ابوفالج انماری
ابوفالج انماری | |
---|---|
نام کامل | ابوفالج انماری |
جنسیت | مرد |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
حضور در جنگ | فتح حمص |
مقدمه
نام وی را ابوفاتح[۱] و ابوفالح[۲] نیز آوردهاند که ناشی از تصحیف است. ابن حجر[۳] نام وی را ضمن مخضرمین آورده و میگوید: ابن ابیحاتم از او یاد کرده، ولی وی را صحابی نمیداند، در حالی که حاکم نیشابوری نام او را آورده و میگوید: وی در زمان جاهلیت خون خورد، زمان رسول خدا (ص) را درک کرد و ابتدای فتح حمص وارد این شهر شد و با معاذ بن جبل مصاحبت داشت. همچنین روایت کردهاند که وی زمان رسول خدا (ص) و نیز عدهای از اصحاب آن حضرت و برخی از مسلمانان را درک کرد[۴]. به گفته ابن ماکولا[۵] ابن منده نیز در معرفة الصحابه از وی یاد کرده است. بیشتر صحابهنگاران در باب اینکه وی زمان رسول خدا (ص) را درک کرد و در زمان جاهلیت خون خورده بود، اتفاق نظر دارند[۶]. با این حال، برخی بر صحابی نبودن وی تصریح کرده[۷] گفتهاند: وی زمان رسول خدا (ص) را درک کرد، ولی آن حضرت را ندید و پس از ایشان اسلام آورد [۸]. به نظر ابن اثیر[۹] روایتی - ظاهراً روایتی که در ادامه میآید. در مسند احمد بن حنبل نقل شده است که بر صحابی نبودن وی دلالت دارد. به گفته ابن حجر[۱۰] ابوزرعه نیز در طبقه اول پس از صحابه از وی یاد کرده و از مصاحبت وی با معاذ سخن گفته است. گفتهاند دو تن در شمار صحابه نبودند و در زمان جاهلیت خون خورده بودند؛ یکی ابوعنبه خولانی و دیگری ابوفالج[۱۱] انماری[۱۲]، وی به سال شانزده در جابیه[۱۳]شاهد خطبه عمر بود[۱۴][۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۲۵؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۲؛ مزی، ج۳۴، ص۱۵۱.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۶۸.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۴۴.
- ↑ ر. ک: ابونعیم، ج۴، ص۲۹۹۰؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۸؛ ذهبی، تجرید، ج۲، ص۱۹۲ مغلطای، ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ ر. ک: احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۲۵؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۳۰؛ ذهبی، سیر، ج۳، ص۴۳۵.
- ↑ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۸.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ به خطا أبوفاتح؛ ر. ک: أحمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۲۰۰.
- ↑ احمد بن حنبل، العلل، ج۳، ص۴۲۵.
- ↑ از روستاهای دمشق در نواحی جولان؛ ر. ک: یاقوت حموی، ج۲، ص۹۱.
- ↑ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۹؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «ابوفالج انماری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۶۸.