدا]] [[خالص]] کردند، آنگاه [[مؤمن حقیقی]] خواهند بود: {{متن قرآن|...الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«...آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.</ref> | در آیهای دیگر رابطه [[اصلاح]] و [[توبه]] اینگونه بیان شده که ریشههای [[کفر]] و [[نفاق]] نمیخشکد، مگر [[توبه]] و [[اصلاح]] با هم باشد: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ... إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ}}<ref>«منافقان در اشکوبه فروتر دوزخاند و برای آنان یاوری نمییابی مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند» سوره نساء، آیه ۱۴۵-۱۴۶.</ref>؛ به این معنا که [[بازگشت به سوی خدا]] هنگامی مفید است که فرد آنچه را تاکنون تباه ساخته، [[اصلاح]] کند و این [[اصلاح]] نیز نتیجه نمیدهد، مگر آنکه [[انسان]] خودش را از [[لغزش]] و [[خطا]] به [[خدا]] بسپارد: {{متن قرآن|وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ}} و از او [[عصمت]] و [[مصونیت]] بخواهد و باز این اعتصام به سرانجام نمیرسد، مگر اینکه [[انسان]] [[دین]] خود را برای [[خدا]] [[خالص]] کند، زیرا [[شرک]] [[ظلم]] است و بخشیده نمیشود، پس وقتی که بیماردلان [[توبه]] کرده و [[مفاسد]] خود را [[اصلاح]] کردند و به [[خدا]] اعتصام جستند و [[دین]] خود را برای [[خدا]] [[خالص]] کردند، آنگاه [[مؤمن حقیقی]] خواهند بود: {{متن قرآن|...الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«...آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.</ref><ref>التبیان، ج ۳، ص ۳۶۹؛ المیزان، ج ۵، ص ۱۲۴.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
===[[اصلاح]] و [[ایمان]]، [[عمل صالح]] و [[تقوا]]=== | ===[[اصلاح]] و [[ایمان]]، [[عمل صالح]] و [[تقوا]]=== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
[[مفسران]] در [[تفسیر]] "[[اصلاح اعمال]] [[بندگان]]" گفتهاند: [[خداوند]] به آنها در مورد اعمالشان [[لطف]] و [[عنایت]] کرده تا به روشی سالم و دور از [[فساد]] بر راه [[ایمان]] [[استقامت]] ورزند<ref>التبیان، ج ۸، ص ۳۶۶.</ref>. در آیهای دیگر مصادیق [[اصلاح اعمال]] را برشمرده و صاحبان آنها را از [[مصلحان]] برمیشمارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>. | [[مفسران]] در [[تفسیر]] "[[اصلاح اعمال]] [[بندگان]]" گفتهاند: [[خداوند]] به آنها در مورد اعمالشان [[لطف]] و [[عنایت]] کرده تا به روشی سالم و دور از [[فساد]] بر راه [[ایمان]] [[استقامت]] ورزند<ref>التبیان، ج ۸، ص ۳۶۶.</ref>. در آیهای دیگر مصادیق [[اصلاح اعمال]] را برشمرده و صاحبان آنها را از [[مصلحان]] برمیشمارد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>. | ||
در کنار این مجموعه در آیاتی دیگر، از منافقانی یاد شده که از روی ایمانی ظاهری برای [[فریب]] [[خدا]] و [[مؤمنان]] ادعای [[اصلاح]]گری میکنند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند. با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند...» سوره بقره، آیه ۸-۹.</ref>، درحالی که ماهیت عمل آنان در تناسب با [[کفر]] [[باطنی]] آنها، [[افساد]] و نه [[اصلاح]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref> | در کنار این مجموعه در آیاتی دیگر، از منافقانی یاد شده که از روی ایمانی ظاهری برای [[فریب]] [[خدا]] و [[مؤمنان]] ادعای [[اصلاح]]گری میکنند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند. با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند...» سوره بقره، آیه ۸-۹.</ref>، درحالی که ماهیت عمل آنان در تناسب با [[کفر]] [[باطنی]] آنها، [[افساد]] و نه [[اصلاح]] است: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم» سوره بقره، آیه ۱۱.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
==حوزههای [[اصلاح]]== | ==حوزههای [[اصلاح]]== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
===رابطه [[انسان]] با [[خدا]]=== | ===رابطه [[انسان]] با [[خدا]]=== | ||
در پارهای از [[آیات]] از [[نماز]] در نقش رابطهای عبادی میان [[خدا]] و [[انسان]] و از مصادیق [[اصلاح]]گری یاد شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>. بین [[انسان]] و [[بازگشت به خدا]] ([[توبه]]) در ارتباط با [[اصلاح اعمال]] نیز رابطهای مستقیم برقرار است، زیرا [[توبه]] از سویی شرط [[اصلاح اعمال]] و از سوی دیگر از راههای برقراری ارتباط با [[خداوند]]، شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند جز کسانی که توبه کردند و به [[اصلاح]] (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>؛ همچنین از کاربردهای [[اصلاح]] در حوزه [[ارتباط انسان با خدا]]، درخواست [[اصلاح]] و [[نیکی]] برای ذریّه و [[نسل]]، از [[خدای سبحان]] است: {{متن قرآن|...وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي...}}<ref>«...و برای من، در دودمانم شایستگی نه...» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> | در پارهای از [[آیات]] از [[نماز]] در نقش رابطهای عبادی میان [[خدا]] و [[انسان]] و از مصادیق [[اصلاح]]گری یاد شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}}<ref>«و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ میزنند و نماز را بر پا میدارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمیگردانیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۰.</ref>. بین [[انسان]] و [[بازگشت به خدا]] ([[توبه]]) در ارتباط با [[اصلاح اعمال]] نیز رابطهای مستقیم برقرار است، زیرا [[توبه]] از سویی شرط [[اصلاح اعمال]] و از سوی دیگر از راههای برقراری ارتباط با [[خداوند]]، شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند جز کسانی که توبه کردند و به [[اصلاح]] (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>؛ همچنین از کاربردهای [[اصلاح]] در حوزه [[ارتباط انسان با خدا]]، درخواست [[اصلاح]] و [[نیکی]] برای ذریّه و [[نسل]]، از [[خدای سبحان]] است: {{متن قرآن|...وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي...}}<ref>«...و برای من، در دودمانم شایستگی نه...» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
===رابطه [[انسان]] با انسانهای دیگر=== | ===رابطه [[انسان]] با انسانهای دیگر=== | ||
بیشترین موارد کاربرد [[اصلاح]] در [[قرآن]] به این حوزه مربوط میشود که گاه در دامنه محدودتری به [[اصلاح]] امور [[خانواده]] مربوط میشود و گاه در سطح [[روابط اجتماعی]] به آن پرداخته میشود: | بیشترین موارد کاربرد [[اصلاح]] در [[قرآن]] به این حوزه مربوط میشود که گاه در دامنه محدودتری به [[اصلاح]] امور [[خانواده]] مربوط میشود و گاه در سطح [[روابط اجتماعی]] به آن پرداخته میشود: | ||
#'''[[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]:''' [[قرآن]] برای [[حل اختلافات]] داخلی [[خانواده]] پیشنهاد میکند که هنگام [[ترس]] از جدایی دو [[همسر]] از یکدیگر، [[داوری]] از سوی مرد و [[داوری]] از طرف [[زن]] تلاش کنند تا میان این [[زن]] و شوهر [[دوستی]] و [[آشتی]] ایجاد کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی [[اصلاح]] باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> | #'''[[رفع اختلافات]] [[خانوادگی]]:''' [[قرآن]] برای [[حل اختلافات]] داخلی [[خانواده]] پیشنهاد میکند که هنگام [[ترس]] از جدایی دو [[همسر]] از یکدیگر، [[داوری]] از سوی مرد و [[داوری]] از طرف [[زن]] تلاش کنند تا میان این [[زن]] و شوهر [[دوستی]] و [[آشتی]] ایجاد کنند: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی [[اصلاح]] باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>التبیان، ج ۳، ص ۱۹۲؛ مجمع البیان، ج ۳، ص ۷۰؛ تفسیر المنار، ج ۵، ص۷۸-۷۹.</ref> و در صورتی نیز که [[زن]] بداند شوهرش به عللی مانند [[پیری]] یا [[بیماری]] از او رویگردان شده پیشنهاد اولیه [[قرآن]]، [[برقراری صلح]] و [[آشتی]] میان آنهاست. مراد از [[صلح]] در این [[آیه]] [[سازش]] و [[مصالحه]] است که با [[چشمپوشی]] [[زن]] از برخی یا تمام [[حقوق]] همسری حاصل میشود و حتی چنین سازشی از مفارقت و جدایی بهتر است: {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۳؛ الصافی، ج ۱، ص ۵۰۷؛ المیزان، ج ۵، ص ۱۰۶.</ref> و در [[آیه]] {{متن قرآن|...فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«...پس، (از یکی) یکسره رو مگردانید که او را سرگردان واگذارید و اگر (میان خود و او را) سازش دهید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۲۹.</ref> نیز به مردانی که بیش از یک [[همسر]] برگزیدهاند سفارش میکند که از مراعات [[عدالت]] میانشان روی نگردانده، همواره درصدد [[اصلاح]] و برقراری [[محبت]] میانشان باشند<ref>مجمع البیان، ج۳، ص ۱۸۵؛ المیزان، ج ۵، ص۱۰۶.</ref> و در صورت وقوع [[طلاق]] نیز تنها هنگامی شوهر [[حق]] بازگشت به همسرش را دارد که خیرخواهانه درصدد [[اصلاح]] [[اختلافات]] برآمده باشد؛ نه آنکه قصد [[آزار]] و اذیت او را داشته باشد: {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ... وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا...}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند... و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند...» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۱۰۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۷۸.</ref> | ||
#'''[[اصلاح]] در [[وصیت]]:''' در [[آیه]] {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> درباره [[وصیت]]، به محتضر سفارش شده که به [[معروف]] و [[نیکی]] [[وصیت]] کند و [[حق]] را در نظر بگیرد و بهگونهای [[وصیت]] نکند که موجب [[اختلاف]] و [[نزاع]] [[خانوادگی]] شود و در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر کسی از وصیّتکنندهای بیم گرایشی (نادرست) یا گناهی داشت آنگاه (با دگرگون کردن وصیّت) میان آنان سازش داد، بر او گناهی نیست، بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۸۲.</ref> یادآوری شده که اگر میت برخلاف [[وظیفه شرعی]] خود، بهگونهای اختلافانگیز وصیتی کرد، [[وصی]] میتواند آن را [[اصلاح]] کرده، به شیوه مناسب تغییر دهد و از این جهت گناهی بر او نیست<ref>جامع البیان، مج ۲، ج ۲، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref>. | #'''[[اصلاح]] در [[وصیت]]:''' در [[آیه]] {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref> درباره [[وصیت]]، به محتضر سفارش شده که به [[معروف]] و [[نیکی]] [[وصیت]] کند و [[حق]] را در نظر بگیرد و بهگونهای [[وصیت]] نکند که موجب [[اختلاف]] و [[نزاع]] [[خانوادگی]] شود و در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر کسی از وصیّتکنندهای بیم گرایشی (نادرست) یا گناهی داشت آنگاه (با دگرگون کردن وصیّت) میان آنان سازش داد، بر او گناهی نیست، بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۸۲.</ref> یادآوری شده که اگر میت برخلاف [[وظیفه شرعی]] خود، بهگونهای اختلافانگیز وصیتی کرد، [[وصی]] میتواند آن را [[اصلاح]] کرده، به شیوه مناسب تغییر دهد و از این جهت گناهی بر او نیست<ref>جامع البیان، مج ۲، ج ۲، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref>. | ||
#'''[[اصلاح]] در امور [[یتیم]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ}}<ref>«در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان میپرسند، بگو سامانبخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز میشناسد» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref> به سرپرستان [[یتیمان]] سفارش میکند که به [[اصلاح]] امورشان [[همت]] گمارده آن را نسبت به دیگر مسائل مانند [[استقلال اقتصادی]] آنان در [[اولویت]] قرار دهند و البته [[خداوند]] به روشنی قصد [[اصلاح]] [[حقیقی]] را از دیگر مقاصد باز میشناسد<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref>. بسیاری از [[فقها]] براساس [[آیه]] مزبور [[فتوا]] دادهاند که [[ولیّ]] [[یتیم]] باید دقت کند که اگر آمیختن [[اموال]] او با [[اموال]] خودش به نفع [[یتیم]] است به آن [[اقدام]] کند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۲، ص ۸۲؛ المغنی، ج ۴، ص ۲۹۴؛ المجموع، ج ۱۳، ص ۳۵۵.</ref>. | #'''[[اصلاح]] در امور [[یتیم]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ}}<ref>«در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان میپرسند، بگو سامانبخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز میشناسد» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref> به سرپرستان [[یتیمان]] سفارش میکند که به [[اصلاح]] امورشان [[همت]] گمارده آن را نسبت به دیگر مسائل مانند [[استقلال اقتصادی]] آنان در [[اولویت]] قرار دهند و البته [[خداوند]] به روشنی قصد [[اصلاح]] [[حقیقی]] را از دیگر مقاصد باز میشناسد<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref>. بسیاری از [[فقها]] براساس [[آیه]] مزبور [[فتوا]] دادهاند که [[ولیّ]] [[یتیم]] باید دقت کند که اگر آمیختن [[اموال]] او با [[اموال]] خودش به نفع [[یتیم]] است به آن [[اقدام]] کند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۲، ص ۸۲؛ المغنی، ج ۴، ص ۲۹۴؛ المجموع، ج ۱۳، ص ۳۵۵.</ref>. | ||
#'''[[آشتی]] دادن بین [[مردم]]:''' از دیگر مصادیق [[اصلاح]]، [[آشتی]] دادن بین [[مردم]] ([[اصلاح]] ذاتالبین) است، چنانکه در [[آیه]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا [[اصلاح]]ی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> آمده است که [[نجوا]] را تنها در صورتی مُجاز میداند که قصد [[اصلاح]] و [[آشتی]] دادن بین [[مردم]] در میان باشد. [[اصلاح]] میان [[مردم]] به ایجاد [[مودت]] و رفع [[نزاع]] و بهطور کلی هر چه در بردارنده خیر و [[نیکی]] به دیگران باشد [[تفسیر]] شده است<ref>زبدة البیان، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref>. در این [[آیه]] از [[اصلاح]] در ردیف [[صدقه]] و [[کار نیک]] یاد شده و برای آن، [[پاداش]] بسیار بزرگ [[وعده]] داده شده است. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> نیز [[دستور]] داده شده که در صورت وقوع درگیری میان دو گروه از [[مؤمنان]]، میانشان [[آشتی]] برقرار شود. [[مفسران]] در بیان مبنا و مفاد این [[آشتی]] از [[نصیحت]] و [[دعوت]] به [[حق]] و [[فرمان خداوند]]<ref>الصافی، ج ۵، ص ۵۰.</ref> و [[رضایت]] به [[حکم]] [[قرآن]]<ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۸.</ref> یاد کردهاند. سپس در ادامه [[آیه]] به بررسی کیفیت [[اصلاح]] بین گروههای متخاصم چنین پرداخته میشود که اگر یکی از آن دو گروه [[سرکشی]] کرد و پیشنهاد [[آشتی]] را نپذیرفت در آن صورت با آن گروه بجنگید تا در برابر [[فرمان خداوند]] سر خم کرده، آنگاه بر مبنای [[عدل و داد]] به [[داوری]] میانشان بپردازید: {{متن قرآن|فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> | #'''[[آشتی]] دادن بین [[مردم]]:''' از دیگر مصادیق [[اصلاح]]، [[آشتی]] دادن بین [[مردم]] ([[اصلاح]] ذاتالبین) است، چنانکه در [[آیه]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا [[اصلاح]]ی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> آمده است که [[نجوا]] را تنها در صورتی مُجاز میداند که قصد [[اصلاح]] و [[آشتی]] دادن بین [[مردم]] در میان باشد. [[اصلاح]] میان [[مردم]] به ایجاد [[مودت]] و رفع [[نزاع]] و بهطور کلی هر چه در بردارنده خیر و [[نیکی]] به دیگران باشد [[تفسیر]] شده است<ref>زبدة البیان، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref>. در این [[آیه]] از [[اصلاح]] در ردیف [[صدقه]] و [[کار نیک]] یاد شده و برای آن، [[پاداش]] بسیار بزرگ [[وعده]] داده شده است. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> نیز [[دستور]] داده شده که در صورت وقوع درگیری میان دو گروه از [[مؤمنان]]، میانشان [[آشتی]] برقرار شود. [[مفسران]] در بیان مبنا و مفاد این [[آشتی]] از [[نصیحت]] و [[دعوت]] به [[حق]] و [[فرمان خداوند]]<ref>الصافی، ج ۵، ص ۵۰.</ref> و [[رضایت]] به [[حکم]] [[قرآن]]<ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۸.</ref> یاد کردهاند. سپس در ادامه [[آیه]] به بررسی کیفیت [[اصلاح]] بین گروههای متخاصم چنین پرداخته میشود که اگر یکی از آن دو گروه [[سرکشی]] کرد و پیشنهاد [[آشتی]] را نپذیرفت در آن صورت با آن گروه بجنگید تا در برابر [[فرمان خداوند]] سر خم کرده، آنگاه بر مبنای [[عدل و داد]] به [[داوری]] میانشان بپردازید: {{متن قرآن|فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص ۳۴۶؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰۰؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۵.</ref> [[مفسران]] در [[تفسیر]] کلمه {{متن قرآن|بِالْعَدْلِ}} گفتهاند: پس از [[شکست]] [[قوم]] [[سرکش]] باید از [[ستم]] به آنها و تضییع حقوقشان پرهیز شود<ref>جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۳۱۶؛ الصافی، ج ۵، ص ۵۰.</ref>. [[فقهای شیعه]] ذیل این [[آیه]] [[فتوا]] دادهاند که مراد از [[قوم]] [[ستمگر]] طایفهای است که بر [[امام]] [[معصوم]] خروج کنند و بر عموم [[مسلمانان]]، دفع طاغی، [[واجب کفایی]] است<ref>مجمع الفائده، ج ۷، ص ۵۲۴؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref>. گروهی از فقهای [[اهلسنت]] نیز تعبیر {{متن قرآن|فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> را چنین [[تفسیر]] کردهاند که [[حقوق]] افراد را از [[ستمگران]] باز ستانید<ref>المجموع، ج ۱۹، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>. [[ضرورت]] [[اصلاح]] بین [[مردم]] در آیهای دیگر در قالب تأکید بر اصل [[برادری]] مورد توجه قرار گرفته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>. توسعه پیوندهای [[برادری]] میان سایر [[مؤمنان]] به نوعی طرفهای درگیری را به [[آشتی]] فراخوانده و دیگران را به واسطه شدن در این امر برمیانگیزاند<ref>التبیان، ج ۹، ص ۳۴۶؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۵.</ref>. [[قرآن]] در تکمیل فرایند [[اصلاح]] میان [[مردم]] سفارش میکند که [[انسانها]] در درگیریهای روزمره همواره [[گذشت]] و [[بخشش]] را بر [[انتقام]] ترجیح داده، زمینه [[اصلاح]] را گشوده و از [[پاداش الهی]] برخوردار شوند: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> و البته این نه از آن جهت است که [[خداوند]] [[ستمگر]] را [[دوست]] داشته باشد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref><ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۵۱.</ref> | ||
#'''[[اصلاح]]گری [[رهبران]]:''' [[حضرت موسی]] {{ع}} در ماجرای سفر به کوه طور پس از [[جانشینی]] [[هارون]] برای [[رهبری]] [[بنیاسرائیل]] به وی سفارش کرد که در این مسیر از [[پیروی]] آرای [[مفسدان]] پرهیز کرده، به [[اصلاح]] در میانشان برخیزد: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> | #'''[[اصلاح]]گری [[رهبران]]:''' [[حضرت موسی]] {{ع}} در ماجرای سفر به کوه طور پس از [[جانشینی]] [[هارون]] برای [[رهبری]] [[بنیاسرائیل]] به وی سفارش کرد که در این مسیر از [[پیروی]] آرای [[مفسدان]] پرهیز کرده، به [[اصلاح]] در میانشان برخیزد: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>تفسیر المنار، ج ۹، ص۱۲۱؛ المیزان، ج ۸، ص۲۳۶.</ref> | ||
#'''[[اصلاح]] در روابط [[اقتصادی]]:''' رعایت [[انصاف]] و [[عدالت]] در روابط [[اقتصادی]]، از جمله خرید و فروش از دیگر مصادیق [[اصلاح]] در [[قرآن]] است: {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ... وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ...}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید... و در پیمانه و ترازو کم ننهید...» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>. [[حضرت شعیب]] {{ع}} در گفتوگوهای خود با [[مردم]] مدین از آنان خواست کمفروشی نکنند، ترازوها را عادلانه تنظیم کرده و از اتلاف [[حق]] [[مردم]] بپرهیزند و در پایان با شمردن همه کارهای مذکور در زمره [[افساد]]، از گرایش به آن منع کرد: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.</ref>. سپس وی در پاسخ [[تمسخر]] [[قوم]] خود گفت: من قصد [[مخالفت]] و درگیری با شما را ندارم، بلکه به اندازه توان در پی [[اصلاح]] برخاستهام و در این مسیر تنها به [[خداوند]] تکیه کرده، از او آرزوی موفقیت دارم: {{متن قرآن|وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«...و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز [[اصلاح]] نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref> | #'''[[اصلاح]] در روابط [[اقتصادی]]:''' رعایت [[انصاف]] و [[عدالت]] در روابط [[اقتصادی]]، از جمله خرید و فروش از دیگر مصادیق [[اصلاح]] در [[قرآن]] است: {{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ... وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ...}}<ref>«و به سوی (قوم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم که به ایشان) گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید... و در پیمانه و ترازو کم ننهید...» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>. [[حضرت شعیب]] {{ع}} در گفتوگوهای خود با [[مردم]] مدین از آنان خواست کمفروشی نکنند، ترازوها را عادلانه تنظیم کرده و از اتلاف [[حق]] [[مردم]] بپرهیزند و در پایان با شمردن همه کارهای مذکور در زمره [[افساد]]، از گرایش به آن منع کرد: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.</ref>. سپس وی در پاسخ [[تمسخر]] [[قوم]] خود گفت: من قصد [[مخالفت]] و درگیری با شما را ندارم، بلکه به اندازه توان در پی [[اصلاح]] برخاستهام و در این مسیر تنها به [[خداوند]] تکیه کرده، از او آرزوی موفقیت دارم: {{متن قرآن|وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«...و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز [[اصلاح]] نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
===رابطه [[انسان]] با [[طبیعت]]=== | ===رابطه [[انسان]] با [[طبیعت]]=== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
یکی از پیامدهای [[اصلاح]] جلوگیری از [[نزول]] [[عذاب الهی]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>. تعبیر "[[مصلح]]" نشان میدهد که [[صالح]] بودن افراد کافی نیست، بلکه باید [[اصلاح]]گر نیز باشند؛ همچنین از [[آیه]] استظهار میشود که تنها زمانی [[عذاب الهی]] نازل میشود که [[فساد]] همگانی شود<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۰۹.</ref> و بر گروه [[مصلح]] غیر [[ظالم]]، [[بلا]] و [[عذاب]] نازل نمیشود، هرچند [[مشرک]] باشند<ref>کشف الحقائق، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref>. | یکی از پیامدهای [[اصلاح]] جلوگیری از [[نزول]] [[عذاب الهی]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>. تعبیر "[[مصلح]]" نشان میدهد که [[صالح]] بودن افراد کافی نیست، بلکه باید [[اصلاح]]گر نیز باشند؛ همچنین از [[آیه]] استظهار میشود که تنها زمانی [[عذاب الهی]] نازل میشود که [[فساد]] همگانی شود<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۰۹.</ref> و بر گروه [[مصلح]] غیر [[ظالم]]، [[بلا]] و [[عذاب]] نازل نمیشود، هرچند [[مشرک]] باشند<ref>کشف الحقائق، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref>. | ||
در آیاتی، [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[اصلاح]]گری عامل سعادتمندی و موجب [[اطمینان]] از [[آینده]] شمرده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref> | در آیاتی، [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[اصلاح]]گری عامل سعادتمندی و موجب [[اطمینان]] از [[آینده]] شمرده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره انعام، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.</ref><ref>[[اکبر میرسپاه|میرسپاه، اکبر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص.</ref> | ||
==مفهوم اصلاحات== | ==مفهوم اصلاحات== | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
مفهوم اصلاح به دلیل بار ارزشی و [[عاطفی]] مثبت آن در [[ادبیات]] [[دینی]] سابقه دیرینهای دارد. در این جا تنها به سه مورد اشاره میشود: | مفهوم اصلاح به دلیل بار ارزشی و [[عاطفی]] مثبت آن در [[ادبیات]] [[دینی]] سابقه دیرینهای دارد. در این جا تنها به سه مورد اشاره میشود: | ||
#[[خداوند]] در قرآن کریم درباره [[منافقان]] میفرماید: «چون به آنان گفته شود، در [[زمین]] [[فساد]] نکنید، میگویند: ما خود [[اصلاحگر]] هستیم. به هوش باشید که آنان فسادگرانند و لکن نمیفهمند»<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}} «و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمییابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. از این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به دست میآید که افراد و گروههای مختلف همواره با شعارهای [[زیبا]] و مورد پسند و مقبول [[عامه]]، کالای خود را عرضه میدارند و بعضاً نیز موفق میشوند با پنهان کردن نیات و مکنونات [[باطنی]] خود، به اهداف شومشان دست یابند. | # [[خداوند]] در قرآن کریم درباره [[منافقان]] میفرماید: «چون به آنان گفته شود، در [[زمین]] [[فساد]] نکنید، میگویند: ما خود [[اصلاحگر]] هستیم. به هوش باشید که آنان فسادگرانند و لکن نمیفهمند»<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}} «و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمییابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. از این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به دست میآید که افراد و گروههای مختلف همواره با شعارهای [[زیبا]] و مورد پسند و مقبول [[عامه]]، کالای خود را عرضه میدارند و بعضاً نیز موفق میشوند با پنهان کردن نیات و مکنونات [[باطنی]] خود، به اهداف شومشان دست یابند. | ||
#[[فرمان]] [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مالک اشتر]] است؛ [[حضرت امیر]]{{ع}} یکی از مأموریتهای چهارگانه مالک اشتر را «[[استصلاح]] اهلها» در کنار [[جهاد با کفار]]، اخذ [[مالیات]] و [[عمران]] بلاد میدانند. استصلاح نیز به معنای [[تربیت دینی]] و [[اخلاقی]] است. به عبارت دیگر، اهتمام به تربیت دینی و اخلاقی [[مردم]]، حقی است که مردم بر عهده [[والی]] دارند و وظیفهای بر دوش [[والی]] نسبت به [[مردم]] است. البته، وجود این [[حق]] مستلزم [[درک]] خاصی از [[انسان]] و [[حقوق]] و [[تکالیف]] اوست که عمدتاً در [[انسانشناسی]] [[الهی]] و [[اخلاقی]] قابل ردیابی است. این حق را در صورتی میتوان ردیابی کرد که برای انسان، [[غایت]] و هدفی در نظر بگیریم. | # [[فرمان]] [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مالک اشتر]] است؛ [[حضرت امیر]]{{ع}} یکی از مأموریتهای چهارگانه مالک اشتر را «[[استصلاح]] اهلها» در کنار [[جهاد با کفار]]، اخذ [[مالیات]] و [[عمران]] بلاد میدانند. استصلاح نیز به معنای [[تربیت دینی]] و [[اخلاقی]] است. به عبارت دیگر، اهتمام به تربیت دینی و اخلاقی [[مردم]]، حقی است که مردم بر عهده [[والی]] دارند و وظیفهای بر دوش [[والی]] نسبت به [[مردم]] است. البته، وجود این [[حق]] مستلزم [[درک]] خاصی از [[انسان]] و [[حقوق]] و [[تکالیف]] اوست که عمدتاً در [[انسانشناسی]] [[الهی]] و [[اخلاقی]] قابل ردیابی است. این حق را در صورتی میتوان ردیابی کرد که برای انسان، [[غایت]] و هدفی در نظر بگیریم. | ||
#به [[انگیزه قیام امام حسین]]{{ع}} و عبارت {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي}} باز میگردد. مراد [[حضرت]] از این تعبیر، [[اصلاح]] [[بدعتها]] و زشتیهایی است که به نام [[اسلام]] و [[حکومت دینی]]، پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[شهادت]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بر [[جامعه اسلامی]] [[تحمیل]] شده است. | #به [[انگیزه قیام امام حسین]]{{ع}} و عبارت {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي}} باز میگردد. مراد [[حضرت]] از این تعبیر، [[اصلاح]] [[بدعتها]] و زشتیهایی است که به نام [[اسلام]] و [[حکومت دینی]]، پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[شهادت]] [[حضرت امیر]]{{ع}} بر [[جامعه اسلامی]] [[تحمیل]] شده است. | ||
[[هدف]] [[امام حسین]]{{ع}} بازگشت به [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و حضرت امیر{{ع}} است. به عبارت دیگر، هدف [[قیام]] اصلاح طلبانه [[سیدالشهدا]]، بازگشت به [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} بوده است که میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}}}<ref>عماد افروغ، درآمدی بر آسیبشناسی اصلاحات، کتاب نقده شماره ۱۶، ص۳۸ – ۳۷.</ref> | [[هدف]] [[امام حسین]]{{ع}} بازگشت به [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و حضرت امیر{{ع}} است. به عبارت دیگر، هدف [[قیام]] اصلاح طلبانه [[سیدالشهدا]]، بازگشت به [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} بوده است که میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي{{صل}} أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}}}<ref>عماد افروغ، درآمدی بر آسیبشناسی اصلاحات، کتاب نقده شماره ۱۶، ص۳۸ – ۳۷.</ref><ref>[[حمید رضا قنبرینژاد اصفهانی|قنبرینژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۱۷.</ref> | ||
==[[اصلاحطلبی]] در [[فرهنگ قرآنی]]== | ==[[اصلاحطلبی]] در [[فرهنگ قرآنی]]== | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمییابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحیم * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمییابند» سوره بقره، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. | ||
«اصلاحطلبی یک [[روحیه]] [[اسلامی]] است. هر [[مسلمانی]] به [[حکم]] اینکه [[مسلمان]] است، خواه ناخواه اصلاح [[طلب]] و لااقل طرفدار اصلاحطلبی است؛ زیرا اصلاحطلبی هم به عنوان یک [[شأن]] [[پیامبری]] در قرآن مطرح شده و هم مصداق [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>شهید مرتضی مطهری، نشستهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref> | «اصلاحطلبی یک [[روحیه]] [[اسلامی]] است. هر [[مسلمانی]] به [[حکم]] اینکه [[مسلمان]] است، خواه ناخواه اصلاح [[طلب]] و لااقل طرفدار اصلاحطلبی است؛ زیرا اصلاحطلبی هم به عنوان یک [[شأن]] [[پیامبری]] در قرآن مطرح شده و هم مصداق [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>شهید مرتضی مطهری، نشستهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref><ref>[[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰]] ص ۵۰.</ref> | ||
==اصلاح در قرآن== | ==اصلاح در قرآن== | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
# [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[حمید رضا قنبرینژاد اصفهانی|قنبرینژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']] | # [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[حمید رضا قنبرینژاد اصفهانی|قنبرینژاد اصفهانی، حمید رضا]]، [[اصلاحات از منظر امام حسین (مقاله)|مقاله «اصلاحات از منظر امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']] | ||
# [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']] | # [[پرونده:1100821.jpg|22px]] [[مهدی باباپور|باباپور، مهدی]]، [[احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «احیاگری و اصلاحطلبی در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱۰ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱۰''']] | ||
#[[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | # [[پرونده:1368105.jpg|22px]] [[سید حسین میرمعزی|میرمعزی، سید حسین]]، [[اصلاحات اقتصادی (مقاله)| مقاله «اصلاحات اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۷''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||