ابورمثه تیمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابورمثه تیمی
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابورمثه تیمی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌تیم
پسرقرط بن ابی‌رمثه تیمی
از اصحابپیامبر خاتم

آشنایی اجمالی

نام‌هایی که برای ابو رمثه [۱] ذکر می‌کنند عبارت است از: حبیب بن حیان[۲] جندب بن حیان[۳] حیان بن وهب[۴] حبیب بن وهب[۵] حبیب بن حماز بن عامر بن عبد قیس[۶]، رفاعة بن یثربی[۷]، یثربی بن رفاعه[۸]، یثربی بن عوف[۹]، عمارة بن یثربی[۱۰]، معدی‌کرب بن رفاعه[۱۱]، حسحاس[۱۲] و خشخاش[۱۳]

پیداست بخش زیادی از این اختلاف نظرها، ناشی از تصحیف یا جابه جایی نام شخص با نام پدر است. در هر صورت شدت اختلاف، اظهار نظر درباره نام وی را دشوار کرده، با این حال ممکن است ابن سعد و خلیفة بن خیاط را به دلیل قدمت‌شان بپذیریم که فقط نام حبیب بن حیان را ثبت کرده‌اند. ابن حجر[۱۴] ذیل نام قرط بن ابی رمثه می‌گوید نسب او را در شرح حال پدرش خواهیم گفت، اما نه تنها او، بلکه هیچ یک از صحابه‌نگاران ذیل کنیه ابو رمثه، به نسبت او اشاره نکرده و اختلاف نظر درباره نام او و نام پدرش را به تفصیل مطرح کرده‌اند؛ چنان که درباره نسب أبو رمثه به بلوی، تیمی یا تمیمی، اختلاف وجود دارد. ابن عبدالبر[۱۵] ابو رممثه بلوی و تیمی یا تمیمی را دو نفر دانسته و برخی از او پیروی کرده‌اند[۱۶].

برخی هم کنیه ابو رمثه را تنها از آن یک نفر دانسته، ولی در تیمی یا تمیمی یا بلوی بودن او تردید کرده‌اند [۱۷]. به نظر می‌رسد بلوی، نسبت ابو رمثه نیست، بلکه ابوزمعه، عبید بن ارقم بلوی است که تصحیف زمعه و رمثه، باعث شده است خلیفة بن خیاط و ابن عبدالبر با دیگر متقدمان، ابو رمثه دیگری را به فهرست صحابه بیفزایند؛ به ویژه که در موارد کمی نسبت بلوی کنار ابورمثه آمده است.

درباره چگونگی حضور ابو رمثه نزد رسول خدا (ص)، گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. گروهی از صحابه‌نگاران به نقل از او می‌نویسند: با پدرم به دیدن پیامبر رفتیم. وقتی به حضور آن حضرت رسیدیم پدرم گفت: آیا او را می‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: او رسول خداست. من به خود لرزیدم؛ چون تصور می‌کردم پیامبر خدا شبیه مردم نیست، اما دیدم او انسانی است با گیسوان کوتاه و رنگ حناء بر آن، که دو بُرد سبز هم بر دوش دارد. پدرم بر او سلام کرد و پس از ساعتی گفتگو حضرت به او فرمود: این فرزند توست؟ پدرم پاسخ داد: سوگند به خدای کعبه آری. پیامبر فرمود: واقعاً؟ پدرم گفت: گواهی می‌دهم. رسول خدا (ص) از اینکه چه اندازه من با پدرم شباهت داریم و به دلیل قسم خوردن پدرم درباره من، لبخند زد و فرمود: «این پسر بر تو ستم نمی‌کند و تو بر او ستم روا نمی‌داری». سپس پدرم متوجه برآمدگی شانه پیامبر شد و عرض کرد: من طبیب هستم، اگر مایل‌اید آن را معالجه کنم؟ آن حضرت فرمود: «طبیب آن، کسی است که آن را خلق کرده است»[۱۸].

بر اساس گزارش دیگری، ابو رمثه با پسرش حضور پیامبر رسیده و مطالب روایت پیشین به خود ابو رمثه نسبت داده شده است[۱۹]. در گزارش دیگری از ابورمثه نقل می‌شود که رسول الله به من فرمود: «نزدیک بیا و به پشت من دست بکش». من چنین کردم. سپس انگشتانم را بر مُهر نبوت گذاشتم و فشار دادم. آن مُهر، قدری موی جمع شده بر کتف آن حضرت بود[۲۰]. به دلیل تصحیف دو واژه «آبی» و «ابنی» در این اخبار و از طرفی اختلاف شدید درباره نام وی، روشن نیست این صحابی با پدرش نزد رسول خدا (ص) رفته یا با فرزندش. گزارش ملاقات او با پیامبر، بیشتر در بخش شمایل آن حضرت در کتاب‌ها آمده است. ابو رمثه روایات «حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ»؛ «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ»؛ «أَحَبَّ اَللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً»[۲۱]؛ «مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ اَلنَّارِ»[۲۲]؛ و احادیثی مربوط به چگونگی سلام دادن پیامبر در نماز[۲۳]، نیکی به پدر و مادر[۲۴] و اینکه رسول خدا (ص) ناخن و شارب خود را روز جمعه می‌گرفت[۲۵] نقل کرده است.

روایت معروف حضور او نزد پیامبر مربوط به مکه و کنار حجر است[۲۶] که بنا بر آن، مسلمان شدن او، هم پیش از هجرت و هم در حجة الوداع قابل تخمین است، مگر آنکه گفته شود به دلیل عدم شهرت وی در میان صحابه، احتمال اسلام آوردنش در حجة الوداع قوی‌تر است. در برخی منابع، نام وی در شمار ساکنان کوفه ذکر شده[۲۷] و بلاذری می‌گوید: فرزندان ابو رمثه در کفر‌توثا [۲۸] زندگی و آنجا را آباد کردند[۲۹].

درباره ابورمثه چند نکته دیگر قابل توجه است: اول اینکه در برخی منابع، از فردی به نام «جهدمه» یاد شده که می‌گوید رسول خدا (ص) هنگام نماز حناء بر سر داشت. نسب جهدمه روشن نیست، اما راوی او ایاد بن لقیط است. از طرفی مشابه روایت جهدمه از ابو رمثه نقل شده و راوی بیشتر روایات ابو رمثه هم ایاد بن لقیط است. از این رو گفته‌اند جهدمه، نام ابو رمثه است[۳۰]. ولی چنین ملازمه‌ای صحیح نیست؛ زیرا جهدمه‌ای که ایاد بن لقیط از او روایت می‌کند، همسر بشیر بن خصاصیه است[۳۱]. دوم اینکه صحابه‌شناسان از فردی با کنیه ابوریمه یاد کرده، می‌نویسند ازرق بن قیس گفت به امامت ابوریمه نماز جماعت گزاردیم. هنگام سلام دادن صورت خود را به چپ و راست گرداند، به طوری که سفیدی گونه‌هایش را دیدم، آنگاه گفت رسول خدا (ص) بدین گونه نماز می‌گزارد[۳۲]. همین مطلب درباره ابو رمثه نیز نقل شده است[۳۳]. ابن حجر می‌گوید این گزارش را به ابوداوود نسبت داده‌اند، در حالی که هیچ یک از نسخه‌های کتاب ابوداوود نامی از ابوریمه نبرده، بلکه ابوداوود و دیگران این روایت را از آن ابو رمثه می‌دانند[۳۴]. سخن ابن حجر با این نکته تأیید می‌شود که اطلاع دیگری جز نقل حدیث پیش گفته، از ابوریمه در دست نیست و احتمال تصحیف رمثه با ریمه هم وجود دارد. از سویی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که ابو ریمه را اهل بصره می‌دانند[۳۵]، در حالی که گفته شد ابو رمثه را اهل کوفه یا کفرتوثا دانسته‌اند، سوم اینکه در منابع مربوط به صحابه، از «ام رمثه» یاد شده[۳۶] که ارتباطی به ابو رمثه ندارد.[۳۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. رمثه = نوعی درخت.
  2. ابن سعد، ج۶، ص۱۲۰؛ خلیفة بن خیاط، ص۹۱ و ۲۱۹؛ ابن قانع، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۶۷۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  3. ابن اثیر، ج۱، ص۵۶۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۱۱؛ مامقانی، ج۳، ص۱۶.
  4. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۲۶، ج۷، ص۱۱۸.
  5. ابن اثیر، ج۶، ص۱۰۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  6. ابن حبان، ج۳، ص۸۱.
  7. بغوی، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۱۲ و ج۷، ص۱۱۸.
  8. ابن قانع، ج۳، ص۲۴۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  9. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸؛ ابن اثیر، ج۵، ص۴۳۴.
  10. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۰۶؛ مزی، ج۳۳، ص۳۱۶.
  11. ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۱۴۰.
  12. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  13. ابن اثیر، ج۲، ص۲۸۹ و ج۶، ص۱۰۸؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۰۶؛ مزی، ج۳۳، ص۳۱۶.
  14. الاصابه، ج۵، ص۳۹۲.
  15. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱.
  16. ابن اثیر، ج۶، ص۱۰۷؛ ذهبی، ج۲، ص۱۶۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  17. ابن حبان، ج۳، ص۸۲؛ مزی، ج۳۳، ص۳۱۶؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۰۶.
  18. ابن شبه، ج۱، ص۶۱۹؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۴۲۲؛ بغوی، ج۲، ص۳۳۸؛ و بخش‌هایی از این روایت را ببینید در: ابن سعد، ج۱، ص۳۳۰، ۳۳۷ و ۳۵۰.
  19. ابن سعد، ج۱، ص۳۲۸؛ احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۲۷؛ نسائی، ج۸، ص۵۳؛ طبرانی، ج۲۲، ص۲۸۳.
  20. ابن سعد، ج۱، ص۳۲۷؛ ابن شبه، ج۱، ص۶۲۵.
  21. ابن عساکر، ج۶۴؛ ص۳۵.
  22. کتانی، ص۲۸.
  23. ابوداوود، ج۱، ص۲۲۷.
  24. حاکم نیشابوری، ج۴، ص۱۵۱.
  25. شامی، ج۷، ص۳۴۹.
  26. ابن شبه، ج۱، ص۶۱۹؛ طبرانی، ج۲۲، ص۲۸۲.
  27. ابن حبان، ج۳، ص۸۲؛ ابن اثیر، ج۲، ص۲۸۹.
  28. محلی در جزیره عراق یا فلسطین
  29. بلاذری، ج۱، ص۲۱۴.
  30. ابن اثیر، ج۱، ص۵۷۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۵۱.
  31. ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۷۲.
  32. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۹۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲۳.
  33. ابوداوود، ج۱، ص۲۲۷؛ حاکم نیشابوری، ج۱، ص۲۷۰.
  34. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۲۳؛ همو، تهذیب، ج۱۲، ص۱۰۷.
  35. ابن اثیر، ج۶، ص۱۱۶.
  36. ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۳۹۱.
  37. صادقی، مصطفی، مقاله «ابورمثه تیمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۹۸-۳۰۰.