بحث:ابودجانه انصاری
ابودجانه
وی پس از امیرمؤمنان دومین افسری است که از حریم پیامبر اکرم(ص) در غزوه احد دفاع کرد به گونهای که خود را سپر پیامبر(ص) قرار داد. تیرها بر پشت او مینشست و از این طریق وجود پیامبر(ص) را حراست میکرد.
مرحوم سپهر، در ناسخ التواریخ مینویسد: هنگامی که پیامبر و علی در محاصره مشرکان قرار گرفتند، چشم پیامبر به «ابودجانه» افتاد و فرمود: ابودجانه! من بیعت خود را از تو برداشتم، اما علی از من و من از او هستم، ابودجانه زار زار گریه کرد و گفت: به کجا روم، به سوی همسرم روم که خواهد مرد. به خانهام روم که خراب خواهد شد. به سوی ثروت و مال خود بروم که نابود خواهد شد. به سوی اجل گریزم که خواهد رسید. وقتی چشم پیامبر به قطرات اشکی که از دیدگان «ابودجانه» میریخت، افتاد اجازه مبارزه داد و او به اتفاق علی(ع)، وجود پیامبر(ص) را از حملات سرسختانه قریش حفظ کردند.
در کتابهای تاریخ، نام افراد دیگری از قبیل: «عاصم بن ثابت»، «سهل بن حنیف»، «طلحة بن عبیدالله» و... به چشم میخورد تا جائی که برخی تعداد ثابت قدمان را به ۳۶ نفر رسانیدهاند. به هر حال، آنچه از نظر تاریخ قطعی است، پایداری امیرمؤمنان و ابودجانه و حمزه و بانویی به نام اُمّ عماره است[۱].[۲]
پانویس
- ↑ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، ص۲۸۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۳.