جهانی شدن در کلام اسلامی
مقدمه
فرآیندی است اجتماعی که قید و بندهای جغرافیایی حاکم بر روابط اجتماعی و فرهنگی را از میان میبرد[۱]. این اصطلاح از حول و حوش سال ۱۹۶۰ م. رواج عام یافته است. بنابر نظریه جهانی شدن، رفته رفته فرآیند فشردگی فزاینده زمان و فضا موجب میشود تا مردم جهان کمابیش به صورت آگاهانه در جامعهای جهانی ادغام شوند. این فرآیند، دست کم به لحاظ تاریخی، تحولی است برگشتناپذیر[۲]. جهانی شدن، حرکتی است به سوی جامعهای جهانی واحد. بسیاری از صاحبنظران، مفهوم جهانی شدن را با "غربیسازی" برابر میدانند و معتقدند که مقصود آن، حاکم گشتن فرهنگ غربی بر سراسر گیتی است[۳]. این فرهنگ از گذر استعمار نو یا فرا نو، وابستگی اقتصادی، فناوری برتر ارتباطات، مهاجرت و مرعوب ساختن ملل ضعیف جهان، به همه کشورها راه مییابد[۴].
زمینههای جهانی شدن
- اقتصاد: تحولات جهان به گونهای رقم میخورد که دولتها اختیار اقتصاد ملی خویش را به گونهای فزاینده از کف میدهند و عناصر اصلی سیاستهای اقتصادی و مالی ملی، رنگ و بویی جهانی میگیرند. در اقتصاد جهانی، کاپیتالیسم و سرمایهداری غربی، سردمدار است. توسعه تجارت آزاد در نظام سودگرایی، رشد شرکتهای چند ملیتی و گسترش مراکز مالی جهانی، همگی از مؤلفههای بُعد اقتصادی جهانیشدناند.
- سیاست: با ظهور و گسترش اختیارات نهادهای سیاسی جهانی، تحولات ژرفی در قدرت و حاکمیت دولتهای ملی رخ مینماید و به محدودیت آنها دامن میزند. ناتوانی و ناکارآمدی برخی دولتها در حل چالشها و مسائل داخلی و همچنین رشد پیمانها و اتحادهای منطقهای و جهانی و ظهور سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل، بر شتاب فرآیند جهانیشدن در بُعد سیاسی میافزاید.
- فرهنگ: هواخواهان نظریه جهانیشدن، فرهنگ و ارزشهای همسنخ و یکدستی را که بیشتر برخاسته جوامع غربی است، "فرهنگ جهانی" میخوانند. از این فرهنگ واحد، جامعه مدنی جهانی سر برمیآورد و فرهنگهای ملی و بومی را به چالش میکشاند و با بهانههایی همانند دفاع از حقوق بشر، به مخاطرهای جدی میاندازد[۵].
مبانی جهانیشدن
از آن رو که این موضوع از حول و حوش دهه ۱۹۶۰ م. در غرب مطرح گشت و در اواسط دهه ۱۹۸۰ م. در همانجا بر سر زبانها افتاد و شیوع یافت، باید مبانی آن را در باورهای غربی پی جست. مهمترین مبانی جهانیشدن، عبارتاند از: اومانیسم یا انسانمحوری، لیبرالیسم یا آزادیمحوری، سکولاریسم یا دینگریزی و کاپیتالیسم یا سودمحوری[۶].
پیامدهای جهانیشدن
- مطالعات نشان میدهند که جهانی شدن از نظر اقتصادی به زیان ملل جهان سوم میانجامد. مردم جهان سوم، از نیروی کار غیر ماهر و مواد خام بهرهمندند و بدین سان، ادغام آنها در نظام اقتصاد جهانی، موجب میشود که کشورهای سرمایهدار غربی آسان و با هزینهای کمتر، داشتههای این ملل را به سود خود به کار گیرند و بر غنای خویش بیفزایند و در برابر، ملل جهان سوم بیش از پیش به سوی فقر و عقبماندگی واپس زده شوند.
- با گشوده شدن مرزهای ملی، اقتدار سیاسی دولتها روی به نقصان میگذارد و مفاهیم ملی همچون هویت ملی، در مواجهه با سازمانهای جهانی- که بیشتر ابزار دست قدرتهای غربیاند- به مخاطره افتند. ج. بی گمان، در روزگار معاصر، امکانات پیشرفته ارتباطات و فناوری برتر رسانهای در دست جوامع غربی است. این حقیقت، امکان رقابت را از دیگر جوامع سلب میکند. بدین سان، آنچه از این هماوردی سر برمیآورد و پیروز از میدان برون میرود، فرهنگ خاص غربی است. جهانیسازی فرهنگی، افزون بر هدم سنن و قومیتهای بومی و ارزشهای ملی، به دوگانگی و از خودبیگانگی و بحران هویت در جوامع پایین دست میانجامد.
در نظرگاه اندیشهمندان مسلمان، جهانیشدن واقعیتی است که در بسیاری از ابعاد، انکارناپذیر است؛ ولی باید آن را فرصتی برای جذب ویژگیهای سازنده دیگر جوامع و صدور ارزشهای اسلامی دانست و این، هوشیاری و زیرکی و برنامهریزی تمنا میکند. با دقت در آموزههای شیعی این حقیقت آشکار میشود که تشیع نیز به گونهای جهانیشدن معتقد است و این اعتقاد جایگاهی بنیادی برای او دارد؛ اما جهانیشدن در نظرگاه شیعی مفهوم و مقصودی دیگر دارد.
جهانی شدن در باور غربیان به معنای گسترش بی چون و چرای آموزهها و فرهنگ غربی در سراسر جهان است؛ ولی بنابر معتقدات شیعی، جهانی شدن به معنای راه نمودن همه انسانها و جوامع انسانی به سعادت دنیوی و اخروی و خشکانیدن ریشههای جهل و ستم و گناه است. قرآن کریم نیز بدین حقیقت اشارت برده و بشارت داده است که آیین حق بر همه آیینها غالب میآید[۷].
بنابر روایات بزرگان معصوم (ع) جهانیشدن اسلامی آن گاه تحقق میپذیرد که واپسین جانشین پیامبر (ص)، حضرت مهدی (ع) حکومت جهانی خویش را برپا سازد. از امام صادق (ع) روایت است که بشارت قرآن بر پیروزی آیین حق تنها آن گاه جامه واقعیت بر تن میکند که حضرت مهدی (ع) ظهور کند و در آن روز در سراسر جهان کسی بر جای نمیماند که خدای را انکار کند[۸].
منابع
پانویس
- ↑ فرهنگ واژهها، ۲۴۶.
- ↑ فرهنگ روابط بینالملل، ۱۳۰.
- ↑ دام جهانی شدن، ۴۹- ۴۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۲۲۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۲۰ ـ ۲۲۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۲۱.
- ↑ ﴿ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ سوره توبه، آیه ۳۲ و ۳۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۲۱ ـ ۲۲۲.