کینه در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه کینه به معنای بی‌مهری، عداوت، آزار پوشیده، بغض و عداوت است[۱]. واژه حِقد نیز به معنای بی‌میلی، اکراه، بیزاری، کینه، لجاجت کردن، بدجنسی، بدخواهی، کینه‌توزی و نفرت است. بنابر آنچه از امام علی (ع) نقل شده است: «الْحِقْدُ خُلُقٌ‏ دَنِيٌّ وَ عَرَضٌ مُرْدِئٌ»[۲]؛ «کینه، خویی پست، و بیماری‌ای نابودکننده است. همچنین انسان کریم و بزرگوار کینه‌توز نیست»[۳]. کینه به دل گرفتن از دیگران زندگی انسان را تلخ می‌کند. از این رو امام زین‌العابدین (ع) عرض می‌کند: «وَ أَبْدِلْنِي‏ مِنْ‏ بِغْضَةِ أَهْلِ‏ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ»[۴]؛ «[بار خدایا!]... و کینه‌توزی دشمنان مرا به محبت بدل بفرمای». کینه‌ورزی انسان نسبت به دیگران، رابطه محبت‌آمیز او با آنها را مخدوش کرده و قلب را تیره می‌سازد. امام چهارم (ع) عرضه می‌دارد: «بار خداوندا! کینه مؤمنان را از قلب من برکن»[۵].[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا.
  2. گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ج۱، ص۳۰۸.
  3. گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ج۲، ص۱۲۵۹.
  4. نیایش بیستم.
  5. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  6. الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، ۱۴۱۸، قم، نشر الهادی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ۱۳۷۳، قم، دارالقرآن الکریم؛ گفتار امیرالمؤمنین علی (ع)، ترجمه غررالحکم، سیدحسین شیخ‌الاسلامی، ج۱ و ۲، انتشارات انصاریان، قم، ۱۳۷۹، چاپ پنجم؛ لغت‌نامه، علی‌اکبر دهخدا، ۱۳۶۷، تهران، دانشگاه تهران.
  7. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «کینه و حقد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۸۰.